تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):از خرج کردن در راه طاعت خدا دریغ مکن وگرنه دو برابرش را در راه معصیت او خرج خوا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804352998




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تقاضاي زنداني آزادشده از مسئولان ثبت احوال


واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: تقاضاي زنداني آزادشده از مسئولان ثبت احوال با خوشحالي به اداره ثبت احوال رفتم و تحويل دادم تا شناسنامه برايم صادر شود. اما بعد از سه ماه دوندگي وقتي به من گفتند حالا بايد برگه انحصار وراثت را بياورم احساس كردم دنيا دور سرم مي‌چرخد. باورم نمي‌شد بعد از سه ماه دوندگي و پيگيري همچنان در نقطه صفر بودم. ایران: مرد زنداني كه پس از 14 سال حبس با كمك گروه جويندگان عاطفه روزنامه ايران و مردم نيكوكار آزاد شده بود براي تشكيل زندگي و ازدواج چشم اميد به مسئولان سازمان ثبت احوال كشور دوخته است. احمد – 40 ساله- شامگاه 19 دي 89 پس از تحمل سال‌ها رنج و مشقت و گذراندن روزها و شب‌هاي رنج‌آور زندان، در اوج ناباوري با لطف خدا و دستان پرمهر مردم نيكوكار رها شده و در هواي آزاد نفس كشيد. او صبح روز بعد از آزادي در حالي كه همچنان شوكه بود به دفتر روزنامه آمد و با اين كه برق اميد به زندگي در چشمانش موج مي‌زد همچنان نگران بود و مي‌گفت حالا كه آزاد شده‌ام نمي‌دانم بايد چه كنم؟ كجا بروم؟ من كه محل زندگي و پولي ندارم وبيكارم. مگر مي‌شود با اين همه مشكلات زندگي كرد. با اين حال مردم نيكوكار و مهربان، احمد را تنها نگذاشته و بارديگر دستشان را تكيه‌گاهي كردند براي بلندشدن اين مرد تنها از ميان خاكسترهاي نااميدي. بالاخره نيز شغل مناسبي براي او در شيراز پيدا شد. از سوي ديگر مرد رها شده از بند پس از ملاقات با فاميل و آشنايان در روستاي زادگاهش تصميم به ازدواج گرفت تا با يافتن نيمه گمشده‌اش، بقيه عمرش را در كنار او زندگي كند. اما احمد براي تحقق اين آرزويش نياز به شناسنامه داشت. شناسنامه‌اي كه سالها قبل گمش كرده بود. احمد مي‌گويد: «از سه ماه پيش كه آزاد شدم براي دريافت شناسنامه به محل تولدم در شهرستان اليگودرز رفتم. وقتي به اداره ثبت احوال رفتم مدارك زيادي از من خواستند كه بايد تهيه مي‌كردم. من هم با هزار بدبختي آنها را تهيه كردم. فتوكپي شناسنامه پدرم كه سالها قبل فوت كرده و ساير مداركي كه يافتن هر كدام از آنها هفته‌ها طول كشيد و سختي فراواني هم داشت. بالاخره تمام مدارك را آماده كردم. استشهاد محلي و دهها نامه و گواهي و... كه پاسگاه اليگودرز و شوراي شهر نيز تأييدش كردند. بعد هم با خوشحالي به اداره ثبت احوال رفتم و تحويل دادم تا شناسنامه برايم صادر شود. اما بعد از سه ماه دوندگي وقتي به من گفتند حالا بايد برگه انحصار وراثت را بياورم احساس كردم دنيا دور سرم مي‌چرخد. باورم نمي‌شد بعد از سه ماه دوندگي و پيگيري همچنان در نقطه صفر بودم. در صورتي كه من براي مسئولان مربوطه توضيح داده بودم كه پدر و مادرم سالها قبل مرده اند و من هيچ خواهر و برادري ندارم و تنها بازمانده پدرم نيز عموي پيرم است كه در اصفهان زندگي مي‌كند. او هم حاضر است شهادت بدهد كه من تنها فرزند پدرم هستم. حالا هم نمي‌دانم چه كنم و خسته شده‌ام. از يك طرف با دختردايي‌ام نامزد شده، قرار ازدواج گذاشته و قول داده بودم در تعطيلات عيد عقدش كنم. از طرفي به فرد نيكوكار كه برايم كار پيدا كرده تعهد داده بودم با شناسنامه‌ام به شيراز مي‌روم تا مقدمات كارم فراهم شود. اما حالا تمام برنامه‌هاي زندگي‌ام به هم خورده و مي‌ترسم همه رؤياهاي شيرينم را از دست بدهم. بنابراين از مسئولان ثبت احوال كمك مي‌خواهم! پایگاه اینترنتی




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 402]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن