واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
خداحافظ صحاف فوتبال ایران
سالها عطش و انتظار برای رسیدن به نیمکت سرخ. این خلاصه تمام این سالهای فوتبالی حمید درخشان بود
خبر ورزشی: اول: سالها عطش و انتظار برای رسیدن به نیمکت سرخ. این خلاصه تمام این سالهای فوتبالی حمید درخشان بود. مدعی بود تنها دوای درد پرسپولیس اوست و با تیمی که دایی بسته میتوان قهرمان شد. وقتی آمد وعدههایش را از یاد برد.
بازيكنان را همواره ناكارآمد جلوه داد و بردها مال خودش و باختها مال ديگران بود. بيانضباطي در تيمش غوغا ميكرد و بيانضباطها، قدارهكش هر روز درفشيفر و رختكن تيمش بودند بيآنكه كمترين تنبيهي متوجهشان باشد. وعده نيمفصل را داد، جذب بازيكن و ترميم تيم دايي براي رسيدن به يك پرسپوليس رؤيايي. 9 بازيكن جديد گرفت اما غير از گابريل كسي رد مؤثر چنداني از بقيه نديد. شاهكارشان تادئو بود. بماند كه حامي هميشگي درخشان (رهبريفرد) در مورد جذب تادئو و ضرركرد درخشان در يك معامله ملك مشكلدار چهها گفت و چرا درخشاني كه بر سر ماجراي نه چندان مهم تماس با يوسف وكيا مدافع فولاد، وكيلش را به دادسرا و كميته اخلاق فرستاد و كم مانده بود به ديوان لاهه شكايت كند تا سعداوي را محكوم كند در مقابل اين ادعاهاي عجيب و غريب رهبريفرد سكوت كرد!
دوم: درخشان با توپ پر آمده بود. بيقرار از رسيدن به معشوق، مجال نداد دايي، درفشيفر را ترك كند. آن همه هياهو اما خيلي زود رنگ باخت تا خودش هم باور كند تمديد روز به روز ويزايش در اقامتگاه سرخها، عاقبتي جز بركناري ندارد. استعفا! كسي كه دقيقاً يك روز قبل از جدايياش از پرسپوليس گفته بود استعفا كار آدمهاي ترسو است عاقبت استعفا داد و شب هنگام كه از كردهاش پشيمان شد، صبح عليالطلوع روانه ساختمان باشگاه در خيابان شيخ بهايي شد تا شايد يك بازي ديگر هم روي نيمكت پرسپوليس بنشيند و آخرين روز بودنش، ناكامي مقابل تيم 10نفره راهآهن با مديريت عليرضا رحيمي (هماني كه آمدن درخشان باعث رفتنش از پرسپوليس شده بود) نباشد اما فهميد مرغ از قفس پريده و جناب نژادفلاح خرسند از جدايي درخشان، در استانبول دارد با پروفسور عكس يادگاري ميگيرد!
سوم: درخشان را بعد از پروين يكي از پرسابقهترين مردان پرسپوليس ميدانند. دوران بازيگري او اما برخلاف ايام مربيگرياش سپري شد. در عالم مربيگري بهترين تيم تاريخ پرسپوليس را با اشتباهاتي فني و عدم تعويض بازيكن مقابل جوانترين استقلال آن سالها در سال 73 به ناكامي كشاند. آن بازي كه دو بر صفر به نفع پرسپوليس پيش ميرفت ناگهان با اشتباهات درخشان روندي ديگر يافت و كار به تساوي كشيده شد و دعواي امير و مجتبي و بازي تعطيل. باختن مگر غير از اين است؟ اويي كه داعيه عدم باخت به استقلال را دارد در مورد آن بازي چه توضيحي دارد؟ باخت در فينال حذفي با شاهين بوشهر مقابل استقلال را باخت نميدانند؟ اويي كه وقتي با شاهين بوشهر، پرسپوليس استيلي را در بوشهر برد همه اركان باشگاه و كميته فنياش كه مركب از قديميها و پيشكسوتان بود را به باد تمسخر گرفت، اويي كه با شاهين و پيكان و داماش و هما و دلوارافزار ناكام بود با كدام ادعا به نيمكت پرسپوليس رسيده بود؟ درخشان نه در پرسپوليس كه سالهاست در تيمهاي ديگر فرياد ميزند نميتواند مربي موفقي باشد.
چهارم: برد دربي كه روي هنرنمايي ستارگان كشف شده توسط دايي به دست آمد احتمالاً بارزترين نقطه كارنامه اخير درخشان در پرسپوليس باشد. براي ماندن در اين تيم اما نكات مهمتري وجود دارد. دانش فني، مديريت و جسارت برخورد با بيانضباطها و صداقت در كنار كسب نتايج خوب. چه آنكه اگر دربي تنها ملاك ارزيابيها بود امروز پرويز مظلومي همچنان سرمربي استقلال بود.
پنجم: درخشان برخلاف دايي در ميان حمايت جدي پيشكسوتان آمد. او اما با خودش و پرسپوليس كاري كرد كه روز رفتنش تنها حامياش علي دايي بود! كسي كه درخشان در مصاحبههايش او را پرسپوليسيترين فردي خواند كه با سكوتش به او كمك كرده و گفته بود بزرگترين اشتباهم انتقاد از تيم دايي بود! چقدر دير جناب درخشان. تو با خودت و رؤياهاي سالهاي سالت چه كردي؟
ششم: درخشان رفت. احتمالاً ديگر او را در هيچ تيمي نخواهيم ديد. شايد وقتش رسيده برايش بنويسيم: تيم بعدي نه! به فكر شغل بعدي باش!
هفتم: خداحافظ آقاي شماره 9. نسل امروزي حرفهايت را ميشنوند و فردا عليه خودت به كار ميگيرند. داروهايت انگار از داروهاي تقلبي ناصرخسرو بود... دواي درد پرسپوليس كه نشدي؛ پس پايت را از روي لوله اكسيژن آن بردار. اينجا ته خط است. همه وعدههايت را دفن كرديم. وعده كه ميدادي و رؤيافروشي كه ميكردي ما را به ياد صحاف سخنگوي دولت عراق در زمان صدام ميانداختي. آمريكاييها داشتند در خيابانهاي بغداد جولان ميدادند و او اسلحه بهدست مقابل دوربين رجز ميخواند. به سلامت... بيزحمت در را پشت سرتان ببنديد.
تاریخ انتشار: ۲۰ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 80]