تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 18 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):مؤمن كم حرف و پر كار است و منافق پر حرف و كم كار.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827118955




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

براي جلب نظر خدا بايد توجه اباعبدالله (ع) را كسب كرد


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تاریخ انتشار دوشنبه 22 آذر 1389 تعداد مشاهده : 210 براي جلب نظر خدا بايد توجه اباعبدالله (ع) را كسب كرد خبرگزاري فارس: آيت‌الله محمد شجاعي معتقد است كه براي جلب نظر خدا در طريق عبوديت، بايد در كسب توجه حضرت ابا‌عبدالله الحسين (ع) كوشيد. ------------------------------- به گزارش خبرنگار آيين و انديشه فارس، آيت‌الله محمد شجاعي در باب شخصيت و نهضت امام حسين (ع) سلسله سخنراني‌هايي را بيان كرده است كه هر روز با نام «چراغ هدايت» از راديو قران پخش مي‌شود. آنچه در پي مي‌آيد متن سخنراني برنامه ششم معظم‌له است كه به ابتكار خبرگزاري فارس منتشر مي‌شود. * رضاي خدا در رضاي امام حسين (ع) است بعضي جملات كه در زيارت امام حسين (ع) آمده است، مانند «يا مَن رِضاهُ مِن رِضَا الرَّحمن وَسَخَطُهُ مِن سَخَطِ الرَّحمن» معاني عميقي دارند. كسي كه رضايش، رضاي رحمان است. سخط او سخط رحمان است. حامل رضاي رحمان، حضرت است، كما اينكه حامل سخط او هم هست. بنابر اين اگر شما بيدار و هوشيار و اهل درد بوديد و زماني تصميم گرفتيد كه رضاي خدا را به دست بياوريد و در طريق عبوديت نظر خدا را براي خودتان كسب كنيد، بايد سعي در كسب توجه حضرت ابي‌عبدالله (ع) داشه باشيد. همچنين برخي قطعات در اين زيارت‌ها است كه به خود حضرت اشاره مي‌كند و مي‌گويد؛ من راهي را كه بايد بيايم و در كنار تو قرار بگيريم، در كفالت تو قرار بگيرم، در اين راه به من توجه كن تا من بتوانم اين راه را طي كنم. معني‌اش اين است كه اگر راه را موفق بوديم، تحت كفالت او قرار خواهيم گرفت. در برخي قطعات زيارت‌ها آمده است كه به حضرت خطاب مي‌كند؛ «الله الله» تو را به خدا قسمت مي‌دهم كه من را تنها مگذار! اين را زائر به حضرت خطاب مي‌كند و مي‌خواهد كه او را در مسائل و شدائد و عقبات و منازلي كه در پيش است، تنها مگذارد. اين دعا براي همه است و تنها براي كسي كه زيارت را مي‌خواند، نيست و هر كس كه مي‌خواهد راهي پيدا كند، آن را بيان مي‌كند. * مسأله سيد‌الشهدا (ع) در جمع اهل سرّ مطرح بوده است مسأله سيد‌الشهدا (ع) و مصيبت سيد‌الشهدا (ع) و كشته شدن سيد‌الشهدا (ع) كه «قاتل كريماً وقُتل مظلوماً» مي‌گويد كه جريان سيد‌الشهدا (ع) حكايت از اسرار بالا دارد و از اول هم مطرح بوده است. البته نه به اين معنا كه همه چيز در علم خدا از اول مطرح است؛ بلكه از اول در محفل اولياء و انبياء و در جمع مردان خدا و آنها كه اهل سرّ هستند، مطرح بوده است. وقتي مي‌گوييم انبياء و اولياء بايد از بگوييم اهل سر، ارباب سر، آنها كه خدا به سر راهشان داد. در محفل اهل سر و بزرگان و پيشوايان اهل سر كه انبياء باشند، اولياء باشند، شخص حسين بن‌علي (ع) و جريان او در كربلا، مصيبت و كشته شدنش و اينكه خونش به زمين ريخته مي‌شود، از اول مطرح بوده است. وقتي جريان كربلا براي حضرت زكريا (ع) و با رموز «كهيعص» مطرح شد، زياد گريه كرد. حتي در مسجد دو يا سه روز در را به سوي خودش بست و گريست، و بعد از خدا خواست براي اينكه با رسول‌الله (ص) و اميرالمؤمنين (ع) در اين جريان، بهتر شريك شود، خدا به او فرزندي دهد كه از اوليا باشد و محبت شديد هم به فرزندش پيدا كند، و او را در مصيبتي كه شبيه مصيبت سيد‌الشهدا (ع) است، مبتلا كند تا دل زكريا (ع) هم همدرد رسول الله (ص) باشد. و اينطور شد كه خدا يحيي (ع) را كه مقام بالايي داشت و زكريا (ع) حب شديدي به او پيدا كرده بود؛ چون از انبياء و در مقام بالا بود را به زكريا (ع) داد و يحيي (ع) به همان مصيبت گرفتار شد. حضرت يحيي (ع) مانند حضرت سيد‌الشهدا (ع) به شهادت رسيد و شهادتش شباهت زيادي به شهادت سيد‌الشهدا (ع) داشت. مانند سيد‌الشهدا سرش بريده شد و حتي حملش مانند امام حسين (ع) 6 ماهه بوده و منزلتي كه در آتش است، فقط قاتل او و قاتل سيد‌الشهدا (ع) مخصوص آن منزلت هستند. * همه انبياء موظف بودند تا شريك غم امام حسين (ع) باشند وقتي اين مسئله براي حضرت آدم (ع) تا آخر براي پيامبران مطرح شد، گفته شد يا معلوم شد يا مكشوف شد، اين اهل سرّ و انبياء و اولياء موظف بوده‌اند كه با حضرت سيد‌الشهدا (ع) شريك مصيبت و شريك هم و غم باشند و بلكه چون «ثار‌الله» است، خوني هم از آنها در اين باب آميخته به خون حضرت سيد‌الشهدا (ع) باشد و در مسير خون خدا باشد، بايد ريخته شود. در برخي جاها از اينها خون‌هايي به صورت غير معمولي ريخته شده است اين خون بايد با خون سيد‌الشهدا (ع) باشد. در برخي جاها فقط حزن و گريه بود. اينها در جريان قرار گرفتند و شريك شدند در روايتي آمده كه حضرت آدم (ع) وقتي به «ساق عرش» نگاه مي‌كرد، در آنجا اسماء خمسه را يعني نام رسول اكرم (ص)، حضرت امير (ع)، حضرت زهرا (س)، حضرت مجتبي (ع) و حضرت سيد‌الشهدا (ع) را مشاهده كرد و با آن اسماء به سوي خدا براي قرب بيشتر بهره مي‌برد. ولي وقتي كه نام سيد‌الشهدا (ع) را مي‌برد كه از اين طريق هم تقرب بيشتر داشته باشد و آنچه مي‌خواهد را از خدا بخواهد، بدون اينكه مسأله برايش معلوم باشد، همينطور قلبش به درد آمد و اشكش چشمش جاري شد. به جبرئيل گفت كه من اسم را كه به زبان مي‌آورم، دلم متأثر مي‌شود و اشك چشمم جاري مي‌شود. جبرئيل گفت كه اين فرزندت كه اسمش را مي‌بري، مصيبتي دارد كه هيچ مصيبتي به آن نخواهد رسيد و همه مصائب نزد آن مصيبت كوچك هستند. آدم گفت كه آن مصيبت چيست؟ جبرئيل گفت كه او را عطشان غريب، وحيد، فريد به قتل مي‌رساند. اينها را به حضرت آدم (ع) گفت و هم جبرئيل سخت گريه كرد و هم آدم (ع) سخت گريه كرد. و جبرئيل گفت كه در علم خدا اينجور گذشته است و بايد چنين باشد. اين چه سري است كه حضرت آدم (ع) اسم سيد‌الشهدا (ع) را مي‌برد، قلبش متأثر مي‌شد و بايد در جريان بگيرد و بايد گريه هم بكند، آيا مسأله اين است كه اين «وترالله موتور» است. همه انبياء با او بايد وحدتي داشته باشند. آيا مسأله بالاتر از اينهاست هر چه است خيلي اسرارآميز است.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 354]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن