تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 24 آبان 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):خدا اطاعت و پیروی از ما اهل بیت را سبب برقراری نظم اجتماعی در امت ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829372557




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دهباشی: پدر پروین اعتصامی اولین نشریه ادبی ایران را منتشر کرد


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: دهباشی: پدر پروین اعتصامی اولین نشریه ادبی ایران را منتشر کرد از لاله زار که می گذری یادآور دفتر "مرد امروز" محمد مسعود و جلوتر دفتر" سپید و سیاه" دکتر بهزادی می افتی. به کوچه رامسر می رسی، بی اختیار سر می کشی تا خلیل ملکی را ببینی. چه کسانی که در گذر از خانه ملکی در رامسر سیاسی نشدند: داریوش آشوری، محمدعلی (همایون)کاتوزیان، هرمز همایون پور و ....

عصر ایران - مهیار زاهد: اگر بگوییم که دفتر مجله بخارا در کنار آثار تاریخی تهران باید به ثبت میراث فرهنگی برسانیم سخن بیراهی نگفته ایم. دفتری که ساختمانش به فروش رفته و به زودی (تا چند ماه دیگر) کلنگ بساز و بفروش بر سرش فرود خواهد آمد. از لاله زار که  می گذری یادآور دفتر "مرد امروز" محمد مسعود و جلوتر دفتر" سپید و سیاه" دکتر بهزادی می افتی. به کوچه رامسر می رسی، بی اختیار سر می کشی تا خلیل ملکی را ببینی. چه کسانی که در گذر از خانه ملکی در رامسر سیاسی نشدند: داریوش آشوری، محمدعلی همایون کاتوزیان، هرمز همایون پور و ....  چند صد متری به میدان فردوسی مانده، بن بستی است که در انتهای آن ساختمانی قدیمی و کهنه دفتر پرمخاطب ترین نشریه ادبی ایران واقع شده است. دفتر مجله "بخارا". دلم می خواست دوربینی می داشتم تا با آن همه جا را ثبت کنم.  در گوشه ای نامه "اومبر تواکو" که با قلم آبی رنگ برای علی دهباشی نوشته به دیوار است و در زاویه ای دیگر خط سهراب سپهری که با مداد شعر خودش را نوشته به دیوار چسبانده شده است. آن طرف تر قلم خودنویس سید جلال الدین آشتیانی که به دهباشی هدیه کرده در کنار قلم خودنویس دیگر از صادق چوبک داخل یک جعبه آینه قرار دارد. بعد عکسی از جمالزاده بنیان گذار داستان نویسی مدرن ایران که تاریخ سی سال پیش را دارد در کنار دهباشی با دسته فیش در دستش.  انگار دارد به دهباشی می گوید مواظب کارهایم باش، آفتاب لب عمرم. بعد دوره های برخی از نشریات، بقایای آنچه که برایش باقی مانده است و مجسمه های ریز و درشت جغد که دوستانش برایش تحفه آوردند. و بعد انبوه کاغذها و کتاب ها که تا سقف بالا آمده است. می پرسم چگونه می شود کاغذ یا کتابی را در این جنگل پیدا کرد؟ با لبخندی می گوید: "فقط خودم سردر می آورم" و بعد زنگ در به صدا در می آید سه نفر وارد می شوند. ظاهرا ایرانی به نظر نمی آیند. بله. معرفی می شوند. خانم نسل پیر چلبی (بیست و دومین نواده مولاناست)، دکتر شمشکلر استاد دانشگاه سلجوق قونیه و خانم ایرانی همراهشان که به نوعی مدد رسان است در ترجمه حرف های آنها. شوکه می شوم. نواده مولانا. این را دیگر تصور نمی کردم. خانم چلبی دعوت شده است برای هفته مولانا. بعد از احوالپرسی می گوید شما را در کنفرانس مولانا در محل اجلاس سران ندیدم. دهباشی پاسخ می دهد : مادرم به من یاد داده است به جایی که دعوت نشدی نرو!؟ و می خندد. خانم چلبی تعجب می کند و می گوید :حالا من و دکتر شمشکلر آمدیم شما را برای سخنرانی در قونیه دعوت کنیم.به خود می گویم قدر زر زرگر شناسد!  دهباشی حتما گزارش این دیدار دوساعته را در بخارا خواهد داد و من شیفته حرف های او درباره قونیه و مولانا هستم.  آنها که می روند نویسندگان و شاعران خجند و بخارا و سمرقند پیش دهباشی می آیند با هدایایی از سرزمین رودکی. باز من فراموش می کنم برای چی آمدم. مدهوش فارسی دوستان تاجیک و به اعماق تاریخ برمی گردم. بوی جوی مولیان آید همیو... *** حالا روز دیگری است. امیدوارم مهمانانی از کابل و هرات سر نرسند تا گفت و گوی با دهباشی سر بگیرد. می پرسم راستی از کی شروع کردی. دوروبرش را جمع و جور می کند و می گوید: بچه مدرسه ای بودم که در چاپخانه مسعود با نمونه خوانی کارم را آغاز کردم و بعد همه چیز به نوعی از همین جا شروع شد. برگزاری نمایشگاه مطبوعات بهانه ای بود که با دهباشی درباره نشریات ادبی در ایران گپ و گفتی بزنیم. از اولین نشریات ادبی در ایران سوال می کنم: مکث می کند و می گوید: در واقع اولین نشانه های نشریات ادبی را باید در بخش هایی از اولین روزنامه ایران جست وجو کرد. در حبل المتین، صور اسرافیل، ایران هو و وقایع اتفاقیه بخش هایی به چاپ اشعار  رجال ادب صدر مشروطیت اختصاص یافت که در این نشریات طبع آزمایی می کردند. این قطعات ادبی که در ابتدا قالب کاملا سیاسی و اجتماعی داشت ممکن است دارای ارزش ادبی فوق العاده ای نبود اما نمی توانیم کتمان کنیم که در زندگی سیاسی و اجتماعی ایران و روشنگری مردم نقش خاصی نداشت. بخصوص که جنبه طنز هم داشت. سوال می کنم پس اولین نشریه ادبی ایران چه بوده؟ دهباشی سراغ یکی از قفسه ها می رود و با کتابی که جلد چرمی کهنه خوش رنگی دارد برمی گردد. می گوید : به عقل ناقص من این مجله "بهار" اولین مجله ادبی ما  ایرانیان است. این مجله را میرزا یوسف خان اعتصام الملک پدر پروین نزدیک به صد سال پیش 25 شماره منتشر کرده است . در این مجله قطعات ادبی، شعر، شرح حال نویسندگان و ترجمه هایی از آثار نویسندگانی مثل روسو، ویکتور هوگو و بیشتر نویسندگان فرانسوی چاپ شده است. بد نیست بخشی از یکی از سرمقاله های پدر پروین را برایتان بخوانم: "بعضی اعتراض کردند که اغلب مندرجات مجله بهار اروپایی است. اکنون که دوره دوم مجله به آخر می رسد، ناگزیریم چند کلمه در این خصوص بنویسیم و به همان آقایان بگوییم: در صورتی که آثار شعر نویسندگان بزرگ ما به السنه خارجه نقل شده، کتابخانه معرفت دنیا را به وجود خویش آراسته اند، آیا مناسب نیست ما نیز تا حدی شعرا و نویسندگان غرب را بشناسیم؟ اگر آسیایی از طرز نگارش اروپایی آگاه شود و در ادبیات ملل تتبعی کند، به جای سود زیان می برد؟ همانطور که یک نفر فرانسوی، آلمانی، انگلیسی، ایتالیایی، ترجمه کلیات سعدی، دیوان حافظ، رباعیات خیام، شاهنامه فردوسی و خمسه نظامی را در زبان خود می خواند، آیا ممکن نیست یک نفر ایرانی نیز بخواهد از افکار شکسپیر، هوگو، شیللر، بایرون و دیگران مطلع گردد؟ از هزارها کتب مفیده و نتایج قریحه های ممتاز که در آفاق وسیعه ادبیات نورافشانی می کنند، در زبان فارسی چه دارید؟ هیچ! شما که عاشق بی قرار تجدد هستید و از کلاسیک و رومانیتک و سایر چیزها مذاکره می نمایید، از نفایس ادبیات غرب برای شرق چه ارمغان آورده اید؟" بله! ملاحظه می کنید که پس از قریب به یکصد سال هنوز مسایل ما عوض نشده است و پدر پروین حرف امروز ما را می زند.  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 495]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن