تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1804603044
مرگ بن لادن و تغيير در سياست امنيتي آمريكا
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: باراك اوباما رييس جمهوري آمريكا، امروز دوشنبه 12 ارديبهشت ماه، از كشته شدن اسامه بن لادن سركرده گروه القاعده در پايتخت پاكستان خبر داد. به گزارش خبرگزاري آسوشيتدپرس، وي در سخناني در واشنگتن بدون آن كه به جزييات موضوع بپردازد گفت كه بن لادن سركرده القاعده، در ساختماني در اسلام آباد پايتخت پاكستان كشته شده است. هرچند برخي از گروهها از جمله گروه تحريك الطالبان كه شاخه اي از طالبان است، اين خبر را تكذيب كرده اند، اما مقام هاي ارشد سازمان هاي اطلاعاتي پاكستان آن را تاييد كرده اند. صرف نظر از حمايت هاي مالي آمريكا از تشكيل طالبان، تشكيلات القاعده در سال 1988 (1367) توسط اسامه بن لادن با هدف مبارزه با اتحاد جماهير شوروي در افغانستان تاسيس شد. القاعده از سازمان «مكتب الخدمة» كه هدف آن مسلح‌كردن و آموزش مجاهدين اسلامي براي جنگ با شوروي بود، گسترش و پيشرفت يافت. اين سازمان از حمايت و پشتيباني دولت‌هاي پاكستان و همچنين ايالات متحده آمريكا برخوردار بود. در سال 2000 ميلادي (1379) ايمن الظواهري سازمان جهاد اسلامي مصر را با سازمان القاعده ادغام كرد و به شخص دوم اين تشكيلات تبديل شد. وجه نامگذاري سازمان القاعده برگرفته از توصيف اين سازمان در يكي از متن‌هاي آن است كه تشكيلات القاعده را «قاعدة الجهاد» (اساس و بنيان نبرد اسلامي) توصيف مي‌كند. اين در حالي است كه خود اعضاي اين سازمان آن را «جبهه بين‌المللي جهاد عليه يهوديان و صليبيان» مي‌نامند. ** القاعده و روند مداخله گرايي آمريكايي ---------------------------------------------- ايالات متحده آمريكا در حالي القاعده را مسئول حمله تروريستي يازدهم سپتامبر سال 2001 (1380) معرفي كرد كه در سال هاي پيش و در زمان اشغال افغانستان توسط اتحاد جماهير شوروي، دولت وقت آمريكا از اين سازمان و مجاهدين آن براي مقابله با اشغال شوروي بهره مي گرفت. اما در سال هاي پس از آن و به دنبال خروج نيروهاي نظامي شوروي از افغانستان، اين سازمان القاعده بود كه با بازسازي ساختار خود و تعريف اهداف جديد بر اساس سنت سلفي (مقابله با مسيحيان و توسعه طلبي آمريكا در هر نقطه اي از جهان)، جنگ عليه منافع ايالات متحده را آغاز كرد. از اين پس سازماني كه به نظر مي رسد با حمايت لجستيكي و امنيتي دولت آمريكا در دهه 1980 ايجاد شد، به يك سازمان با ساختاري ضدآمريكايي تبديل شد. وراي وقايع 11 سپتامبر، چگونگي و اهداف پشت آن، با اعلام مرگ بن لادن -صرف نظر از صحت و سقم آن- احتمال تغييرات در سياست خارجي آمريكا در حوزه هاي افغانستان و عراق وجود دارد. بر اين مبنا كه دولت اوباما ابتدا با ايجاد تغييرات در تيم امنيتي خود يعني به صورت ايجاد هم پوشاني ميان سازمان هاي اطلاعاتي و نظامي (سيا و ارتش آمريكا)، تلاش مي كند تا با تمركز شبكه اي بر سازمان القاعده به جاي تهاجم فراگير و يا حتي حضور فراگير، ساختار نظامي و دفاعي آمريكا را بر موضوع القاعده و سازمان هاي تروريستي متمركز كند. در ديگر سو، با مرگ بن لادن مي توان تغييرات در استراتژي نظامي آمريكا در افغانستان را شاهد بود. براين اساس، حضور فراگير نيروهاي نظامي آمريكا در افغانستان مي تواند جاي خود را به حضور زير لواي قراردادهاي امنيتي داده و به ايجاد پايگاه آمريكايي بيانجامد. در ادامه چنين تحولاتي، آنچه از تغييرات در تيم امنيتي اوباما، كشته شدن بن لادن و استراتژي نظامي آمريكا برمي آيد، نشانه هاي تحولي از تغييراتي جديد در سياست خارجي واشنگتن است. در اين چارچوب به نظر مي رسد سياست خارجي آمريكا با خروج از فشارهاي ناشي از توجه به موضوعات امنيتي، به سمت تمركز بر استراتژي كلان آمريكا در مديريت بحران هاي منطقه اي از جمله خاورميانه حركت خواهد كرد و در چنين روندي، سياست خارجي اين كشور از ابزار ديپلماسي به مثابه اهرم نظامي بهره خواهد گرفت و مداخله گرايي از شكل نظامي به شكل ديپلماتيك تغيير شكل خواهد داد. تحقيق**2040**1358
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 458]
-
گوناگون
پربازدیدترینها