واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: ایلنا:یک کارشناس مسائل بینالملل گفت که در بررسی آنچه که ایالات متحده آمریکا در ارتباط با عربستان و مقوله یمن انجام میدهد، باید گزاره های موجود را در حوزه واقعیتهای سیاسی لحاظ کرد.

«مهدی مطهرنیا» در گفتوگو با خبرنگار ایلنا درباره دخالت پنهان آمریکا در پرونده یمن گفت: در این حوزه باید بپذیریم که ایالات متحده آمریکا هم اکنون یکی از مهمترین بازیگران تحمیل عمل در خاورمیانه است. ورود آمریکا به منطقه خاورمیانه به اندازهای مستقیم شده است که اسرائیل دیگر برای ایالات متحده یک شریک حیاتی نیست بلکه به یک شریک کلیدی همانند دولتهایی مانند عربستان تبدیل شده است. وی ادامه داد: بر اساس این معنا، قبل از ورود ایالات متحده به منطقه خاورمیانه حتی آمریکا منافع ملی تعریف شدهای را بر اساس ابر قدرت خواندن این کشور در نظام بینالملل در این منطقه برای خود قائل بوده است. ورود مستقیم آمریکا بر اساس تحرکات غیر معقولانه و خردورزانه سیاسی - امنیتی توسط آنچه که تروریسم خوانده میشود در مبارزه با ایالات متحده آمریکا، زمینههای ورود مستقیم آن را در منطقه به وجود آورد و هم اکنون آمریکا در خاورمیانه حضور دارد و حتی در جغرافیای دیرزمانه یا کلاسیک حضور قدرتهای شرقی در منطقه خاورمیانه مانند سوریه، عراق و حتی لبنان، ایالات متحده آمریکا به عنوان یک کنشگر اصلی در کنار رقبای فرامرزی خود حضور مستقیم در خاورمیانه را به رخ میکشد. این تحلیلگر مسائل بینالملل در توصیف نفوذ نظامی آمریکا در خاورمیانه گفت: تعداد پایگاههای نظامی آمریکا در خاورمیانه افزایش یافت و عرصه تحرکات آنها در منطقه بیشتر از گذشته دیده میشود. به همین منظور و در ارتباط با اینکه عربستان به عنوان یکی از شرکای استراتژیک آمریکا در منطقه محسوب میشود، ایالت متحده آمریکا در دور جدید و فصل نوین تحرکات خود در خاورمیانه به دنبال ایجاد فضای مناسب برای پیاده کردن سه گام اصلی استراتژیک خود است. به گونهای که بارها گفتهام ایالات متحده در دهههای گذشته سه گام را بر میدارد. اول مدیریت ناامنی در منطقه که به واسطه ۱۱ سپتامبر و استفاده از آن کلید خورد. وی افزود: آمریکا در عربستان حضور پیدا کرد، به عراق حمله کرد و مسائل سوریه را پشتیبانی و در لبنان تحرک نظامی حزبالله را به تحرک سیاسی تبدیل کرد. لذا در این خصوص ایالات متحده هم اکنون به دنبال ایجاد توازن منطقهای است. آمریکا بر اساس توازن منطقهای و قبول پارادایم توازن منطقهای در مناطق هدف مانند خاورمیانه، به هیچ وجه نمیخواهد هیچ کدام از قدرتهای بزرگ منطقه بر یکدیگر سیطره پیدا کنند لذا حتی نزدیکترین متحدان استراتژیک اصلی خود را بر اساس قواعدی مختلف به گونهای کنترل می کند که سقفی از قدرتبرانگیزی را در منطقه شکل و محتوا ببخشد. مطهرنیا با اشاره به قصد برپایی توازن در منطقه توسط آمریکا به نفع سیاستهای این کشور، تصریح کرد: باتوجه به پرونده هستهای ایران و مسائل مربوط به این موضوع، توازن منطقهای قبل از حل و فصل پرونده هستهای به گونهای پیش میرود که نوعی توازن ضعف در منطقه به وجود بیاید و هر کدام از بازیگران در یک وضعیت مناسب و متناسب با یکدیگر قرار داشته باشند و سیطره یکی بر دیگری حاصل نشود. در اینجا است که ماجرای یمن به دلیل منافع آمریکا در منطقه و آنچه که مبارزه با تروریسم خوانده میشود و گستره وسیعی از افراد، شخصیتها، دیدگاهها، نگرشها و احزاب را در بر میگیرد ممکن است با تباین با یکدیگر باشند. مانند حوثیها از یک طرف و القاعده از طرف دیگر یا گروههای دیگری مانند حماس که گروههای مثبتی از منظر جهادی دیده میشوند با النصره که گروه منفی دیده میشود، همگی در حوزه منافع ایالات متحده آمریکا گروههای تروریستی خوانده میشوند. وی درباره ادعای مبارزه و اقدام آمریکا در مبارزه با تروریسم خاطرنشان کرد: منافع آمریکا ایجاب میکند که با هزینه عربستان به کنترل آنچه که تروریسم میخوانند، بپردازند. لذا وضعیت آمریکا در ایجاد فضای دو نیمرخ در یک چهره کاملاً مشخص است و آن فضا این است که دولت عربستان را از یک طرف به عنوان متحد استراتژیک خود در منطقه خاورمیانه تقویت کند و از طرف دیگر، رژیم آل سعود را به یک رژیم سنتی قدرتمند و مقاوم در برابر اصلاحات مورد نیاز آمریکا در چارچوب دموکراسی ارشادی به تصویر بکشد. وی افزود: سوریه، که عربستان هزینههای بسیار زیادی از حیث مادی و معنوی در آن پرداخت کرد و آل سعود شکستهای خاصی را تجربه کرد، جای خود را به یمن میدهد. در سوریه دولت عربستان تقویت شد و به گونهای پیش رفت که امروز در شرمالشیخ، خاورمیانه عربی، فرماندهی ارتش در حال شکلگیری کشورهای عربی را به فرماندهی عربستان میپذیرد اما از طرف دیگر نقد خاندان آل سعود در عربستان توسط گروههای مخالف و شیعیان از یک طرف و و از سوی دیگر در جامعه عربی مورد حضور و آشکار میشود. این کارشناس مسائل آمریکا با اشاره به نقش عربستان در بحران یمن تاکید کرد: باید بگویم یمن آوردگاهی است که میشود در آن جایگاه عربستان تقویت شود و به همان اندازه جایگاه آل سعود مورد نقض قرار گیرد واز طرف دیگر، توازن منطقهای حفظ شود. تغییر و تحولات ممکن در پرونده هستهای ایران در آینده میتواند زمینهساز ایجاد توازن قدرت در منطقه شود و این نیز میتواند مقدمهای برای تغییر توازن قرار گیرد. وی در پایان عنوان کرد: گام بعدی آمریکا در خاورمیانه، مدیریت امنیت نسبی است. این مدل از مدیریت به گونهای است که بحرانهای موجود در منطقه باید تحت کنترل قرار گیرد به گونهای که آنچه ایالات متحده به دنبال آن است، یعنی تضعیف گروههای تروریستی در حد ابزارهای عملیاتی برای آینده در حالت برزخگونه و از منظر دیگر ثبات مورد نیاز نسبی برای توازن قدرت منطقهای خواهد بود. گفتوگو: فرشاد گلزاری
۱۳۹۴/۰۱/۱۹ ۰۸:۲۸:۱۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]