واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > موسوی، سیدعبدالجواد - حضرت مولانا عبدالقادر بیدل می فرماید: عیش و غم تو تابع رسم است ورنه چیست / در عید خنده و به محرم گریستن مناسبتهای دینی یکی پس از دیگری از راه میرسند، آنها را گرامی میداریم و از سر عادت غمگین یا شادمان میشویم و باز بر سر عادت ناپسند خود برمیگردیم. اگر بین ما و این مناسبات حقیقتی وجود داشت آیا نمیبایست تغییری در اوضاع و احوال ما پدید آید؟ مناسبت امروز بعثت حضرت رسول اکرم (ص) است. بعثتی که با آن جهل و خرافه و دروغ و عصبیت جاهلانه از جامعه صحرانشین رخت بربست و اگر چه صاحبان زر و زور و تزویر مانع تحقق تام و تمام آرمانهای بلند آن محبوب الهی شدند اما به واسطه همان نفحات الهی قوم فرومایهای که به زنده به گور کردن دخترانش فخر میورزید نه تنها تولدی دوباره یافت بلکه سبب فروپاشی بسیاری از تمدنهای به ظاهر عظیم شد و داعیهدار تمدنی نو و فراگیر. ما چه سهمی از آن شکوه اساطیری داریم؟ آیا بسنده کردن به نام و گرامیداشت آن جانِ جهان کافیست. ما که مدعی برپایی جامعه نبوی و احیای سنتهای فراموششده الهی هستیم تا چه اندازه از روش و منش رسول گرامی اسلام بهره میبریم؟ مشخصا اهل سیاست را خطاب قرار میدهم. اگر چه عامه مردم نیز بینیاز از فرمانبرداری از سیره آن یگانه هر دو عالم نیستند اما به حکم «الناس علی دین ملوکهم» اگر تغییری در فرادستان پدید آید بدونشک در فرودستان نیز تاثیر آن قابل مشاهده است. بیاخلاقی رایج در جامعه امروز که از مصادیق بارز آن میتوان به هتکحرمت و پردهدری و وقاحت در بیان مسائل خصوصی دیگران و سبقت گرفتن در دروغ و رواج تهمت، اشاره کرد حاصل دوری از روش و منش فردیست که ماموریت رسالتش را تکمیل اخلاق عنوان میکرد. کسی که همه هم و غمش رستگاری انسان بود و اگر گاه به اجبار عزم جنگ میکرد آن را آخرین حربه برای رستگاری انسان میدید. قولیست مشهور که پیامبر گاه با شمشیر از کافران اقرار به مسلمانی میگرفت تا بتواند در صحرای محشر به حکم ظاهر شفیع آنان شود. به راستی این برخورد رحیمانه با کسانی که در پی آنند با هر وسیلهای از مسلمانزادگان و مسلمانان اقرار به کفر بگیرند تا در همین دنیا آنان را به سزای اعمالشان برسانند چه شباهتی دارد؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 182]