تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 3 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):انسان بايد براى آخرتش از دنيا، براى مرگش از زندگى و براى پيرى‏اش از جوانى، توشه...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1832593920




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

چیستی نقد تاریخی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
چیستی نقد تاریخی
نقد از دیدگاه فلسفة علم ، فصل مشترک تمام علوم بشری و بر آمده از رشته های علمی است و چون از قوانین علمی پیروی می کند، نتایج حاصل از آن هم لاجرم علمی است.

خبرگزاری فارس: چیستی نقد تاریخی



بخش اول چکیده سنجش و آزمایش، لازمة ترقی و پیشرفت هر علم و فنی است. دانشمندان به فراخور رشته خود، اصولی برای نقد برشمرده و بر کاربست آنها در نقدهای علمی تأکید کرده اند. اما آیا به راستی در باب نقد تاریخی هم چنین است؟ آیا نقد تاریخی، علمی و اطمینان بخش است؟ اینها پرسش هایی است که ذهن هر پژوهشگر و ناقد تاریخی را به خود مشغول می کند. باید اعتراف کرد که علم تاریخ دچار ضعف مفرط در حوزة نقد تاریخی و ادبیات آن بیمارگون است. هنوز در عرصة نقادی و اصول و موازین نقد و شناخت الگوها و معیارهای آن در آغاز راهیم. بنابراین، هر پژوهشی در این باره، خود پرتوی به این راه پرمخاطره و ناهموار است. این مقاله، بر آن است تا در باب نقد تاریخی پرسش گری کند و درصدد پاسخ به پرسش های مذکور برآید. آنچه در این مقال در خصوص موازین و اصول نقد گفته می شود، نه سخن آخر و تام، بلکه دانسته ها و پیشنهادهای نگارنده است تا شاید بابی گشوده شود و فروغی بر پهنة نقد تاریخی بتابد. مقدمه انسان موجودی پرسشگر و اندیشه ورز است و همین ویژگی موجب خلق انبوهی از آثار فکری و فرهنگی در طول تاریخ شده است. آثاری به وسعت و گوناگونی اسطوره ها ، داستان ها ، هنرها، افسانه ها تا آموزه های دینی ، اخلاقی ، حقوقی و از ابزار و ادوات زندگی گرفته تا نمادها و معانی آنها جملگی دستاوردهای پرسشگری و اندیشه ورزی بشر برای حل مسائل و مشکلات خود بوده که همچنان ادامه دارد. بی شک آنچه مایة استمرار جریان خلاقیت و آفرینش فکری ، هنری و فنی شده همانا روحیة نقادی و انتقاد است؛ روحیه ای که بی تردید معطوف به بهبود امور است؛ از این روست که هرگز اجازه نمی دهد انسان به وضع موجود رضایت دهد. نقدی با چنین ویژگی های تمدن ساز قطعاً تابعی از منویات شخصی یا سلایق فردی نیست؛ زیرا چنین رویکردی با روح آفرینشگری و بهبود در تعارض است. لذا منطق حکم می کند که نقد حقیقی و سازنده مبتنی بر آداب و روشمندی علمی باشد. پس طرح بنیان های نقد، نهادینه کردن آنها و در نهایت به کارگیری آنها افقی از توسعة منظم علمی و تمدنی بشر، پیش چشمان ما ترسیم می کند. 1.تعریف نقد نقد در لغت یعنی «بهین چیزی بر گزیدن» (1) و سنجش دراهم تا در آن ـ به قول اهل لغت ـ سره را از ناسره بازشناسند. معنی عیب جویی نیز که از لوازم «به گزینی» است ظاهراً از قدیم در اصل کلمة نقد مستتر بوده است و لذا از دیرباز این کلمه در فارسی و عربی به وجه مجاز در مورد شناخت محاسن و معایب کلام به کار رفته است. چنان که لفظ (2) که امروزه در ادب اروپایی در جهت همین معنی به کار می رود، در اصل به معنای رأی زدن و داوری کردن است دربارۀ نیک و بد امور و سره و ناسرة آنها مستلزم معرفت درست و دقیق آن امور است .  (3) پس نقد از نوعی طلب، شناخت، ارزیابی و سنجش سرچشمه می گیرد که به باروری و زایندگی می انجامد. معانی دیگری هم در اصطلاح علمی برای نقد شمرده اند؛ از جمله دانش کاربردی شناسایی، تجزیه و تحلیل و سنجش و ارزیابی آفریده ها یا آثار که با تفسیر و تحلیل هم پوشانی دارد. (4) قدر مسلم اینکه نقد علمی یک اثر یا متن به فرآیند ارزیابی علمی و بررسی انتقادی نوشته یا پژوهش اطلاق می شود که در آن منتقد می کوشد در حالتی سلبی و ایجابی عموماً نارسایی ها و کاستی های علمی اثر را به صورت روشمند و منطقی بیان کند و راه های برون رفت و رفع کاستی ها را نشان دهد. (5) نقد همواره نوعی به چالش کشیدن و تعرض فکری به آرا یا یافته های علمی فرد یا گروهی خاص است و از همین رو همواره نیازمند آمادگی و رویارویی است؛ زیرا منتقد با نشر آرای انتقادی خود دیگران را مستقیماً و آشکارا به چالش فکری دعوت می کند و در عین حال خود نیز پیشاپیش به میدان چالشی قدم نهاده که ممکن است مغلوب یا غالب باشد. به این ترتیب منتقد آگاهانه وارد گودی خطر پذیر و همراه با هزینة اجتماعی ـ علمی خاص می شود. اما در کنار این نوع نقد علمی نقدی پنهان وجود دارد که از آن با عنوان «نقد سیاه» یا «نقد نسیه» یاد می کنند. در این نقد، البته اگر بتوان نام نقد بر آن نهاد، منتقد حاضر نیست به ارائه و بیان روشمند و منظم آشکار آرا و نظریات انتقادی خود بپردازد یا پاسخگوی نقد خود باشد و یا هزینۀ اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی و علمی آن را بر عهده گیرد. نقد نسیه و سیاه همانند کالای قاچاق است که به هیچ قاعده ای پایبند نیست و در آن، سره و ناسره به هم می آمیزد. (6) 2. انواع نقد محققان به فراخور زمینۀ مطالعاتی خود و چشم اندازهای علمی برای نقد شقوق و انواعی برشمرده اند و هر یک از روزنه ای علمی یا غیرعلمی به نقد نگریسته اند. با رشد روزافزون و توسعۀ علوم، دامنه نقدها هم گسترده تر شده است؛ لذا احصای همة آنها شاید کار آسانی نباشد. مضاف بر اینکه استدراک نوع نقد در نزد پژوهشگران مختلف، متفاوت است؛ به همین دلیل در اینجا به ذکر اهم روش های نقد علمی اکتفا می کنیم: 1. روش نقد تاریخی: که خود به دو عنصرِ نقد درونی و بیرونی تقسیم می شود و موضوع و محور مباحث این نوشتار است که سطور آتی تحقیق به بررسی و بیان این روش اختصاص دارد. 2. نقد اخلاقی: در نقد اخلاقی پیام متن با موازین اخلاقی سنجیده می شود، تا معلوم گردد این پیام تا چه حد اخلاقیات را تعمیق، غنا و ارتقا می بخشد و یا به عکس، سبب تزلزل موازین اخلاقی در جامعه می شود. 3. نقد اجتماعی: در نقد اجتماعی عمدتاً دو موضوع مورد توجه قرار می گیرد: یکی اینکه متن مورد نقد تا چه حد متأثر از شرایط اجتماعی بوده و زمینه های اجتماعی آن چیست؛ دیگر اینکه کتاب مورد نظر چه پیامدها و تأثیراتی بر جامعه دارد؟ (7) 4. نقد روان شناختی: در نقد روان شناختی جریان باطنی و احوال درونی نویسنده و قدرت ترکیب و تخیل و ذوق و استعداد وی در تدوین متن در کانون توجه قرار می گیرد. 5. نقد توصیفی(طبیعی): این نقد که متکی و مبتنی بر روش های علوم طبیعی است به نقد طبیعی نیز مشهور است. در این روش با استمداد از روش های کمی و آماری به طبقه بندی، توصیف، ایضاح موارد مبهم و در برخی موارد به احتجاج در باب یک متن یا گزاره علمی پرداخته می شود. (8) 6. نقد تطبیقی: در این روش متن مورد بررسی را با متن های مشابه در طول زمان یا در مناطق دیگر به زبان های مختلف که البته به لحاظ محتوایی سنخیت دارند، مقایسه و به این طریق آن را نقد می کنند . نقدهای علمی منحصر به نقدهای مذکور نیست. نقد نفوذی نقد تکوینی، و نقد تقنینی انواع دیگر نقد است که می توان از هر یک برای سنجش اعتبار و ارزش آثار علمی بنا به نوع کارکرد آنها بهره جست. (9) فارغ از انواع نقد که اشاره شد، در یک دسته بندی عام می توان نقد را به دو قسم دسته بندی کرد: 1. نقد نظری: (10) که به تدوین نظریات، اصول و مبانی مربوط به ماهیت و ارزش یک اثر یا متن می پردازد. نقد نظری از طریق بیان اصول عام علمی و اخلاقی زمینة لازم را برای نقد عملی یا کاربردی فراهم می کند . 2. نقد عملی یا کاربردی: (11) اصول و مبانی نقد نظری را در اثری خاص به کار می بندد. (12) مراد ما در این پژوهش نیز شق نخست یعنی نقد نظری و بیان اصول و مبانی نقد تاریخی است. 3. پیشینة نقد تاریخ معمولاً مانند دیگر رشته های علوم، سابقة نقد تاریخی را به یونان باستان و آثار مورخان آن روزگار می رسانند. در تاریخ هرودوت و دیگر مورخان یونانی و رومی که بعضاً هم به دقت این موضوع را در مدنظر داشتند، می توان نشانه هایی از فرایند نقد را مشاهده کرد. (13) در این میان توسیدید (460-400ق.م) مورخ یونانی، و پولی بیوس (207-125 ق.م) مورخ یونانی الاصل که تاریخ رم را نوشته است، به دلیل دقت و ظرافتی که در طرح نقادانة وقایع داشته اند، اهمیت بیشتری دارند. (14) تارخ نگاری مسلمانان هم که به سرعت به سمت تنوع و توسعه پیش رفت و توجه به بُعد علمی و اخلاقی در آن جای مهمی یافت، در مواردی به فرایند نقد توجه ویژه ای داشته است. اصل جرح و تعدیل که شیوۀ خاص محدثان و راویان حدیث بود و در تاریخ نگاری مسلمانان تأثیر بسیاری داشت، پیدایش علم الدرایه و علم الرجال که می توان آنها را با آنچه امروز نقد درونی و بیرونی خوانده می شود مقایسه کرد، نشانه هایی از توجه مسلمانان و تاریخ نگاران به فرایند نقد بوده است. مقابلۀ متون برای اثبات اصالت متن که از لوازم نقد بیرونی است نیز بین مسلمانان رایج بوده است. اهمیت این امر تا بدان جا بود که بدرالدین جماعه (م733 ق) در تذکرة السامع از لزوم مقابله و اهمیت آن سخن رانده است. (15) نگاه انتقادی به متون و تصحیح پاره ای از اشتباهات پیشین نیز در کانون توجه مسلمانان بوده که ضرورت پردازش منتقدانه به متون و آرای مورخان گذشته را فراهم می آورده است. مورخان سرشناسی همچون ابوالفضل بیهقی، ابوریحان بیرونی، ابوعلی مسکویه، رشیدالدین فضل الله، محی الدین کافیجی، شمس الدین سخاوی و در رأس آنها ابن خلدون دقت و عنایت ویژه ای به این امر داشته اند. (16) اگر بخواهیم از آغازگر نقد تاریخی به مفهوم امروزین آن یاد کنیم، کسی نیست جز لورنس والا (1457-1405 م) نویسندة ایتالیایی که درسال 1440م دروغین بودن سند ادعایی هبه نامه کنستانتین را برملا کرد؛ چیزی که پاپ ها با استناد به آن ادعا می کردند که کنستانتین رم را به کلیسای کاتولیک هبه کرده و خود به قسطنطنیه رفته است. والا کتابی با عنوان حواشی بر متن عهد جدید نوشت که اهمیت فراوانی داشت و راهگشای نقد متون، به ویژه متون انجیلی بود. اُراسم اومانیست هلندی تحقیقات لورنس والا را با همان رویکرد موردنظر او ادامه داد و تلاش های او را با نگاه انتقادی به متون و سیر تطور زبان و ادبیات تکمیل کرد. (17) از اینها به عنوان آغازگران نقد تاریخی که بگذریم با نام بارتولد گئورک نیبور (18) (1831-1776 م) آشنا می شویم که می توان او را موجد نقد منبع به حساب آورد و فون رانکه بعدها درخشان ترین نمایندة آن به شمار آمد. وی ضمن مطالعات تاریخی و مسافرت های خویش، به تاریخ علاقه مند شد و سرانجام مورخ رسمی دولت و استاد تاریخ در دانشگاه برلین شد. کتابی که وی در باب تاریخ رم نوشت چنان بر تحقیق و دقت مبتنی بود که در شیوة تاریخ نویسی تازگی داشت. وی نخستین مورخ تاریخ رم بود که تاریخ را با روح علمی بررسی کرد و بیش از اشخاص و جزئیات به سازمان ها و تأسیسات توجه کرد. (19) لئوپولد فن رانکه (20) (1886- 1795 م) در پیروی از نیبور توفیق بیشتری به دست آورد. او را اغلب نخستین مورخ جدید اروپا می دانند. فون رانکه نخست از راه ادبیات و تاحدی از مطالعة آثار نیبور به تاریخ علاقه یافت. آنچه به ویژه وی را به تحقیق در تاریخ برانگیخت، مشاهدة اختلاف های مورخان درباب روایات تاریخ بود. این امر وی را درسال 1824میلادی به نشر کتابی در تاریخ اقوام ژرمنی برانگیخت. جالب ترین قسمت این اثر بخشی بود که به عنوان ضمیمۀ کتاب درباب مورخان جدید نشر یافت و مآخذ تاریخ دورة مورد بحث خویش را نقد و تحلیل و درحقیقت برای نخستین بار نقد درونی مآخذ را طرح کرد. در نقد درونی کار عمدة وی تقریر این نکته بود که مورخ نه فقط باید همیشه مآخذ معاصر دست اول به کاربرد، بلکه نیز باید شخصیت، تمایلات و اعمال صاحب آن مآخذ را هم به دقت بررسی کند تا وضع و سهم وی را در روایاتش به درستی درک کند. فون رانکه معتقد بود مورخ کارش نه تعلیم اخلاق است نه ارشاد، بلکه باید حوادث را دور از هرگونه تعصب و پیشداوری همان گونه که در واقع چنان بوده است، وصف کند. (21) افزون بر فون رانکه باید از مابیون (22) واضح علم دیپلماسی نیز یاد کرد که توجه به نقش و اهمیت اسناد رسمی در تحقیقات تاریخی و پایه های چنین رشته ای را در قرن هفده میلادی بنا نهاد. وی که در کار بررسی و نقد اسناد با روشی تحلیلی که متکی بر اصول و قوانین دکارتی بود کار خود را پیش می برد، فرایند نقد را تا آنجا ادامه می داد تا او را مطمئن کند که چیزی از قلم نیفتاده است. (23) افراد دیگری همانند فرانسوا گیزو، لئوپولد دولیل نیز درخصوص نقد تاریخی تلاش های درخور تحسینی انجام داده اند. به طور کلی می توان گفت که آنچه نقد تاریخی می نامیم از قرن شانزدهم میلادی آغاز شد و در قرون هیجده و نوزده به تکامل رسید. در قرن بیست مکاتب نوظهور نقد مانند ساختارگرایی، پساساختارگرایی و دیگر نظریات نقد عرصۀ نقد تاریخی را تحت تأثیر قرار دادند. 4. نقد تاریخ (24) قبل از هرچیز لازم است نقد تاریخی را در دو معنای مشخص بازشناسیم: نخست نقد تاریخی در مفهوم فلسفة نظری تاریخ که با سیر تحول و تطور تاریخ در طی زمان شناسایی می شود. دوم نقد تاریخی به منزلة جزئی از روش علم تاریخ که در دایرة فلسفة علم می گنجد. نقد در مفهوم اول می تواند نگرش بسیاری از دیدگاه ها و مکاتب نقد باشد، مانند نقد ادبی از دیدگاه تاریخی یا نقد جامعه شناسانة مبتنی بر نگرش تاریخی. به این ترتیب این مکاتب خود متضمن نوعی تاریخیت نقد هستند، به طوری که در نقد هگلی و نقد مارکسیستی اساساً شالودة نقد و مکتب بر سیر و تحول تاریخ بنا نهاده شده است. اما در معنای دوم نقد تاریخی رویشی از علم تاریخ و فنی در خدمت تاریخ است و به تعبیر دیگر جزئی از طرز تفکر تاریخی است . پس ضرورت دارد بین دو مفهوم نقد تاریخی تفاوت قائل شویم. مقصود ما هم از کاربرد نقد تاریخی در این سطور در معنای اخیر آن به معنای فن یا صناعتی از علم تاریخ است که خود به دوبخش تقسیم می شود: 1. نقد بیرونی؛ (25) 2. نقد درونی. (26) 4. 1 . نقد بیرونی نقدی است که متن را برمبنای روابط بیرونی آن و تأثیراتی که از عوامل خارجی پذیرفته، می سنجد و ارزیابی می کند. در این گونه نقد روابط متن با تولید کنندة متن ، زمان، مکان، محیط، تاریخ و جامعه و فرهنگ بررسی و تحلیل می شود و عناصر درونی متن در پرتو تأثیراتی که از عناصر بیرونی دریافت کرده و روابطی که با آن دارد در کانون توجه قرار می گیرد. به تعبیر دیگر نقد بیرونی معطوف به ارزشیابی ماهیت متن است. (27) 4 . 1 .1. عناصر نقد بیرونی 1. اصالت متن: کار مهم منتقد تاریخی در درجة نخست احراز اصالت متن است که باید با رعایت دقیق اصول نقد صحت اصالت متن را مشخص کند. منتقد در این مسیر باید از تجارب علمی و مطالعات دیگران، خود و آثار موازی همانند کتاب و همچنین از علوم کمکی تاریخ بهره بگیرد. وی باید به علومی چون نسخه شناسی، مُهرشناسی، و خط شناسی واقف باشد یا دست کم از آگاهان این رشته ها کمک بگیرد. اگر متن نسخة خطی است با بهره گیری از موازین علمی تصحیح متون، نسخه ای منقح و قریب به قلم مؤلف از آن به دست دهد. در تاریخ بسیارند اسناد و متون مجعولی که در تاریخ نویسی سبب ایجاد و اشاعة سوءتفاهم ها و خطاها شده است. از باب نمونه می توان به وصیت نامة پیتر کبیر یا هِبه نامة کنستانتین اشاره کرد که روزگاری چون سندی اصیل در نظر مورخان جلوه گر بود، اما امروزه با دلایل متقن جعلی بودن آنها محرز شده است. در هر حال فقط پس از بررسی اصالت متون است که می توان از طبقه بندی، توجیه و تفسیر آنها فایده ای به دست آورد . 2. مؤلف یا تولیدکننده: برای اینکه بتوان دربارة برخی برداشت ها و باور های مطرح شده در متن با دقت بیشتری اظهار نظر کرد، ضروری است که تصویری از شخصیت نویسنده داشته باشیم تا بتوانیم پرسش هایی را که دربارة مؤلف مطرح می شود، پاسخ بگوییم؛ پرسش هایی از این دست که «آیا متن حقیقتاً متعلق به مؤلف است و صحت انتساب آن تا چه حد محرز است؟» کم نیستند متونی در تاریخ که در صحت انتسابشان به مؤلفی که اثر به نام او نامبردار گشته است تردید جدی هست. میرزا محمد خان قزوینی در رد انتساب المآثر و الآثار به اعتمادالسلطنه می نویسد: «اعتمادالسلطنه به زور و تهدید فضلایی را که در جزو ادارة دارالتألیف یا دارالترجمه بودند، وا می داشت کتاب هایی که خود او موضوع آنها را اقتراح می کرد، تألیف نمایند و بعد خود او آنها را به اسم خود طبع و نشر و امضا می نمود؛ مثل کتاب المآثر و الآثار از بای بسم الله تا تای تمت از آثار قلمی همین صاحب ترجمه، شمس العلماست؛ چه، من با سبک تحریر و انشای او کاملاً آشنایم.» (28) از این انتساب ها و به خود بستن ها در تاریخ کم نیست. دیگر اینکه نیت و هدف مؤلف از تولید متن چه بوده است و چه غایتی را در پهنة ذهنش برای تولید این متن جست و جو می کرده است؟ آیا هدف مادی بوده، شهرت طلبی یا کمک به پیشبرد علم؟ موقعیت علمی ، اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی مؤلف چگونه بوده است؟ آیا به لحاظ علمی صلاحیت تولید این متن را داشته است؟ مؤلف چه گرایش های سیاسی- اجتماعی دارد؟ چراکه منشأ بسیاری از سوگیری ها همین گرایش خاص مؤلف است. 3. برنامه پژوهشی یا گفتمان پژوهشی: (29) یعنی متن در چه فضای گفتمانی و تحت عنوان چه برنامة پژوهشی (فضای حاکم بر پژوهش) پدید آمده است؛ فضایی که ممکن است تحقیق در همة موارد تحت تأثیر آن باشد و با تغییر گفتمان فضای آن هم عوض شود. زیرا اصولاً متن و اثر مولود سازمان و ساختار جامعه است و برای شناخت و نقد آن باید ساختار را شناخت. هر نقدی می کوشد بین نویسندة متن و محیط فکری و مادی وی ، و بین نویسنده و مواریث ذوقی و تربیتی وی ، رابطه ای بیابد و با استفاده از اصل علیت و فرایند اثر پذیری ، از آنها در امر نقد بهره بگیرد . (30) از این نظر باید بر شرایط زمانی و مکانی تولید یک متن یا پیام تأکید کرد که آن را اصطلاحاً «تاریخیت اثر» می گویند و بر مبنای آن هر متن و نظریه ریشه در خاک لحظه های معینی از تاریخ دارد و با جنبه های دیگر حیات اجتماعی و فرهنگی آن لحظه در توازی و تفاهم است. 4. انتشارات: سیستم و نظامی که اثر را منتشر کرده است ، در ارزیابی ما دربارة اثر جایگاهی خاص دارد؛ زیرا تعیین نوع انتشارات بسیار مهم است که آیا حقوقی است ، سیاسی است ، دولتی یا نیمه دولتی است؟ وابسته به چه نهاد یا گروه سیاسی – فکری و بعضاً حزبی است؟ هدف از نشر آن چه بوده است؟ زیرا هیچ انتشاراتی نمی پذیرد که اثری به زیان او منتشر شود. شاید بهترین مثال در این خصوص کتاب های فارسی است که در قرن نوزدهم تحت تأثیر فضای استعماری در بمبئی و کلکته هند منتشر می شدند. 5. خواننده: منظور آن است که این متن یا اثر برای چه کسی نوشته شده است و چه طیفی از خوانندگان را در بر می گیرد . آیا برای طیف طرفدار یا مخالف نوشته شده یا برای مخاطبان حزبی و گروهی یا برای قشر فرهیخته و نخبه یا اینکه عموم مردم را مخاطب قرار داده است؟ برای مثال سیاست نامة خواجه نظام الملک طوسی یا اخلاق امینی روزبهان خنجی برای طیف طبقة حاکم نوشته شده است. اهمیت شناخت مخاطب از آن جهت است که رابطة میان خواننده و متن یک سویه نیست، بلکه تبادلی است؛ یعنی فرایند یا واقعه ای است که در زمان و مکان خاص که متن و خواننده در یکدیگر اثر می گذارند، رخ می دهد. از رهگذر تبادل و تعامل خواننده و متن است که معنا خلق می شود؛ زیرا معنا در تعامل دوسویة خواننده و متن نهفته است. به همین علت، طیف شناسی خوانندگان از عناصر مهم در نقد بیرونی محسوب می شود . 6. ناقد: ناقد کیست؟ نقدِ خود قبل از انتقاد بسیار مهم است. ضروری است ناقد با حیطه ای که نقد می کند ، آشنا باشد و با پیشینه، ادبیات ، اصطلاحات و اصول و مبادی آن مباحث مأنوس باشد تا نقدی روشمند از موضوع ارائه دهد. ناقد باید به زبان اثر تسلط داشته باشد . دارای انگیزه، ذوقی سلیم ، ذهنی کاوشگر ، اندیشه ای قویم باشد و از قدرت تحلیل و استنتاج بالایی برخوردار باشد . ناقد نباید ادراک خویش را مبنای نقد قرار دهد و اندیشة خود را مبنای داوری ، بلکه باید به بوتة اصول مبرهن و روشن بسپارد و رأی و نظر خود را هر زمان در معرض داوری خوانندگان قرار دهد و بپذیرد که نقد یک حمله و دفاع است؛ حمله به نقاط ضعف و دفاع از نقاط قوت . چه در حمله و چه در دفاع، وجدان علمی و وجدان انسانی باید حاکم باشد و قلم شخصیت در ورای غیرعلمی حرکت نکند . هر امری را باید با دلیل پذیرفت یا رد کرد، هرچند ممکن است برای دیگران مکدر کننده باشد ، اما وجدان ناقد اقتضایی جز حقیقت گویی ندارد. 4 . 2. نقد درونی نقدی است که در آن، معیار و مبنای نقد ـ یعنی عناصر درونی متن، اعم از ساختار ، معنا ، زبان و مانند آنها ـ در ارتباطی متقابل ، منسجم و همبسته با یکدیگرند که در دو وجه سلبی و ایجابی این عناصر ، ادراک ، تفسیر و نقد می شوند . پس اتکا به ویژگی های درونی و تأثیرات متقابل عناصر درونی نقش مهمی در نقد درونی دارند. (31) به بیانی دیگر، نقد درونی معطوف به دلیل است و محتوای متن را ارزشیابی می کند . پاره ای از محققان علم تاریخ در تعاریفی که برای نقد درونی و بیرونی ارائه داده اند ، به قدری سر بسته و گنگ سخن گفته اند که نه تنها خوانندگان را رهنمون نیست، بلکه آنان را در وادی سرگردانی رها می کند . 4 . 2. 1 . عناصر نقد درونی 1. موضوع: (32) می توان آن را پرسش بزرگ یا گزارة بزرگ نامید که قصد داریم آن را نقد کنیم. آیا موضوع اثر از موضوعیت کافی برخوردار است؟ جامع و مانع است؟ واژگان آن بارِ ارزشی ـ ایدئولوژیکی دارد یا واژگانی خنثی است؟ آیا از اصطلاحات بیگانه استفاده کرده است؟ اینها پرسش هایی است که از موضوع و گزاره بزرگ باید پرسید . یک اثر باید محدودة زمانی و مکانی مشخص داشته باشد و این باید در موضوع بازتاب یابد. البته بهتر است موضوع اندکی ابهام داشته باشد که آن را «بلاهت موضوع» می گویند . موضوع باید با محتوا همپوشی داشته باشد، به طوری که در سراسر متن و در یک رابطة دوسویه در یکدیگر انعکاس یابند. 2. سابقة پژوهش: (33) اینکه میشل فوکو معتقد است کتاب به رغم پندار اولیه فاقد وحدت است زیرا حد و مرز روشنی ندارد و هر کتاب به کتاب ها و متون دیگر ارجاع می دهد، (34) شاید اشاره ای غیر مستقیم به سابقة پژوهشی هر اثر یا متن تحقیقی است . سابقة پژوهش در واقع هم تداوم حلقه های پویش های علمی است و هم احترام به فضل تقدم دیگر نویسندگان در یک موضوع خاص. به همین علت در نقد یک اثر باید مشخص شود سابقة تحقیق تا چه حد ذکر شده است؟ آیا زمینه ها برای خواننده ممحض است یا گمراه کننده؟ در این قسمت باید منابع و آثار مرتبط با اثر در یک نگاه تطبیقی و پرسشگر به نقد و بررسی کشیده شود و از تکرار و واگوایی پرهیز شود تا میزان نوآوری مؤلف آشکار گردد؛ زیرا اصالت یک اثر یا متن در بدیع بودن آن است. 3. محتوا: محتوا در واقع زیرمجموعه ای است که مؤلف، تحقیق یا اثر خود را به پرسش های کوچکتر تقسیم کرده تا بتواند گزارة بزرگ یا پرسش بزرگ (موضوع) را پاسخ گوید؛ آن را اصطلاحاً «مهندسی تحقیق» گویند . ضروری است مشخص شود داده های تحقیق- که باید در یک نظام منطقی و روشمند به سامان برسد – تا چه حد قابل وثوق و اطمینان است . از بهترین ابزارهای موجود برای دستیابی به این مقصود آزمون حس عمومی (35) است. تاریخ نگار باید به بصیرت خود اتکا کند و با تکیه بر حس داخلی خویش تصمیم منطقی بگیرد که آیا پس از مطالعة متن آن را واقعاً قابل قبول می یابد؟ و آیا آنچه خوانده می توانسته به طور واقعی رخ داده باشد؟ از شگردهای راستی آزمایی، همخوانی جزئیات و عدم تناقض و دیگری رجوع به مدارک مؤید است. (36) استناد به آزمون حس عمومی و روش های راستی آزمایی ما را قادر می سازد محورها و نظرهای تحقیق یا همان هستة سخت (37) تحقیق را که اثر بر گرد آن شکل گرفته است نقد و مداقه کنیم . کشف ، فهم و نقد هستة سخت یک تحقیق وظیفة اصلی ناقد است و برای دستیابی و نقد هستة سخت، ناقد باید محتوای تحقیق را از دو دیدگاه وارسی و نقد کند :1. برش های ریز 2. مهندسی کار. در یک اثر، مثلاً مقاله، هر پاراگراف حکم یک برش کوچک را دارد.، در اثر بزرگتری مانند کتاب مقیاس برش کوچک فصل یا گفتار است. تبدیل برش بزرگ (موضوع ، گزارة بزرگ) به برش کوچک نشان دهندۀ فضل مؤلف است که این عمل در طی فرایندی صورت می گیرد که به آن مهندسی کار گویند . یعنی ارتباط برش کوچک با برش بزرگ و ایجاد سازواری و انسجام منطقی به نحوی که مهندسی کار با گزارة بزرگ در تناقض نباشد و اثر یا متن در قالب یک کلیت معنادار قرار گیرد . در نقد اثر نگاه نقادانه باید به مهندسی کار معطوف گردد؛ اینکه متن از انسجام منطقی برخوردار است؟ خُلف و تناقض در بین اجزای آن مشاهده می شود؟ بین مقدمات و نتایجش رابطة صحیح برقرار است؟ شیوة استدلال مؤلف بر چه نوع استدلالی استوار است: تمثیل است، قیاس است یا استقرا؟ برای سامان دادن به این پرسش ها به نظر می رسد طرح پرسش های شش گانه کی؟ کجا؟ چی؟ چرا؟ چگونه؟ بهتر می تواند ناقد را در نقد محتوا و فهم هستة سخت یاری کند، به ویژه پرسشِ «چرا؟» که مبیّن چرایی و رابطة عِلّی و معلولی وقایع و پدیده هاست.

  4. ادبیات نگارش: زبان متن سهم ویژه ای در نقد متن دارد. واژگان متن ممکن است در طول زمان معانی مختلفی داشته و مدلول زمانه باشند. بنابراین، زبان سهم بارزی در ادراک و شناخت تاریخ ایفا می کند. اگر ادبیات را مهم ترین تجلی زبان بدانیم ، بهتر می توانیم اهمیت نگارش را در پردازش اندیشه و مضامین دریابیم . از دو دیدگاه می توان به ادبیات نگارش یک متن نظر افکند: یکی به شیوایی و رسایی نثر مؤلف که به قریحة ادبی و تجربة نویسنده مربوط می شود و دیگر به اصول و قواعد نگارش ، ساختار واژگان و اصطلاحات و پاراگراف بندی و لحن نویسنده؛ که در مورد اخیر به ویژه باید دید که آیا نویسنده برای خواننده احترام قائل است و توانسته اعتماد خواننده را جلب کند یا خیر؟ یک متن در ذات خود باید اعتماد ایجاد کند؛ یعنی خواننده در متن مشارکت داشته باشد . در بررسی ادبیات نگارش شایسته است به شیوه و سبک نگارش ، انسجام مطالب ، شیوة ارجاع دهی ، نقل قول و دیگر موارد عنایت خاص شود. در جمع بندی مبحث نقد باید گفت اساس یک اثر خوب و موفق در ایجاد ارتباط است؛ ارتباط بین اجزای مختلف یک اثر و صرف نظر از پاره ای بافت ها و الگوهای تحمیلی. هرچه این ارتباط منطقی تر و منسجم تر باشد ، ارزش و اعتبار اثر نیز بیشتر است. اجزای این فضای ارتباطی عبارت اند از: 1. مؤلف؛ 2. خواننده؛ 3. بافت ها و الگوهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی واقتصادی تولید اثر؛ 4. متن. در شکل زیر رابطة این اجزا نشان داده شده است. 4 . 3 . فرا نقد (38) آیا نقد یک متن به معنای پایان راه است و وظیفة انتقاد را در اینجا باید خاتمه یافته تلقی کرد یا اینکه مراحل دیگری هم برای ادامة راه متصور است ؟ اگر پایان نقد اثر را پایان کار فرض کنیم، مسلماً تاریخ علم گرفتار رکود و ایستایی می شود و زایش و بالشی در رشته های مختلف علم صورت نمی گیرد . فرض چنین محالی بانگاهی گذرا به تاریخ علم و تداوم سلسله نقدها و کنکاش ها کاملاً اثبات می شود اگر این چنین نبود شاید رسالة تهافت الفلاسفۀ غزالی که به انگیزة اثبات تناقض آموزه های فلسفی نگاشته شده بود بساط فلسفه را برمی چید، اما دفاعیة ابن رشد از فلاسفه در رسالة تهافت التهافت که در حقیقت نقد نقد غزالی است مانع از خاموشی چراغ فلسفه در عالم اسلامی برای همیشه شد یا حداقل آموزه های فلسفی را برای نسل بعدی حفظ کرد. (39) نمونه های بسیاری در تاریخ علم و نزد اندیشوران اسلامی داریم که تداوم نقدها به گشودن راهی نو در دانش یا چشم اندازهای جدید فراروی اهل علم و خرد انجامیده است. اینجاست که اندیشة کاوشگر انسانِ خلّاق به مرزهای نقد هم اکتفا نمی کند و آنها را در می نوردد تا با عبور از آنها شاهباز بلند پرواز خود را در سپهر دانش به پرواز درآورد. اگر نقد گالیله مبنی بر کرویت زمین بر اندیشة کلیسایی همچنان در محاق سرکوب و الحادگویی باقی می ماند و حدود پندارهای کلیسایی آن روز را نمی پیمود ، چه آینده ای برای دانش بشری قابل تصور بود؟ پس نقد نه پایان یک راه بلکه می تواند آغازگر و اصلاحگر یک مسیر علمی باشد. اینجاست که قدم در مرحله ای فراتر می گذاریم که می توان آن را «فرانقد» نامید. فرانقد علاوه بر دلالت معنای نقدِ نقد یا به عبارتی بهتر تداوم نقد ـ که به نمونه هایی از آن اشاره شد ـ شاید بتوان معنای دیگری نیز برای آن متصور شد: فرانقد به منزلۀ ادبیات انتقادی یک حوزۀ معرفت ، دانش یا حتی یک نظریه. برای مثال ، از زمان ظهور مارکسیسم تا به حال نقدهای بسیاری از زوایای مختلف بر آن نوشته یا گفته شده است، اعم از نقدِ نقد یا پاسخ به نقد. محقق امروزی اگر بخواهد دربارة وجوهی از مکتب مارکسیسم نقد بنویسد مسلماً بخشی از آموخته های ذهنی او را همین نقدها دربارة مارکسیسم شکل داده اند، لذا خودآگاه یا نا خودآگاه تحت تأثیر چنین میراث انتقادی، دست به نقد می زند؛ چراکه هدف او نه واگویی نقد های پیشین ـ که منافی نگاه نو و نقد جدید است ـ بلکه گشودن روزنه ای نو در فهم و نقد دقیق تر مارکسیسم است. در مثال دیگر از ادبیات فرانقد می توان به نقد های طیف های مشروطه خواه و مشروعه خواه در تاریخ معاصر ایران اشاره کرد که انبوهه ای از ادبیات نقد در این حوزه پدید آورده اند. پس اگر بخواهیم در یک نگاه کلی ویژگی های فرانقد را برشماریم می توانیم به مؤلفه های زیر اشاره کنیم: 1. فرانقد، ذاتی پیشرفت علم است؛ 2. از آنجا که فرانقد اساسی علمی دارد ، نسبت به علوم هم جنبة ایجابی دارد مانند کرویت زمین و هم جنبة سلبی مانند بُطلان کیمیا گری؛ 3. عموماً بر گرد اندیشه ها ، نظریات و یافته های جدید و مورد مناقشه شکل می گیرد؛ 4. فرانقد تابعی مستقیم از توسعه و پیچیدگی علوم در هر عصر است.   پی نوشت ها: 1. ح‍س‍ی‍ن ب‍ن اح‍م‍د زوزن‍ی ، ال‍م‍ص‍ادر، ب‍ه ک‍وش‍ش ت‍ق‍ی ب‍ی‍ن‍ش ، ج 2، ص5. 2. Critique 3. عبدالحسین زرین کوب، نقد ادبی، ص5 و 6. 4. Historical Critical Method, on Bible study. Com, 4. 5.علی صاد، روش نقد، ص 14؛ ملائی توانی، علیرضا، درآمدی بر روش پژوهش در تاریخ، ص 225. 6. نعمت الله فاضلی، «بازار سیاه نقد»، کتاب ماه علوم اجتماعی، ش 47 و 48، ص 40. 7. موریس دوروژه، روش های علوم اجتماعی، ترجمة خسرو اسدی، ص 104. 8. بتر اتسلندر، روش های تجربی تحقیق اجتماعی، ترجمة بیژن کاظم زاده، ص 148. 9. عبد الحسین زرین کوب، تاریخ در ترازو، ص 162-161؛ حسینعلی نوذری، فلسفه تاریخ، ص 31-28؛ ای اچ کار، تاریخ چیست؟، ترجمة حسن کامشاد، ص 56. 10. Criticism Theoretical. 11. Criticism Practical. 12. چالز برسلر، درآمدی بر نظریه ها و روش های نقد ادبی، ترجمة مصطفی عابدینی فرد، ص 29. 13. هرودوت، تاریخ هرودوت، ترجمة هادی هدایتی، ص 87. 14. عبدالحسین زرین کوب، تاریخ در ترازو، ص 79-74. 15. بدرالدین ابن جماعه، تذکره السامع و المتکلم فی ادب العالم و المتعلم، ص 98 ؛ نجیب مایل هروی، ت‍اری‍خ ن‍س‍خ‍ه پ‍ردازی و ت‍ص‍ح‍ی‍ح ان‍ت‍ق‍ادی ن‍س‍خ‍ه ه‍ای خ‍طی ، ص 233. 16. عبدالحسین زرین کوب، تاریخ در ترازو، ص 75-71. 17. شارل ساماران، روش های پژوهش در تاریخ، ترجمة گروه مترجمان، ج 1، ص 47-46. 18. Barthold Georg Niebouhr. 19. عبد الحسین زرین کوب، نقد ادبی، ج 1و2، ص 94. 20. Leopold von Ranke. 21. همان، ص 95-94. 22. Mobiyun. 23. شارل ساماران، روش های پژوهش در تاریخ، ترجمة گروه مترجمان، ج 2، ص237-236؛ یف یروفه، تاریخ چیست؟، ترجمة محمد تقی زاده، ص80. 24. Historical Criticism. 25. External Criticism. 26. Internal Criticism. 27. علی دلاو، مبانی نظری و عملی پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی، ص 241. 28.محمد قزوینی، یادداشت های قزوینی، به کوشش ایرج افشار، ج 8 ، ص 98-97. 29. Research programme/Discourse. 30. عبد الحسین زرین کوب، دفتر ایام، ص 216. 31. علیرضا ملائی توانی، درآمدی بر روش پژوهش در تاریخ، ص 144. 32. Subject. 33. Researche Review. 34. میشل فوکو، اراده به دانستن، ترجمة نیکو سرخوش و افشین جهاندیده، ص 112. 35. Common Sense. 36. مرتضی نورائی، راهنمای نگارش در تاریخ، ص 57. 37. Hard Core. 38. Trans Criticism. 39. ر.ک: مرتضی نورائی، همان؛ ر.ک: محمدبن احمد ابن رشد، تهافت التهافت، ترجمة علی اصغر حلبی.   منبع: فصلنامه پژوهش– شماره 5 ادامه دارد...

94/01/22 - 05:38





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن