واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران جوان: سينما - سال به سال دريغ از پارسال
سينما - سال به سال دريغ از پارسال
گلاويژ نادري:دوازدهمين جشن خانه سينما بدون هيچ تفاوتي نسبت به سالهاي قبل و به همان بينظمي و شلوغي سالهاي گذشته برگزار شد. البته درستاندركاران، حضور بيش از هفتهزار نفر در جشن امسال را كه در نوع خود بيسابقه بود، جزء مزيتهاي آن قلمداد كردند و بارها با اعلام اين تعداد بر خود باليدند كه براي اولينبار در كنار بلندترين برج ايران جشني را برگزار ميكنند كه هفتهزار نفر را در خود جاي ميدهد. آنها جشن خانه سينما را از جانب خود نوعي افتتاحيه رسمي براي برج ميلاد ميدانستند و از اينكه اهالي سينما اولين كساني هستند كه در اين محل جشن بزرگي را برگزار ميكنند بر ديگران فخر ميفروختند بدون توجه به اينكه جمع كردن بيش از هفتهزار نفر آن هم براي جشني سينمايي و اتفاقا تخصصي كه داوران آنها تنها و تنها دستاندركاران سينما هستند و حتي يكپنجم افراد حاضر در جشن نيمي از فيلمها را نديده و هيچ تصوري درباره آن ندارند و بسياري از داوران اين جشن را هم نميشناسند چه توجيه منطقي ميتواند داشته باشد. پيش از دوازدهمين جشن، مسوولان اعلام كرده بودند محوطه خارجي برج ميلاد آماده برگزاري اين مراسم است و تمهيدات مناسبي براي برپايي جشني شايسته و درخور سينما و سينماييان در نظر گرفته شده است. دوشنبهشب گذشته اتوبانهاي اطراف برج ميلاد مملو از ماشينهايي بود كه در ترافيك چند كيلومتري محبوس شده بودند. تمامي سرنشينان اين اتومبيلها به طور متوسط 45 دقيقه تا يكساعت در راهبندان پاركينگ برج ميلاد منتظر ماندند و از آنجايي كه اين برج دقيقا در محل تلاقي اتوبان و جادههاي كمربندي قرار گرفته و به هيچ خيابان و گذرگاه عبوري منتهي نميشود، معبر مناسبي براي مهماناني كه بدون ماشين به اين محل آمده بودند وجود نداشت و آنان بايد از ميان ماشينها و روي گاردريلها يا چمنهاي كنار اتوبان عبور ميكردند تا به در ورودي برسند. اين ترافيك تا جايي بود كه حتي ورودي بيمارستان ميلاد هم مسدود شده و آمبولانسها و افرادي كه قصد ورود به اين بيمارستان را هم داشتند دچار مشكل ميكرد. علت اصلي بهوجود آمدن اين ترافيك علاوه بر بالا بودن تعداد اتومبيلها، جداسازي اهالي سينما از ديگر مهمانان و راهنمايي آنان به پاركينگ دارندگان كارت VIP بود كه توسط يكي از آشناترين اهالي سينما صورت ميگرفت. او همراه با چند راهنما در ورودي پاركينگ ايستاده بود با نگاه به چهره سرنشينان داخل ماشينها به جداسازي آشنايان از مهمانان ديگر ميپرداخت. همين كار باعث معطلي و ترافيك سنگين شده بود. پيداكردن جاي پارك هم كه حكايت غريب ديگري براي افراد معمولي و نه VIP ها داشت. افرادي كه مدتها در ترافيك مانده بودند بايد مدت زيادي را هم صرف پيدا كردن جايي براي پارك ماشينهاي خود ميگشتند و مسيري طولاني طي ميكردند تا سرانجام موفق شوند، ماشين خود را پارك كرده و به سمت در ورودي رهسپار شوند. در مسير چندصدمتري منتهي به محل برگزاري جشن كه در حقيقت سقف يكي از طبقات پاركينگ برج ميلاد بود، غرفههاي مربوط به شركتهاي تبليغاتي كه هر يك به نوعي در برگزاري جشن نقش داشتند برپا شده بود اما اقلام خوراكي آنها زودتر از آنچه مسوولان جشن تصور ميكردند ته كشيد و با اينكه بن افطار يكي از همين شركتها در داخل پاكتكارت جشن قرار داشت و طبيعتا بايد از مهمانان، هنگام افطار پذيرايي ميشد اما جز عده معدودي، بسياري نتوانستند از اين بن استفاده كنند. تنها دو آسانسور با ظرفيت محدود براي بردن بيش از هفتهزار نفر به سقف پاركينگ در نظر گرفته شده بود. بسياري از مهمانان ناچار شدند، پنج طبقه را از پلههاي نيمهكاره و گچ و خاك شده بالا بروند حتي نرده محافظ پلهها هم نصب نشده بود و دستاندركاران جشن براي اينكه شاهد تلفات جاني نباشند اطراف پلهها داربست زده بودند تا كسي از بالا به پايين سقوط نكند. حضور ماموران غولپيكر انتظامات كه يكي دو سالي است در مراسم اينچنيني حضور دارند هم مزيد بر علت شده بود. با اينكه كارت مهمانان از در ورودي چك ميشد، آنان دوباره روي همين راهپله كذايي هم چندينبار كارتهايي را كه گوشه آنان بريده شده بود، چك ميكردند و همين كار هم باعث معطلي چندباره مهمانان شده بود. يكي از تفاوتهاي جشن امسال با سال گذشته كه ميتوان آن را قدم مثبتي دانست اختصاص سه رديف به خبرنگاران و اهالي مطبوعات بود كه بعضي از خبرنگاران موفق شدند از آنجا مراسم را پوشش دهند اما در اثر حضور جمعيت بسيار در ديگر رديفها و ايستادن تعداد زيادي در كنار صندليها عملا امكان دسترسي به اين رديفها وجود نداشت و مسيرهاي منتهي به رديف خبرنگاران هم به سرعت بسته شد و خبرنگاراني كه بيش از ديگران در ترافيك مانده بودند، نتوانستند روي صندليهاي مخصوص خود بنشينند. . مراسم هم كه طبق معمول هميشه با نيمساعت تاخير آغاز شد و جالب اينكه پس از آغاز، يكي از مسوولان صحنه از داربستهاي اطراف آن بالا رفته بود و مشغول تنظيم نورافكنها مقابل چشم مهمانان بود با اينكه منوچهر شاهسواري دبير اجرايي جشن پيش از برگزاري قول داده بود، مهمانان از نظم حاكي بر مراسم امسال شگفتزده خواهند شد اما در عمل هيچ تفاوتي ميان جشن امسال و سالهاي گذشته نبود. براي نظم دادن به يك جشن هفتهزار نفري بيش از آنكه به تعداد اندكي ماموران عظيمالجثه نياز باشد بايد تعداد نيروهاي انتظامات را افزايش داد و طبيعي است كه با چند مرد قويهيكل نميتوان نظم مراسم را افزايش داد. حسين پاكدل مجري جشن در همان بدو ورود از برگزيدگان و اهداكنندگان جوايز خواست كوتاه ومختصر صحبت كنند و الحق كه تمامي آنان اين خواسته او را به خوبي به جا آوردند اما مراسم تا ساعت يك بامداد يعني سهساعت و نيم به طول انجاميد. تعداد قطعات موسيقي اجرا شده به طور زنده آنقدر زياد و بدون توجيه منطقي و عقلاني بود كه گاهي اوقات اين تصور براي مهمانان پيش ميآمد كه در كنسرت موسيقي شركت كرده و در آنتراكت و به شكل ميانپرده شاهد اعلام برگزيدگان جشن خانه سينما بودند. اجراي موسيقي زنده از زماني در مراسم اينچنيني باب شد كه مردم از حضور در كنسرتهاي موسيقي و تماشاي اجراي سازنده آن محروم بودند. حالا كه كنسرتهاي رنگارنگ برگزار ميشود، نه تماشاگران حسرت ديدن موسيقي زنده را دارند نه اصل جشن ربطي به اين موضوع پيدا ميكند. جشن خانه سينما بايد پر از تصوير و نور باشد نه صوت و موسيقي. خلاقيت برگزاركنندگان تنها تا جايي پيش رفته بود كه ترانههاي تيتراژ سريالهاي محبوب تلويزيوني اجرا ميشد و خبري از موسيقيهاي مشهور فيلمهاي سينماي ايران هم نبود. آيا بهتر نبود اگر ميخواستيد، موسيقي زنده هم اجرا كنيد، موسيقي فيلمهايي چون «خيلي دور خيلي نزديك» ساخته محمدرضا عليقلي يا ساختههاي مرحوم بابك بيات، مجيد انتظامي، احمد پژمان و... را به اجرا درميآورديد؟ كداميك براي اهالي سينما و حاضران خاطرانگيزتر و در خور شأن مراسم بود؟ هر بار مينويسيم كه به حكم عقل و منطق اجراي اين همه قطعات موسيقي، شايسته اين مراسم نيست اما كو گوش شنوا؟ حتي قطعهاي كه براي تجليل از برگزيدگان به نحوه خلاقانهاي ساخته و پرداخته شده و يكي از نكات مثبت جشن بود هم آنقدر طولاني به نظر ميآمد كه برگزيدگان پس از دريافت تنديس و جوايز خود بايد مدتي منتظر ميماندند تا اين قطعه تمام شود و بعد چند جملهاي صحبت كنند. پخش تيزرهاي مربوط به اعلام اسامي برگزيدگان هم وقت زيادي ميگرفت، با اينكه مجري مراسم هربار اعلام ميكرد تيزر نامزدهاي كدام بخش، پخش ميشود باز هم در آغاز تيزرها اين موضوع تكرار شده و در پايان هم بايد جمله دوازدهمين جشن خانه سينما همراه با آرم آن پخش ميشد تا مبادا حاضران فراموش كنند در چه مراسمي حضور دارند! امكاناتي نظير آبخوري و... در محل برگزاري و سالنهاي اطراف هم وجود نداشت تا روزهداراني كه نتوانسته بودند، روزه خود را با بن اهدايي افطار كنند لبي تر كنند و از تشنگي نجات پيدا كنند. در پايان مراسم يكسوم از مهمانان، محل برگزاري را ترك كرده بودند برخلاف سال گذشته كه پخش كليپ «اي ايران» ساخته سامان مقدم و اجراي زنده آن توسط هنرمندان همراه با مراسم آتشبازي شور و شعف خاصي به مراسم داد و آن را از يكنواختي و كسالت درآورد، اجراي آتشبازي در كنار برج ميلاد هرچند هيجانانگيز و زيبا به نظر ميرسيد اما خستگي مهمانان را به در نكرد و در حاليكه گوششان از ترانههاي تكراري سريالهاي تلويزيوني پر شده بود از همان راهپلههاي نيمهكاره جشن دوازدهم را ترك كردند.
سه شنبه 2 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران جوان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 118]