فيلمسازي از نگاه من يعني تصويري كه بر مخاطب تاثير بگذارد

واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: ششمين نشست باشگاه سينمايي ايسكانيوز برگزار شد مهرشاد كارخاني :به دنبال سينماي جديد اجتماعي هستم// فيلمسازي از نگاه من يعني تصويري كه بر مخاطب تاثير بگذارد

تهران-خبرگزاري ايسكانيوز : مهرشاد كارخاني در نشست سينمايي باشگاه فيلم ايسكانيوز كه روز دوشنبه 4 شهريور ماه برگزار شد ، گفت : شخصا به دنبال يك سينماي جديد اجتماعي هستم كه در« ريسمان باز» نسبت به« گناه من»، تا حدودي سعي كرده ام اين اتفاق بيفتد.

به گزارش روز شنبه خبرنگار سينمايي باشگاه خبرنگاران دانشجويي ايران" ايسكانيوز"،پس از نمايش فيلم «ريسمان باز» براي خبرنگاران خبرگزاري،حسن گوهرپور مسوول باشگاه سينمايي گفت: فيلم روايتي كاملا متفاوت از سينماي ايران بود. به اين معنا كه قصه و نوع روايت ايجاد كننده فضايي است كه در سينماي ما براي كار شدن بر روي آن كمتر ريسك مي شود. به اين دليل كه فضا متفاوت است و مخاطب چندان مانوس نيست و نمي شناسد .
گوهرپور افزود: اما سينماي ايران و هر سينماي ديگر براي ادامه بقا نيازمند فضاهاي تازه است و از اين بابت بايد به كساني كه به اين نوع سينما مي پردازند، توجه ويژه كرد ؛ به اين دليل كه آنها به فكرتكامل سينما هستند و بابت اين تكامل هزينه مي پردازند .
وي خاطر نشان كرد: مهم ايجاد يك حركت در سينماست ، كه كساني كه به اين فكر مي كنند قطعا موفق و پيروز هم خواهند شد ودر تاريخ سينما قطعا ماندگار خواهند شد .
حسن گوهر پور در ادامه ضمن اشاره به شخصيت «عسگر» در فيلم گفت : نكته جالب حضور «عسگر» و نوع بيان او در فيلم بود.اين نوع روايت ها پيرو فيلمي كه دو، سه هفته پيش در باشگاه سينمايي نمايش داديم -«ميناي شهر خاموش»- به يك سري آدم نياز دارد كه اينها شخصيت هاي نيمه كميكي هستند كه روايت را پيش مي برند . «عسگر» نيز از مشخصه هاي خوب فيلم بود كه مخاطب را نگه مي داشت.
در ادامه مهرشاد كارخاني در خصوص «ريسمان باز» گفت: با وجود جنس خشنونت و فضاي رئاليستي فيلم ممكن بود مخاطب عادي را اذيت كند ، اما زمان جشنواره با مخاطب عادي در سينماي آزادي فيلم را ديدم ومخاطب فيلم را تحمل كرد . اين جاي خوشحالي داشت چون فكر مي كردم خيلي ها بخش هاي كشتارگاه را تحمل نكنند . وي گفت : امروز روز چهارم اكران است و فروش تا به حال هفت ميليون و خورده اي بوده است .
كارگردان «ريسمان باز» در خصوص اينكه چطور از «گناه من» به اين فيلم رسيده است ، گفت:من با عكاسي مستند اجتماعي كارم را شروع كردم وبعد ازآن عكاسي فيلم . تاثيري كه عكاسي مستند اجتماعي بر من گذاشت و از دوران نوجواني علاقه اي كه به سينما داشتم ، باعث شد عكاسي فيلم را بهانه اي كنم براي ورود به سينما و فيلم «هور در آتش» اولين كار سينمايي ام بود، به عنوان عكاس.
كارخاني ادامه داد: بعد از يك دوره عكاسي و ديدن فيلمهاي بزرگان ، تاثير آنها باعث شد چند فيلم كوتاه بسازم . در مورد «گناه من» در اين فكر بودم كه فيلمي را براي اولين بار در سينما شروع كنم كه بدون ادا و اصول باشد. يك فيلم ساده و صميمي كه نظر مخاطب عادي و خاص را تا 70 درصد جلب كند . فرم فيلم ،هم مربوط به سينماي تجاري است و هم سينماي خاص،فضاسازي هاي جالبي دارد و براي آن زحمت كشيده شده است .همچنين بخش هاي عمده از آن در باران ساخته شده است.
وي افزود: داستان فيلم به لحاظ دراماتيكي كه مخاطب عادي را جذب كند مهم بود، براي كار اول.قصه خياباني بود ، شخصيتها شباهت دارند به شخصيتهاي ريسمان باز و كاراكتر يغما در گناه من با بازي حميد گودرزي بسيار نزديك است به شخصيت ميكائيل، به لحاظ سكوتها و درون گرايي اش .
كارگردان «ريسمان باز»ادامه داد: داستان «ريسمان باز» به سالهاي قبل از انقلاب بر مي گرد، محله اي به نام كشتارگاه بود كه در آنجا قصد داشتند گاوي را سر ببرند كه از كاروانسرا فرار ميكند و خيلي ها به دنبالش ميروند تا مهارش كنند.من اين ماجرا را در حد تعريف از پدرم شنيده بودم ،ضمن اينكه خودم فضا را در دوره كودكي و نوجواني كاملا لمس كرده بودم؛ چون مسير مدرسه و رفت آمد به مغازه پدرم از آن مسير بود .اين داستان با من مانده بود تا به اين فكر افتادم كه چگونه آن را به روز كنم. هميشه اين ماجرا در حد همين يك خط برايم جذاب بود كه چه طور ميشود دو تا آدم يك گاو را از پايين شهربياورند بالاي شهر، بكشند يا قرباني كنند.
مهرشاد كارخاني اظهار داشت: فيلم بعضي اوقات به ظاهر ساده است ولي فيلم سختي است و بعضي وقتها فكر مي كنم در همه اين سكانس ها خواب بوده ام ، مخصوصا سكانس هاي شهرك غرب و كشتارگاه كه دشواري خاصي داشت .آن فضاي بدوي براي اعضا گروه و بازيگران دشوار بود و تا عادت كنند يك هفته اي طول كشيد.
وي ادامه داد: دو بخش فيلم يكي شهرك غرب و ديگري كشتارگاه بسيار دشوار بود.اين شكل داستان ها خيلي سر راست است، اما فرم ، ساختار،دكوپاژ ،ميزانسن و اينگونه مسائل در فيلمهاي روايت گونه نقش اساسي دارد، چون قصه كلاسيك نيست و خيلي سر راست و يك خطي است.
كارخاني در پاسخ به اين سوال كه آيا متأثر از فيلم ديگري بوده است يا نه، گفت: فيلم هاي تاريخ سينما مورد علاقه من هستند و من از همه فيلمسازها يك يا چند فيلم ديده ام كه آنها روي من اثر گذاشته اند .اما تحت تاثير يك كارگردان خاص در دنيا نبوده ام ،چه ايراني و چه خارجي اما در هر صورت سينماي وسترن در اين فيلم بي تاثير نبوده است .
وي خاطر نشان كرد: اينطور نبوده است كه از فيلمي مستقيم وام گرفته باشم ،به لحاظ ساختار و پوشش بازيگران از اين لحاظ كه فضا آرتيستيك باشد و كاركترها به قهرمان فيلمهاي مورد علاقه ام شباهت داشته باشند، برايم در فيلم خيلي مهم بود.اين تاثيرات از فيلمهاي گوناگون بوده است و من اين كلاژ كردن را من دوست دارم و در عكاسي هم انجام مي دادم و اين تركيب بندي ها از عكاسي مي آيد، ميخواستم در اين فضاي خشن لحظه هايي مخاطب از خستگي در بيايد و فضا سنگين نشود .
كارگردان «گناه من» در پاسخ به اين نظر يكي از شركت كنندگان كه بود و نبود دختر بر كل فيلم تاثيري نمي گذارد و به نظر مي رسد كه بيشتر براي كشش ماجرا بوده است، گفت: تاثيرش زياد نيست اما لازم است به اين دليل كه فيلم، فيلم عسگر و ميكائيل است وديگر اينكه كاراكترهايي كه مي آيند شاخ و برگ هاي فيلم هستند تا كمك كنند به روابط عسگر و ميكائيل .
وي ادامه داد: من احساس كردم بين راه بايد كس ديگري وجود داشته باشد كه من عمدا دختر انتخاب كردم و كنترا ست دختر با آن دو و يك گاو زخمي و يك دختر زخمي به لحاظ گرافيكي هم، جذاب است و مخاطب به فكر فرو مي رود.
مهرشاد كارخاني خاطر نشان كرد:به عمد دختر را شخصيت چهره نگذاشتم تا مخاطب فكر نكند ماجراي عشقي قراراست به وجود بيايد و به عمد چهره انتخاب نكردم كه زماني كه حضور پيدا مي كند ميكائيل و عسگر را از دست ندهيم و تنوعي اين بين باشد.به طور كلي تمام ريزه كاري ها به خاطر ميكائيل و عسگراست.
كارخاني در پاسخ به اين سوال كه چرا فيلم با غروب شروع و با غروب به پايان مي رسد، گفت : يك فيلم وقتي ساخته ميشود، تك تك عكسهايش موثراست و معني و مفهوم خودش را دارد. فيلم چون در دو روز ميگذرد و در غروب روز دوم ماجرا تمام ميشود و در اين غروب ماجراي غم انگيزي را مي بينيم با موسيقي تاثير گذاركه با چند تصوير كه كات به كات ميشود به اين طريق تم فيلم را معرفي مي كنيم .
وي افزود: با غروب تمام مي كنيم و درست است كه اين آدمها به تلخي رسيده اند و گاو را نتوانسته اند به سرانجام برسانند، ولي غروب نشانه اميد است و با تلاشي كه مي كنند هميشه اميدوارند. المانهايي هم كه از شهر مي بينيد،شلوغي شهر و... بيانگر اين است كه زندگي درجريان است .آنها در بالا قرار دارند ونمي نشينند بلكه مي ايستند اند و به غروب تماشا مي كنند و از اين مفاهيم هر كس برداشت خودش را مي كند.
كارگردان «ريسمان باز»در پاسخ به اين سوال كه مفهوم «ريسمان باز» در اين فيلم چيست ، گفت: همه آدم ها سر ريسماني در دستشان است و آن را به هر طرف مي كشند و خيلي وقتها ريسمان از دستسشان در مي رود. ريسمان زندگي است كه در دست اين آدم هاست و رها مي شود ، من دنبال پيام نيستم و فيلم من قرار نيست كه پيامي داشته باشد، سليقه من اين است؛ فيلم نمي سازم كه پيام بدهم، فيلم مي سازم كه مخاطب را تحت تاثير قرار دهم.

نشانه هايي در فيلم وجود دارد اما اگر كسي بخواهد حرفي بزند، مقاله مي نويسد. فيلمسازي از نگاه من يعني تصويري كه بر مخاطب تاثيربگذارد و به آن فكر كند.
كارخاني در خصوص دليل انتخاب برج ميلاد و نزديكي اش به گاو در سكانس آخر گفت: برج ميلاد فقط نسبت به همه چيز بزرگتر است و به اين دليل بزرگ ديده مي شود.
وي اظهار داشت: چقدر بايد كادرهاي معمولي شيك يا شلوغ و به هم ريخته را ببينيم، بايد به شعور مخاطب احترام بگذاريم.وقتي كارگردانهاي بزرگ دنيا ساعتها مي ايستند تا فلان پلان را بگيرند،تاثيرزيبايي بصري اين پلان مهمتر از چيزهاي ديگر است.و براي من مهم بود كه در قابي كه مي بندم برج حتما رو به غروب باشد، وقتي تصوير تاريك ميشود يعني زمان گذشته و غروب شده است.مي شد گاو جاي ديگري هم كشته شوداما زيبايي اين را نداشت.
در ادامه گوهر پور گفت:گاو وقتي از پايين شهر بيايد بالاي شهر،از يك طبقه به يك طبقه ديگر مي آيد. بخشي از آن «سنت »هاست ، البته نه سنت ها به معناي معنوي كلمه بلكه به معناي روند زندگي ، كه اگرچه جايي هم در مي رود اما در يكي از مدرن ترين مكان هاي شهر كشته ميشود و من احساس كردم كه سنت بلاخره آنجا از بين رفت.
كارخاني در خصوص اينكه سرنوشت دختر فيلم و يا صحبت هايش مشخص نيست، گفت:دختر كمي مبهم پرداخت شده است كه مقداري از آن به عمد بوده است. در واقع انگار از يك ماجرا آمده و خيلي در فيلم داراي هويت نيست،چون شخصيتش گذراست .
وي در خصوص شخصيت دروني ميكائيل اظهار كرد: آدمهاي مثل ميكائيل آدمهاي خسته و تنهايي اند.كاملا از زندگي نبريده چون به كارش ادامه مي دهد وليكن به خاطر شرايط زندگي اش و درونگرايي و كم حرفي اش مخاطب حس مي كند او در زندگي اش خسته شده است.
در ادامه كارخاني در پاسخ به اين نظر و سوال يكي از شركت كنندگان كه نگاه شما رئاليستي بود و اين نگاه بايد پشتوانه اي داشته باشد و ميخواهم بدانم از كجا نشئت گرفته است، گفت: بخش زيادي ازآن برمي گرد به نوع زندگي من و بخش ديگر آن به اينكه سينماي مورد علاقه من، سينماي رئاليستي است كه جنس خياباني دارد و البته با نگاه جديد و مدرن تر.
وي ادامه داد: سينماي اجتماعي خياباني دهه پنجاه را خيلي دوست دارم اما در حال حاضر بايد به روزش كنيم. نسل جديد كه ميخواهد فيلم اجتماعي ببيند ،ميخواهد فضاي تازه اي را ببيند.شخصا به دنبال يك سينماي جديد اجتماعي هستم كه در اين فيلم نسبت به گناه من، تا حدودي سعي كردم اين اتفاق بيفتد.
در ادامه يكي از حاضرين گفت: مشخصه هاي زندگي شهري كه براي عسگر جاي تعجب داشتند، زمخت بود و سكانس ها خيلي طولاني بود. مشخصه هاي زندگي شهري خيلي زمخت وانگار در كنار اين زندگي سنتي قرار نمي گيرد. تعداد آنها خيلي زياد است.
كارخاني در پاسخ به اينكه اين تعدد به نظرش چطور است گفت:من فكر مي كنم نيمه دوم فيلم،مخاطب خسته نمي شود به خاطر تنوع آدم ها و برخورد شيريني كه عسگر دارد و در واقع او طنز خودش را دارد .اين آدمها در ماجراي عادي زندگي كه در كنارشان قرار ميگيري كارهايي مي كنند كه ناخودآگاه خنده ات مي گيرد.مي خواستيم كنتراست آدمهاي شهر را با اين آدمها بدون اغراق نشان دهيم و اين طبيعي به نظر مي رسد روي اين پلانها فكر شده و به نظر من شبيه به هم نيست واز مخاطب عادي اين موضوع را نشنيده ام.
كارگردان «گناه من» در پاسخ به اين سوال كه چرا پايين شهر در مسير آنها به سمت بالا قدري گم شده بود،گفت:چون ساختار زيبايي فيلم به هم مي ريخت و من به لحاظ بافت تصويري نمي خواستم فضاي تكراري فقيرانه اي كه بارها و بارها در فيلمهاي دوره هاي قبل ديده ايم نشان دهم. ميخواستم از تصوير امروز تهران نشان دهم كه بيشتر فضاهاي مدرن است. وقتي فيلم مي سازيم كليت فضا مهم است و نبايد خيابان به خيابان فيلمبرداري شود و اين فقط بخشي از تهران است.
وي در پاسخ به اين سوال كه آيا اين سبك فيلمسازي را ادامه خواهد داد يا نه خاطر نشان كرد: من اين سبك فيلمسازي را دوست دارم ،منتها خيلي به دنبال سينماي قصه گو نيستم و اينجا هم سعي كردم از كمترين ديالوگ بهره ببرم .
كارخاني در پاسخ به اين سوال كه آيا محتاط نبوديد براي اينكه گيشه را از دست ندهيد ابراز كرد:نه ،به هر صورت علاقه دارم كه هم سينماي گيشه را داشته باشم هم سينماي خاص هنري را و خيلي علاقه به سينماي گيشه ندارم.
در اين جلسه مهدي قلي پور ، راضيه غنجي ، حسين نجاتي ، مريم اطيابي ، فاطمه محمدكمالي ،عطيه كاوند ، ميثم محمدي ، فاطمه حاجي محمد علي ،علي رضا نصيري، زهرا پورزادي و ... حضور داشته و سوالاتي را مطرح كردند .
گزارش باشگاه خبرنگاران دانشجويي ايران حاكيست در اين فيلم پژمان بازغي،بابك حميديان،كرامت رودساز و نرگس محمدي... نيزبه ايفاي نقش مي پردازند .
لازم به ذكر است روز دوشنبه هفته جاري ساعت 17 فيلم «همخانه» به كارگرداني مهرداد فريد در باشگاه سينمايي ايسكانيوز با حضور كارگردان به نمايش در مي آيد .
گزارش : كاوند
شنبه 9 شهريور 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسکانیوز]

[مشاهده در: www.iscanews.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 264]