واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اقتصاد > اقتصاد کلان - خطر همچنان در کمین اقتصاد جهانی است. با گذشت سه سال از بحران اقتصادی جهانی هنوز کسی نمی داند اقتصاد جهان به کدام سو حرکت می کند. آیا می توان به رشد اقتصادی اندک کشورهای پیشرفته و یا در حال توسعه امیدوار بود و یا آنکه باید همچنان نگران افزایش قیمت نفت،تحولات ژئوپولیتیک کشورهای خاورمیانه و یا بحران اقتصادی-هسته ای ژاپن به عنوان سومین اقتصاد برتر جهان باشیم؟ شاید تنها مسئله ای که می توان به آن امیدوار بود ، این است که اوج بحران اقتصادی به پایان رسیده است و تبعات منفی آن نیز بیش از این نخواهد بود. در حال حاضر نیز کشورها شاهد رشد اندکی هستند که همین مسئله می تواند رشد اقتصاد جهانی را تحت تأثیر قرار دهد. مثلا اینکه شرکت های چندملیتی بزرگ می توانند با استخدام پرسنل، گسترش فعالیت های بانکی،وام دولت ها را پس داده و بدین ترتیب زمینه را برای رشد طبقات متوسط و رو به رشد کشورهای نوظهور که همواره خریدار کالا و خدمات بوده اند، فراهم کنند و با فعال کردن مجدد بخش خصوصی بار دیگر چرخ های اقتصاد جهانی را به حرکت درآورند. گزارشات منتشر شده اخیر نشان داده است که اقتصاد جهانی به رغم همه تحولات روند رو به رشدی را طی می کند اما با این حال هنوز در معرض خطراتی است که بسیاری از کشورها به شکلی جدید تهدید می کند.مهمترین آنها عبارتند از : 1-اقتصاد جهانی با فجایع هسته ای ژاپن و همچنین نا آرامی های خاورمیانه و شمال آفریقا در معرض تهدیدات اساسی قرار دارد.تاکنون سابقه نداشته که عرصه جهان اینچنین با کاهش عرضه و تقاضا شاهد رکود همراه با تورم باشد و از همه جالب تر این که این دو نابهنجاری مستقل امروز به شکلی بی سابقه به دلیل تحولات روز به یکدیگر وابسته شده اند.قیام های مردمی در کشورهای خاورمیانه موجب افزایش قیمت نفت و در نتیجه کاهش قدرت خرید مردم و افزایش قیمتها شده است.از سویی سه فاجعه اخیر در ژاپن( زلزلۀ شدید،سونامی ویرانگر و خسارات هسته ای) تا حد زیادی از اعتماد مصرف کنندگان کاسته و به طرز چشمگیری از حجم تولیدات و مبادلات فرا مرزی کاسته است. 2-مسئله دیگری که اقتصاد جهان را تهدید می کند، وضعیت نابسامان اقتصادی کشورهای اروپاست. هر قدر که اقتصاد آلمان در وضعیت مساعدی به سر می برد بسیاری دیگر از کشورهای اروپایی با بحران بدهی و نابهنجاری های اقتصادی روبه رو هستند. هفته گذشته بعد از یونان و ایرلند نوبت پرتغال بود که خواهان کمک مالی اروپا برای پرداخت های داخلی خود بود.در مقابل این کمکهای مالی این سه کشور متعهد به اجرای سیستم ریاضت اقتصادی شده اند. به رغم اتخاذ این سیاست و کاهش خدمات اجتماعی به نظر می رسد که هیچیک از این راه حل ها هنوز نتوانسته است نتایج مثبتی را برای کشورهای مذکور به همراه داشته باشد. 3-در ایالات متحده آمریکا نیز زخم کهنۀ بحران مسکن بار دیگر سر باز کرده است. به رغم اینکه قیمت مسکن تا چندی پیش به طرز چشمگیری کاهش یافته بود،اما این مسئله جهش چندانی را به همراه نداشته است.در برخی از مناطق قیمت مسکن هنوز روند رو به کاهشی دارد و این مسئله با توجه به قیمت بالای رهن می تواند همچنان ادامه داشته باشد.قیمت مسکن همچنین می تواند تأثیر مهمی در رفتار مصرف کنندگان داشته باشد. در صورتی که کاهش قیمت ادامه یابد،این مسئله می تواند ضربه بزرگی بر حالات روحی مردم داشته باشد و آنها را وادار به کاهش مخارج خود کند.در بسیاری از مناطق آمریکا،همین مسئله نقل و انتقالات را کاهش داده و در بلندمدت حتی می تواند موجب افزایش بیکاری شود. 4-و در نهایت اینکه معضل بودجه آمریکا، به عنوان برترین اقتصاد جهان بر روی کره زمین با چالش های مهمی روبه روست. آمریکا بخش قابل توجهی از بودجه خود را برای مهار بحران اقتصادی خرج کرده است و در حال حاضر باید در سیاست های اقتصادی خود در میان مدت تغییراتی را ایجاد کند. بدون شک این مسئله برای خزانه مرکزی و دولت آمریکا امر ساده ای نیست. به هر میزان که ایالات متحده ۀ آمریکا برای مهار بحران دست به اقدامات اساسی بزند به همان میزان نیز ریسک کاهش ارزش دلار افزایش یافته و چه بسا در آینده این واحد پولی نقش اساسی و مهم خود را در تعاملات اقتصادی جهانی از دست خواهد داد. لوریان دوژور/ 22 آوریل 2011 ترجمه: زهرا خدایی /32
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 529]