واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: بعد از فارغ التحصیل شدن، لوسیانو با مشکل انتخاب شغل روبرو شد. او خودش به بازیکنی فوتبال به صورت حرفهای علاقه داشت، اما مادرش او را متقاعد کرد که... لوسیانو پاوارتی یکی از محبوبترینها در طول تاریخ در سن 71 سالگی دار فانی را وداع گفت. به یاد او و برای تجلیل از هنرش در اینجا لیستی از 8 حقیقت زندگی او که درموردشان چیزی نمیدانستید را برایتان آماده کردهایم:1- او بیش از 1.5 میلیون دلار برای کمک به پناهندگان سراسر جهان جمع آوری کرد (رقمی که تا به حال کسی نتوانسته رکوردش را بشکند!)در سال 2001 به خاطر تلاشهایش در جمع آوری اعانه در حمایت از پناهندههای سراسر جهان، مدال Nansen را از UN High Commission دریافت کرد. او به کمک سودی که از کنسرتها و طرفدارانش به دست آورد مبلغی بالغ بر 1.2 میلیون دلار جمع کرد که هیچ کس دیگری در دنیا تابحال نتوانسته بود چنین مبلغی را به دست آورد. جوایز دیگری که او به خاطر کارهای نیکوکارانهاش کسب کرد شامل جایزه استقلال لندن، و جایزه صلیب سرخ برای خدماتش به بشریت بود. جایزه صلیب سرخ را به خاطر جمع کردن پول در سال 1998 برای سازمان و افراد MusiCare در طول یک سال به دست آورد، این جایزه توسط آکادمی ملی دانش و هنرهای ثبت شده به قهرمانان بشر دوست اهدا میشود. در سال 1998 سازمان صلح آمریکا با استفاده از شهرت او در بالابردن سطح آگاهی در مورد مسائل سازمان صلح او را به عنوان پیام آور صلح انتخاب کرد؛ مشکلاتی از قبیل اهداف توسعه هزاره، بیماری ایدز، حقوق کودکان، فقر و محلههای کثیف شهری.........او با سود کنسرتهایش برای قربانیان حوادث ناگوار پول جمع میکرد، مثل زمین لرزهای که در دسامبر سال 1988 در شمال آمریکا اتفاق افتاد و 25 هزار نفر کشته داد.او دوست صمیمی دیانا شاهزاده والز و همسر چارلز بود. 2- او برای مبارزه و نابود کردن کار در معادن land mines پول جمع آوری میکرد.پاوراتی هر سال برای جمع آوری پول اعانه از کنسرتها مهمانیای تحت عنوان «پاواراتی و دوستان» در مودنا شهر مادریاش در ایتالیا ترتیب میداد، و هنرمندان موسیقیدان در سبکهای مختلف را دعوت میکرد تا پول بیشتری برای حل مشکلات سازمان صلح بینالملل جمع کند. کنسرتهایی هم برای بچهها و قربانیان جنگ و ناآرامیهای بوسنی، گوآتمالا، کوزوو و عراق برگزار کرد. بعد از جنگ بوسنی او «مرکز موسیقی پاوارتی» را در جنوب شهر موستار بنیان نهاد تا به هنرمندان بوسنی فرصت بالا بردن سطح مهارتهایشان را بدهد. به خاطر این کمکها شهر ساراجوو عنوان شهروند افتخاری سال 2006 را به او داد.3- او را «سلطان فسخ قراردها» مینامیدندمعروف شدن و ستاره شدن پاوراتی هم بدون مشکلات خاص نبود. او به خاطر اینکه بارها برنامههایش را عقب انداخته و به خاطر بی اعتمادی اش به دیگران روابط ضعیفی با خانههای اپرا داشت، به «سلطان فسخ» لقب گرفت. سال 1989 وقتیکه آردیس کراینیک از اپرای لایریک شیکاگو روابط پانزده ساله خانه را با حکم دادگاه قطع کرد، این موضوع شدت بیشتری پیدا کرد. طی یک دوره هشت ساله پاواراتی 26 تا از 41 اجرای برنامه ریزی شده در لایریک را لغو کرده بود. و بعد از اینکه مجری برنامه دو هفته قبل از اجرای اپرا خودش را از برنامه کنار کشید، کراینیک درصدد برآمد که از تصمیم او برای تحریم کردن و حذف پاوراتی از دنیای اپرا در زمانی که کاملا به شهرت رسیده بود استفاده کند.4- او تقریبا از خوانندگی انصراف داددر شش سال اول مطالعه موسیقی نتیجه ای ملموستر از رسیتالهای بسیار کم را در پی نداشت. وقتیکه nodule ندول آواییاش ایجاد شده در کنسرت disastrous توسعه پیدا کرد او تصمیم گرفت خوانندگی را رها کند. پاواراتی پیشرفتهای بی واسطهاش را با آسودگی روان شناختی که با این تصمیم در ارتباط بود نسبت میداد. این تصمیم هرچه که بود، nodule نه تنها محو نشد، بلکه او آن را به زندگی نامه خودنوشتش ربط میداد، "هرچیزی که من یاد گرفتم با صدای طبیعی خودم ترکیب شد تا صدایی را بسازد که من پیش از این برای ساختنش سخت تلاش میکردم."5- او قصد داشت فوتبالیست شودبعد از فارغ التحصیل شدن از Schola Magistrale، لوسیانو با مشکل انتخاب شغل روبرو شد. او خودش به بازیکنی فوتبال به صورت حرفهای علاقه داشت، اما مادرش او را متقاعد کرد که برای معلمی آموزش ببیند. بعد از این جریان حدود دو سال در مدرسه ابتدایی تدریس کرد و بالاخره علاقه اش به موسیقی مسیر زندگی اش را عوض کرد.6- او در سال 1982 در یک فیلم بازی کرد.اولین مشارکت پاواراتی در فیلم و سینما، کمدی رمانتیک به نام «بله جورجیو» در سال 1982 بود که حسابی مورد هجوم منتقدان قرار گرفت. او میتوانست در برنامه سازش Rigoletto برای تلویزیون ساخته Jean-Pierre Ponnelle بهتر ظاهر شود و یا در بالغ بر 20 اپرای زندهاش که بین سالهای 1978 و 1994 برای تلویزیون آماده شده بود که اغلبشان هم با اپرای متروپولیتن کار شده و بر روی دی وی دی در دسترس است.7- او در فهمیدن بعضی از قعطعات ارکستری مشکل داشت.در سال 2002 از هربرت برسلین مدیر اجرایی 36 ساله برنامههایش جدا شد. برسلین ماجرای این جدایی که خیلی پرحاشیه و تند بود را در یک کتاب با عنوان «پادشاه و من» تشریح کرد. در این کتاب هم در مورد موفقیتهای متقابلشان صحبت کرده بود و هم رفتارهای شخصی پاواراتی و ناتواناییاش در خواندن و یاد گرفتن قطعات موسیقی را عنوان کرده بود. درسال 2005 شبکه BBC با جرمی پاکسمن مصاحبه ای داشت، او در این مصاحبه گفته بود پاواراتی نمیتواند قطعات موسیقی را بخواند، البته پاواراتی در عین حال که اعتراف کرد از بعضی قطعات ارکستری به راحتی سر در نمیآورد، ولی ادعای او را کذب و نادرست خواند.8- او تنها خواننده اپرایی بود که در برنامه تلویزیونی Saturday Night Live خواند.در 12 دسامبر، 1998 او اولین (و تا کنون تنها) خواننده اپرایی بود که در برنامه تلویزیونی کمدی آمریکایی به نام Saturday Night Live اجرا داشت که کنار وازنا ال. ویلیامز خواند.9- او با منشی خصوصی سابقش ازدواج کرد.در 13 دسامبر 2003 او با نیکولتا مانتووانی ازدواج کرد. پاواراتی قبل از ازدواج یک دختر به نام آلیس از او داشت. تهیه و ترجمه: گروه فرهنگ و هنر / مریم محبعلینژاد /culture اختصاصی مطالب پیشنهادی: زندگینامه لوچیانو پاواروتی 9 نکته واقعی که در مورد پینکفلوید نشنیدهاید؟! صد خواننده برتر تاریخ موسیقی 10 نکته خارقالعاده که در مورد مایکل جکسون نمیدانستید!! وقتی زنی رهبر ارکستر میشود!!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 465]