تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 7 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):اولین چیزی که از انسانها سؤال می شود، نمازهای پنج گانه است .
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834723684




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دسيسه دو سارق براي سرقت از خانه همسايه


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: دسيسه دو سارق براي سرقت از خانه همسايه همين موقع زن برادرم به طبقه بالا و پشت در آمد و پرسيد: مشكلي پيش آمده؟... با سماجت زن برادرم، ما با تهديد از زن شاكي خواستيم از اين طرف در آپارتمان در جوابش بگويد: نه، مشكلي نيست، برو بعدا بيا... تهران امروز: مرد طماع كه پس از باخبر شدن از وضع مالي همسايه برادر خود نقشه سرقت از منزل وي را كشيده بود با فريادهاي زن برادر خود هنگام خروج از محل سرقت به دام افتاد. پرونده با شكايت خانمي در دادسراي جنايي تهران به جريان افتاد.اين خانم اواخر ارديبهشت با طرح شكايتي از دو مامور نما گفت: ظهر ديروز در منزل خود مشغول تهيه كردن غذاي ظهر بودم كه يكمرتبه دو نفر با لباس يگان ويژه نيروي انتظامي در حالي كه نقابي هم روي صورت داشتند وارد آپارتمانم شده و گفتند ما گزارش‌هايي دريافت كرده ايم كه حاكي از نگهداري ماهواره و مشروبات الكلي در خانه شماست و به همين خاطر بايد منزل شما را مورد تفتيش قرار دهيم.من كه خيلي ترسيده بودم مقاومتي نكرده و آنها مشغول گشتن منزل شدند. لحظاتي بعد آنها مدعي شدند كه مقداري مواد مخدر داخل گاوصندوق من مخفي شده است به همين خاطر از من خواستند تا در گاو صندوق را براي آنها باز كنم اما پس از اينكه من در گاوصندوق را براي آنها باز كردم به سوي من حمله كرده و مرا زير باد كتك گرفتند. در اين هنگام زن همسايه طبقه پايين من كه از شنيدن سر و صداها مشكوك شده بود پشت در آمده و از من پرسيد خانم... اتفاقي برايتان است ولي اين دو مرد با تهديد چاقو مرا مجبور كردند به وي بگويم اتفاقي نيفتاده است و بعدا بيايد.آنها سپس به سراغ گاو صندوق رفته و 15 ميليون تومان طلا، 4 ميليون تومان وجه نقد و سه گوشي تلفن همراه و دوربين فيلمبرداري كوچك خانوادگي مان را برداشته و پا به فرار گذاشتند. در حين فرار اين دو نفر، همان همسايه‌اي كه پشت در منزل من آمده بود با مشاهده اين دو سارق سر و صدا راه انداخته و همسايه‌ها هم از موضوع باخبر شده و يكي از سارقين را دستگير كردند. پس از دستگيري سارق بود كه متوجه شديم وي برادر شوهر همان خانمي است كه از همسايه‌ها كمك خواسته بود. طمعم يواش يواش گل كرد به دستور بازپرس پرونده متهم دستگير شده به نام ابولفضل تحت بازجويي قرار گرفته و با اعتراف به جرم خود گفت: «برادركوچك‌ترم در همان آپارتمان زندگي مي‌كرد و همسايه طبقه پاييني شاكي است. زنِ برادرم هر وقت كه به منزل پدرم مي‌آمد از وضعيت مالي خيلي خوب همسايه بالايي ، گاوصندوق و طلا و جواهرات و دوستي‌اش با زن اين خانواده صحبت مي‌كرد. طوري با آب و تاب مي‌گفت كه من هر بار با شنيدن اين حرف‌ها وسوسه مي‌شدم تا از اين خانه سرقت كنم، لذا براي اين كار نقشه كشيدم. در يك فرصت مناسب كه برادرم كليدهاي آپارتمانش را به من داده بود، از آنها يدك ساختم. مي‌دانستم كه در 25 ارديبهشت ماه قرار است برادرم و خانواده‌اش براي جشن تولّد به منزل يكي از بستگان به قم بروند. من اين موضوع را با همدستم، «محمد» هماهنگ كردم. از يك هفته قبل در كرج، دو دست لباس پليس ( يگان ويژه ) جليقه، ماسك و دو قبضه اسلحه كلت قلابي و دو تيغه قمة خريدم. دوروز قبل از سرقت به اتفاق « محمد » موقعيت اطراف و كوچه‌ها و خيابانها را بررسي كرديم. فرداي آن‌روز همراه با «محمد» به اين آپارتمان رفتيم. قرار بود وقتي وارد منزل شويم كه فقط زن داخل باشد و گاو صندوق را براي ما باز كند كه در اين روز شرايط مناسب نبود. ظهر 26 ارديبهشت خودرو پژو نوك مدادي را در چند كوچه پايين‌تر پارك كردم. «محمد» روي لباس پليس چادر زنانه و من روي لباس پليس يك كاور ورزشي پوشيدم تا هيچ كس به ما شك نكند. وارد ساختمان شديم. در اين لحظه روي صورتمان را با ماسك پوشانديم. چون در واحد آپارتمان مورد نظر باز بود نيازي به زنگ زدن نبود. در يك لحظه وارد آپارتمان شديم. زن داخل آشپز خانه بود به طوري كه همان ابتدا متوجه ورود ما نشد. با تهديد از ايجاد سروصدا توسط وي جلوگيري كرديم . گفتيم ما پليس هستيم و دستور داريم تا خانه را به خاطر وجود ماهواره، مشروبات الكلي و مواد مخدر بازرسي كنيم. اين زن دقايقي بعد با تهديد، در گاو صندوق را برايمان باز كرد. در لحظه‌اي كه مي‌خواستيم دست‌ و پاها و دهانش را ببنديم داد و فرياد كرد و ما زود دهانش را بستيم. همين موقع زن برادرم به طبقه بالا و پشت در آمد و پرسيد: مشكلي پيش آمده؟... با سماجت زن برادرم، ما با تهديد از زن شاكي خواستيم از اين طرف در آپارتمان در جوابش بگويد: نه، مشكلي نيست، برو بعدا بيا... در حال جمع كردن لوازم قيمتي و پول و طلاها بوديم كه چند دقيقه بعد من از پشت پنجره ديدم، جلوي آپارتمان، زن برادرم پير مرد و پيرزني را كه از خودرو آژانس پياده مي‌شوند، آپارتماني را كه در آن بوديم نشان مي‌دهد. مثل اينكه زن برادرم به موضوع و داد وفرياد زن شاكي شك كرده بود چون در آپارتمان هيچ كس نبود، با برخي از همسايه‌ها و فاميل تماس گرفته بود. در اين لحظه من و «محمد» سرقت را نيمه كاره رها كرده و به طرف راه پلّه‌ها دويديم. در مسير راه پله‌ها من با پيرمرد و پيرزن برخورد كرده و تنه زدم و آنها نقش بر زمين شدند. در اين هنگام سروصداو دادو فريادهايي در كوچه پيچيد و ما وقت نكرديم به سمت خودرومان در كوچه‌هاي پايين برويم و به سمت خيابان اشرفي اصفهاني دويديم. در خيابان من در حين فرار نقش بر زمين شدم و توسط افرادي كه ما را تعقيب مي‌كردند دستگير شدم.» در ادامه تحقيقات پليسي مشخص شد دست يكي از همسايه‌ها، زمان فرار دو سارق و با تنه زدن آنها و زمين خوردن پير زن شكسته است كه كارآگاهان پايگاه دوم با تلاش بسيار توانستند ديگر متهم اين پرونده (محمد – 21 ساله) را در خيابان آزادي شناسايي و در يك اقدام غافلگيرانه دستگير نمايند. دو متهم هم‌اكنون در زندان به سر مي‌برند.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 362]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن