واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > آمریکا - باراک اوباما را باید رئیس جمهوری متوسط خواند.مردی که نه 100 در 100 موفق است و نه کاملا شکست خورده. دیوید روتکپفدو سال از روزی می گذرد که باراک اوباما زمام امور را در ایالات متحده در دست گرفت. نیمی از عمر ریاست جمهوری اوباما گذشت و اکنون برگ گزارش کاری وی مهیا است. بسیاری از تحلیل گران ادعا می کنند که شانس اوباما برای پیروزی در دوم انتخابات هم اندک اندک بیشتر از قبل می شود. البته نباید فراموش کرد که موفقیت اوباما به گرایش های اقتصادی او در دو سال آتی ، نگاه هموطنانش به او و عملکردهایش بستگی خواهد داشت. اکنون این شما و این گزارش کاری اوباما در حوزه سیاست خارجی در دو سالی که گذشت: افغانستان- پاکستان : اوباما امضای خود را پای این دو موضوع به عنوان اولویت های بین المللی گذاشت. متاسفانه این دو حوزه هم دقیقا همان حوزه هایی بودند که دولت باراک اوباما در آن بسیار ضعیف عمل کرد. رقم هزینه ها و تلفات انسانی آمریکا در هر دو این کشورها سیر صعودی خود را طی کرد اما دستاورد این افزایش چندان قابل توجه نبود. متحد استراتژیک ما در افغانستان، حامد کرزی چندان باب میل ما نیست و رئیس جمهور مورد حمایت ما در پاکستان هم از محبوبیت چندانی برخوردار نیست. در بهترین حالت در هر دو کشور رهبرانی قدرتمند روی کار می آیند که ریشه دموکراسی را می زنند. درست است که کاخ سفید انچنان که باید و شاید برای مرگ ریچارد هالبروک به عنوان نماینده زبده خود در امور آسیای میانه مایه نگذاشت اما حقیقت این است که جایگزین کردن وی بسیار سخت است . در این حوزه باید به آقای اوباما D بدهیم. ایران : دولت باراک اوباما به آرامی و با طمانینه با پرونده هسته ای ایران مواجه شد. بسیاری کاخ سفید را به دلیل عدم حمایت از جریان سبز یا همان مخالفان دولت در روزهای پس از انتخابات مورد شماتت قرار دادند. از نگاه بسیاری از منتقدان باراک اوباما، ایران همچنان به دلیل حمایت از حماس فلسطین و حزب الله لبنان، تهدیدی در منطقه خاورمیانه برای منافع آمریکا است. با این همه بسیاری ، رای اعضای شورای امنیت به قطعنامه 1929 و تشدید تحریم ها عیله ایران را موفقیتی برای باراک اوباما در این حوزه می خوانند. پرونده هسته ای ایران همچنان تا حل و فصل کامل بسیار فاصله دارد با این همه دستاورد اوباما را باید خارج از حد انتظار بسیاری خواند. مقابل نام ایران در گزارش آقای اوباما باید نمره B را ثبت کرد. اسرائیل - فلسطین:بسیاری تلاش های دولت اوباما برای تکان دادن پرونده صلح خاورمیانه را کافی می دانند و اعتقاد دارند همین که وی پای خود را از این ماجرا بیرون نکشد از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است.بخش اعظمی از اختلاف ها به دلیل شکاف هایی است که در میان کاخ سفید نشین ها بر سر پرونده صلح خاورمیانه وجود دارد. در پرونده خاورمیانه در بسیاری از موارد همین که پرونده از آن چه که هست بغرنج تر نشود باید سپاس گذار بود. کلید موفقیت در این پرونده این است که طرفین دعوا از جعبه قدیمی که در آن گرفتار بودند، بیرون بیایند. به نظر من به شمارش افتادن اتحاد سیاسی در اسرائیل و تغییر در نگاه جهانی به مساله اسرائیل و فلسطین می تواند در چند سال باقی مانده به دولت اوباما در این حوزه بیشترین کمک ها را بکند. در این مقام فلسطینی ها باید به تلاش های خود برای اعلام دو کشور مستقل در کنار هم ادامه دهند. در این حوزه هم نمره چهل و چهارمین رئیس جمهوری آمریکا B است . عراق: این کشور مهم ترین دغدغه امنیتی آمریکا در زمان ریاست جمهوری جورج بوش بود. با این همه این کشور اولویت اوباما در حوزه سیاست خارجی نیست. اوباما در نخستین روزهای حضور در قدرت وعده عقب نشینی از عراق را داد و بر همین وعده هم پایبند بود . ناامنی در گوشه و کنار بغداد و دیگر شهرهای عراق خانه کرده و می تواند با جرقه ای عیان شود، با این همه عملکرد اوباما در عراق قابل دفاع است. بهتر است وی به نمره B در عراق قناعت کند. چین: درست است که افغانستان و پاکستان اصلی ترین اولویت های دولت اوباما بودند اما چین مهم ترین چالشی بود که اوباما باید با آن دست و پنجه نرم کند. نخستین سفر او به پکن از او چهره ای بسیار ضعیف ساخت. با این همه در جریان سفر هو جین تائو رئیس جمهوری چین به ایالات متحده، کاخ سفید بسیار بهتر عمل کرد و از آمریکا چهره منطقی تر و محکم تری به تصویر کشید. دستاورد این سفر چندان مشخص نیست اما آنچه که عیان است این است که موارد مورد اختلاف میان دو طرف یکی اختلاف های ارزی است و دیگری رشد فزاینده نظامی گری. با این همه نمره اوباما در مواجهه با چین هم B است . روسیه ،هند و برزیل : در مواجه با کرملین نشین ها هم ابتدای کار دولت باراک اوباما بسیار خوب عمل کرد. پیمان استارت به تصویب رسید و البته که آغازی خوش بود. مقاومت روس ها در برابر فروش موشک های اس سیصد به تهران هم به درخواست آمریکایی ها انجام گرفت و این مساله هم نکته ای مثبت بود . البته که زمانی که نام کشوری مانند آمریکا با نام ولادیمیر پوتین روس در یک صفحه قرار می گیرد، باید در خصوص چگونگی این مساله از خود سوال کنید! در خصوص برزیل هم موفقیت های چندانی نصیب اوباما نشد. موفقیت هایی هم که در کارنامه وی در این حوزه ثبت شد بیشتر اقتصادی بودند. شاید هم دلیل اختلاف میان برزیل و آمریکا دوستی شدید میان ایران و برزیل بود که در جریان پرونده هسته ای ایران بسیار عیان شد.هندوستان اما سهم بسیاری در موفقیت باراک اوباما داشت. سفر ماه نوامبر آقای اوباما به دهلی نو را می توان مهم ترین دستاورد او در سال 2010 در حوزه سیاست خارجی دانست . در این سه حوزه جمعا می توان به اوباما نمره B داد . کره شمالی : در این خصوص می توانیم دولت آقای اوباما را چشم بسته بخوانیم. واشنگتن به راحتی چشمان خود را بر حقایق جاری در پیونگ یانگ بست تا بدانجا که متوجه ساخت تاسیسات هسته ای مخفی هم در این کشور جنجالی در شبه جزبره کره نشد. دیپلماسی هم که شش کشور دیگر حاضر در مذاکرات شش جانبه به آن تن دادند در حقیقت نتوانست چندان در پرونده هسته ای کره شمالی موفقیتی را از آن خود کند. در شبه جزیره کره به دلیل همین غفلت آقای اوباما باید هر لحطه بیم آغاز جنگی جدید را داشت. نمره اوباما بر همین اساس در خصوص پرونده هسته ای کره شمالی C است . اروپا: باراک اوباما از ابتدای کار حتی در قامت کاندید ریاست جمهوری آمریکا هم در حوزه روابط خود با اروپا بسیار خوب عمل کرد. این رابطه در زمان جورج بوش که به کابوی بیشتر شباهت داشت تا سیاستمدار چندان عمیق نبود. هر چند که رابطه میان دولت اوباما با همتاهای اروپایی در این دو سال بسیار رسمی بود اما میزان همکاری های آمریکا- اروپا چشمگیر و قابل دفاع بود. نمره آقای اوباما در این بخش می شود: A منفی . فارین پالیسی بیستم ژانویه / ترجمه : سارا معصومی 48
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 447]