واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > خاورمیانه - تحلیلی بر شرایط سیاسی اسراییل در روزهای آتی عبدالله آل بوغبیش :در حالی که ایهود اولمرت نخست وزیر مستعفی اسراییل طی روزهای گذشته اعلام کرد تمایلی به یک جنگ درازمدت در نوار غزه ندارد، اما حملات این رژیم بالاخره وارد هفته دوم شد و نیروهای اسراییلی نتوانستند آتش موشک های مبارزان فلسطینی را در همان هفته نخست حمله خاموش کنند. در توضیح چرایی این عدم تمایل و پیامدهای ناشی از ورود جنگ به هفته دوم می توان به نکات زیر اشاره کرد: نخستین نکته قابل توجه آن است که دیگر تصور درهم شکستن مقاومت فلسطینیان که تنها از جنگ افزارهای اولیه و نه سلاح های مدرن برخوردار است، آنهم در مدتی بسیار کوتاه از بین رفته است. اسراییل دیگر باید این تصور و گمان را از سر به در کند که می تواند مانند روزگار گذشته و در جنگی شش روزه، مقاومت فلسطینیان را درهم شکند. پیش از این هم، اسراییل در جنگ دوم خود علیه لبنان قصد داشت در اسرع وقت مقاومت لبنان را نابوده سازد اما پس از 33 روز جنگ و درگیری، مجبور به نشستن بر سر میز مذاکرات غیر مستقیم و دادن برخی امتیازات نظیر مبادله اسرا با حزب الله شود. اکنون نیز درگیری ها وارد هفته دوم شده است و اسراییل چندان نتوانسته است کاری از پیش ببرد. اما اینکه ایهود اولمرت تمایلی به ادامه درگیری ها ندارد از آن روست که مبادا چهره تعدیل و ترسیخ شده اسراییل در رسانه های گروهی غرب به عنوان جزیره ای بی دفاع در میان کشورهای عربی از میان رود و اسراییل به عنوان نیرویی اشغالگر در رسانه های گروهی و در پی آن در افکار عمومی ظاهر شود. از این رو، اولمرت ترجیح می دهد تا این جنگ در مدتی کوتاه خاتمه یابد. افزون بر این، از دید اولمرت وارد کردن اسراییل به جنگ هایی بیش از یک ماه آنهم در طول دو سال تاثیر روانی منفی و بدی را بر افکار عمومی این رژیم بر جای می گذارد. اسراییلی ها در نتیجه ناکامی جنگ دوم علیه لبنان و آغاز جنگ کنونی - هر چند که نامگذاری آن به عنوان یک جنگ شاید اندکی اغراق آمیز باشد اما بهره گیری از انواع جنگنده ها و نیز رویکردهای یک جنگ کلاسیک در بمباران تاسیسات و شهرها می تواند ویژگی جنگ را به این حملات دهد- بیش از پیش اسراییلی ها را به بی کفایتی رهبران حداقل کنونی شان آگاه می سازد و این می تواند زمینه اعتراضات و چنددستگی های فراوانی را در این رژیم رقم زند. در کنار این عوامل، به رغم آنکه تصمیم انجام حمله زمینی به نوار غزه در شورای وزرای امنیتی اسراییل اتخاذ شده است، اما هنوز منتظر حرف آخر اولمرت، باراک و لیونی است و تا زمانی که این سه مقام در این باره دستوری صادر نکنند، حمله ای زمینی صورت نخواهد گرفت. این سه نیز به دو دلیل نظامی و سیاسی می کوشند تا این عملیات را به تاخیر اندازند. در حوزه نظامی، از آن رو که تاکنون نتوانسته اند از طریق هوا، عملیات زمین سوخته را به صورت کامل اجرایی نمایند، از هرگونه اقدام زمینی علیه فلسطینیان بیم دارند. اگر خاطرتان باشد این دقیقا همان چیزی است که برای نیروهای اسراییلی در جنگ سی و سه روزه علیه لبنان اتفاق افتاد که البته نتیجه آن نیز خیلی زود رخ نمود. همزمان با این تردید در تصمیم گیری ها، تناقض در صدور فرمان های نظامی فرماندهان اسراییلی - بنا به نوشته روزنامه های اسراییلی- باعث نوعی سردرگمی در میان نیروی زمینی اسراییل شده که در پی آن، نوعی تنش روانی را در میان آنان باعث شده است که این هم به نوبه خود نکته مشترک با جنگ دوم علیه لبنان است. اما در سطح سیاسی، اسراییل می کوشد تا حد ممکن عملیات زمینی خود را به تعویق اندازد تا تلاش های دیپلماتیک بین المللی بتواند زمینه را برای صرف نظر کردنش از انجام حمله زمینی فراهم آورد و بتواند افکار عمومی اسراییل را اینگونه قانع نماید که فشارهای دیپلماتیک بین المللی مانع انجام این عملیات شد. زیرا مقامات نظامی اسراییل بر این نکته واقف اند که انجام عملیات زمینی مشکلات و چه بسا تلفات سنگینی را برای آنان به دنبال خواهد داشت.از این رو می کوشند تا آن را به تعویق اندازند. قرار است وزرای خارجه سوئد، فرانسه و چک فردا یکشنبه وارد خاورمیانه شوند و نیکولا سارکوزی رئیس جمهور فرانسه نیز روز دوشنبه عازم خاورمیانه شود تا رایزنی های دیپلماتیک در این زمینه در سطح فراتر انجام شود. اسراییل در جنگ سی و سه روزه خود علیه لبنان هر چند توانست بسیاری از زیرساخت های لبنان را از طریق هوا از کار اندازد اما در جنگ زمینی چندان موفق نبود و عامل اساسی شکست نیروهای این رژیم در جنگ یاد شده وارد شدن به جنگ زمینی بود.از این رو می کوشد تا این تجربه تلخ را در تعامل با فلسطینیان تکرار نکند و از طریق حملات هوایی به اهداف سیاسی ترسیم شده اش دست یابد. نیروی زمینی اسراییل در نخستین روز از هفته دوم برای تست زدن این موضوع، سعی کرد به منطقه الشجاعیه وارد شود اما مبارزان فلسطینی مانع آن شدند و این خود چالشی مهم فراروی اسراییل ایجاد می کند. اما یکی از اساسی ترین دستاوردهای اسراییل از این جنگ که طی روزهای اخیر خود را نمایانده است و اساسا با همین هدف جنگ یاد شده آغاز شد، افزایش محبوبیت دو حزب کار و لیکود بود. حزب کار حزب چپ میانه به رهبری باراک و لیکود حزب راست گرا به رهبری لیونی است. در مقابل محبوبیت حزب اولمرت (کادیما)به عنوان مخالف ادامه درگیری ها کاهش یافته است. این البته در برابر ناکامی های کنونی و ناتوانی از متوقف کردن شلیک موشک های فلسطینی چندان پایدار نیست و چه بسا بتوان آن را دستاودری کوتاه مدت و موقتی توصیف کرد. در کنار تمامی این عوامل، نزدیک شدن به زمان سالگرد گزارش وینوگراد که به شکست اسراییل در جنگ علیه حزب الله لبنان اعتراف کرد، نوعی جو روانی آزار دهنده ای را در دو سطح سیاسی و نظامی برای اسراییل به وجود آورده و این باعث می شود تا اسراییل از ابزارهای نظامی خود علیه مبارزان فلسطینی استفاده کند تا پیش از فرا رسیدن این زمان بتواند آتش موشک های فلسطینی را خاموش کند و حداقل در سالگرد این گزارش بتواند سرپوشی برای شکست پیشین خود ایجاد نماید. بازگرداندن همان تصور همیشگی ارتش شکست ناپذیر اسراییل در منطقه همزمان با نزدیک شدن به موعد انتخابات پارلمانی در اسراییل در فوریه آینده - که به دلیل همزمانی با اعیاد یهودی موعد نهایی نشده این انتخابات است- باعث می شود تا اسراییل بر شدت حملات خود بیافزاید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 494]