محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832677681
سه نامه از پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله در تاریخ طبرى
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: سه نامه از پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله در تاریخ طبرىاسلام دینى فراگیر و جهانشمول است و از همان آغاز ظهور، خود را در حصارهاى تنگ نژادى و قبیلهاى محدود نساخت از همین روى پیامبر اسلامصلى الله علیه و آله در سال ششم هجرى در راستاى رسالت جهانى خویش، با ارسال نامههایى به سران ممالك هم جوار حجاز، ایشان را به اسلام فراخواند.طبرى مورخ معروف در كتاب خود متن سه نامه از نامههاى پیامبرصلى الله علیه و آله به نجاشى - حاكم حبشه - خسرو پرویز - شاهنشاه ایران - و هرقل - امپراتور روم شرقى - را ضبط كرده است. مقاله حاضر به بحث و بررسى پیرامون این سه نامه اختصاص دارد.واژههاى كلیدى: رسالت جهانى، مكاتیب پیامبر، تبشیر و انذاردر پى افزایش فشار مشركان مكه بر پیامبر اسلامصلى الله علیه و آله و یاران وفادارش و اخلالى كه قریشیان در جریان گروش به اسلام ایجاد كرده بودند، پیامبرصلى الله علیه و آله بر آن شد تا مركز دیگرى را براى تاسیس و پىریزى حكومت اسلامى جست و جو كند تا از این رهگذر، هم مسلمانان از آزار مشركان رهایى یابند و هم پایگاهى استوار جهت نشر دعوت اسلامى در جزیرة العرب ایجاد گردد. از این رو براى نیل به این هدف، در سال سیزدهم بعثت، مكه را به سوى یثرب ترك كرد و با ایجاد طرحى نو در ساختار اجتماعى و فرهنگى مدینه، این شهر را به یك نظام عقیدتى نیرومند پیوند زده و از مهاجر و انصار - كه از عناصر اصلى این شهر بودند - امتى واحد ساخت و طولى نكشید كه مدینه به پایگاهى نیرومند در برابر مكه تبدیل شد و از همین پایگاه بود كه آموزهها و تعالیم اسلامى به سراسر جزیرة العرب منتشر شد.پیامبر اسلامصلى الله علیه و آله بر قوم و قبیله خاصى مبعوث نشده بود تا پیامش در حصار و محدوده آن قوم و قبیله محصور بماند، بلكه بر طبق آموزههاى قرآنى (1) ماموریت داشت تا پیام خود را به عموم مردم - فارغ از تمایزات قومى، نژادى و زبانى - ابلاغ نماید. از این رو در سال ششم هجرى، در راستاى رسالت جهانى خویش، با ارسال نامههایى به سران ممالك هم جوار حجاز در آن روزگار، گام مهمى را در سیاست خارجى برداشت. او كه در این زمان دغدغه خاطر چندانى از جانب یهودیان مدینه و شرارتهاى آنها نداشت و نیز به دلیل انعقاد معاهده صلح حدیبیه، از جانب مشركان مكه احساس خطر جدى نمىكرد بر آن شد تا نامههایى را به سران كشورهاى هم جوار ارسال نماید و آنها را به اسلام فراخواند. (2)با نگاهى به تاریخ طبرى درمىیابیم كه طبرى تنها سه نامه از پیامبر اسلامصلى الله علیه و آله را كه خطاب به نجاشى - حاكم حبشه - ، خسرو پرویز - شاهنشاه ایران - و هرقل - امپراتور روم شرقى - بوده را ضبط كرده است و در خصوص نامههاى آن حضرت به مقوقس (حاكم مصر)، جیفر و عبد پسران جلندى (فرمانروایان عمان) و منذر بن ساوى (كارگزار خسرو در بحرین) تنها به نقل گفتهاى كوتاه از ابن اسحاق اكتفا كرده و متن نامههاى مذكور را نیاورده است. از این رو ما در این نوشتار به ذكر و بررسى نامههایى كه از سوى آن حضرت به حاكمان حبشه، روم و ایران ارسال شده است، خواهیم پرداخت .نخستین نامهاى كه طبرى در ذیل وقایع سال ششم هجرى به ثبت آن اهتمام نموده، نامهاى است كه از سوى پیامبر اسلامصلى الله علیه و آله و توسط دحیة كلبى به هرقل - امپراتور روم شرقى - ارسال گردید . طبرى متن این نامه را چنین آورده است:بسم الله الرحمن الرحیممن محمد بن عبدالله و رسوله الى هرقل عظیم الروم . سلام على من اتبع الهدى. اما بعد: فانى ادعوك بدعایة الاسلام، اسلم تسلم و اسلم یؤتك الله اجرك مرتین. فان تولیت فعلیك اثم الاریسین. (3)به نام خداوند بخشنده مهرباناز محمد بنده و فرستاده خدا به هرقل، بزرگ رومیان .كسى كه پیرو راستى گردد گزند نمىبیند. اسلام بیاور تا سالم بمانى و اسلام بیاور تا خدا دوبار تو را پاداش دهد و اگر از پذیرش آن سر باز زدى، گناه رعایا (كشاورزان) بر گردن تو خواهد بود.دومین نامه مورد توجه طبرى كه به انعكاس آن پرداخته است مكتوب پیامبر اسلامصلى الله علیه و آله به نجاشى پادشاه حبشه است كه عمر و بن ابى امیه ضمرى مامور ابلاغ آن شده بود. وى متن این نامه را چنین ثبت كرده است:بسم الله الرحمن الرحیممن رسول الله الى النجاشى الاصحم ملك الحبشه .سلم انت . فانى احمد الیك الله الملك القدوس السلام المومن المهیمن و اشهد ان عیسى بن مریم روح الله و كلمته القاها الى مریم البتول الطیبه الحصینه فحملت بعیسى فخلقه الله من روحه و نفخه كما خلق آدم بیده و نفخه . انى ادعوك الى الله وحده لاشریك له و الموالاة على طاعته و ان تتبعنى و تومن بالذى جاءنى، فانى رسول الله و بعثت الیك ابن عمى جعفر و نفرا معه من المسلمین . فذا جاءك فاقرهم، و دع التجبر. فانى ادعوك و جنودك الى الله، فقد بلغت و نصحت، فاقبلو نصحى . والسلام على من اتبع الهدى . (4)از محمد پیامبر خدا به نجاشى اصحم پادشاه حبشه. تو با ما در صلح هستى . من بر خداى ملك قدوس سلام مؤمن مهیمن درود مىگویم و شهادت مىدهم كه عیسى پسر مریم روح خدا و كلمه اوست كه وى را به مریم دوشیزه پاكیزه القا كرد و عیسى را بار گرفت و خدا عیسى را از روح خود آفرید، چنان كه آدم را با دست و دمیدن روح خود در او آفرید. من تو را به خداى یگانه بىشریك و اطاعت از وى دعوت مىكنم كه پیرو من شوى و به خدایى كه مرا فرستاده ایمان بیاورى كه من پیغمبر خدایم و پسر عمویم جعفر و جمعى از مسلمانان را به سوى تو فرستادهام و چون بیایند، آنها را بپذیر و از تكبر بر كنار باش كه من تو را با سپاهت به سوى خدا مىخوانم. من پیام خدا را ابلاغ كردم و اندرز دادم . اندرز مرا بپذیر و درود بر آن كه پیرو هدایت شد.مكتوب پیامبر به خسرو پرویز كه توسط عبدالله بن حذافه سهمى به خسرو رسانده شد، سومین نامهاى است كه طبرى آن را این گونه گزارش كرده است:بسم الله الرحمن الرحیممن محمد رسول الله الى كسرى عظیم الفارس . سلام على من اتبع الهدى و آمن بالله و رسوله و شهد ان لااله الا الله وحده لاشریك له و ان محمد عبده و رسوله. ادعوك بدعاء الله فانى رسول الله الى الناس كافة لانذر من كان حیا و یحق القول على الكافرین. فاسلم تسلم . فان ابیت فان اثم المجوس علیك . (5)به نام خداوند بخشنده و مهرباناز محمد فرستاده خدا به خسرو، بزرگ پارسیان. درود بر آن كه پیرو هدایت شود و به خدا و پیغمبر وى ایمان آورد و شهادت دهد كه خدایى جز خداى یكتا نیست. من پیامبر خدا به سوى همه كسانم تا زندگان را بیم دهم . اسلام بیاور تا سالم بمانى و اگر دریغ كنى گناه مجوسان به گردن تو است.نقد و بررسى نامههابخش مقدماتى هر سه نامه با «بسم الله الرحمن الرحیم» شروع مىشود. درست است كه مسلمانان بر طبق آموزههاى دینى خود مىباید كارهاى خویش را براى فرخندگى و تیمن با نام خدا آغاز كنند، (6) اما در رابطه با این كه آیا پیامبر از همان ابتدا، نامههاى خود را با عبارت «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز مىكرده یا نه اختلاف نظر وجود دارد. سیوطى در «درّ المنثور» آورده است كه پیامبر اسلامصلى الله علیه و آله نامه خود را كه پیش از نازل شدن سوره نمل به مردم نجران نوشته بود با عبارت «بسم اله ابراهیم» آغاز كرد. (7) برخى دیگر معتقدند كه پیامبر پیش از نازل شدن آیه «... و قال اركبوا فیها بسم الله مجراها و مرسیها» (8) نامههاى خود را با عبارت «باسمك اللهم» آغاز مىكرد، ولى پس از نازل شدن آیه مذكور، عبارت «بسم الله» را در آغاز نامههاى خود به كار مىبرد و پس از نزول آیه «قل ادعو الله او ادعو الرحمن» (9) عبارت «بسم الله الرحمن» را در ابتداى نامهها مىنوشت و سرانجام پس از این كه آیه «انه من سلیمان و انه بسم الله الرحمن الرحیم» (10) نازل گردید، آن حضرت عبارت «بسم الله الرحمن الرحیم» را در آغاز نامههاى خود به كار مىبرد. (11)با عبور از عنوان نامهها كه با تقدم نام فرستنده بر گیرنده (من محمد رسول الله الى) ... و نیز عبارت «سلم انت» و یا «سلام على من اتبع الهدى» همراه است؛ بخش مقدماتى نامههاى پیامبرصلى الله علیه و آله خاتمه مىیابد و متن متین نامهها كه مقصود و مراد اصلى پیامبر صلى الله علیه و آله را در خود نهفته دارند آغاز مىشود. متن هر سه نامه كوتاه، ساده، بى پیرایه و به دور از تعقیدات لفظى و معنوى است. نكته مشترك در هر سه نامه تكیه بر توحید و یكتاپرستى و فراخواندن مخاطبان به اسلام است. اگر سیاست خارجى را الگوى رفتارى یك دولت در تعاملات بین المللى و بین الدولى به منظور تعقیب مصالح بدانیم، رفتار پیامبرصلى الله علیه و آله معطوف به كدام هدف و ناظر به كدام منظور بود؟ بدون تردید پیامبر صلى الله علیه و آله مىخواست تا از این رهگذر، سیاست خارجى خود را بر ترویج و اعتلاى توحید بنا نهاده و سرچشمه ادراكهاى فروخفته در رسوبات شرك را به آب روان و زلال توحید فرو شوید و بنى آدم ظلوم و جهول را به عهد ازل و میثاق الست یادآور شود. او به تصریح قرآن، متصف به دو صفت بشیر و نذیر بود و پیوسته در ترویج و تبلیغ دین از دو حربه كارآمد تبشیر و انذار كه مىتوانست در بافت و ساخت فرهنگى آن روزگار مؤثر افتد بهره مىجست؛ از این رو، در نامه خود به هرقل و خسرو ابتدا آنها را بشارت داده (اسلم تسلم) و سپس از در انذار وارد مىشود و گناه مجوسان و رعایا را در صورت عدم پذیرش اسلام، بر عهده آنها مىداند. او به خوبى مىدانست كه اگر توحید اسلام در راس هرم جوامع ایران و روم نفوذ كرده و مورد پذیرش واقع شود، موانع نفوذ به قاعده هرم نیز رفع گردیده و زمینههاى فتح قلوب و روى آوردن هر چه بیشتر به توحید هموار خواهد گشت؛ زیرا پیام توحید، به آدمیان عزت، كرامت و حریت مىبخشید و آنها را از بندگى غیر خدا مىرهانید و علاوه بر توحید نظرى كه ناظر به نفى عبودیت غیرالله است، توحید اجتماعى نیز منادى برابرى و مساوات، عدالت اجتماعى و عدم امتیاز قبیلهاى بر قبیله دیگر و نژادى بر نژادى دیگر جز در تقوا و پرهیزكارى مىباشد و این مهم براى تودههایى كه همواره تحت سیطره سیاه ستم بودهاند حكم بشارت و نوید رهایى از زنجیرهاى طبقاتى و ذلت بردگى بود كه از گذشتههاى دور دامن گیر آنها بود، و درست بر همین مبنا بود كه هشت سال بعد از این، (در سال چهاردهم هجرى)، وقتى كه رستم فرخ زاد فرمانده سپاه ایران در قادسیه از ربعى بن عامر نماینده مسلمانان پرسید كه هدف شما از این لشكر كشى چیست، پاسخ داد: ما آمدهایم تا بندگان را از بندگى غیر خدا به بندگى خدا سوق دهیم، (لنخرج العباد من عبادة العباد الى عبادة الله .) (12)اصولا پذیرش توحید در بینش توحیدى، و اصل «لا اله الا الله» جزء حقوق عمومى بشر شمرده شده است و هرگاه این حق عمومى و انسانى مورد تهاجم و تجاوز قرار گیرد و یا متجاوزان به حقوق عمومى و انسانى با ایجاد مانع، بر آن شوند تا نگذارند پیامى كه متضمن آزادى و سعادت آدمیان است به صاحبان حق و افراد ذى نفع برسد، شكستن آن مانع و دفاع از حق عمومى و انسانى ضرورت مىیابد، و این چنین بود كه مسلمانان براى فرا ساختن زمینههاى نشر دعوت اسلامى و نیز براى نجات تودهها از ذلت بردگى حكومتها اقدام به جهاد مىكردند. (13) البته نباید از نظر دور داشت كه هدف از جهاد و فتوح آن نبوده كه به قهر و جبر باشد زیرا نص صریح قرآن دلالت بر عدم اكراه در پذیرش دین دارد. (15) ایمان یك عقیده درونى و گرایش به یك فكر و پذیرفتن آن است. این پذیرش بر دو ركن عقلى (فكرى) و قلبى (روحى) استوار است كه هیچ یك از این دو در قلمرو جبر و زور نیست؛ زیرا فكر تابع منطق است و روح تابع احساس و این دو از تیر رس قهر و جبر به دور مىباشند و اساسا با فكر و اندیشه آزاد به دست مىآید و از فكر غیرآزاد، عقیدهاى كه اسلام طالب آن است حاصل نمىشود. (16) بنابراین، اگر توحید را جزء حقوق انسانى دانستیم، نمىتوان براى تحمیل آن به ملتى، با آن ملت وارد جنگ شد؛ زیرا توحید و ایمان تحمیل شدنى نیستند. اما مىتوان براى ریشه كن كردن شرك با مشركان جنگید. در چنین صورتى، این جنگ براى دفاع از حریم توحید صورت گرفته است. (17)این كه پیامبر صلى الله علیه و آله در نامههاى خود به خسرو و هرقل بر این نكته تاكید ورزیده كه در صورت عدم پذیرش توحید، گناه مجوسان و اریسین به گردن آنهاست را مىتوان بر این معنا حمل كرد كه اگر دستگاه حاكم با ایجاد یك فضاى خفقان آور مانع از نشر دعوت حق در جامعه شود و با ایجاد حصر، مردم را به استضعاف فكرى بكشاند، مرتكب جرم و معصیت شده است كه هم مجازات دنیوى و هم عقوبت اخروى در پى خواهد داشت. از این گذشته، وقتى كه به نامه پیامبرصلى الله علیه و آله به نجاشى مىرسیم قصه رنگ دیگرى مىیابد. استخدام كلمات و گزینش عبارات در این نامه، تلویحا گویاى نوعى احترام ویژه به نجاشى است و به كارگیرى عبارت «سلم انت» (تو با ما در آشتى هستى، یا سلام بر توباد) در ابتداى نامه و نیز عدم استفاده از عبارت «اسلم تسلم» در متن نامه، مؤید همین معناست. گویى پیامبرصلى الله علیه و آله به هنگام نگارش این نامه، نیكوكارى نجاشى نسبت به مسلمانان را در نظر داشته است؛ زیرا نجاشى در عصر بىپناهى مسلمانان در مكه، آنها را در حبشه پناه داد و از آزار مشركان رهانید و نمایندگان قریش را در استرداد آنها به مكه ناكام گذاشت. پیامبرصلى الله علیه و آله در این نامه پس از ارائه چهره راستین عیسى مسیح، پادشاه حبشه و سپاهیانش را به اسلام فرا مىخواند و از او مىخواهد تا توصیه و نصیحت وى را بپذیرد. (18)نكته دیگرى كه مورد نامه حضرت به نجاشى قابل تامل است، در خواست پیامبر از نجاشى براى پذیرش جعفر بن ابى طالب و همراهانش مىباشد. چنان كه سیره نویسان آوردهاند، مهاجرت مسلمانان - از جمله جعفر بن ابى طالب - به حبشه، سالها قبل از هجرت پیامبر به مدینه بوده است. به نظر مىرسد كه مسلمانان به هنگام هجرت به حبشه حامل نامهاى از پیامبر به نجاشى جهت پذیرش مهاجران بودهاند و این نامه متفاوت از نامه ارسالى آن حضرت به نجاشى در سال ششم هجرى و فراخواندن او به اسلام است. از این رو، ورود بخشى از نامهاى كه مهاجرین با خود به حبشه بردهاند در متن نامهاى كه عمر و بن ابى امیه ضمرى در سال ششم هجرى مامور ابلاغ آن بوده است فاقد وجاهت و وثاقت تاریخى است و چنین مىنماید كه این امر حاصل اشتباه نسخه برداران در تداخل مفاد و مندرجات یك متن در متن دیگر و یا ظهور یكى از عوامل مخدوش كننده ضبط راوى یا اختلال در اداى مورد روایت بوده است. به هر حال، طبرى این خبر را بدون هیچ گونه سنجش در ترازوى نقد تاریخى، در كتاب خود ثبت نموده است. ضمن این كه هر سه نامه را ذیل وقایع سال ششم هجرى و بدون ملاحظه سیر كرونولوژیك و چینش دقیق روز و ماه آن بر خط زمان آورده است. اگر این گمان صحیح باشد كه عربها تا قبل از وضع تاریخ در زمان خلیفه دوم (مبدا قرار دادن هجرت پیامبر براى سنجش زمان) به نوشتن تاریخ در ذیل نامههاى خود عادت نداشتهاند، قصورى متوجه طبرى نخواهد بود .سه نامه مذكور بدون ذكر نام كاتبان و نیز مهر و نشان پایانى، در تاریخ طبرى به فرجام مىرسند؛ در حالى كه محمد حمیدالله به استناد اصل برخى از نامههاى كشف شده از پیامبر صلى الله علیه و آله مدعى است كه آن حضرت، پایان نامههاى خود را به مهر و نشان «محمد رسول الله» مختوم مىنموده است. (19)منابع:-احمدى، على، مكاتیب الرسول (تهران، نشر یس، 1363) .-حمید الله، محمد، نامهها و پیمانهاى سیاسى حضرت محمد و اسناد صدر اسلام، ترجمه سیدمحمد حسینى، (تهران، انتشارات سروش، 1374) .-طبرى، محمد بن جریر، تاریخ الرسل و الملوك، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم (بیروت، دارالتراث، 1378 ه) . ذیل وقایع سال ششم هجرى .-قرآن كریم، سورهاى نمل آیه 30، بقره آیه 256، هود آیه 41/ اسراء آیه 11. صباء آیه 28.-متقى، على، كنزالاعمال، تحقیق بكرى حیانى (بیروت، مؤسسة الرساله، 1405 ه) .-مسعودى، على بن حسین، التنبیه والاشراف، ترجمه ابوالقاسم پاینده(تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، 1365)-مطهرى، مرتضى، جهاد (شیراز، نشر نوید، 1368)پىنوشتها:1.و ما ارسلناك الا كافة للناس بشیرا و نذیرا ...»؛ سوره سبا، آیه 28.2.نامههاى پیامبر در مجموعهاى تحت عنوان «مكاتیب الرسول» تالیف على احمدى در سال 1363 به چاپ رسیده ضمن این كه در این زمینه، یك رساله دكترى با عنوان «نامهها و پیمانهاى پیامبر اسلام» اثر دكتر محمد حمید الله نیز وجود دارد كه دو ترجمه فارسى از آن با نامهاى «وثائق» ترجمه دكتر محمود مهدوى دامغانى و «نامهها و پیمانهاى سیاسى حضرت محمد و اسناد صدر اسلام» ترجمه دكتر سید محمد حسینى موجود مىباشد .3.محمد بن جریر طبرى، تاریخ الرسل و الملوك، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم (بیروت، دارالتراث، 1378 ه) . ذیل وقایع سال ششم هجرى .4.همان .5.همان .6.از پیامبر صلى الله علیه و آله روایت شده است كه كارهایى كه با نام خدا شروع نشود ابتر خواهد ماند؛ ر . ك: على متقى، كنزالاعمال، تحقیق بكرى حیانى (بیروت، مؤسسة الرساله، 1405 ه) . ج1، ص 555 .7.على احمدى، مكاتیب الرسول (تهران، نشر یس، 1363) ص 4 ( به نقل از: عبدالرحمن سیوطى، درالمنثور، ج2، ص 38 .)8.سوره هود، آیه 41 .9.سوره اسراء، آیه 11 .10.سوره نمل، آیه 30 .11.على بن حسین مسعودى، التنبیه والاشراف، ترجمه ابوالقاسم پاینده (تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، 1365) ص 238 .12.محمد بن جریر طبرى، همان، ذیل وقایع سال چهاردهم هجرى .13.مرتضى مطهرى، جهاد (شیراز، نشر نوید، 1368) ص 46 .14.براى اطلاع بیشتر در باب فتح قلوب و فتح تغلب ر . ك: دكتر آیینه وند، مقاله «فتوح در اسلام» ، فصلنامه تاریخ اسلام، شماره دوم، 1379 ش .15.سوره بقره، آیه 256؛ (لااكراه فى الدین .) ...16.مرتضى مطهرى، همان، ص 50 .17.همان، ص 51 .18.نجاشى نیز توصیه ایشان را پذیرفت و با ارسال نامهاى به مدینه، اسلام پذیرى خود را به پیامبر اعلام نمود؛ ر . ك: محمد بن جریر طبرى، همان، ذیل وقایع سال ششم هجرى .19.ر . ك: محمد حمید الله، نامهها و پیمانهاى سیاسى حضرت محمد و اسناد صدر اسلام، ترجمه سیدمحمد حسینى، (تهران، انتشارات سروش، 1374 .)منبع:نشریه تاریخ اسلام، شماره 7على ناظمیان فرد
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 648]
صفحات پیشنهادی
سه نامه از پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله در تاریخ طبرى
سه نامه از پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله در تاریخ طبرى. سه نامه از پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله در تاریخ طبرىاسلام دینى فراگیر و جهانشمول است و از همان آغاز ...
سه نامه از پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله در تاریخ طبرى. سه نامه از پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله در تاریخ طبرىاسلام دینى فراگیر و جهانشمول است و از همان آغاز ...
تاریخ پیامبر اسلام (11) سال هشتم هجرت
تاریخ پیامبر اسلام (11) سال هشتم هجرت. ... از قصد رسول خدا صلى الله عليه و آله خبر يافتند (حاطب بن ابى بلتعه ) نامه اى محرمانه به سه نفر از ... حاطب گنهكار چون على عليه السلام نامه را به مدينه آورد و به رسول خدا صلى الله عليه و آله داد، رسول .... (300) طبرى نيز از ابى اسحاق نقل مى كند كه فتح مكه ده روز مانده به آخر ماه رمضان سال هشتم روى داد. ...
تاریخ پیامبر اسلام (11) سال هشتم هجرت. ... از قصد رسول خدا صلى الله عليه و آله خبر يافتند (حاطب بن ابى بلتعه ) نامه اى محرمانه به سه نفر از ... حاطب گنهكار چون على عليه السلام نامه را به مدينه آورد و به رسول خدا صلى الله عليه و آله داد، رسول .... (300) طبرى نيز از ابى اسحاق نقل مى كند كه فتح مكه ده روز مانده به آخر ماه رمضان سال هشتم روى داد. ...
تاریخ پیامبر اسلام (8) سال ششم هجرت
... صلى الله عليه و آله رفتند و نامه اى را كه رسول خدا در موقعى كه (رفاعه ) نزد وى آمده و اسلام آورده ... (عبدالرحمان ) رهسپار شد تا به (دومة الجندل ) رسيد و سه روز آن جا ماند و به اسلام .... وليد فاسق پس از آنكه (بنى مصطلق ) اسلام آوردند، رسول خدا صلى الله عليه و آله .... بن هذيم (ج 4/265).220- سيره ابن هشام ، ج 4/265؛ تاريخ طبرى ، ج 3/1557؛ التنبه و ...
... صلى الله عليه و آله رفتند و نامه اى را كه رسول خدا در موقعى كه (رفاعه ) نزد وى آمده و اسلام آورده ... (عبدالرحمان ) رهسپار شد تا به (دومة الجندل ) رسيد و سه روز آن جا ماند و به اسلام .... وليد فاسق پس از آنكه (بنى مصطلق ) اسلام آوردند، رسول خدا صلى الله عليه و آله .... بن هذيم (ج 4/265).220- سيره ابن هشام ، ج 4/265؛ تاريخ طبرى ، ج 3/1557؛ التنبه و ...
نگاهى به حكومت امام مجتبى ( علیه السلام )
البته به دستور حضرت، جاسوس معاويه در كوفه گردن زده شد و امام نامهاى به بصره براى ابن عباس نگاشت و از وى خواست جاسوس معاويه را .... نيز به همين دليل، پيامبر اسلام صلىاللهعليهوآلهوسلم اجازه يافت كه هجرت كند. ... تاريخ طبرى، ج 4، ص 121.5. ...
البته به دستور حضرت، جاسوس معاويه در كوفه گردن زده شد و امام نامهاى به بصره براى ابن عباس نگاشت و از وى خواست جاسوس معاويه را .... نيز به همين دليل، پيامبر اسلام صلىاللهعليهوآلهوسلم اجازه يافت كه هجرت كند. ... تاريخ طبرى، ج 4، ص 121.5. ...
سيرة اهل الكساء (3)
... منابع شيعى درباره زندگى نامه پيامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) ضميمه 1 الف. .... به امام هشتم رضا(عليه السلام) منسوب است كه پيامبر مى توانست به هفتاد و دو ( يا هفتاد و سه) ... چهارم على(عليه السلام) را به عنوان خليفه محمد(صلى الله عليه وآله) برمى گزيند. 8). .... ابن اسحاق و واقدى اين وفد را تاريخ گذارى نكرده اند،(177) طبرى آن را بنابر ...
... منابع شيعى درباره زندگى نامه پيامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) ضميمه 1 الف. .... به امام هشتم رضا(عليه السلام) منسوب است كه پيامبر مى توانست به هفتاد و دو ( يا هفتاد و سه) ... چهارم على(عليه السلام) را به عنوان خليفه محمد(صلى الله عليه وآله) برمى گزيند. 8). .... ابن اسحاق و واقدى اين وفد را تاريخ گذارى نكرده اند،(177) طبرى آن را بنابر ...
شمهاى از فضائل و مناقب امام سجاد عليه السلام
براى نمونه امام عليه السلام در نامهاى دلسوزانه به زهرى از محدثان و فقيهان دربار عبد الملك ... 3) تاريخ طبرى، مطبعة الاستقامة، ج4، ص374; مروج الذهب، مسعودى، مؤسسة الاعلمى ... 34) احاديث زيادى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در اينجا نقل شده است: از جمله ...
براى نمونه امام عليه السلام در نامهاى دلسوزانه به زهرى از محدثان و فقيهان دربار عبد الملك ... 3) تاريخ طبرى، مطبعة الاستقامة، ج4، ص374; مروج الذهب، مسعودى، مؤسسة الاعلمى ... 34) احاديث زيادى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در اينجا نقل شده است: از جمله ...
اوضاع سیاسى عصر امام سجاد علیه السلام
امام علیه السلام در همان هنگام به خاطر نام پیغمبر صلى الله علیه و آله از گناه او درگذشت و او را در راه خدا آزاد كرد. ... (36) نقل شده كه حضرت غلامى را سه بار صدا زد و فقط سومین بار پاسخ شنید، در این حال به غلام ... تمام وجودش را به خود مشغول داشته بود، برآشفت و نامه تندى به امام سجاد علیه السلام نوشت: «به من خبر ... تاریخ طبرى، ج 5، ص 93. 15. ...
امام علیه السلام در همان هنگام به خاطر نام پیغمبر صلى الله علیه و آله از گناه او درگذشت و او را در راه خدا آزاد كرد. ... (36) نقل شده كه حضرت غلامى را سه بار صدا زد و فقط سومین بار پاسخ شنید، در این حال به غلام ... تمام وجودش را به خود مشغول داشته بود، برآشفت و نامه تندى به امام سجاد علیه السلام نوشت: «به من خبر ... تاریخ طبرى، ج 5، ص 93. 15. ...
احادیث نبوى درباره على علیه السلام
(3) 3ـ حدیث یوم الانذار: رسول اكرم صلى الله علیه و آله در اوائل بعثت به فرمان خداى تعالى ... را از میان بر می دارد زیرا پیغمبر اكرم صلى الله علیه و آله خلافت على علیه السلام را توأم با .... (33) دیباچه و عنوان نامه عمل مؤمن حب على بن ابیطالب است. ... 20 و 21(4) تاریخ ابى الفداء جلد 1 ص 216ـ كفایة الطالب ص 205ـ تاریخ طبرى ج 2 ص 217(5) ...
(3) 3ـ حدیث یوم الانذار: رسول اكرم صلى الله علیه و آله در اوائل بعثت به فرمان خداى تعالى ... را از میان بر می دارد زیرا پیغمبر اكرم صلى الله علیه و آله خلافت على علیه السلام را توأم با .... (33) دیباچه و عنوان نامه عمل مؤمن حب على بن ابیطالب است. ... 20 و 21(4) تاریخ ابى الفداء جلد 1 ص 216ـ كفایة الطالب ص 205ـ تاریخ طبرى ج 2 ص 217(5) ...
رفتار پيامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) با پيروان ديگر اديان (2)
وى اين نامه را در رديف ديگر نامه هاى پيامبر آورده و زمان آن را مشخص نكرده است; اما از ... اين حادثه بر پيامبر گران آمد و رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) سپاهى سه هزار ... را پيامبر موعود خود ندانستند و گفتند كسى كه ما مى گفتيم محمد(صلى الله عليه وآله)نيست. .... فتوح البلدان، ص30; يعقوبى، تاريخ، ج1، ص370 و طبرى، تاريخ، ج2، ص172). ...
وى اين نامه را در رديف ديگر نامه هاى پيامبر آورده و زمان آن را مشخص نكرده است; اما از ... اين حادثه بر پيامبر گران آمد و رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) سپاهى سه هزار ... را پيامبر موعود خود ندانستند و گفتند كسى كه ما مى گفتيم محمد(صلى الله عليه وآله)نيست. .... فتوح البلدان، ص30; يعقوبى، تاريخ، ج1، ص370 و طبرى، تاريخ، ج2، ص172). ...
سيره پيامبر رحمت در مواجهه با حرمتشكنان و مرتدّان (1)
اينكه برخى تاريخپژوهان در مقام دفاع از پيامبر صلىاللهعليهوآله و ردّ اتّهام عبداللّه ... مكه هم نامه حاطب بن ابى بلتعه را، براى رساندن خبر حركت پيامبر صلىاللهعليهوآله ... ايشان سه گروه را امان دادند: هركس وارد مسجد گردد؛ هر كس به خانه ابوسفيان وارد شود؛ يا .... بأعلام الهدى، قم، مؤسسه آل البيت عليهمالسلام ، 1417 ق، ج 1، ص 185 29ـ طبرى، ...
اينكه برخى تاريخپژوهان در مقام دفاع از پيامبر صلىاللهعليهوآله و ردّ اتّهام عبداللّه ... مكه هم نامه حاطب بن ابى بلتعه را، براى رساندن خبر حركت پيامبر صلىاللهعليهوآله ... ايشان سه گروه را امان دادند: هركس وارد مسجد گردد؛ هر كس به خانه ابوسفيان وارد شود؛ يا .... بأعلام الهدى، قم، مؤسسه آل البيت عليهمالسلام ، 1417 ق، ج 1، ص 185 29ـ طبرى، ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها