واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > آمریکا - جیمی کارتر مقامات کاخ سفید طی سالهای گذشته برای تقابل با گروههای سیاسی یا دولتهایی که زیر بار امر و نهیهای آنها نرفتند، سیاست بایکوت یا مجازات را در پیش گرفت، سیاستی که هر چه میگذشت بیشتر روند اعمال خواستهای دولتمردان آمریکایی را مشکلتر میکرد. دو مورد قابل تأمل از این تحریمهای سیاسی را در نپال و خاورمیانه میتوان مشاهده کرد. نزدیک به 12 سال پیش چریکهای مائوئیست اسلحه به دست در پی سرنگونی سلطنت نپال برآمدند تا بلکه راهی برای بهبود روند سیاسی و اجتماعی کشور باز کنند. اگرچه ایالات متحده آمریکا از همان ابتدا اعلام کرد که چریکها تروریست هستند اما من اصرار داشتم که میتوان به صورتی غیرمستقیم میان سه گروه خانواده سلطنتی، عمده احزاب سیاسی و مائوئیستها همگرایی ایجاد کرد. در سال 2006 هنگامی که قدرت سلطنت حاکم نپال درهم شکست و در نهایت آتش بسی دو جانبه امضا شد، شورشیان مائوئیست سلاحها را بر زمین گذاشتند و نظامیان نپال به سربازخانهها بازگشتند. از آن زمان بود که به رغم همه مخالفتهای کاخ سفید من به همراه سایر سازمانهای بینالمللی برای پایان همیشگی تنشها و برگزاری انتخابات دست به کار شدیم. امروز مائوئیستها برخلاف همه تحریمهای آمریکا به اهداف اساسی خود دست یافتهاند: سرنگونی رژیم سلطنتی، استقرار نظام جمهوری دموکراتیک و پایان همه تبعیضهای حقوقی و اجتماعی خواست غایی مائوئیستها بود. اکنون بعد از پیروزی دیدنی آنها در انتخابات 10 آوریل مائوئیستها به طور رسمی مسئولیت تدوین قانون اساسی جدید کشور و حکمرانی تا دو سال آینده را عهدهدار هستند اما هنوز در خیال ایالات متحده آنها همچنان تروریست هستند! من که در جریان انتخابات نپال بودم از آنجا رهسپار اسرائیل شدم تا بلکه شرایط را برای اقدام به برقراری صلحی فراگیر در منطقه دریابم. برایم مهم بود که بازخورد اقدامات بوش و کاندولیزا رایس را در خاورمیانه از نزدیک مشاهده کنم. هر چند که میدانستم آمریکا، سوریه و رهبران حماس را تحریم کرده اما پیامی منفی یا حرکتی غیرمتعارف در این سفر ندیدم. حماس در رقابت با فتح در مقام حزب حاکم مقبولیتی صد چندان داشت. مانند هر گروه پیروز دیگری حماس از همان ابتدا به محمود عباس پیشنهاد تشکیل دولت ائتلافی داد و حتی پستهای مهم دولتی از قبیل وزارت خارجه یا دارایی را به آنها سپرد. اما حماس نیز در نظر ایالات متحده و اسرائیل یک گروهک تروریستی بود که باید هر چه زودتر دولت فلسطینی را با اعلام انحلال ترک میکرد. در نهایت غزه به حماس رسید و کرانه باختری در اختیار دولت فتح قرار گرفت. اما نظرسنجیها بر محبوبیت همواره حماس گواهی میدهند. همچنان که احقاق روند صلح خاورمیانه بدون آشتی ملی فلسطینیها ممکن نیست، باید به این موضوع نیز اذعان داشت که حماس عنصر جدایی ناپذیر مذاکرات صلح است. حتی 64 درصد مردم اسرائیل نیز خواهان گفت و گوی مستقیم اسرائیل و حماس هستند. از سوی دیگر اسرائیل تا زمانی که تپههای جولان را به سوریه بازنگرداند، نمیتواند به صلح با دمشق امیدی داشته باشد. اینجا هم دوباره سیاست آمریکا مبتنی بر تحریم دولت سوریه و جلوگیری از مذاکرات دوجانبه صلح پایهریزی شد. برخلاف آنچه مقامات اسرائیلی متمایل به آن هستند! من طی سفرم به سرزمینهای اشغالی با رهبران حماس در غزه، کرانه باختری و سوریه مذاکرات بسیاری داشتم و آنها پس از دو روز گفت و گوی طولانی در نهایت به پیشنهادهای من برای تحقق صلح در خاورمیانه این گونه جواب دادند: - حماس هرگونه توافقی که میان محمود عباس و ایهود اولمرت نخستوزیر پیشین صورت اسرائیل دست داده میپذیرد به شرط آن که در یک رفراندوم فلسطینی یا دولتی منتخب تأیید شود. خالد مشعل خود این مسئله را عنوان کرد، هر چند که تا به حال شاید در رسانههای جمعی بازتابی نداشته باشد. - حماس تشکیل یک دولت بیطرف را تا زمان برگزاری انتخابات بعدی میپذیرد. البته در این میان فقط به کمی زمان نیاز است. - حماس در صورت تشکیل نیروی امنیتی بیطرف نظامیان خود در غزه را منحل میکند. - حماس به گلعاد شالیط اجازه ارسال نامه به والدینش را میدهد. اگر اسرائیل هم با آزادی فهرست زندانیان درخواستی موافقت و نخستین گروه را آزاد کند در این صورت شالیط برای ادامه روند آزادی اسرا به مصر منتقل میشود. - حماس آتش بس دو جانبه در غزه را میپذیرد به این شرط که بعد از مدتی کرانه باختری را نیز شامل شود. -حماس در صورتی کنترل بینالمللی گذرگاه رفح میان غزه و مصر را میپذیرد که مصر و نه اسرائیل مسئولیت بسته شدن گذرگاه را به عهده بگیرد. همچنین رئیسجمهوری سوریه بشار اسد نیز اذعان داشت که بسیار متمایل به انجام مذاکره با اسرائیل برای خروج از بنبست کنونی است به شرطی که ایالات متحده آمریکا خود به صورت مستقیم در مذاکرات صلح آنها و به صورتی علنی شرکت داشته باشد. واقعیت این است که امروز با انجام مذاکرهای رسمی با رهبران همیشه مطرود خاورمیانه میتوان روند صلح اسرائیل و همسایگانش را سرعت بخشید، موضوعی که مطلوب همه مردم منطقه است. در خاورمیانه نیز همانند نپال راه صلح از گذرگاه مذاکره میگذرد نه تحریم و منازعه! نیویورک تایمز 29 آوریل 2009 ترجمه: لیدا هادی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 488]