واضح آرشیو وب فارسی:ايلنا: فرمانده نيروي دريايي ارتش در گفتوگو با ايلنا:حضور ارتش در درياي عمان به دليل توانمنديهاي ماندگار اين نيرو است
تهران- خبرگزاري كار ايران
امير دريا دار حبيب الله سياري فرمانده نيروي دريايي ارتش در يك گفتوگوي اختصاصي با "ايلنا" در خصوص نقش نيروي دريايي در جنگ تحميلي، عدم اطلاع مردم از فعاليتهاي اين نيرو در زمان جنگ، تجهيزات اين نيرو و حضور نيروي دريايي ارتش در درياي عمان و نيروي دريايي سپاه در خليج فارس توضيحاتي داد كه مشروح آن در ذيل ميآيد.
لطفا در خصوص جنگ تحميلي و دلايل شروع آن از ابعاد ديگر توضيحاتي بفرمائيد؟
يكي از دلايل حمله عراق به ايران رفع خفگي ژئوپوليتيكي عراق است. عراق هميشه به دنبال راهيابي به درياي آزاد بود تا از اين خفگي نجات پيدا كند. همه راه داشتن به درياي آزاد را شش يا راه تنفس آن كشور حساب ميكنند. عراق چون به درياي آزاد راه ندارد به دنبال برطرف كردن اين خفگي بود. براي همين هميشه دنبال گرفتن خوزستان ما بود كه به درياي آزاد برسد. هر دفعه هم كه آمده به دريا برسد شكست خورد.
وي افزود: زماني كه عراق به كويت حمله كرد صدام به كساني كه براي ميانجيگري آمده بودند، گفت"من در جنگ بين ايران و عراق هيچ بدست نياوردم و در همان مرزهاي قبلي مانديم اما اگر امروز از كويت دست بردارم مردم عراق من را نمي بخشند كه براي رسيدن عراق به دريا چه كردي؟" پس صدام از ابتدا به دنبال رسيدن به دريا بود. اين دليل دريايي جنگ عراق عليه ايران بود و نيروي دريايي جزء اولين يگانهايي بود كه با دشمن درگيري پيدا كرد.
يك مقطع از حضور نيروي دريايي در جنگ كه فوق العاده برجسته است مقطعي است كه خرمشهر در حال دفاع بود در مورد نقش نيروي دريايي در ابتداي جنگ به ويژه نقش تكاوران دريايي در خلال دفاع سي و چهار روزه از خرمشهر توضيحاتي بيان فرماييد؟
اينجا كساني مطرحند كه بدون ادعا اين گونه در مقابل دشمن ايستادگي كردند واقعا ارزشمند بود نيروي دريايي با وجود اينكه ماموريتي در جنگهاي زميني ندارد در اينجا وارد شد. نيروي دريايي تكاورش هم تكاور دريايي است و بايد در سطح آب و زير آب و بالاي آب كارهاي ويژهاي در دريا و سواحل دشمن انجام دهد، اما نيروي دريايي در دو مقطع در كارهايش خيلي خوش درخشيد؛ يكي در بحث كردستان زماني كه فرمان حضرت امام(ره) صادر شد كه غائله كردستان به وجود آمده بود و پاوه در خطر قرار گرفته بود.
اولين جمله امام اين بود كه من به عنوان فرمانده كل قوا به ارتش دستور ميدهم كه برود و وضعيت پاوه را مشخص كند. ما هم تابع دستور بوديم. اولين يگاني كه اين فرمان امام(ره) را اجرا كرد تكاوران دريايي بودند كه از منجيل و از بوشهر هماهنگ شدند و حركت كردند و در كردستان مستقر شدند كه شهيد دكتر چمران در آنجا به جمع اينها پيوست و خاطراتي هم در جاهايي درباره تكاوران دريايي گفته است.
اين براي نيروي دريايي و تكاوران دريايي يك افتخار است كه اولين يگاني بودند كه به فرمان امام لبيك گفتند و در كردستان حضور يافتند و عمليات متفاوتي انجام دادند.
دومين جا همين خرمشهر است افراد نيروي دريايي به نوعي در زمان درگيريهاي خلق عرب هم در خرمشهر ماموريتي داشتند و يا حتي قبل از شروع جنگ افراد از مرز شلمچه با عراقيها در تماس بودند و حتما اينها اين سي و چهار روز مقاومت خرمشهر را مردانه ايستادند. در حالي كه هيچ سازماندهي براي اين يگان وجود نداشت . تجهيزاتي هم وجود نداشت. مقطعي از زمان فقط خود فرد بود و وجدانش،ايمانش،احساس مسووليتش ، اعتقادش به انقلاب، تكاور بود و اعتقادش به امام، ميگفتند همين كه امام گفته است، ميرويم و انجام ميدهيم.
سي و چهار روز از مرز شلمچه با عراق درگير بوديم. اولين شهيد نيروي دريايي را هم در همين مرز شلمچه داديم. شهيد صفري نامي كه الان مزارش در انزلي است. 34 روز را بدون اين كه از نظر سلاحي پشتيباني شوند، بدون اينكه از بعد مهمات تدارك بشوند و حتي از بعد غذا، ولي با تدبير و با تجهيزاتي كه داشتند و با اتكا به خدا و پيروي از امام و با آموزشهاي ويژهاي كه ديده بودند (تكاوران ما آموزشهاي بسيار سخت و ويژهاي ميديدند) توانستند مردانه مقاومت كنند، آنها كه حضور داشتند، ميدانند كه چه گذشت و اين براي نيروي دريايي و تكاوران دريايي افتخاري بود. آنهايي كه شهيد شدند وظيفه داريم كه اگر افتخار نصيبمان شد حرمت خون شهدا را يا آنهايي كه جانباز آن مقطع هستند را نگهداريم. از كساني كه جانباز شدند الان هم هستند جانباز خرمشهر داريم كه بازنشسته شد بايد به اينها بگوييم شماها كساني بوديد جوان، ورزيده، آموزش ديده و بدون اينكه سلسله مراتبي و نظم و انضباطي وجود داشته باشد و با توكل به خدا و گرفتن دستور از رهبر مقاومتي مردانه انجام داديد.
ما ميتوانستيم بيشتر ازاين هم بمانيم. اما اين خيانتهاي بني صدر بود كه در جهت انجام پشتيبانيها كوتاهي كرد و با آن تئوري دادن زمين و گرفتن زمان و تاكتيتهاي اين چنيني افراد ما را مجبور به عقب نشيني كردند. ولي واقعا عمليات يا مقاومت بسيار ستودني بود ما بايد ياد كنيم و افتخار كنيم كه در اين مقطع نيروهاي ما توانستند اين كار را انجام دهند و افتخار داريم جزيي از اين افراد بوديم. از قبل از سي ويك شهريور حضور داشتيم تا ساعت 4 صبح چهارم آبان پنجاه و نه!
يكي از مسايل مهم ، نقش ارتش در شكست راهبرد نظامي عراق است. همين مقاومت سي و چهار روزه نقش مهمي در شكست استراتژي راهبرد عراق داشت. استراتژي عراق پيروزي سريع در سه يا نهايتا هفت روز بود. اما با مقاومت بينظيري مواجه شد و استراتژياش به نتيجه نرسيد و آن هدفهايي كه پيش بيني كرده بود يعني اين استراتژي پيروزي آسان و سريع، شكست خورد.
بله! سه روز به سي و چهار روز رسيد و استراتزي دشمن شكست خورد. خرمشهر را دور زدند تا آبادان را محاصره كنند. اولين نفوذ در كوي ذوالفقاري بود.
بر روي بهمنشير پل زدند تا آبادان را بگيرند. كساني كه مقابل اينها ايستاددند، تكاوران دريايي بودند.اينها يك گردان بودند و سرهنگ كهتري هم با يك گردان بود. شكست استراتژي دشمن بيشتر در كوي ذوالفقاري بود. در خرمشهر دشمن موفق شد. اما در كوي ذوالفقاري شكست خورد. آنجا بود كه دشمن اولين بار طعم شكست را چشيد. كوي ذوالفقاري را حتما به ياد داشته باشيد.
در واقع خرمشهر هم هيچ وقت به طور كامل تسليم نشد و فقط آن طرف پل را در اختيار داشتند و اين طرف اولين سنگر، پايگاه دريايي بود.
يكي از عملياتهاي بسيار درخشان و موفق و غرور آفرين نيروي دريايي ، عمليات مروايد است كه در واقع در همان ابتدا با همكاري و هماهنگي نيروي هوايي، نيروي دريايي عراق را نابود كرد و به قعر آبها فرستاد در اين مورد اجمالا توضيحاتي را ارايه فرماييد.
براي نيروي درياي عمليات مرواريد عمليات تاريخ ساز انقلاب است. نيروي دريايي ما با پشتيباني نيروي هوايي ظرف 67 روز اول جنگ و نيروي دريايي عراق را منهدم ميكند.
لازمه عمليات در دريا پشتيباني هوايي است. براي اينكه دشمن را لطمه بزنيد اولين كار اين است كه منابع حياتي و حساسش را از بين ببريد تا دشمن از نظر اقتصادي و پشتيباني فلج نشود تا آنها كه در خط هستند پشتيباني نشوند و چرخه اقتصادي دشمن دچار اختلال شود. اقتصاد دشمن وابسته به نفت بود و ترمينال نفتي "البكر" بزرگتر "والاميه" كوچتر از "البكر" شاهرراه اقتصادي عراق بودند.
از فروش همين نفت بود كه آن همه تانك و هواپيما و ... ميخريد. نيروي دريايي مصمم شد تا نفس دشمن را بگيرد و اقتصادش را فلج كند.
مرحله اول عمليات شهيد صفري را انجام داديم. مرحله دوم اشكان و نهايتا مرواريد. در عمليات مرواريد ناوچه پيكان محور قرار ميگيرد، اما توان موشكي هوا دريا وتكاوران دريايي آنجا به كار ميآيد. انفجار و انهدام سكو را تكاوران انجام دادند. فيلمش هست يعني يك عمليات دريايي كلاسيك با تمام توان انجام و نيروي دريايي عراق منهدم شد. تصور نشود كه نيروي دريايي عراق ضعيف بود آنها برابر ما توان داشتند. همان ناوچه "كلاس پيكان" كه ما داشتيم آنها ناوچههاي "كلاس اوزا" را داشتند. ما با پشتيباني نيروي هوايي يك نيروي درياي قوي را از بين برديم. نفت كه از بين رفت اقتصاد عراق نابود شد. نيروي دريايي منهدم شد و اگر چيزي مانده بود در انتهاي "خور عبدالله" محبوس شد. در طول تاريخ چنين عملياتي با اين عظمت نداشتهايم. وقتي نيروي دريايي ما نيروي دريايي عراق را از بين برد، تازه با ديگراني كه عراق را كمك ميكردند، مواجه شد و با انواع بالگردهايي "سوپر فلورن" هواپيماهاي "ميراژ"، موشكهاي "اگزوسه" و ... كه دشمن از يگانهاي شناور بيگانه استفاده ميكرد، رو به روشديم كه تاآخر جنگ درگير اينها بوديم.
ماموريت نيروي دريايي، حفظ مرزهاي دريايي ، حفظ منافع جمهوري اسلامي در آبهاي سرزمين و فلات قاره، حفظ خطوط خودي و قطع خطوط و مواصلاتي دشمن است. اين قطع خطوط مواصلاتي دشمن، عمليات مهمي است حتي از عمليات مرواريد هم شايد مهمتر باشد.
امير! در مقطعي از جنگ تحميلي آمريكاييها مستقيما وارد جنگ با نيروهاي ما شدند در واقع ميتوان گفت نيروي دريايي ارتشي تنها نيرويي از نيروهاي سه گانه ارتش است كه افتخار رويارويي مستقيم با نيروهاي آمريكايي را داشته است، در مورد چگونگي و چرايي وقوع اين حادثه توضيحاتي بيان فرماييد.
بيست و نهم فروردين سال 67 بود كه اين درگيري اتفاق افتاد. آنها به دنبال بهانه بودند و به نوعي ميخواستند به مملكت ما ضربه بزنند. نيروي دريايي محكم و مقتدرانه ايستاد. به رغم اينكه ميدانستيم آسيب پذيريمان بالا است و قدرت آتش آنها خيلي زيادتر است ولي شعار "هيهاتمنا الذله" نگذاشت كه كوتاه بيابيم و حس شهادت طلبي كه كاركنان ما داشتند باعث شد كه در آن عمليات شركت كنيم. در آن عمليات ناوشكنها و ناوچههاي موشك انداز ما شركت داشتند. ما هم يگانهاي شناور كوچكي از دشمن را غرق كرديم و به آنها ضربه زديم و منافعشان را در جاي ديگر از دريا از بين برديم. آنها هم با پافشاري كه كردند، توانستند به سد يگان ما صدمه بزنند، ناوچههاي "جوشن" و "سهند" ما غرق شدند و به ناوچه "سبلان" ما هم صدمه وارد شد. اما با همت نيروها آن را نجات داديم. فرمانده وقت ناوچه "جوشن" در قيد حيات است ناخدا يكم عباس ملك.
ايشان جملهاي گفته كه بايد در تاريخ ثبت شود. زماني كه محاصرهاش ميكنند، آمريكاييها ميآيند پشت نت با او با بيسيم صحبت ميكنند كه "آقا شما راه ما را بستهايد و ما بايد شما را بزنيم. الان ما را قفل كردهايد و ما ميخواهيم شما را با موشك بزنيم. شما نفراتت را آدم به دريا بزن" اصطلاحا يعني نفراتت را از ناو تخليه كن كه ما ناوشكنت را بزنيم. بار دوم و بار سوم ابلاغ ميكنند كه اين كار را بكنيد و ما ميخواهيم شما را بزنيم! در جواب همين شعار را ميگويد كه ما مردانه ايستادهايم و شهادت افتخار ماست، بزنيد!
و ميزنند!آنها ميزنند و اينها ميايستدند. به اين ميگويند مبارزه ! به اين ميگويند ايمان ! به اين ميگويند تعهد! به اين ميگويند اخلاص! به اين ميگويند دلاوري ! شما ميدانيد كه با موشك دارند، ميزنند! اما ميايستيد. اين درسي است براي همه ما كه در برابر تجهيزات دشمن نترسيم. اگر شهادت افتخار ماست، اگر چه بكشيم و چه كشته شويم، پيروزيم؛ پس چرا زير بار ذلت برويم! و اين را نيروي درياي ثابت كرد.
پايان پيام
كد خبر: 448061
شنبه 6 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 264]