واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: فرد- خب، حالا که تصميم گرفتيد خودتان با پاي خودتان براي حل مشكلاتی که برایتان روحیه و اعصاب نگذاشته، برويد خدمت مشاور، بد نیست بدانید که وقتی رودرروی این آدم نشستید و خواستید سفره دلتان را پیش او باز کنید، چی باید بگویید و چطور رفتار کنید. یک مثل بین مشاورهاست که میگوید: «اغلب مراجعهکنندگان میآیند که درمان نشوند و چیزی بگویند تا حرف اصلی را نزده باشند». این، به دلیل همان سیستم دفاعی است که در شما فعال میشود. هی! اینجا اتاق مشاوره است، اعتماد کنید. ما چهكار كنيم؟ فکر ميکنيد سر خودتان را گول ميماليد يا مشاور را ؟ او اگر اين کاره باشد، با يك نگاه ميفهمد چقدر وضعتان خراب است. بيخودي تلاش مذبوحانه نكنيد تا به او بفهمانيد مشكلي نداريد و فقط براي اينكه خيالتان راحت شود، به مشاوره تن دادهايد. مهم اين است كه به يك تعامل دوجانبه برسيد تا بهترين نتيجه را از مشاوره بگيريد. -قدم اول تصميمگيري است. وقتي تصميم گرفتيد، ديگر دست دست نكنيد. -فكر نكنيد اگر به مركز مشاوره پا بگذاريد، همه فكر ميكنند شما - دور از جان - ديوانه هستيد. اين فكر حداقل به 400 سال پيش برميگردد و اصولا آدمهايي كه اينطور فكر كنند، خودشان يكجورهايي مشكلات عميق رواني دارند يا به عبارتي ديوانهاند. -با مشاور خود صادق باشيد. اگر به او صادقانه نگوييد مشكلتان چيست يا بخواهيد همه چيز را سانسور شده برايش بگوييد، او هم يا نميتواند به شما كمك كند يا اشتباه راهنماييتان ميكند. -اين توصيه دوستانه را هم داشته باشيد که قبل از شروع جلسات مشاوره، نرخ مشاوره آنها را بپرسيد. اين روزها قيمت مشاورههاي ساعتي از هيچ تعرفه قانوني مشخصي پيروي نميكند. اگر اين مسئله را سرسري بگيريد، بعد آن همه مشاورهاي که حال و روز شما را خوب کرده، با ديدن هزينهها ممكن است اين بار رسما ديوانه شويد! -ين را بدانيد كه مشاور نفس مسيحايي و قدرت جادويي ندارد. او تنها مشاور شما براي حل مشكلات است. پس بدانيد كاري را كه خودتان ميتوانيد انجام بدهيد، براي شما انجام نميدهد. -با وجود همه گيجياي كه احتمالا به دليل تاب برداشتن مختان داريد، سعي كنيد با تمركز كافي پاي ميز مشاوره بنشينيد. مجلس، مجلس خودتان است و لازم است كه نقش فعالي در آن داشته باشيد. اگر هم واقعا فكر ميكنيد فايدهاي نميبريد، خيلي زود با طرف مطرح كنيد. او چه كار ميكند؟ ميگويند براي مشاوره بايد به يک متخصص مراجعه کرد که هم با نظر باشد و هم بينظر؛ اولي براي اينکه بتواند در مورد مشکل شما نظر و راهکار بدهد و دومي براي اينکه نسبت به شما نظر و موضعگيري خاصي نداشته باشد و بيطرف بشنود و بگويد. -معمولا مشاوران خيلي با حوصله و صبور هستند و از آن مهمتر ميتوانند براي يك ساعت و شايد بيشتر به يك گوش شنوا و سنگ صبور تبديل شوند، بدون اينكه اظهارنظري بكنند. -بعد از صبر، مهمترين ويژگي يك مشاور خوب، توانايي مديريت زمان و جلو بردن مؤثر جلسههاي مشاوره است. تصور كنيد 20 جلسه است كه داريد ميرويد مشاوره، ولي مشاور همچنان نشسته است و ميگويد حرفهايت را بزن و خودت را خالي كن؛ اينكه نشد تعامل در جلسه مشاوره! -مشاور خوب كسي است كه بتواند به مراجعهكننده راهکار و خط فکري جديد بدهد؛ اينكه بنشيند و حرفهاي شما را تاييد کند، يا همراه شما بشود که «اصلا بايد طرف را بكشي(!)» در واقع خودش نياز به روانپزشک دارد. -توانايي و قدرت بيان هم يكي از ويژگيهاي مهم يك مشاور است. او بايد بتواند شما را قانع کند و به شما بفهماند که حرفهايي را که ميزنيد، فهميده است. اگر فقط مشکل را تشخيص بدهد اما نتواند آن را به شما بگويد، نتيجه که نميگيريد هيچ، انگار که خوردهايد به يک ديوار از جنس سيبزميني سفت شده. كي خوب ميشم؟ در مورداينكه جلسات مشاوره چند جلسه هستند، الگو و كليشه خاصي وجود ندارد. تعداد جلسات دقيقا بستگي به مشكل مراجعهكننده و صلاحديد درمانگر دارد. اگر او تشخيص بدهد، شما بايد حتی تا 200جلسه هم برويد و بیایید. لابد مشاور چيزي در وجودتان ديده كه اين را ميگويد. با این وجود به صورت طبیعی باید حداکثر در 10جلسه اول، اتفاقهای خوبی افتاده باشد. -چند جلسه اول به گرفتن اطلاعات از شما و مصاحبه تشخيصي ميگذرد. البته اين در صورتي است كه گريه به شما امان حرفزدن بدهد و شما بتوانيد شرح حال نسبتا كامل و روشني از خودتان در اختيار مشاور بگذاريد. حتي ممكن است تا 3 جلسه، مشاور تنها نقش يك شنونده و بيننده را داشته باشد تا گريهها و احيانا محنتهايتان تمام شود و تازه جلسات شكل جلسه مشاوره به خود بگيرند. -در جلسات بعدي، توصيهها و راهكارهاي عملي برای رفع مشکل و حتی درمان شروع میشود. مشكل خودتان را دستكم نگيريد و تا آخرش دوام بياوريد. اگر به خودتان رحم نميكنيد، به فكر اطرافيانتان باشيد كه بايد شما را تحمل كنند. -طبيعي است كه در جلسههاي اول، تا بياييد به يك آدم غريبه اعتماد كنيد، طول ميكشد.كمي استرس، عصبي شدن و تنش طبيعي است. بچهبازي در نياوريد و جلسه اول را به جلسه آخر تبديل نكنيد، اما اگر احساستان گفت با اين بابا نميتوانيد كنار بياييد، به فكر مشاور ديگري باشيد. كيميتواند مشاوره بدهد؟ «روان درمانگر» اصطلاحی کلی است که به افراد مختلفی با مدارج علمی متفاوت گفته ميشود. بد نيست كه با تخصصهای مختلفی که در این رشته وجود دارد و حدود اختیارات آنها آشنا باشيد. روانپزشك دکترای پزشکی دارد و دوره تخصصی روانپزشکی را هم گذرانده . روانپزشک تنها كسي است كه میتواند برای بیمار دارو تجویز کند. روانشناس کارشناسی ارشد يا دکترای روانشناسی گرفته و یک تا 2 سال زیر نظر یک روانشناس ديگر كاركرده. مشاور 2 تا 3 سال آموزش دانشگاهی در روشهای مشاوره گذرانده و ميتواند در حوزههاي تخصصي ازدواج، مشاوره خانواده، مشاوره تحصیلی و مشاوره اجتماعی فعاليت كند. مددکار اجتماعي 2 سال آموزش دانشگاهی به همراه تکمیل دوره دستیاری دارد؛ البته بعضي از مددکارها ممکن است کارشناسی ارشد در امور اجتماعی باشند. سرپرستار روانپزشکی کارشناسی ارشد یا بالاتر در پرستاری سلامت روانی یا روانپزشکی دارند. اين افراد اغلب به عنوان پرستار متخصص بالینی در اورژانسهای روانپزشکی کار میکنند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 312]