تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 9 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):براستى كه حقيقت خوشبختى آن است كه پايان كار انسان خوشبختى باشد و حقيقت بدبختى آن ا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835343758




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

امام حسن عسکرى (ع) چگونه به شهادت رسيد؟


واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: معتمد عباسى كه همواره از محبوبيت و نفوذ معنوى امام در جامعه نگران بود، چون ديد توجه مردم به امام روز بروز بيشتر مى‏شود و زندان و اختناق و مراقبت تاثير مع***** دارد، سرانجام به همان شيوه مزورانه ديرينه متوسل شد و امام را پنهانى مسموم ساخت.
دانشمند نامدار جهان تشيع، «طبرسى‏» ، مى‏نويسد:
بسيارى از دانشمندان ما گفته‏اند: امام عسكرى-عليه السلام-بر اثر مسموميت‏به شهادت رسيد، چنانكه پدرش و جدش و همه امامان، با شهادت از دنيا رفته‏اند. (1)
«كفعمى‏»، دانشمند معروف شيعه، مى‏گويد:
او را «معتمد» مسموم ساخت (2) و «محمد بن جرير بن رستم‏» ، از دانشمندان شيعى در قرن چهارم، معتقد است كه: امام عسكرى-عليه السلام-در اثر مسموميت‏به درجه شهادت رسيد. (3)
يكى از نشانه‏هاى شهادت امام توسط دربار عباسى، تحركها و تلاشهاى فوق العاده‏اى بود كه معتمد عباسى در روزهاى مسموميت و شهادت امام، براى عادى جلوه دادن مرگ آن حضرت از خود نشان داد.
«ابن صباغ مالكى‏» ، يكى از دانشمندان اهل سنت، از قول «عبيد الله بن خاقان‏» ، يكى از درباريان عباسى (كه از احترام او نسبت‏به امام ياد كرديم) مى‏نويسد:
«... هنگام در گذشت ابو محمد حسن بن على عسكرى-عليه السلام-معتمد، خليفه عباسى حال مخصوصى پيدا كرد كه ما از آن‏شگفت زده شديم و فكر نمى‏كرديم چنين حالى در او (كه خليفه وقت‏بود و قدرت را در دست داشت) ديده شود. وقتى «ابو محمد» (امام عسكرى) رنجور شد، پنج نفر از اطرافيان خاص خليفه كه همه از فقيهان دربارى بودند، به خانه او گسيل شدند. معتمد به آنان دستور داد در خانه ابو محمد بمانند و هر چه روى مى‏دهد به او گزارش كنند، نيز عده‏اى را به عنوان پرستار فرستاد تا ملازم او باشند، و همچنين به «قاضى بن بختيار» فرمان داد ده نفر از معتمدين را انتخاب كند و به خانه ابو محمد بفرستد و آنان هر صبح و شام نزد او بروند و حال او را زير نظر بگيرند. دو يا سه روز بعد به خليفه خبر دادند حال ابو محمد سخت‏تر شده و بعيد است‏بهتر شود. خليفه دستور داد شب و روز ملازم خانه او باشند و آنان پيوسته ملازم خانه آن بزرگوار بودند تا پس از چند روزى رحلت فرمود. وقتى خبر درگذشت آن حضرت پخش شد، سامراء به حركت در آمد و سراپا فرياد و ناله گرديد و بازارها تعطيل و مغازه‏ها بسته شد. بنى هاشم، ديوانيان، امراى لشكر، قاضيان شهر، شعرا، شهود و گواهان و ساير مردم براى شركت در مراسم تشييع حركت كردند، سامراء در آن روز يادآور صحنه يامت‏بود!
و روز هشتم ربيع الاوّل سال 260 هجرى، روز درد آلودى در شهرسامراء بود خبر شهادت امام عسكرى‏عليه السلام در عنفوان شباب همه جا را فراگرفت. بازارها تعطيل شدند و مردم شتابان و گريان به سوى خانه امام رفتند. مورخان اين روز غمبار را به روز قيامت تشبيه كرده‏اند، چرا؟ چون‏توده‏هاى محرومى كه مهر و محبت خود را نسبت به امام، از ترس‏سركوب نظام هميشه در خود نهان مى‏داشتند، آنروز عنان عواطف ‏خروشان خويش را از كف دادند. آه كه اهل بيت نبوّت در راه تحكيم شالوده‏هاى دين و نشر ارزشهاى‏توحيد چه رنجها كه متحمّل نشدند. چه خونها كه از آنان نريختند و چه حرمتها كه ندريدند و حقوق‏وقرابت آنان را به رسول خدا رعايت نكردند.
براستى محنت اولياى خدا در طول اعصار چه بى شمار بوده و پايگاه‏وپاداش آنان در پيشگاه پروردگار چه بزرگ است! اين امام بزرگوارى كه اينك از دنياى آنان رخت بر مى‏بندد در حالى كه‏هنوز از عمر مباركش 28 سال نگذشته، با انواع محنتها دست و پنجه نرم‏كرد، از عهد متوكّل ستمكار و فرو مايه كه دشمنى عليه اهل بيت رسالت ‏را سر لوحه كار خويش قرار داد و مزار ابى عبد اللَّه الحسين‏عليه السلام را ويران‏كرد تا دوران مستعين كه به خاطر كينه ورزيدن به خاندان پيامبرصلى الله عليه وآله آن‏حضرت را نزد يكى از سر سخت ترين مردانش زندانى كرد. ( اين مرد اوتاش نام داشت كه بعداً پس از ديدن پاره‏اى از كرامتهاى امام، به امامت‏آن حضرت ايمان آورد ).
همين خليفه، در دوران خويش نزديك بود امام‏را بكشد امّا خداوند او را فرصت نداد و وى از خلافت بر كنار شد. همچنين معتز در روزگار خويش مى‏كوشيد امام را دربند كند ليكن آن‏حضرت به درگاه خداوند تضرّع كرد تا آنكه معتز نيز از دنيا رفت. حتّى در روزگار مهتدى امام از آزار وى در امان نبود، او مى‏كوشيدامام را در تنگنا قرار دهد تا آنجا كه زندانى‏اش كرد و قصد كشتنش رانمود. ليكن امام به يكى از اصحابش به نام ابو هاشم اطلاع داد كه: "ابو هاشم! اين ستمگر، قصد كرده مرا امشب بكشد، امّا خداوندعمر او را كوتاه گرداند. مرا فرزندى نيست و خداوند بزودى مرا فرزندى‏عطا خواهد فرمود".(4) بالاخره آنكه آن حضرت در دوره معتمد همواره تحت آزار و اذيت‏قرار داشت تا آنكه به دست وى به زندان افتاد.
آرى امام عسكرى‏عليه السلام بيشتر مدّت رهبرى خويش را در دشوارى‏وسختى گذارند و اكنون زمان وفات آن حضرت رسيده است: آيا امام به‏مرگ طبيعى وفات يافت؟ يا آنكه توسط زهر به شهادت رسيد؟ زهر يكى از مشهورترين ابزارهاى ترور در نزد زمامداران آن عهد بوده‏ و ترس آنان نسبت به وجود رهبران دينى محبوبى مثل امام آنها را وامى‏داشته كه با اتخاذ اين روش ايشان را تصفيه كنند. دليل ديگر ما بر اتخاذ اين شيوه از سوى خليفه، طرز بر خورد آنان باامام به هنگام بيمارى‏اش مى‏باشد. خليفه به پنج تن از افراد مورد و ثوق‏خويش گفته بود كه در طول مدّت بيمارى حضرت، همواره با او باشند. وى همچنين عدّه‏اى پزشك به خاطر آن حضرت طلبيده بود تا وى را شبانه ‏روز همراه باشند.(5)
علّت اين امر چه بود؟ دو علّت مى‏توان براى چنين رفتار شگفت آورى‏پيدا كرد: نخست: برائت جستن از مسئوليت ترور امام در برابر توده‏ها برحسب ضرب المثلى كه در ميان سياستمداران معروف است: او را بكش‏وزير جنازه‏اش گريه كن. دوم: همه مردم و بويژه زمامداران مى‏دانستند كه ائمه اهل بيت‏عليهم السلام‏همواره از احترام بسيار توده‏هاى مردم بر خوردارند و شيعه بر اين باوراست كه امامت در ميان آنان يكى پس از ديگرى منتقل مى‏شود.
و اينك ‏اين امام يازدهم است كه مى‏خواهد از دنيا رخت بربندد. بنابر اين بايد حتماً او را جانشينى باشد، امّا اين جانشين چه كسى است؟ خلفاى عبّاسى پيوسته مى‏كوشيدند به هنگام شهادت يكى از ائمه پى‏ببرند كه جانشين او كيست؟ به همين علّت ائمه‏عليهم السلام نيز به هنگام احساس‏خطر بر جانشين خود او را پنهان مى‏كردند تا وقتى كه خطر از بين برود.
از ديگر سو احاديثى كه در باره حضرت مهدى (عج) وارد شده، ازخاور تا باختر را فرا گرفته است و دانشمندان مى‏دانند كه مهدى ‏دوازدهمين جانشين است و اگر بگوييم كه زمامداران عبّاسى چيزى از اين‏احاديث نمى‏دانستند، نا معقول مى‏نمايد. از همين روست كه مى‏بينيم‏آنان پيوسته و با هر وسيله‏اى مى‏كوشند تا نور الهى را فرو نشانند امّاهيهات. به اين دليل است كه معتمد عبّاسى، به هنگام شدت گرفتن بيمارى امام‏تدابيرى استثنايى مى‏انديشد. پس از آنكه امام چشم از جهان فرو مى‏بندد، معتمد دستور مى‏دهدخانه او را بازرسى كنند و كنيزانش را زير نظر بگيرند. او نمى‏دانست‏ خداوند خود رساننده فرمان و كار خويش است و امام منتظر بيشتر از پنج‏سال است كه به دنيا آمده و از ديد جاسوسان مخفى شده است و برگزيدگان‏شيعه با وى بيعت كرده‏ اند.بدين گونه امام بواسطه زهر معتمد شهيد شد.(6)
پس از وفات و غسل و تكفين آن حضرت، ابو عيسى بن متوكّل ازجانب حكومت و به نيابت از خليفه بر آن حضرت نماز گزارد و پس ازفراغت از نماز، صورت امام را نمايان ساخت و آن را بويژه به هاشميهاوعلويها و مسئولان بلند مرتبه و قاضيان و پزشكان نشان داد و گفت: اين‏حسن پسر على پسر محمّد پسر رضاست كه به مرگ طبيعى، در بسترخويش مرده است و به هنگام رحلتش فلانى و فلانى از خادمان ومحرمان‏امير المؤمنين و فلانى و فلانى از قاضيان وفلانى از پزشكان بر بالين اوحضور داشته‏اند آنگاه چهره مبارك آن حضرت را پوشاند.(7) اين اقدامات براى اين بود كه مبادا پاى حكومت در قتل امام به ميان‏آيد، و همين امر نشانگر آن است كه حكومت از جانب مردم متّهم به‏كشتن امام بوده است.بدينسان امام عسكرى‏عليه السلام رحلت كرد و از پس خويش راهى درخشان‏بر جاى نهاد تا نسلها از روشنى آن هدايت گردند.
آن حضرت را در همان اقامتگاه شريفش در شهر سامراء، در كنار مزارپدر بزرگوارش، به خاك سپردند كه تا امروز نيز زيارتگاه مسلمانان‏است. درود خدا بر او باد روزى كه زاده شد و روزى كه به شهادت رسيدوروزى كه زنده بر انگيخته خواهد شد. و درود خدا بر هواخواهان‏ و پيروان او تا روز رستاخيز.
آخرين وصيت:‏
آفتاب امامت غروب مى‏كرد زيرا خداوند اين گونه مقدّر كرده بود كه‏اين آفتاب از پس پرده غيبت صغرا و سپس غيبت كبرا پرتو افشانى كند. ازاين رو امام حسن عسكرى ‏عليه السلام بر دو بينش بسيار مهم تأكيد كرد: نخست: تأكيد بر شناخت غيبت و گرفتن بيعت براى ولى اللَّه اعظم ‏امام منتظر (عج). دوم: تحكيم شالوده‏ هاى مرجعيت دينى.
الف - گرفتن بيعت براى امام منتظر احاديث فراوانى در باره امام حجّت منتظرعليه السلام وجود دارد كه ازپيامبر وتمام ائمه‏عليهم السلام صادر شده امّا تأكيد امام عسكرى بر اين امر تأثيررساترى داشت. چون آن حضرت، شخصاً امام را براى خواص از ياران‏خويش مشخص كرد. همچنين روايتهاى فراوانى در اين باره وارد شده كه‏به ذكر يكى از آنها اكتفا مى‏ورزيم.
احمد بن اسحاق بن سعيد اشعرى روايت كرده است كه: بر امام حسن‏عسكرى وارد شدم و خواستم در باره جانشينش از وى بپرسم. امّا آن‏حضرت خود بدون مقدّمه فرمود: "احمد بن اسحاق! خداوند تبارك و تعالى از زمانى كه آدم را آفريدزمين را از حجّت خدا بر خلقش خالى نگذاشته و تا روز قيامت هم خالى‏نخواهد گذارد به بركت وجود او است كه بلا از مردم زمين دور مى‏شودوباران فرو مى‏بارد وبركات زمين برون مى‏آيند". گفتم: فرزند رسول خدا! پس از تو امام و خليفه كيست؟ پس شتابان وارد اتاق شد. سپس بيرون آمد و بچّه‏اى روى دوش گرفته‏بود صورتش گويى ماه شب چهارده بود و سه سال از عمرش مى‏گذشت. سپس امام فرمود: "احمد! اگر كرامت تو بر خداى عزّ و جل و بر حجّتهايش نمى‏بود، اين‏كودكم را به تو نشان نمى‏دادم. او همنام و هم كنيه رسول خدا و كسى است‏كه زمين را از عدل و داد پر مى‏كند پس از آنكه ستم و بيداد پر شده باشد. احمد! حكايت او در اين امّت همچون حكايت خضر و همانندداستان ذو القرنين است. به خدا سوگند چنان غيبت درازى كند كه هيچ‏كس از هلاكت در آن رهايى نيابد مگر آنكه خداوند او را بر اعتقاد به‏امامتش استوار كرده و در طول اين مدّت با دعا براى تعجيل فرجش‏همراهى نموده باشد".(8)
ب - مرجعيت خردمندانه دينى‏ براى اين امامت كه امتداد رسالت الهى است بايد كيان و موجوديت‏اجتماعى در جهان وجود داشته باشد. اين كيان شيعيان مخلص وفداكارند.
از طرفى اينان نيز بايد از نظامى اجتماعى و استوارى بر خوردار شوند تابتوانند در برابر رخدادها و مبارزه‏ جوئيها توانا باشند. اين نظام در رهبرى‏مرجعيت تبلور مى‏يابد. بدين معنى كه شيعيان به گرد محور عالمان الهى‏واُمَناى وى بر حلال وحرام، جمع شوند. از اين رو در دوران امام‏عسكرى‏ عليه السلام شالوده نظام مرجعيت تحكيم يافت و نقش دانشمندان‏شيعه، بدين اعتبار كه آنان وكلا ونوّاب و سفيران امام معصوم‏عليه السلام‏هستند، برجستگى ويژه‏اى پيدا كرد وروايتهاى فراوانى از امام‏عسكرى‏عليه السلام در باره نقش علماى دينى در بين مردم منتشر شد كه يكى ازآنها همان روايت معروفى است كه امام عسكرى‏عليه السلام از جدّ خويش امام‏صادق‏عليه السلام روايت كرده است و در آن آمده: "آن كه از فقيهان خويشتندار است و دين خويش را پاسدار و با هوا وهوس‏خود ستيزه كار و امر مولاى خويش را فرمانبردار، پس بر عوام است كه از اوتقليد كنند". از همين رو دانشمندان هدايت يافته، به نور اهل بيت‏عليهم السلام امور امّت‏را در دوران امام عهده دار شدند و با امام در باره مسائل مشكلّى كه با آنهابر خورد مى‏كردند، نامه مى‏نگاشتند و امام هم پاسخهاى به آنها مى‏نوشت‏و نامه‏ ها را به امضاى (توقيع) خويش مهر مى‏كرد. اين نامه‏ها پيش علمابه تواقيع معروف شد و برخى از آنها از سوى امام عسكرى‏عليه السلام شهرت‏ خاصّى كسب كردند.
[B]پاورقيها: 1) اعلام الورى، الطبعة الثالثة، دار الكتب الاسلامية، ص 367.
2) حاج شيخ عباس قمى، الانوار البهية، مشهد، كتابفروشى جعفرى، ص 162.
3) دلائل الامامة، نجف، منشورات المكتبة الحيدرية، 1383 ه. ق، ص 223.
4) حياة الامام العسكرى، ص‏254، به نقل از مهج الدعوات، ص‏274.
5) حياة الامام العسكرى، ص‏267 به نقل از ارشاد، شيخ مفيد، ص‏383.
6) حياة الامام العسكرى، ص‏267 به نقل از ارشاد ص‏383.
7) همان مأخذ، ص‏268 به نقل از ارشاد همان مأخذ صفحه.
8) حياة الامام العسكرى، ص‏263.
منبع:سيره پيشوايان، مهدى پيشوائى، ص656
[/B]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[مشاهده در: www.freedownload.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 163]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن