واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > سادات اخوی، سید محمد - درباره تغییر«مدیران» رسانه ملی باور کنید که رسانه، حتی اگر کسی، حزبی یا جناحی با آن موافق نباشد، باز هم مهم و«اثرگذار» است و این، ربطی به این که رسانه ملی، تنها شبکه رسانهای رسمی است، ندارد. صدا و سیما از فضا نیامده و برنامهسازان آن- که پیشانیِ دیدار با مخاطبان را میسازند- یکی از میان همه مردم کوچه و بازارند که فقط کمی یا بیشتر، با فعالیت رسانهای آشنا شدهاند. برنامهسازان رسانهای هم مانند همه مردم، تجربههای تلخ و شیرین زندگی را میچشند و این تجربهها در کارشان مؤثر است و سبب میشود رنگ و بوی برنامههای رسانه، تغییر کند. از سوی دیگر نیز قرار بوده صدا و سیما،«دانشگاه» باشد... یعنی به جای تأثیرپذیریِ منفعل از تنشهای گوناگون و موجسازیهای بیربط اجتماعی، توانا باشد و در مقام رسانه ملی، بتواند موج سالم بسازد... به بیان دیگر، بتواند تشخیص دهد که در هر دوره از زندگی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی مردم، درستترین نگاه چیست و باید به«چه»موضوعی،«چگونه» نگاه کرد. پس از این، ذرهبین رسانه را بر آن موضوع متمرکز کند و کاری کند که مخاطبانش، هم آن موضوع را بهتر ببینند و هم بر آن متمرکزِ فکری شوند. به دنبال این نقش، طبیعی است که وقتی قرار شود مخاطبان رسانه، بر نکتههایی مناسب متمرکز شوند، از نکتههای کماهمیت فاصله خواهند گرفت. در این مسیر پُرتنش، لازم است که«مدیران رسانهای، برنامهسازان(که بازوان مدیران برای انتقال تمرکزهای درستاند) و مجریان»، از میان مناسبترین آدمهای فرهنگی انتخاب شوند. لازم است کسانی باشند که پیش از ورود به رسانه نیز نشان داده باشند که هرگاه مردم،«امروز» را دیدهاند، آنان،«آینده»را تماشا کردهاند. به بیان دیگر، لازم است کسانی انتخاب شوند که بر پایه شناخت نسبی از تاریخ و فرهنگ کشورشان،«دیدهبانان» خوبی نیز باشند. این مسئله نیز از حضور پیشین آدمها در جایگاههای پیشین فرهنگیشان مشخص میشود. حتمی است که در این مقام، یک استاد دانشگاه، بیش از یک معلم ساده دبستانی(که بسیار ارزشمند و محترم است)، مناسب است و اگر استاد دانشگاهی باشد که برنامهسازی در رسانه را نیز آموخته باشد، بیش از استاد ساده و ناآشنا با برنامهسازی، متناسب خواهد شد. مدیران توانایی که پیش از نشستن بر جای مدیری،«دیدهبانان فرهنگی» خوبی بودهاند؛ پیش از استقرار بر کرسی مدیریِ رسانه، برای مدتی کوتاه(که رسانه نمیتواند معطل مطالعه بشود) درباره حوزه مسئولیت و دایره مخاطبان حوزه خود مطالعه میکنند. آدمهای دراختیارشان را خوب میشناسند و اگر لازم باشد، بی فوت زمان، ابتدا با جابهجایی و پس از آن با تعویض، کاستیهای مجموعه را مدیریت میکنند. پس از این، نخستین کار فوری، تعریف مناسب برای ریزتر کردن تعریف پیشین و استانداردی است که برای حوزه آنان تثبیت شده است... به عنوان نمونه به این نکته اشاره کنم که اگر در مناسبتهای مذهبی، برنامههای رسانه را دیده باشید، اکثر برنامهها را در شیوه اجرا، دعوت از مهمان، محتوای بحثها و نگاه هر برنامه، شبیه هم دیدهاید... با این که مطابق شیوهنامههای سازمانی، برای هر شبکه، تعریف و مخاطبی خاص دیده شده است. قرار است شبکه آموزش، مطابق تعریفش نگاهی آموزشی داشته باشد و اگر قرار میشود این نگاه آموزشی، با شیوهای هنری تلفیق شود، مخاطبان باز میدانند که شبکه آموزش را میبینند. در سوی دیگر، شبکه سوم سیماست که مخاطبان«اصلی»اش جواناناند و طبیعی است که باید طراحی برنامه، مجری، مهمان و نگاه کلی برنامه را با نیاز، نگاه و ضرباهنگ شتابزده صراحت جوانان تنظیم کند. شبکه اول سیما، شبکهای ملی و زبان اصلی مواضع نظام جمهوری اسلامی است. هرچند که امروز دیگر مانند گذشته چنین نیست اما تا پیش از گسترش شبکهها، در آن سوی مرزها و موضعگیریهای کلی، به شبکه اول سیما توجه ویژهای میشد... به هر حال، امروز، مخاطبان آن، به معنای واقعی: همه مردم ایران است با هر سطح تحصیل و شیوه زندگی. شبکه دوم سیما، ابتدا آموزشی بود و امروز، شبکه کودک و خانواده است. معلوم است که شیوه نگاه آن به موضوعهای گوناگون، باید از دریچه کودکانهگی و خانوادهگی باشد. شبکه چهارم سیما نیز قرار بوده رو به مباحث تخصصی آورد و مخاطبان خود را نیز از میان متخصصان رشتههای گوناگون برگزیند. در میان این تعریفها، شبکه تهران سیما بهخاطر مدیر توانای هنگام تأسیسش، تعریفی فراگیر یافته و امروز، با توجه به دریافت ماهوارهای اغلب شبکههای سیما، زیاد به تعریف«استانی» آغازینش وفادار نیست. حالا اصل سخنم: به گفته«معاون محترم سیما» در صدا و سیما، تغییر مدیران همچنان ادامه خواهد داشت و با این سخن، بیش از همه، نگاه برنامهسازان و بخش کارمندی رسانه به تغییرهاست. این گروه از شنوندگان سخنان معاون محترم سیما، بیش از دیگران، داور شیوه تغییر مدیراناند زیرا بیش از همه مخاطبان رسانه، آدمها، پیشینهها و تواناییها را شنیده یا دیدهاند. بنابراین، با هر اعلام اسمی، ناخودآگاه آیندهای دلپذیر یا غمانگیز(!) را برای خود تصور و تجسم میکنند. میدانم که پیش از همه تغییرها در همه مراکز فرهنگی، اسم یا اسمهایی مطرح میشوند و بازخوردهایی- پیش از انتخاب- گرفته میشود اما گاهی برخی از انتخابها چنان برنامهسازان را به کُمای اندوه میبرد که تا مدتها تأثیر این احساس در همه برنامهها مشاهده میشود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 473]