واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: نگاهی به آیین عزاداری و ورشکستگی صاحب عزا اما چيزي كه امروزه به چشم میآيد، هزينههاي دوچنداني است كه بر سياهپوشان تحميل شده و مصيبتها را چند برابر میكند. البته ممكن است كه متمولان و آقازادههاي بيدرد از بابت مشكلات اقتصادي ... میگويند مصيبت كه همگاني میشود، از درد و رنج آمالش به مراتب كاسته شده و همنوعان به خوبي با يكديگر همدردي میكنند. اما غم از دست دادن عزيزي كه سالها در جوارش بودي و يا قلبت به نيكي از او ياد میكند، وه كه چه دشوار است. شايد در ابتدا نيت بر اين بوده است تا با برپايي مراسم عزاداري و سوم و هفته و چهلم، گوشهاي از درد جانكاه صاحب عزا زدوده شود اما چيزي كه امروزه به چشم میآيد، هزينههاي دوچنداني است كه بر سياهپوشان تحميل شده و مصيبتها را چند برابر میكند. البته ممكن است كه متمولان و آقازادههاي بيدرد از بابت مشكلات اقتصادي هيچ نگراني در مخيلهشان خودنمايي نكند، اما براي يك خانواده معمولي ايرانی، تامين هزينههاي مراسم كفن و دفن بهخصوص در زمانيكه سرپرست خانواده از ميان رفته باشد، چندان سهل و آسان نيست. گاه و بيگاه در كوچه و خيابان مراسم تشييع جنازه افراد مختلفي را ديدهايد و ناخودآگاه بدون آنكه حتا نام آن ميت را بدانيد يا اينكه خانواده ميت را بشناسيد، به جمع مشايعتكنندگان جنازه اضافه شدهايد. اما امروز هنگامیكه بستگان و خانواده يك مرده زير تابوت وي ميگريند، معلوم نيست كه بهحال خود و غم فراق عزيز از دست رفتهشان گريه ميكنند يا اينكه از زور خرج و مخارجي كه بر روي دوش آنها افتاده است، ميگريند. هفت روز و هفت شب اولين وعده عزاداري است، البته به تازگي هم يك روز بعد از مرگ ميت، وي را دفن ميكنند تا احياناً اقوام از راههاي دور و نزديك برسند و خلاصه مراسم عزاداري تكميل باشد. تازه همين امروز، فردي به رحمت خدا رفته است. يكي از بستگان از صبح زود مسوول تلفن زدن شده است. از ابتداي دفترچه تلفن تا انتهاي آن به همه كساني كه بيخبرند، بايد اطلاع بدهد تا شايد فردا كسي ديگر گله نكند و بالاخره با گذشت چند ساعت همه از راههاي دور و نزديك به محل موردنظر ميرسند. بيچاره صاحب عزا نميداند از مهمانها پذيرايي كند يا به فكر خورد و خوراك آنها باشد. اولين قدم پذيرايي در اينگونه مراسم كه خداوند براي هيچ خانوادهاي قسمت نكند، تهيه حلوا و خرما است. در ضمن حجله نبايد فراموش شود. به هر حال همان شب نخست چيزي حدود سيصد، چهارصد هزار تومان خرج روي دست صاحبخانه ميگذارد. [شب به ساعات پاياني ميرسد و همه به خانههايشان برميگردند] ساعت حدود 9 صبح است و همه با لباسهاي مشكي در محل مورد نظر جمع شدهاند. چند اتوبوس سر خيابان آماده است تا همراهان و مشايعتكنندگان را به سوي قبرستان هدايت كند. البته هر اتوبوس چيزي حدود هشتادهزار تومان كرايه دريافت ميكند. آمبولانس مخصوص حمل ميت هم آماده است. اگر آمبولانس عمومی باشد، نوزده هزار تومان و اگر هم بخواهند از آمبولانس خصوصي استفاده كنند، هر سه ساعت مبلغي حدود 49 هزار تومان از آنان دريافت ميشود. با كنار هم گذاشتن تمام اين مسایل يك تشييع جنازه آبرومند برگزار ميشود و جنازه به قبرستان ميرسد. اين مرحله نيز آغاز يكسري عمليات پرهزينه ديگر است. حتا آب هم صلواتي نيست و بابت همهچيز بايد پول پرداخت شود. مسوولان دارالرحمه تاكيد میكنند كه بيشتر خدمات به صورت رايگان انجام میشود اما تا حدود زيادي اينطور نيست. بعد از اجراي مراسم تدفين، همگان با چشماني گريان و قلبي پريشان سوار بر اتوبوسها شده و به سمت خانه بازميگردند. تداركات صرف ناهار نيز از سوي خاندان معزا فراهم شده است. هزينه اين ناهار كه اصولاً در سالنهاي پذيرايي و رستورانها برگزار ميشود، چيزي حدود يكميليون تومان آب ميخورد. [قبرهاي ويلايي] هنگامیكه قصد دفن ميت خود را داريد، خوب و با دقت به اطرافتان نگاه كنيد و غريبههايي را كه متوجه شما هستند، بنگريد. آري، اگر خوب دقت كنيد، مشاوران املاك قبرستان را كه به صورت سرپايي فعاليت ميكنند، حتماً مشاهده خواهيد كرد. در هر قطعهاي كه ميخواهيد، قبر موجود است. بر خيابان باشد يا قطعات كاملاً سايهدار، قطعات قديمي، كلاس بيشتري دارد يا اگر توان پرداخت صد يا دويست ميليون تومان را داريد، يكي از قبرهاي خانوادگي را بخريد. آب و برق هم دارد. اينها سخناني است كه در وهله اول از سوي آنها به شما زده ميشود. حالا قبر با آب و برق به چه دردي ميخورد يا اينكه محل تدفين ميت چه فرقي ميكند، خدا ميداند. به راستي سرمايه آدمی براي سفر آخرت جز يك كفن و اعمال آدمی چه چيزي ميتواند باشد، خداوند مهربان و رحيم آگاه است و بس، به هر حال دو سه روز اول به همين منوال پشت سر گذاشته ميشود تا اينكه نوبت به مراسم ختم آن مرحوم ميرسد. در اينگونه مراسم حتماً خرما، حلوا و ميوههاي مختلف استفاده ميشود. پذيرايي در مسجد جزو مرسومات آيين عزاداري و ورشكستگي صاحب عزا است، اما مسجدهايي كه در آنها اينگونه مجلسها ترتيب داده ميشود، بسته به منطقهاي كه در آن قرار گرفتهاند، هزينههاي مختلفي را دريافت ميكنند. هزينه قاري كلاما...، روحاني و مسوول پخش گلاب و قرآن به عهده خود مسجد است، اما هزينه مداح و ساير خدمات مسجد جزو هزينههاي صاحب مجلس به حساب ميآيد و جالبتر اينكه گاهي اوقات افرادي هستند كه چه در هنگام تغسيل و تدفين و چه در مساجد به هنگام مراسم ختم يقه پيراهن صاحب عزا را دو دستي ميچسبند و در ازاي چند خط قرآني كه بهخواسته خودشان قرائت كردهاند، طلب دريافت خيرات و مبرات ميكنند. اين ماجرا ادامه پيدا ميكند تا پايان روز هفتم؛ البته نبايد فراموش كنيم كه در اينگونه مجالس وظيفه خريد و تهيه كردن وسايل لازم به عهده آقايان و سهم خانمها هم گريه كردن و شيون و زاري است. فرداي روز هفتم اولين كساني كه براي عرض تسليت به در منزل آن مرحوم مراجعه ميكنند، همان كسبه محل هستند؛ چراكه طي هفته گذشته همه اجناس بهصورت نسيه از مغازهها آورده شده و تازه بندهخدا صاحب عزا به جاي اينكه بتواند استراحت كند، بايد به فكر تهيه وام از هر كجا كه ميشود، باشد تا بتواند قرض طلبكاران را بدهد. مطالبي را كه در بالا خوانديد، مختص كساني بود كه به هر حال توان بازپرداخت هزينههاي جانبي يك مردن ناقابل را داشتند، اما واقعاً خانوادههايي كه توان پرداخت اين مبالغ را ندارند، چه كاري بايد انجام بدهند؟ چندي پيش براي ملاقات يكي از دوستانم به بيمارستاني حولوحوش مناطق جنوبي شهر رفته بودم كه از وي عيادت كنم و او را ببينم اما چيز ديگري در آن بيمارستان توجه مرا جلب كرد. [مرگ پارتي ] خانمی محترم با ظاهري كاملاً پوشيده، داشت زار و زار جلوي رييس بخش حسابداري گريه ميكرد و با التماس ميگفت: «تو را به خدا آبروي من را نبريد. به دين، به مذهب، ندارم، آخه از كجا سه ميليون بياورم تا جنازه شوهر بيكارم را از شما بگيرم». ولي جوابي كه به اين زن بنده خدا داده ميشد، چه بود، بماند. آيا واقعاً اين رسم هموطني يا همنوع دوستي است، پس معني شعر «بنيآدم اعضاي يكديگرند» چه ميشود؟ آيا واقعاً اينطور طرز فكرها مختص كتابهاي رمان شده است؟ نميدانم جواب اين سوال به چه كسي مربوط ميشود؟ ولي به اين موضوع يقين دارم كه در شهر ما بعضي از خانوادههاي بيبضاعت توان پرداخت هزينه مراسم خاكسپاري و يادبود عزيزانشان را كه از خرج يكي دو تا عروسي هم بيشتر ميشود، ندارند. جنازههاي عزيزانشان را رها ميكنند تا شهرداري زحمت كفن و دفن آن را بكشد. ديگر شب چهلم آن مرحوم فرا رسيده است و پس از يك «مرگ پارتي» مفصل، همه به خانههايشان برميگردند و از فردا صبح خانواده معزا با در دست داشتن چيزهايي مانند كلهقند، پارچه، پيراهنهاي روشن و... به سراغ كساني ميروند كه طي اين ايام به سراغ ايشان آمدهاند و با حضور خود و بر تن كردن رخت عزا با اين خانواده احساس همدردي كردهاند. با دادن هدايايي از آنها ميخواهند تا ديگر از عزا در بيايند و به زندگي روزمره خود بازگردند. ب هطور واقع هزينه يك مردن ناقابل بالاخره گريبانگير تمام انسانهاي روي زمين ميشود، هزينههاي اين چهل روز از حدود سه چهار ميليون تومان هم تجاوز ميكند. [اشاعه تجملات در گورستان] به گفته يکي از سنگ قبر فروشان، برخي از خانوادهها با تغييراتي که در نوع و اندازه سنگ قبر ميدهند، گاه مبالغي تا سقف 25 ميليون تومان و بيشتر را براي سنگ قبر هزينه میکنند. بر اين اساس انتخاب سنگهايي مثل گرانيت برزيلي و مرمر با قطري در حدود 60 سانت و بيشتر و نقش و نگاري ويژه، از جمله سفارشاتي است که قيمت سنگ قبر را بهشدت افزايش ميدهد. علاقه بسياري از ايرانيان به برگزاري مراسمهاي ترحيم تجملاتي باعث شده است هزينههاي جانبي اين مراسم به طور اعجابآوري بالا برود و مصداق عيني «مردهپرستي» را در خاطر انسان يادآوري كند. سفارش و نصب سنگ قبرهاي گران و تجملاتي در ميان بسياري از مردم به يکي از مسایل مهم و حياتي و البته به گفته برخي موجبات آبروداري(!) صاحبان مجالس به حساب میآيد که افراد را مجاب میکند براي حفظ آبرو به قيمتهاي باورنکردني تن دهند. در حال حاضر تمايل اکثر مردم به خريد سنگ قبرهاي گرانيت ايراني است؛ چراکه قيمت مناسبتري دارند اما اگر قيمت سنگ براي خانواده متوفي چندان مهم نباشد، با تغيير جنس سنگ و پيشنهاد سنگهاي گرانيت برزيلي و يوناني و يا سنگ مرمر هزينه سنگ قبر بسيار بالا میرود. شواهدي از بازار سنگ قبر فروشان، نشان میدهد قيمت سنگ قبر با توجه به زيبايي، اندازه، دوام و جنس سنگ بهطور معمول از 50 هزار تومان تا يکميليون تومان متغير است اما برخي از خانوادهها ترجيح میدهند که قيمتي گزافتر از اين مبالغ را براي ساخت سنگ قبر مردههايشان خرج کنند و پيش مردهها آبروداري كنند! بر اين اساس، انتخاب سنگهايي مثل گرانيت برزيلي و مرمر -سنگي که بيشتر در امامزادهها و اماکن متبرکه استفاده میشود- با قطري در حدود 60 سانتيمتر با نقش و نگارهاي ويژه، از جمله سفارشاتي است که قيمت سنگ قبر را بهشدت افزايش میدهد. برگزاري مراسمهاي عزاداري تجملاتي در حالي روزبهروز در ميان مردم در حال افزايش است که به اعتقاد بسياري از کارشناسان، اين رفتارها كمكم در حال تبديل شدن به يک خردهفرهنگ نامناسب و غيرمنطقي در ميان خانوادههاي ايراني است که میتواند در درازمدت تاثيرات مخربي را بر باورها و نگرشهاي مردم نسبت به ماهيت مرگ بگذارد. اين در حالي است كه طبق اعتقادات ديني و آموزههاي اسلام، آنچه براي متوفي بيش از هر چيز ديگر ياريرسان و آرامشبخش است، خيرات و مبراتي است كه بايد بازماندگان برايش انجام دهند؛ آن هم وقتي كه ازدواج و اشتغال مشكل عمده جوانان پايتخت و البته سراسر كشور است. با 25 ميليون تومان سنگ قبر يك نفر، چند زوج ميتوانند با تهيه يك سقف استيجاري زندگي مشترك خود را آغاز كنند و يا چند جوان ميتوانند كاري براي خود دست و پا كنند.تهيه كننده : سعيدرضا اميرآبادي-تحليل روز
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 334]