تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مؤمن را بر مؤمن، هفت حق است. واجب ترين آنها اين است كه آدمى تنها حق را بگويد، هر ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812828277




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بی‌خردترین حکومتهای تمام اعصار


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان:  بي‌خردترين حکومتهاي تمام اعصار در مورد حاکمان بي خرد جهان امروز مي توان آميزه اي از چهار عنصر را مشاهده کرد؛ استبداد، بي کفايتي، جاه طلبي و به خصوص اصرار مفرط در کژانديشي.
مبارک و بن علي
مي توانيم بگوييم حسني مبارک و زين العابدين بن علي حاکمان چندين ساله مصر و تونس کتاب "تاريخ بي خردي" باربارا تاکمن را نخوانده بودند و نمي دانستند در سياست چه چيز بي خردي است و چه چيز خردورزي. شايد هم خوانده بودند و بيش از همه خود را سياستمدار مي دانستند اما محال است بگوييم خردمندي تعريف شده خود را با شرايط روز تطبيق داده و خردورزي را مطابق با عصر و زمانه خويش در خود نهادينه کرده بودند.اگر تسامح به خرج دهيم و فرض را بر اين بگيريم که مبارک و بن علي با مصاديق تاريخي خردورزي و بي خردي در تاريخ سياست آشنا بوده اند و تنها اسير قدرت و پايبند سنت هايي بوده اند که تصور مي کردند مادام المعر خواهد بود و هيچ گزندي به آن نخواهد رسيد، با سرهنگ قذافي و علي عبدالله صالح و بشار اسد و امثالهم چطور بايد سخن بگوييم. اين سه و اندي نفري که تاريخ معاصر و کاملا زنده خود را مستقيما مشاهده و لمس کرده و ريشه ها و پيامدها و عواقب حوادث اخير را هم ديده اند، همچنان بر مدار بي خردي و خشک مغزي سير مي کنند و حيثيت تاريخي خود، خون مردم و منابع سرزمين شان را چون کاه در برابر باد گرفته اند.شايد حساب سرهنگ را هم بتوان از دو ديگر سوا کرد. چه خيلي ها پيش از آغاز اعتراضات در ليبي بر جنون و خصائل خاص رواني او صحه گذاشته بودند و روي همين اصل رفتارهاي امروزين او را با خلقيات ديروزين اش چندان مغاير نمي دانند. مي ماند فعلا علي عبدالله صالح و بشار اسد که تلاش دارند اوضاع نابسامان کنوني شان را با خرد خود تطبيق دهند. اينها درواقع مي خواهند مردم و جهان اطرافشان را به سطح و نوع خردورزي خويش عادت دهند.در مورد حاکمان بي خرد جهان امروز مي توان آميزه اي از هر چهار عنصر را مشاهده کرد. استبداد، بي کفايتي، جاه طلبي و به خصوص اصرار مفرط در کژانديشي. عمده اين حاکمان که خود را قدر قدرت و حق مطلق مي پندارند، هرکس و هر انديشه غير خود را باطل و بي خرد مي شمارد و مي کوشد خرد جامعه را بر بنيادي تفکر و تصور خويش نگه داردباربارا تاکمن در کتاب خود "تاريخ بي خردي" سخن نغزي را پيش مي کشد. او مي گويد ظاهرا انسان در ساحت حکومت بيش از هر ساحت و بيش از هر فعاليت ديگر بشري بي کفايتي نشان مي دهد. به راستي چرا زمامداران اين همه برخلاف عقل و منافع خردمندانه خويش عمل مي کنند؟ چرا عقل و شعور چنين به ندرت وارد کار قدرتمندان مي شود؟بشر در همه زمينه ها – جز حکومت – شگفتي آفريده است. ساخت ابزارها و اختراعات، سفر به ماه، مهار باد و باران، درمان بيماري ها و... نمونه هايي بارز از شگفتي هاي فکر و دست بشر است اما چه بسيار حکومت هايي را مي توان برشمرد که ذره اي خرد به خرج نداده و خود، مردم و سرزمين شان را به قهقرا و زوال کشانده اند. جان آدامز دومين رئيس جمهور ايالات متحده امريکا گفته بود: "درحالي که همه علوم ديگر پيشرفت داشته است، علم حکومت متوقف مانده و امروز بهتر از سه يا چهار هزار سال پيش اعمال نمي شود."
قذافي
در مقدمه "تاريخ بي خردي" حکومت هاي غيرخردمند به چهارگونه يا آميزه اي از چهار گونه ذيل تقسيم شده اند: 1. استبداد يا ظلم و فشار که تاريخ چنان آکنده از نمونه هاي مشهور آن است که نيازي به ذکر شواهد نيست 2. جاه طلبي بيش از حد مانند جد و جهد آتن براي فتح سيسيل در جنگ پلوپونزي يا تلاش فيليپ دوم براي فتح انگلستان به اتکاي ناوگان جنگي اش، يا دو بار تکاپوي آلمان براي تسلط بر اروپا به پيروي از پندار خودساخته سيادت نژادي، يا تقلاي ژاپن براي تشکيل نوعي امپراتوري آسيايي 3. بي کفايتي يا انحطاط مثل داستان امپراتوري روم باستان و آخرين تزارهاي رومانف روسيه و واپسين دودمان امپراتوري چين 4. و بالاخره بي خردي يا اصرار در کژانديشي، يعني پيروي از سياست هاي مغاير با مافع مردم و کشور خود.در مورد حاکمان بي خرد جهان امروز مي توان آميزه اي از هر چهار عنصر را مشاهده کرد. استبداد، بي کفايتي، جاه طلبي و به خصوص اصرار مفرط در کژانديشي. عمده اين حاکمان که خود را قدر قدرت و حق مطلق مي پندارند، هرکس و هر انديشه غير خود را باطل و بي خرد مي شمارد و مي کوشد خرد جامعه را بر بنيادي تفکر و تصور خويش نگه دارد.بي خردي زمان و مکان نمي شناسد، جهان شمول است و ارتباطي به نوع نظام سياسي ندارد. مضحک يا مشکل اينجاست که تاريخ حي و حاضر است و دروغ پردازي و افسانه سازي نيست و هربار هم که گوشه اي از تاريخ تکرار مي شود، بازهم چنين افرادي از قله بي خردي پايين نمي آيند و تصور مي کنند فروافتادن از قدرت و از چشم مردم از جمله محالات است.اگر براي مبارک و بن علي تخفيف قائل شويم و فاصله آنها را با تجربه هاي تاريخي گذشته زياد بدانيم و دليل بي خردي شان را فراموشي تاريخي فرض کنيم، درباره قذافي و صالح و... که بر عهد "ماندن به هر قيمت" استوار مانده اند، از چه صفت و اصطلاحي بايد استفاده کنيم که حق مطلب را ادا کند؟تاکمن در همان کتاب خود عنوان مي کند که خشک مغزي عامل ديگر انحطاط حکومت هاست. خشک مغزي به معني سرپيچي از عبرت گرفتن از تجربه. تجربه هم مي تواند بس دور باشد و هم مثل وقايع امروز پيش چشم. اگر براي مبارک و بن علي تخفيف قائل شويم و فاصله آنها را با تجربه هاي تاريخي گذشته زياد بدانيم و دليل بي خردي شان را فراموشي تاريخي فرض کنيم، درباره قذافي و صالح و... که بر عهد "ماندن به هر قيمت" استوار مانده اند، از چه صفت و اصطلاحي بايد استفاده کنيم که حق مطلب را ادا کند؟شايد آينده نزديک بر تجربيات تاريخي سياستمداران و حاکمان بيفزايد و محتواي بيشتري در اختيار نويسندگاني چون باربارا تاکمن بگذارد و کتاب هاي آينده بتوانند به چهار نوع بي خردي حکومت ها، عامل يا عوامل ديگري را هم الصاق کنند. شايد در عصر اطلاعات و رسانه ها، گناه ارتکاب چنين بي خردي ها و حماقت هايي بيش از گذشته باشد. به هرحال در گذشته نه چندان دور حاکمان مي توانستند پنبه در گوش فرو کنند و صداي مردمشان را نشنوند. مي توانستند چشم ببندند و رنج هاي ملت و منافع بر باد رفته کشورشان را نبينند يا کتمان کنند. اما امروزه حتي با گوش و چشم بسته نيز واقعيت پيش روي همگان است و گريز از واقعيت ناممکن. در عصر امروز هيچ عذر و حرجي پذيرفته نيست. بنابراين مي توان حکومت هاي بي خرد عصر حاضر را بي خردترين حکومت هاي تاريخ در همه اعصار خواند.بخش سياست تبيانمنبع: ديپلماسي ايراني 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 408]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن