تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):کم گویی ، حکمت بزرگی است ، بر شما باد به خموشی که آسایش نیکو و سبکباری و سبب تخفی...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826059561




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نظر دکتر ولایتی درباره مدیریت آمریکا در انقلاب‌های منطقه


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: سیاست > چهره ها  - مشاور امور بین الملل رهبر انقلاب گفت:معتقدم اتفاقات اخیر پیام بدی برای متحدین آمریکا در منطقه دارد. پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای در گفت وگو با علی اکبر ولایتی وزیر اسبق امور خارجه به بررسی تحولات منطقه پرداخت.  اهم اظهارات علی اکبر ولایتی در ادامه می آید: *ما باید به شعارهای مردم معترض مراجعه کنیم؛ شعارهایی که جمال عبدالناصر در زمان حکومت خودش می‌داد و متحدین او در سوریه، لیبی، سودان، عراق و جاهای دیگر، همگی شعارهای عربی بود. *سابقه اسلامیت آن کسانی که در حال حاضر پرچم‌دار مبارزه هستند و اسم برخی‌شان در رسانه‌ها برده می‌شود، امری بارز است و آن‌ها در حرف‌هایشان تکیه بر اسلام می‌کنند. آدم‌هایی مثل عمروموسی و البرادعی نیز که می‌خواهند خودشان را کاندیدا کنند، دیگر صحبت از اسلام و آزادی فلسطین می‌کنند و حرف‌هایشان رنگ و بوی ضد صهیونیستی گرفته است. اگر ماهیت این حرکت اسلامی نبود، دلیلی نداشت افرادی که می‌خواهند از مردم رأی بگیرند تظاهر به اسلامیت کنند، بلکه تظاهر به عربیت می‌کردند! نقش رهبرانقلاب در هدایت بیداری اسلامی *در مراحل نخست شکل‌گیری بیداری اسلامی، ایشان در یک نماز جمعه شرکت کردند و این خلاف عرف بود؛ چراکه ایشان معمولاً سالی دو، سه بار مثلاً در ماه مبارک رمضان یا محرم شرکت می‌کنند.ایشان در این کار اغتنام فرصت کردند و در حقیقت مانع از فرصت‌سوزی شدند. *این‌که می‌بینیم به عنوان مثال آمریکایی‌ها، اروپایی‌ها و برخی کشورهای عربی یکی به نعل و یکی به میخ می‌زنند، به این دلیل است که می‌خواهند بگویند این از جنس انقلاب اسلامی ایران نیست، در حالی که به تدریج در نقاط مختلف، چه در منطقه و چه در کشورهای غربی، همه اعتراف کردند که این از جنس انقلاب اسلامی است. لذا برای کمک به این تحلیل درست، خود رهبری به میدان آمدند. تحلیل شخصی بنده این است که یکی دیگر از دلایل حضور ایشان در آن نماز جمعه این بود که افکار عمومی در داخل کشور، سرگردان و تحت‌تأثیر القائات و بهره‌برداری‌های سیاسی کشورها و رسانه‌ها واقع نشوند. *سایت‌ها و ماهواره‌ها همه به دنبال بهره خودشان هستند. رهبر انقلاب می‌خواستند با یک تبیین درست و منطقی بگویند که این خیزش‌ها در منطقه اسلامی هستند و تکلیف تصمیم‌گیران سیاسی در داخل کشور روشن شود و به نوعی هدایت سیاست افکار عمومی را ایشان در دست گرفتند تا در یک مسیر صحیح بیفتد و ما این فرصت به‌دست‌آمده را که در جهت تقویت کلی منافع جهان اسلام و امت اسلامی است، از دست ندهیم. * به غیر از بحرین، خیزش‌های منطقه در کشورهایی اتفاق افتاد که اغلب برادران اهل تسنن هستند. از طرف دیگر حمایت رهبری به عنوان رهبر یک کشور شیعه از حرکت‌های مربوط به جهان اهل سنت، این فایده را داشت که تا حدود زیادی از القائات تفرقه میان سنی و شیعه را خنثی کرد و نکته بعد این است که به کسانی که این حرکت‌ها را شروع کردند دلگرمی داد که اگر آمریکا و اسرائیل در مقابل شما هستند، ولی ما از شما حمایت می‌کنیم و این حمایت، همان‌طور که در لبنان و فلسطین نشان داده شده است، محدودیت ندارد و از این بابت نه از کسی اجازه می‌گیریم و نه از کسی و جایی خوف داریم. *رهبر معظم انقلاب درست در زمانی که مردم مصر در حال قیام بودند و تلویزیون‌های عربی، غربی و سیاست‌مداران آن‌ها علیه آنان سخن می‌گفتند، حسنی مبارک را با لفظ «نامبارک» تلقی کردند و این در حالی بود که عده‌ای از سران کشورهای عربی از ابقای حسنی مبارک حمایت می‌کردند. *ایشان با سخنان خودشان می‌خواستند به مردم مصر و سران کشورهای عربی بگویند که ملت ایران پشتیبان خیزش مردم مصر است. گذشت زمان نیز نشان داد که حق با ایشان بود؛ هم تحلیل درست بود و هم این حمایت به‌جا. اگر این نمی‌شد، پراکندگی تحلیل، تحت‌تأثیر برخی القائات موجب می‌شد که ما تکلیف خودمان را ندانیم. ایشان تنها به آن فرصت نیز اکتفا نکردند و طی این مدت، اهتمام بسیاری داشتند تا به هر شکلی که شده از قیام‌ها و خیزش‌های بیداری اسلامی حمایت شود.  رفتارشناسی آمریکا در قبال حرکت‌های مردمی منطقه بدون تردید آن‌چه که پیش آمده مطلوب آمریکا نبوده است. به چه دلیل؟ صرف‌نظر از دلایل نقلی، شواهد عقلی نیز وجود دارد. این دلائل عقلی از یک سو مربوط به بیداری ملت‌ها به‌طور عام و بیداری اسلامی به‌طور خاص می‌شود و از سوی دیگر با سابقه رفتار استعمارگران به‌ویژه آمریکا مرتبط است. *موج جدید بیداری اسلامی با انقلاب اسلامی در ایران شروع شد که یک کشور غیر‌ عربی است و بعد در دیگر کشورها مانند فلسطین، لبنان و افغانستان تأثیر گذاشت. در موج جدید بیداری اسلامی که از انقلاب اسلامی شروع شد، ایران پیشتاز و پرچم‌دار بود و این تفکر و روش در تقابل با استبداد داخلی و استعمار خارجی الگو گرفته شده از جمهوری اسلامی ایران است. این را هم دوستان ایران و هم مخالفین آن اذعان دارند. شاید بتوان چنین گفت که کشورهای عربی با وجود سابقه مکرر و طولانی در امر مبارزه ضد استعمار، برای مدتی سرکوب شدند و از این موج جدید عقب نگه داشته شدند. *اما به یک‌باره در ماه‌های اخیر این انرژی فشرده شده در جهان عرب سرباز کرد. در عصر حاضر هم با توجه به توسعه وسایل ارتباطاتی نمی‌شود مردم را بی‌خبر گذاشت. اگر کسانی نیز چنین تلاشی کنند موفق نخواهند بود. نکته دوم این‌که کشورهایی که این اتفاقات در آن‌ها افتاده، سابقه مبارزاتی طولانی دارند. * بدون تردید مهم‌ترین نقطه این تغییر مصر بود. تحولات مصر بعد از تونس شروع شد. تأثیرگذاری مصر بر جهان عرب و اسلام بالاتر از کشورهایی مثل تونس است. مصر یک انرژی متراکم‌شده رو به افزایش بیداری اسلامی را در خودش ذخیره کرده بود و به محض آن‌که استارت حرکت‌ها در تونس زده شد و با اولین حرکت‌ها، رئیس‌جمهور دیکتاتور این کشور فرار کرد و از دست حامیانش کاری برنیامد. *مصری‌ها نیز متوجه شدند که زمان تغییر فرا رسیده است، به‌ویژه این‌که با تقلب فراگیر در انتخابات مجلس مواجه شدند. در نوبت قبلی انتخابات مجلس مصر، إخوان‌المسلمین، حزب اصلی معارض حکومت حسنی مبارک، به‌رغم همه فشارها، بیست درصد کرسی‌ها یعنی حدود هشتاد کرسی داشت اما در انتخابات آخر، تنها یک کرسی به دست آوردند. در مصر هر اتفاقی بیفتد در جهان عرب به عنوان شاخص به حساب می‌آید. *مردم مصر همان مردم هستند؛ نقطه شروع إخوان‌المسلمین به عنوان نهضت فراگیر جهان تسنن از مصر بوده و هر حرکت فکری و فرهنگی در جهان عرب، بخش اعظم خاستگاهش در مصر است. این‌ها که علیه حسنی مبارک اقدام کردند، حسنی مبارک سعی کرد مقاومت کند. لذا از مصر خارج نشد بلکه به شرم‌الشیخ رفت. چون به حسنی مبارک توصیه شده بود که بماند تا بلکه امور به مجاری قبلی خودش برگردد. آمریکایی‌ها سعی کردند تا جانشین مبارک کسی باشد که وابستگی‌اش به آمریکا به اندازه مبارک باشد اما کارایی‌اش بیشتر از مبارک و بدنامی‌اش کمتر از مبارک باشد. لذا روی عمر سلیمان، مسئول امنیتی تکیه کردند. مردم عمر سلیمان را نپذیرفتند. آمریکایی‌ها پشت سر هم سعی کردند جایگزینی را جا بیندازند، اما مردم زیر بار نرفتند و بالأخره امروز کسانی در مصر دولت موقت تشکیل دادند که سابقه طولانی مبارزه و زندان رفتن در زمان حسنی مبارک را دارند. *روی کار آمدن این‌ها به نفع آمریکایی‌ها نیست. ببینید، باز کردن دروازه رفح کار آسانی نیست؛ این درست نقطه مقابل سیاست‌های قبلی آمریکا است. علت این‌که اسرائیل توانست غزه را محاصره کند، کمک دولت حسنی مبارک بود. حتی فلسطینی‌ها یک تونل‌هایی زده بود تا بتوانند از غزه به داخل خاک مصر بروند. * مصری‌ها با پول آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها یک دیوار آهنی طولانی و به عمق زیاد در زمین ایجاد کرده بودند تا از احداث تونل نیز ناتوان باشند. در مقابل، دولت فعلی مصر، فلسطینی‌ها را آزاد کرد و رفت و آمد بین مصر و غزه را آزاد کرد. مصری‌ها اعلام کردند که با ایران رابطه برقرار می‌کنند. * تلاش آمریکایی‌ها بر این است که ایران مورد تحریم سیاسی و اقتصادی قرار بگیرد اما به یک‌باره نزدیک‌ترین کشور متحد عربی‌شان اعلام می‌کند که می‌خواهد با ایران رابطه داشته باشد و بعد هم اجازه می‌دهد که کشتی‌های جنگی ایران از کانال سوئز رد شوند. این‌ها علائم خوبی برای آمریکایی ها نیست. آمریکایی‌ها بیش از سی سال روی حکومت حسنی مبارک هزینه کرده بودند. *بعد از اسرائیل، بیشترین کمک خارجی آمریکا به مصر بود. این همه سرمایه‌گذاری کردند و در سیستم‌های اطلاعاتی مصر نفوذ کردند تا بیداری اسلامی را کنترل کنند، بعد وقتی مردم پیروز شدند، جزو اولین خواسته‌شان این بود که مخوف‌ترین سیستم امنیتی مصر یعنی أمن‌الدولی بسته شود و اسنادش برملا شود. دولت زیر بار نرفت، خود مردم حمله کردند و مثل ساواک زمان شاه ایران آن‌جا را گرفتند، اسنادش را نیز بردند و الآن دست مردم است. لذا اگر این یک طرح آمریکایی بود، نباید چنین اتفاق می‌افتاد. مدیریت  اتفاقات اخیر به دست خود آمریکا *آخر چطور ممکن است که آمریکایی‌ها تیشه به ریشه خودشان بزنند. *آمریکایی‌ها اگر بخواهند حکومتی را که دوره‌اش سر رسیده کنار بگذارند و حکومت دیگری بیاورند، تا یک تضمین همه‌جانبه نداشته باشند که نفر بعدی منافع آمریکا را حفظ کند، حکومت قبلی را عوض نمی‌کنند. این‌ها دلایل عقلی و مثال‌های تاریخی هستند که به ما نشان می‌دهد که در جریانات اخیر رشته کار از دست آمریکایی‌ها در رفته است. * آمریکایی‌ها کاری نمی‌کنند که مردم را به خیابان‌ها بکشانند - مردمی که تظاهرات میلیونی برپا می‌کنند- تا مخالفت با خودشان و اسرائیل و طلب آزادی فلسطین را در شعارهای مردم بشنوند. این چه نفعی برای آمریکا دارد؟ *مگر می‌شود این انرژی آزادشده را دوباره مهار کرد؟ من معتقدم اتفاقات اخیر پیام بدی برای متحدین آمریکا در منطقه دارد. عوامل آمریکایی در کشورهای عربی به آمریکا اعتراض دارند که چرا به اندازه کافی از حسنی مبارک دفاع نکرده است. * سران سایر کشورهای عربی می‌دانند که سرنوشت خودشان نیز همین است. آمریکایی‌ها تلاش می‌کنند تا آدم‌های جاافتاده، شناخته‌شده و تضمین‌شده طرفدار آمریکا ساقط نشوند و اگر شدند، آدمی که روی کار می‌آید به آن‌ها نزدیک‌تر باشد، اگر نشد باز هم عقب‌نشینی می‌کنند. *آمریکایی‌ها تا جایی که بتوانند سعی می‌کنند بخشی از منافع از دست رفته خودشان را جبران کنند. * از زمان انقلاب تا به حال در خود جمهوری اسلامی ایران، هر کسی را که یک مقدار زاویه با اصل حکومت پیدا می‌کند مورد حمایت قرار می‌دهند که آخرین نمونه‌اش همین فتنه 88 است. برخی از آن‌ها سوابق انقلابی داشتند، اما به محض این‌که با نظام زاویه پیدا کردند، آمریکایی‌ها شروع به حمایت از آنان کردند؛ یعنی آمریکایی‌ها هر چقدر که می‌توانند سعی می‌کنند پایگاه از دست رفته خودشان را به دست بیاورند و لو این‌که میزان نفوذشان یک صدم قبل باشد. بعد به تدریج سر پل را که پیدا می‌کنند، بقیه نفوذشان را اعاده می‌کنند. در لیبی هم ظاهراً همین اتفاق افتاد؛ یعنی تمام تلاش‌شان را کردند تا در این کشور نفوذ کنند. *شما ببینید غربی‌ها در رابطه با لیبی چند جور تصمیم گرفتند. اول کمی صبر کردند، وقتی دیدند که قدرت انقلابیون بالاست، قطعنامه صادر کردند. * ضمن بمباران لیبی، در ایتالیا و جاهای دیگر با دولت قذافی مذاکره می‌کردند و همین الآن نیز با مبارزین مذاکره می‌کنند و هم با قذافی. *هر وقت لازم ببینند یک مقدار نیروهای قذافی را بمباران می‌کنند و یک مقدار مبارزین را! بعد هم می‌گویند اشتباه شده است. مگر می‌شود ده، دوازده بار اشتباه شود؟ مشخص است که پایگاه مبارزین شرق لیبی است، پایگاه حکومت قذافی غرب لیبی؛ چطور هواپیماهای غربی که می‌توانند کوچک‌ترین حرکت را بر روی زمین رصد کنند برای چندمین بار انقلابیون را اشتباه بمباران کنند؟ * آمریکایی‌ها سعی می‌کنند که هم قذافی تضعیف شود، هم انقلابیون رشد نکنند و هم در این بین فعالیت‌های سیاسی خودشان را انجام بدهند و با نوعی رفتار کج‌دار و مریض نگذارند مسلمانان روی کار بیایند. نقش عربستان سعودی در بحرین *به نظر می‌رسد که اقدامات عربستان یک اشتباه در محاسبه است. *در قضیه لبنان مخالف این بودند که مقاومت اسلامی حزب‌الله قوت بگیرد ولو این‌که در مقابل اسرائیل باشد. لذا شیخی از ائمه جمعه عربستان - در آن زمانی که نبرد حزب‌الله علیه اسرائیل بود- در خطبه نماز جمعه گفت حرام است که کسی برای پیروزی حزب‌الله دعا کند. عربستان نه تنها کمک مالی، تسلیحاتی به حزب‌الله نکرد بلکه از حمایت سیاسی نیز دریغ ورزید و یک شیخ وهابی به مردم گفت که اگر دعا کنید حزب‌الله و مقاومت اسلامی علیه صهیونیست‌ها بجنگد فعل حرام انجام داده‌اید. تا این‌جا نیز پیش رفتند اما موفق نشدند و در لبنان شکست خوردند. در ابقای سعد حریری هم شکست خوردند.  *حالا می‌گوییم جنوب لبنان شیعه بودند؛ مردم فلسطین در غزه که اهل تسنن هستند! این‌جا نیزعربستان حمایت نکرد وبه صورت غیر مستقیم از اهداف اسرائیل و حسنی مبارک حمایت می‌کرد اما باز در این‌جا نیز شکست خوردند. *عربستان موافق این نبود که نوری المالکی در عراق به قدرت برسد ولی مردم عراق به مالکی رأی دادند. *توصیه ما به عنوان یک کارشناس سیاسی، به دوستان عربستانی این است که چند بار باید یک تجربه شکست خورده را تکرار کرد؟ شاید بشود مردم بحرین را با زور نظامی‌گری عربستان ساکت کرد اما مردم بحرین هرگز این را از یاد نخواهند برد که از کشور همسایه به کشورشان لشکرکشی شد، کشتار کردند، مردم را شکنجه کردند، به زندان انداختند وبه زور سرنیزه مردم را ساکت کردند. تجربه مصر، تونس و بسیاری از کشورهای دیگر روبروی ماست. * مگر حسنی مبارک توانست آرمان‌های اسلامی را در مصر خاموش کند؟ اکنون نیز دیر یا زود نیروهای سعودی از بحرین خارج می‌شوند، اما خاطرات خوبی از آل‌سعود در ذهن مردم بحرین نخواهند ماند و آینده روابط مردم با دولت سعودی روابط خوبی نخواهد بود. *توصیه من به عنوان یک کارشناس سیاسی به طرف سعودی این است که به منافع واقعی خودشان بیشتر فکر کنند. می‌شود برای مدتی عده‌ای را ساکت کرد، ولی برای همیشه نمی‌شود همه را ساکت و خفه کرد. این تجربه تاریخ در منطقه ماست. /27212




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 528]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن