واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: رازي كه ميماند
نشست- ندا انتظامي:
صداي محمدرضا شجريان حرمت دارد. اين موضوع را هم استاد ميداند و هم دوستداران صداي او.
مردم براي صداي شجريان حرمت قائلاند، از سكوت سالن هنگام اجرا و يا خاموش كردن تلفنهاي همراه كه اين روزها تبديل به معضلي براي اهالي هنر شده است ميتوان متوجه اين احترام شد. حرمت و ارزشي كه به آساني به دست نيامده است و خود استاد بهتر از هر كس ديگري قدر اين حرمت را ميداند و براي آن ارزش قائل است. ابتداي كنسرت زماني كه استاد از مردم بهدليل فيلمبرداري در سالن عذرخواهي ميكند، اين رابطه دو طرفه شكل ميگيرد و سكوت چنان در سالن حكمفرما ميشود كه ميتوان صداي هواكش سالن وزارت كشور را در بين قطعات شنيد.
بازار سياه دم در سالن وزارت كشور، كه گله و نارضايتي شركت دل آواز و خود محمد رضا شجريان را به همراه دارد هم نشان از طيف گسترده علاقهمندان او دارد. علاقهمندان او همه قشري را شامل ميشوند به هر قيمتي ميخواهند صداي او را بشنوند، نكته مهمتر تلاش اين هنرمند براي از بين بردن بازار سياه است و دغدعه او براي رفع اين معضل.در تمام مدت كنسرت، مسئولان سالن به درخواست خود استاد و دستاندركاران شركت دل آواز بارها به مردم تذكر دادند كه از ضبط تصاوير توسط دوربين و گوشي موبايل خودداري كنند. دليل آن هم ساده است؛ حق مؤلف.
اما با تمام تاكيد شجريان بر سر اين موضوع، زماني كه به درخواست مردم، او آواز «مرغ سحر» را خواند تمام موبايلها و دوربينهاي خانگي روشن شد و تصوير اجرا را هم در گوشي بغل دستي ات ميتوانستي ببيني و هم در گوشي نفر جلويي، اما اين بار هيچكس به مردم تذكر نداد. حتي مراقبان سخت گير هم در اين لحظه روي پلههاي تالار نشستند و بدون نگراني و وسواس تذكر به «مرغ سحر» گوش دادند. اين همان حرمتي است كه استاد براي دوستدارانش قائل است، چه باك اگر فردا و پس فردا اين كار را در فلان سايت اينترنتي ديده شود، لحظهاي خوش بودن مردم غنيمت است.
شجريان هم قشر روشنفكر را در ليست طرفداران خودش دارد و هم آدمهاي عادي را؛ درست برخلاف هنرمندان ديگر كه يا محبوب روشنفكرها و خواص هستند يا عامه پسند. در كنسرت شجريان ميتوان تركيب اين دو قشر را ديد و حتي اختلاف سني مخاطبان هم چشمگير است.
اگر سري به وبلاگها بزنيد اين موضوع را ميتوان به وضوح ديد. شادي يك بوشهري از خريد اينترنتي بليت كنسرت، نشان موقعيت استثنايي است كه يك هنرمند در بين مردم دارد. حضوري كه ساده به دست نيامده است و حفظ آن بسيار مشكل است. زماني كه خبرنگاران با يادداشتهاي خود رنجش خودشان را از عملكرد شركت دل آواز در رابطه با ندادن سهميه بليت خبرنگاري اعلام كردند، شجريان با خبرنگاران به گفتوگو نشست. آن هم زماني كه بليتها به فروش رفته بود و نيازي به تبليغ و اطلاع نبود. شجريان حتي وقتي از مديران تلويزيون رنجيد و اجازه نداد هيچ قطعهاي از او در تلويزيون به نمايش گذاشته شود، باز به پاس همان حرمتي كه براي مخاطبانش در هر كجاي ايران و نيز براي خودش قائل است، اجازه داد قطعه زيباي ربنا را مردم از تلويزيون بشنوند.
اين همان حرمتي است كه شجريان براي مخاطبان خودش قائل است و ارزش رسانه را ميشناسد و ميداند كه رسانه پلي است ميان او و علاقهمندانش. البته در اين ميان نبايد از هوشمندي او بهعنوان يك هنرمند غافل شد. دليل اصرار او به نگه داشتن اين موقعيت هم ساده است؛ او اين شأن و موقعيت را به راحتي به دست نياورده است كه به راحتي هم از دستش بدهد. مشخص است كه موقعيت و شأن اين هنرمند خود خواسته است و به راحتي ميتواند آن را كنترل و حفظ كند، اين راز ماناي اوست.
تاريخ درج: 12 تير 1387 ساعت 09:40 تاريخ تاييد: 12 تير 1387 ساعت 09:49 تاريخ به روز رساني: 12 تير 1387 ساعت 09:49
چهارشنبه 12 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 330]