تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 12 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):گويا مؤمنان همان فقيهان (فرزانگان دين فهم) و اهل انديشيدن وپند گرفتن هستند. شنيد...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803876587




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ماجرای اسارت دختران خمینی(ره) به دست نامحرمان +عکس


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:


معرفی کتاب 1؛
ماجرای اسارت دختران خمینی(ره) به دست نامحرمان +عکس
کتاب «من زنده ام» شرح خاطرات خانم معصومه آباد از 4 سال اسارت در زندان‌های رژیم بعث عراق است. کتاب از دوران کودکی آغاز می‌شود و تا روزهای انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و اسارت ادامه می‌یابد.



  به گزارش سرویس مقاومت جام نیوز، کتاب «من زنده ام» شرح خاطرات خانم معصومه آباد از چهار سال اسارت در زندان‌های رژیم بعث عراق است. کتاب از دوران کودکی آغاز می‌شود و تا روزهای انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و اسارت ادامه می‌یابد. خانم آباد در این کتاب با صراحت بیان و توصیف‌هایی دقیق از شکنجه‌ها و سختی‌های روزهای اسارت سخن می‌گوید و در همان مقدمه کتاب با خودش عهد می‌بندد که بدون ذره‌ای اغراق هر جا هر رخداد و حالتی داشت را به نگارش درآورد.    این کتاب در حوزه اسارت و بخشی از خاطرات نانوشته 4 بانوی اسیر ایرانی به نگارش در آمده تا پاسخگویی بسیاری از سوالات بدون پاسخ در حوزه اسارت بانوان ایرانی در زندان های رژیم بعثی در دوران هشت سال دفاع مقدس باشد.
سی و چند روز بیشتر از حمله ی رژیم بعث به ایران نگذشته بود که چهار نفر از دختران امام خمینی دست نامحرمان اسیر شدند! «بنات الخمینی» عنوانی بود که سربازان صدام به چهار بانوی امدادگر ایرانی داده بودند. بعثی ها اول که ماشین شان را محاصره می کنند، از خوشحالی پایکوبی می کنند و پشت بی سیم به فرماندهان شان اعلام می کنند که دختران خمینی را گرفتیم! بعدتر برخی دیگر از افسران بازجو به این بانوان غیرنظامی می گویند از نظر ما شما ژنرال های ایرانی هستید!
عنوان کتاب که بر روی جلد چاپ شده، دستخط معصومه آباد است. آن روز که برای فرار از بی خبری مفقودالاثری برای خانواده اش یا هر کسی که می توانست فارسی بخواند نوشته بود: «من زنده ام. معصومه آباد.»
معصومه آباد می گوید: «با خودم عهد بستم که حقیقت را هم چنان که دیده و شنیدم بدون اغراق بگویم. مبالغه آفت حقیقت است. آن جایی که گریه کردم، می گویم گریه کردم و آن جا که ترسیدم، می گویم ترسیدم!» لحن اثر پا به پای احوال نویسنده و عرصه های مختلفی که تجربه می کند پیش می رود. گاهی که راوی و نویسنده ی اثر عصبانی یا رنجور است، کلمات و توصیف ها از همین جنس اند.
شاید از همین رو کتاب پر از رخداد و جزئیات است و این سؤال را به ذهن می آورد که چطور این حجم از توصیف و تصویر به یاد نویسنده مانده است؟ خانم معصومه آباد خود می گوید در طول ۱۹ سال بعد از آزادی تا سال ۱۳۹۲ از خاطراتش فرار نکرده و جا به جا و در مراسم های مختلف به دعوت جوان ها، دانشجویان و هر جمعی که دنبال شنیدن رخدادهای مستند آن روزهای سخت بودند، به سخنرانی و بیان خاطراتش پرداخته است.
نویسنده از کودکی خود و دوره ای شروع به نوشتن می کند که اولین تصاویر و خاطرات را در ذهن دارد. دو فصل ابتدایی کودکی و نوجوانی شاید حجم کتاب را افزوده باشد، اما این قدر هست که مخاطب با شخصیت نویسنده خوب آشنا می شود. هرچه باشد او یک نیروی مردمی داوطلب بوده است و برای او خانه و کودکی اش اهمیت مضاعفی دارد.
خانم آباد در ابتدای کتاب نوشته است: «سال ها بود سنگینی کلمات را بر شانه می کشیدم و هر روز خسته تر و خمیده تر می شدم. یک روز که قدم زنان با این کوله بار سنگین از پیاده رو خیابان وصال می گذشتم، به آقای مرتضی سرهنگی – گنجینه ی معرفتی شهدا، جانبازان و آزادگان - برخوردم. از حال من پرسید. گفتم هرچه می روم و هرچه می گذرد این بار سبک نمی شود. گفت باری که روی شانه های توست فقط از آن تو نیست. باید آن را آهسته و آرام زمین بگذاری و سنگینی آن را با دیگران تقسیم کنی. آن وقت این خاطرات مانند مدال افتخاری در گردن همه ی زنان کشورمان خواهد درخشید.»
شاید نویسنده ی این کتاب یک نویسنده ی حرفه ای نباشد؛ شاید نقدهایی به ادبیات و سبک بیان خاطراتش بتوان مطرح کرد؛ ولی هرچه هست خواننده در متن مهلت فکر کردن به اتفاقات و تحلیل ها را پیدا می کند. خواننده در طول کتاب احساس می کند با یک زندگی نامه ی خودنوشت صادق طرف است. واقعیت این است که هر کسی موقع ورق زدن کتاب و لا به لای خطوط آن دو احساس «اندوه و غم» و «عزت و افتخار» را توأمان تجربه می کند و جاهایی از کتاب را از پشت پرده ی اشک خواهد خواند.
من زنده ام کتابی زیبا و خواندنی است. معصومه آباد به همراه شمسی بهرامی، فاطمه ناهیدی و حلیمه آزموده در یک قفس زندانی بودند. چهار نفر با تفکرات و سلایق مختلف که همراهی چهارساله، آنان را در مقابل همه چیز همدل و همزبان کرد. حتی اتهامشان نیز شبیه هم بود: عشق به امام و انقلاب و جمهوری اسلامی.
وی ادامه داد: در این دیدار مادر خانم آباد معامله خود با خداوند در جوار حرم حضرت معصومه (س) و آزادی خانم آباد از اسارت عراقی ها را روایت کرد و رهبر معظم انقلاب نیز به کتاب «من زنده هستم» خاطرات خانم آباد اشاره کردند و فرمودند: «بنده این کتاب را در 2 روز خوانده ام»
به هر حال «من زنده ام» حتما یکی از کتاب ها مهم تاریخ دفاع مقدس ماست چراکه بخشی را روایت می کند که شاید حتی تصورش هم ممکن نباشد، چه رسد به تحمل چهار ساله اش.    

    متن تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب ایشان به شرح زیر است:
بسم‌الله الرحمن الرحیم کتاب را با احساس دوگانه‌ی اندوه و افتخار و گاه از پشت پرده‌ی اشک، خواندم و بر آن صبر و همت و پاکی و صفا، و بر این هنرمندی در مجسّم کردن زیبائیها و زشتیها و رنجها و شادیها آفرین گفتم. گنجینه‌ی یادها و خاطره‌های مجاهدان و آزادگان، ذخیره‌ی عظیم و ارزشمندی است که تاریخ را پربار و درسها و آموختنی‌ها را پرشمار میکند. خدمت بزرگی است آنها را از ذهنها و حافظه‌ها بیرون کشیدن و به قلم و هنر و نمایش سپردن.
این نیز از نوشته‌هائی است که ترجمه‌اش لازم است. به چهار بانوی قهرمان این کتاب بویژه نویسنده و راوی هنرمند آن سلام میفرستم. ۹۲/۷/۵    

  گزیده ای از کتاب خانم آباد در کتابش نوشته است: «نمی خواستم جلوی دشمن ضعف نشان دهم. عنوان «بنت الخمینی» و «ژنرال» به من جسارت و جرأت بیشتری می داد. اما از سرنوشت مبهمی که پیش رویم بود می ترسیدم. نمی توانستم فکر کنم چه اتفاقی ممکن است بیفتد. دلم روضه ی امام حسین می خواست. دوست داشتم یکی بنشیند و برایم روضه ی عصر عاشورا بخواند. خودم را سپردم به حضرت زینب...
وقتی ما را داخل گودال انداختند، برادرها جا باز کردند. روی دست و پای همدیگر نشستند تا ما دو تا راحت بنشینیم و معذب نباشیم. سربازهای عراقی که این صحنه را دیدند، به آن ها تشر زدند که چرا جا باز می کنید و روی دست و پای هم نشسته اید؟ و با اسلحه هایشان برادرها را از هم دور می کردند. نگاه های چندش آور و کش دارشان از روی ما برداشته نمی شد. یکباره یکی از برادرها که لباس شخصی و هیکل بلند و درشتی داشت با سر تراشیده و سبیل های پرپشت و با لهجه ی غلیظ آبادانی، جواد [مترجم ایرانی عراقی ها] را صدا کرد و گفت: هرچی گفتم راست و حسینی براشون ترجمه کن تا شیرفهم بشن!
رو به سربازهای بعثی کرد و گفت: به من می گن اسمال یخی، بچه ی آخر خطم، نگاه به سرم کن ببین چقدر خط خطیه، هرخطش برای دفاع از ناموسمونه. ما به سر ناموسمون قسم می خوریم، فهمیدی؟ جوانمرد مردن و با غیرت و شرف مردن برای ما افتخاره. دست به سبیلش برد و یک نخ از آن را کند و گفت ما به سبیلمون قسم می خوریم. چشمی که ندونه به مردم چطور نگاه کنه مستحق کور شدنه. وقتی شما زن ها رو به اسارت می گیرید یعنی از غیرت و شرف و مردانگی شما چیزی باقی نمونده...»    



۲۵/۰۱/۱۳۹۴ - ۱۴:۵۲




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن