واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: دوست دارم سال 87 را با تلويزيون بگذرانم
در مجموعه تلويزيوني «حضرت يوسف(ع)» نقش كوتاهي دارم كه در نوع خود متفاوت است. ظاهرا زمان پخش اين مجموعه تاريخي براي تابستان امسال در نظر گرفته شده است.
تحصيلاتش را در دانشكده زبانهاي خارجي دانشگاه ملي (دانشگاه شهيد بهشتي) به اتمام رساند و فعاليت خود را به عنوان بازيگر با فيلم كوتاه سفر در سال 1350 آغاز كرد و پس از آن در فيلمهايي چون «رگبار»، «كلاغ»، «غريبه و مه»، «تاتوره»، «گلهاي داوودي»، «ترنج»، «جهيزيهاي براي رباب» و «سالهاي خاكستري» نقشآفريني كرد و در سال 1366 برنده جايزه بهترين بازيگر زن از جشنواره بينالمللي فجر شد. «امام علي(ع)»، «پليس جوان»، «مسافر ري»، «درياييها»، «مستانه» و... از جمله مجموعههاي تلويزيوني است كه طي اين سالها با حضور او از رسانه ملي به نمايش درآمده است.نوروز امسال پروانه معصومي به ايفاي نقشي متفاوت در مجموعه تلويزيوني «نشاني» استعداد خود را در قالب طنز نيز به رخ كشيد. به همين بهانه با او همصحبت شدهايم.
در ابتدا از اولين تجربه همكاري با مجموعههاي مناسبتي و شتاب توليد بگوييد. در مجموعه «نشاني» به مانند ديگر آثار مناسبتي با مشكل زمان مواجه نبوديم و با توجه به فرصت مناسبي كه در اختيار داشتيم سعي كرديم از بروز اشتباهاتي كه در مجموعههاي اينچنيني ديده ميشود پيشگيري كنيم. شما از ابتدا براي همين نقش انتخابشده بوديد؟
بله، آقاي رامبد جوان در حدود پنج ماه قبل از شروع كار طي تماس تلفني ابراز تمايل كردند كه مشتاقند نقش را به من بسپارند. پس از مطالعه فيلمنامه نقش اختر را پسنديدم اما همزمان با پيشنهاد نقش، سه پروژه تلويزيوني ديگر هم پيشنهاد شده بود كه همگي در خور توجه بودند.
قطعا بازي در نقش اختر خيلي برايتان جذاب بوده كه به آنها ترجيح دادهايد؟
شباهت نقشهاي پيشنهاد شده به ديگر آثاري كه در آنها حضور داشتم و وجه تمايز شخصيت اختر من را براي حضور در مجموعه «نشاني» ترغيب كرد. ضمن اينكه از نقشهاي هميشگي فاصله گرفته بوديد و در خلق موقعيتهاي طنز هم موفق عمل كرديد.
مجموعه تلويزيوني «نشاني» از نظر اجرايي كار جديدي بود اما از نظر شخصيتي قرابت زيادي با من داشت چرا كه برخلاف نقشهايي كه تاكنون بازي كردهام آدم شاد و شوخي هستم. من چهار خواهر دارم كه يكي از آنها طنز فوقالعاده قوياي دارد و بقيه هم افراد شوخطبعي هستند. هميشه سعي كردهايم در تقابل مشكلات و سختيها با خنده برخورد كنيم و زندگي را خيلي سخت نگيريم. در «نشاني» كاملا با اختر همذاتپنداري كرده و فكر ميكردم خودم هستم و براي اولين بار در زندگي با چنين موقعيتهايي مواجه شدهام (كه مطمئنا به همين راحتي هم برخورد ميكردم) بنابراين در طول كار احساس خستگي كمتري داشتم.
در سينما و تلويزيون اصولا شخصيتهاي جوان حضور پررنگتري در قصه دارند اما در مجموعه «نشاني» در ميزان نقش شخصيتهاي ميانسال و جوان قصه تعادل و تساوي وجود داشت. چقدر اين مولفه شما را به پذيرش نقش ترغيب كرد؟
من هميشه سعي كردهام از پذيرفتن نقشهاي بيرمق و كمرنگ پرهيز كنم چرا كه معتقدم ايفاي چنين نقشهايي به توانايي و تجربه خاصي نياز ندارد البته ادعايي هم در اين زمينه ندارم. اما دليل حضور من در اين مجموعه صرفا پررنگ بودن نقش نبوده است. هر چند اين موضوع كه شخصيتهاي ديگر مجموعه پا به پاي جوانها هستند و حاشيهنشين نميشوند برايم ارزشمند بود.
و سوژه خانوادگي داستان؟
بسيار زياد. در تلويزيون از خانوادههاي سنتي تصويري ترسيم شده است كه ناخودآگاه موضوع دخالت و عدم استقلال را به ذهن مخاطب متبادر ميسازد اما در اين مجموعه ما خانوادهاي سنتي را ميبينيم كه با گرمي خاصي دور هم مينشينند و منسجم هستند بدون آنكه در كار هم دخالت كنند.
از ويژگيهاي اين مجموعه تنوع شخصيتهاي زن داستان است؛ البته اين موضوع باعث نشده كه كاراكترهاي مرد ناديده گرفته شود. «اختر» هم عليرغم سنتي و ايدهآل بودن متفاوت از سيماي زن سنتي و مادر مهرباني است كه تاكنون در تلويزيون ديدهايم. اين موضوع به جزئيات شخصيتپردازي معطوف ميشود كه تخت و يكبعدي نيست.
خوشبختانه تمام شخصيتهاي داستان اين مجموعه نوروزي حتي نقشهاي كوتاه مجموعه از جمله خانمي كه در امامزاده حضور داشتند صاحب شناسنامه بودند. اين موضوع نشان ميدهد كه نويسنده چشم بينايي دارد و به جزئيات موجود در جامعه توجه ميكند.
چقدر تاثير نگاه زنانه را در شخصيتپردازيها و بافت داستان احساس كرديد؟ كاملا ردپاي يك نويسنده زن در فيلمنامه «نشاني» مشهود بود، البته نه اينكه شخصيتهاي مرد قصه فراموش شده باشند،در واقع ظرافت زنانهاي در فيلمنامه به كار رفته بود.
خانم فلورا سام علاوه بر فيلمنامهنويسي به عنوان بازيگر نيز در مجموعه ديده شدند، با توجه به حضور نويسنده در پشت صحنه،چقدر فرصت تعامل و ارائه پيشنهاد براي پختهتر شدن نقش وجود داشت؟
خوشبختانه خانم فلورا سام گوش شنوايي براي پيشنهادات داشتند و بهراحتي انتقادات را ميپذيرفتند. وقتي پيشنهادي مطرح ميكردم ميگفتند كه روي آن فكر خواهند كرد. من هم پيگيري نميكردم چرا كه تصورم بر اين بود كه خيلي ساده از روي موضوع پيشنهادي گذشتهاند. اما زمان مطالعه فيلمنامه متوجه ميشدم كه تمام موارد ذكرشده را مورد توجه قرار دادهاند.
انعطافپذير بودن ايشان خيلي جالب بود چرا كه اصولا جوانها پافشاري عجيبي بر تفكرات خود دارند. حتي در فيلمنامه سكانسي وجود داشت كه به شخصه خيلي با آن موافق نبودم. وقتي موضوع را با ايشان در ميان گذاشتم، صحنه موردنظر را بازنويسي كرده و حتي جوياي نظر من شدند. شما چه گفتيد؟
من هم نفس راحتي كشيدم و گفتم امشب خواب راحتي خواهم داشت وايشان جواب جالبي دادند، گفتند: دوست ندارم صحنهاي را برخلاف ميل باطنيتان بازي كنيد. مطمئن باشيد كه حتماً آن را به خواسته شما نزديك ميكردم.
از ويژگي كار با يك كارگردان جوان بگوييد؟
كار كردن با آقاي رامبد جوان و گروه جواني كه در مجموعه همكاري داشتند، بسيار جذاب و مفرح بود. نكته مهم اينكه آقاي جوان شناخت خوبي از طنز دارند و به خواستههايشان واقفند.
با توجه به جنس بازي و چهره، نقشهايي كه تاكنون از شما ديدهايم بسيار جدي بوده است. نتيجه اين تجربه چقدر شما را به پذيرفتن آثار طنز ترغيب ميكند؟
... قضاوت نتيجه كار به عهده مخاطبان است اما با توجه به روحيه شاد و شوخطبعي كه دارم، اگر كار طنز خوب پيشنهاد شود، ميپذيرم. (با خنده) هميشه كه نبايد اشك بريزيم و مخاطب را وادار به گريه كنيم. بعد از پخش مجموعه تلويزيوني «نشاني» يكي از دوستانم از خانه سينما تماس گرفته و گفتند كه «خانم معصومي آنقدر من همراه شما در كارهاي سينمايي و تلويزيونيتان اشك ريختهام كه حد و اندازه ندارد. خوشبختانه اين بار با شما خنديدم. لطفا از اين به بعد بخنديد كه خنده به شما بيشتر ميآيد.
به نظر ميرسد بعد از اين شما را بيشتر در آثار طنز تلويزيون خواهيم ديد. بله، مطمئنا اگر در آينده نيز طنز خوبي پيشنهاد شود، ميپذيرم. آنچه برايم اهميت دارد، اثرگذاري نقش در جامعه است و قالب طنز يا جدي آن تاثير چنداني در انتخابم ندارد. در مجموعه «نشاني» هم نقشي كه بازي كردم، در عين طنز بودن بسيار جدي است. همانطور كه در پايان مجموعه مشخص ميشود كه او زن مديري است و همه را هدايت ميكند، به مانند استاد خيمهشببازي، نخ هدايت همه در دست او بوده است.
اگر موافق باشيد از مجموعه تلويزيوني «نشاني» فاصله گرفته و از كارهاي آينده برايمان بگوييد.
در حال حاضر مشغوليت سينمايي و تلويزيوني ندارم.
به تئاتر فكر ميكنيد؟
خير، با وجود علاقه بسياري كه به اين عرصه دارم، فرصت محدود اجازه فعاليت در اين حوزه را نميدهد چرا كه ساكن تهران نيستم و تمرين و اجرا حداقل 3 ماه فرصت ميخواهد كه من نميتوانم طي اين مدت از خانوادهام دور باشم. از برنامههايتان در سال جديد بگوييد.
در فكر كارگرداني دو اثر مستند با موضوع «چغازنبيل» و داستان زندگي يك پهلوان هستم. اميدوارم با ياري خداوند موفق به ساخت اين دو اثر شوم كه به اعتقاد من ميتواند براي نسل جوان آموزنده و جذاب باشد.
در زمينه نويسندگي چطور؟
يك فيلمنامه آماده دارم كه البته نگارش آن را خانم انسيه روشن به عهده داشتهاند و طرح قصه از من بوده است. پيش از اين فيلمنامه كوتاهي به قلم ايشان خوانده بودم كه نشاندهنده استعداد سرشارشان در زمينه فيلمنامهنويسي بود و من را مصمم كرد كه با تبادل نظر، نگارش فيلمنامه را به ايشان بسپارم. قصه فوقالعاده جذاب و ماورايي است و اميدوارم بتوانيم در سال جاري آن را جلوي دوربين ببريم.
براي فعاليت در سال جديد از 3 گزينه تئاتر، سينما و تلويزيون كدام عرصه را ترجيح ميدهيد؟
تلويزيون. علاقهمندم كاري كه انجام ميدهد بازتاب مفيدي داشته باشد. تلويزيون رسانه پرمخاطبي است و اگر در اين مديوم پروژهاي پيشنهاد شود كه تاثيرگذاري درستي داشته باشد، آن را ترجيح خواهم داد.
در كارنامه كاري خود كداميك از نقشهاي تلويزيون را بيشتر ميپسنديد و به آن تعلق خاطر داريد؟
هر بازيگر نقشي را ميپذيرد كه مورد پسندش واقع شده است. من هم به تمام كارهايي كه تاكنون انجام دادهام تعلق خاطر دارم اما در مرور اين آثار آنچه بيش از ديگر آثار توجهم را جلب ميكند، نقش همسر مالكاشتر در مجموعه تلويزيوني «امام علي(ع)» است.
در انتها از كارهاي آماده پخش خود بگوييد؟
در مجموعه تلويزيوني «حضرت يوسف(ع)» نقش كوتاهي دارم كه در نوع خود متفاوت است. ظاهرا زمان پخش اين مجموعه تاريخي براي تابستان امسال در نظر گرفته شده است.
چهارشنبه 1 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هموطن سلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 280]