واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: روز انتقادهاي تند و دفاعهاي سرسختانه از دولت
روزنامه- مطبوعات امروز در كنار انتشار اخبار مختلف مقالاتي را نيز منتشر كردهاند كه در برخي از آنها دولت مورد حمله قرار گرفته و در بعضي ديگر از دولت دفاع شده است.
آقاي احمدينژاد، چه كسي شروع كرد!؟
روزنامه آفتاب يزد با اشاره به اين جمله اخير رئيسجمهور در جمع دانشجويان كه «سالجاري سختترين سال هجوم به دولت است» نوشته است:
در مورد استانداردهاي موردنظر رئيسجمهور براي ارائه اين پيشگويي، خود او بايد توضيح دهد، اما قاعدتا او در جايگاهي نشسته كه نميتواند بدون در اختيار داشتن مستندات لازم چنين سخني بگويد. لابد پيشبيني او مستند به اطلاعاتي است كه او از برنامههاي دولت خود در سالجاري و بازتابهاي آن دارد.
همچنين اين پيشبيني، ميتواند براساس تـجـربـيـاتـي بـاشـد كـه در ماههاي منتهي به انتخابات سراسري در سه دهه گذشته، مشاهده شده است. اگر فرض نخست درست باشد و رئيسجمهور با آگاهي از پـيامدهاي عملكرد و تصميمات دولت نهم، به اين اطمينان رسيده باشد كه هجمههاي سراسري به دولت او آغاز خواهد شد بايد به جاي طرح علني موضوع، به فكر راهكارهايي باشد كه كارشناسان منصف در جناحهاي گـونـاگون را به كارآمدي برنامههاي خود و يا حداقل بيضرر بودن آنها قانع كند.
در ادامه اين مقاله انتقادي آمده است: اگر آقاي احمدينژاد، كماكان با اعتماد به نـفس بينظير به برنامههاي داخلي و خارجي خود مينگرد و پيشبيني او در مورد سختتر شدن حملات بـه دولـت، تـنها به خاطر نزديك شدن به انتخابات رياستجمهوري است، او هرگز نبايد نگران باشد، زيرا مـردم عـادت كـردهاند كه به جاي قضاوت براساس خبرسازي رسانهها و تريبونها، واقعيتهاي جامعه را آنگونه كه هست ببينند و قضاوت كنند.
در ضـمـن، افـزايـش حـمـلات بـه دولت با هر انگيزهاي كه صورت گيرد آقاي احمدينژاد بايد قبول كند كه هم آغازكننده حمله به رقبا و منتقدان، دولت او بوده است و هم تشديدكننده حملات در سال جديد.
سختگيري به دانشگاهها
روزنامه اعتماد در مقالهاي كه لحن تندي در انتقاد از دولت دارد نوشته است:
عوارض به قدرت رسيدن دولت نهم تضعيف نظارت همگاني از طريق محدود كردن رسانههاي آزاد و به تعطيلي كشاندن نهادهاي مدني مستقل با هدف خارج كردن دولت از دايره پاسخگويي به مردم بوده است.
دانشگاهها از اين نظر بيشترين آسيب را ديدهاند. تعطيل كردن بسياري از انجمنهاي اسلامي مستقل و غيرفعال كردن برخي ديگر از آنها از طريق بالا بردن هزينههاي فعاليت، تعطيل كردن بيشتر نشريات دانشجويي منتقد مؤثر و سوق دادن برخي از آنها به سوي محافظه كاري از طريق تهديد و اخطار، ايجاد و تقويت تشكلهاي حكومت ساخته، محدود كردن محيطهاي دانشگاهي و بهخصوص دانشجويي، با افزايش قدرت نهادهاي چون كميتههاي انضباطي و حراستها از جمله كارهاي انجام شده طي سالهاي اخير بوده است.
اگر انجمنهاي اسلامي فعال و پرنشاط در عرصه دانشگاهها حضور داشته باشند و اگر نشريات دانشجويي بيدار و جسور با نقدهاي مستمر، ولو گزنده، خود مرتباً مديران و نهادهاي مرتبط با دانشجويان را به چالش بكشند، هيچ مديري جرات تصور خلاف را نخواهد داشت.
نهضت تيكهپراني!
روزنامه رسالت در سرمقاله دولت نهم همانند دولتهاى پيشين ادعاى عصمت در اجرا و تئورى ندارد. او هم به ناچار از شيوه آزمون و خطا بهره جست. سطح تغييرات در سطوح عالى و ميانى مديران بيانگر درك آن خطاها است.
بىترديد برخى از حملات و نقدهاى بىرحمانه و فاقد استدلال و عقلانيت به دولت ناشى از تداوم اصل رقابت بود. در ادامه مقاله آمده است: امروزه در برخى محافل و بهويژه بعضى اتاقهاى فكر نامزدهاى مطرح در انتخابات نهم يك نهضت تيكه پراني عليه دولت به راه افتاده است.
طراحان پيامهاى اين جنبش، اثبات ناكارآمدى دولت بهطور اخص و نظام بهطور اعم را دنبال مىكنند. جلسات عمدتا با تيكه پراني عليه رئيسجمهور در يكى از حوزههاى اقتصاد، فرهنگ و يا سياست شروع مىشود كه عمدتا با شوخى و خنده همراه است و نشاط جلسات را تامين مىكند.
رسالت در ادامه آورده است: مسير افكار عمومى در ساحت سياست داخلى و خارجى و تحولات منطقه و جهان برعكس طراحىهاى پيام آنان در حركت است. تردستى دولت در خدمت رسانى به مردم بهويژه طبقات ضعيف جامعه و عزم آنان در مبارزه با فساد نوعى درجه مقبوليت دارد كه هنوز مورد حمايت صريح مقام معظم رهبرى است.
بعيد مىرسد جنبش تيكه پراني بتواند فارغ از واقعيتهاى امروز جامعه ما معادلهاى را كه اكنون در ذهنيت و افكار مردم است تا انتخابات بعدى تغيير محسوسى دهد.
سفرهاي استاني با كدام هدف؟
روزنامه ابرار با اشاره به سفرهاي استاني دولت نوشته است:منتقدان ميگويند اگر اين سفرها انجام ميشود، اگر پروژههاي استاني تصويب و اجرا شده و اگر هر اتفاق مثبت ديگري در اين سفرها روي ميدهد، همه و همه براي آن است كه مردم – به ويژه در مناطق محرومتر- در دوربعد انتخابات به احمدينژاد راي دهند و بنابراين، سفرهاي استاني، تبليغاتي است.
حال بايد گفت مگر نه اين است كه وظيفه دولت، خدمت به مردم و حل مشكلات كشور است؟ بنابراين چه اشكالي دارد كه دولت كارهاي مثبتي براي مردم انجام دهد و در مقابل، مردم هم بار ديگر به آن دولت و مشخصا رئيس آن راي دهند؟ چرا ميپنداريم دولت بايد فقط براي رضاي خدا كار كند؟ اتفاقا بهتر است به جاي اينكه بكوشيم كاركردهاي دولت را با محك اخلاص و رضاي خدا بسنجيم(كه باتوجه به نيات دروني افراد، چنين چيزي اساسا ميسر نيست) بهتر است كاركردهاي بيروني و نتايج آن را ملاك قضاوت قرار دهيم و بر مبناي آن تصميم بگيريم و راي دهيم. براي مردم، بسيار خوشايندتر است كه يك دولت، براي صرفا جذب حمايت مردم، در راستاي منافع آنها و خدمت به جامعه حركت كند تا دولتي با نيات معنوي، كشور را دچار سوءمديريت و بحران كند.
سفرهاي استاني هم، هرچند نه به آن اندازه كه گفته ميشود اما در مجموع، براي مردم مناطق مختلف كشور،دستاوردهايي داشته است و بسياري از معضلات مناطق مختلف كشور كه درگير و دار مديريتهاي مياني و استاني، گره به گره شده بودند، با تصميم عاليترين نهاد اجرايي كشور (دولت) حل شده است و اين در حالي است كه اگر سفرهاي استاني شكل نميگرفت، امكان نداشت بسياري از اين مشكلات حتي طرح شوند چه رسد به اينكه درباره آنها، هيات وزيران هم تصميم بگيرد و عمل كند.
چشم به راه چهره ناشناخته در انتخابات رياستجمهوري
روزنامه كيهان مينويسد:اين روزها جبهه اصلاحات بهدنبال يك انسجام رفتاري است تا بتواند چهره شاخص و قابلقبول اين طيف را روانه ميدان رقابت كند. در اين جبهه اين كار بسيار سختي است چرا كه اختلاف نظرها زياد و اساسي است.
هنوز عدهاي هستند كه در جبهه اصلاحات خواهان بازگشت آقاي خاتمي به رياستجمهورياند. تصور آنها اين است كه ايشان چهرهاي مقبول و چه بسا نسبت به ديگران چهرهاي كاريزماتيك دارند.
بهنظر ميرسد هنوز ماجراجويان اصلاحات نميخواهند براساس واقعيتهاي اجتماعي رفتار سياسي خود را تنظيم كنند. پنداري همه مسائل با تمام پيچيدگيهايشان در ذهنيت آنها خلاصه شده است. طي اين يكي دو روز بسياري از نشريات خبر از نامه نگاري آقاي خاتمي به تعدادي از فعالان شاخص جبهه اصلاحات بهمنظور رايزني براي حضور در انتخابات رياستجمهوري داشتند. هرچند كه بازهم از قول ايشان خبر داده شد كه براي تصميمگيري لزومي به نامه نگاري نيست.
چه خوب است فعالان سياسي در جبهه اصلاحات براي مدتي كوتاه «نبض اجتماع» را به دست گيرند. به احتمال قوي به نكاتي ارزنده و برداشتي درست از نگاه جامعه به سياستمداران دست خواهند يافت.
دراين باره ميتوان گفت: تاكنون سير سياسي جامعه بهخصوص در انتخابات رياستجمهوري نشان داده است كه نگاه و رفتار سياسي جامعه رو به جلو است و هيچگاه با حسرت و غبطه به پشت سر خود نمينگرد. همچنين رفتار سياسي مردم معلوم كرده است، نيروهاي تازهنفس و چه بسا از نظر چهره ناشناخته و يا كمتر شناخته شده براي آنها در انتخاب اولويت دارد.
بايدها و نبايدهاي يك افشاگري
روزنامه اعتماد ملي نوشته است: تا يكي دو هفته پيش عباس پاليزدار را كمتر كسي ميشناخت، ولي امروز كمتر كسي است كه او را نشناسد. چگونه ميتوان با يك سخنراني به اين سرعت در صدر اخبار قرار گرفت و ناگهان رشدي قارچگونه در مراجع خبري پيدا كرد.
گفتههاي عباس پاليزدار را هرچند بهصورت كامل فعلا كمتر ميتوان در سايتهاي مجازي پيدا كرد اما جسته و گريخته مطالب بيانشده از ناحيه وي در سايتهاي مختلف قابل دسترسي است، چرا سخنراني اين فرد وقتي كه چندي پيش در مجمعي دانشجويي در دانشگاه، همدان ايراد شد بازتاب نداشت اما به محض اينكه در يكي از سايتهاي اينترنتي منتشر شد، بخش عظيمي از فضاي اينترنتي را بهخود اختصاص داد.
پراكندگي گفتارهاي اين فرد ميرساند كه بههرحال برنامهاي در كار بوده تا بخشي از يك جناح را آلوده كرده و بخش ديگر همين جناح را مبرا بداند و اگر گفتههاي او را با نوشتههاي فاطمه رجبي كنار هم بگذاريم جداي از ادبيات متفاوت تقريبا هر دو نظر، سمت و سويي به يك افق دارند.
در اين مقاله همچنين آمده است: بايد از اين واقعيت نگذشت كه بهعلت عدماطلاعرساني دقيق و محدوديت مطبوعات و عدمچرخش دقيق اطلاعات، رسانه شايعهپراكن و نيز اذهان شايعهپذير كه ناشي از عدمشفافيت اطلاعرساني در جامعه است به سرعت حرفهايي از اين دست را ميپذيرند.
او هيچكس از قوه قضائيه را در سخنراني خود متهم ننموده است، او به بخشي از اصولگرايان كه طرفدار دولت هستند هم نپرداخته، او ناشيانه به بزرگاني پرداخته كه ساليان سال در اين كشور دايرمدار امور بودند. اوخواسته يا ناخواسته، جامعه ايراني را فاسد معرفي كرده و اين فساد را به بخش مهمي از بزرگان كشور كه اغلب داراي گرايش سياسي به سوي راست سنتي است هم نسبت داده است.
بايد دستگاه قضائي پيجوي عوامل پشت صحنه اين فرد باشد كه چرا و چگونه همه اركان مملكت را نشانه رفته و ناشيانه گروهي را از اين درياي بهزعم وي فاسد تطهيرشده كنار گذاشته است.
آتشبس يعني پيروزي براي حماس
روزنامه حزبالله سرمقاله خود را به آتشبس رژيم صهيونيستي و حماس اختصاص داده و نوشته است:
طبيعي است با امضا اين توافقنامه، حماس جايگاه واقعي خود را در عرصهاي منطقهاي و فرامنطقهاي باز خواهد يافت و كشورهاي غربي به نقش تاثيرگذار حماس در عرصههاي مبارزاتي و سياسي بيش از پيش پي خواهند برد.
در چنين شرايطي كشورهاي اروپايي كه تاكنون تنها حماس را به عنوان يك جنبش مبارزاتي تلقي ميكردند؛ بايد از اين پس با اين اعتبار كه حماس نماينده واقعي ملت فلسطين است؛ تعامل سازنده و مثبتي با اين جنبش داشته باشند.
دولت مردمي حماس اكنون با استفاده از فضاي جديد سياسي و امنيتي در فلسطين اشغالي قطعاً به سمتي خواهد رفت كه اولاً ارتباط خود را با رامالله تقويت ببخشد و سپس از رهگذر گفتمان، راه را براي همزيستي ميان ساكنان كرانه غربي و نوار غزه هموار كند، زيرا استمرار اختلاف موجود ميان حماس و فتح، سبب خواهد شد رژيم صهيونيستي از اجراي توافقنامه آتشبس سر باز بزند.
توافقنامه آتشبس ميان حماس و رژيم صهيونيستي، تجربه تلخي بود كه طي آن ملت فلسطين دريافت جامعه جهاني همواره نگاه دوگانهاي نسبت به مسائل منطقه دارد و با وجود جنايتهاي رژيم صهيونيستي عليه ملت فلسطين، شوراي امنيت و اتحاديه اروپا كوچكترين واكنشي از خود نشان ندادند و اين امر نشان ميدهد كه ملت فلسطين همواره بايد بر امكانات محدود بومي براي احقاق حقوق مشروع خود تكيه كند.
تاريخ درج: 30 خرداد 1387 ساعت 13:49 تاريخ تاييد: 30 خرداد 1387 ساعت 13:57 تاريخ به روز رساني: 30 خرداد 1387 ساعت 13:56
پنجشنبه 30 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 376]