واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:

۱۵ فروردين ۱۳۹۴ (۱۲:۵۸ب.ظ)
قاليباف: داشتن توقع بيجا از مذاكره در اين سطح به دور از منطق و عقل است موج - شهردار تهران در سرمقاله امروز روزنامه همشهري موضوع مذاكرات هستهاي را يك موضوع ملي و فراجناحي دانست و نوشت: تحليل و موضعگيري درباره موضوع مذاکرات هسته اي از عينك منافع و مصالح گروهي و جناحي بزرگترين خيانت به آرمانهاي انقلاب و آينده اين ملت و سرزمين است.
به گزارش خبرگزاري موج، محمدباقر قاليباف، شهردار تهران، در سرمقاله امروز روزنامه همشهري نوشت: در پي تفاهم هستهاي که در لوزان شکل گرفت بازتابهاي متنوع و بسياري در سطح رسانه و شبکههاي اجتماعي و محافل مختلف طرح شد و تحليلها و نقدها و تمجيدهاي گوناگوني ارائه شد. بنده به سهم خودم از تلاش شبانهروزي تيم مذاکرهکننده هستهاي که حقا و انصافاً هرچه در توان داشتند به کار بردند تا نتيجه مطلوبي براي ملت ايران به دست آورند، تشکر ميکنم و در عين حال چند نکته را در اين رابطه با مردم عزيز در ميان ميگذارم.
1. قطعاً اتحاد در حمايت از تيم مذاکره کننده هستهاي مانند پشتيباني از سربازان عرصه نبرد با دشمن ضروري است. نبايد پشت تيم مذاکرهکننده را خالي کنيم اين کار مثل آن است که وسط صحنه نبرد به دليل اختلافسليقه و درگيريهاي قبلي شخصي و گروهي با سربازان، نبرد آنها را زير سؤال ببريم.
دلنگراني از جزئيات تفاهم شده قابل پذيرش است اما توقعات بيجا داشتن از يک مذاکره در اين سطح به دور از منطق و عقل است. قاعدتاً منطق مذاکره منطق دادوستد است و البته توازن اين دادوستد اهميت دارد اما برخي بهگونهاي اظهار نظر ميکنند که گويا قرار است در مذاکره فقط حرف ما به کرسي بنشيند! از سوي ديگر اگر معتقد باشيم هر توافقي خوب نيست و اين عبارت را صحيح ندانيم که توافق بد بهتر از توافق نکردن است همچنان که اوباما و آمريکاييها به اين موضوع اشاره کردند بنابراين بهصرف اعلام توافق هم نبايد اظهار شادي و شعف کنيم تا زماني که جزئيات آن کامل و شفاف ارائه نشده است. اما به يقين آنچه در بيانيه مشترک آمده اگر برداشت لغو يکباره تحريمها در ازاي اقدامات ايران صحيح باشد بايد اميدوار بود که در تدوين نهايي توافق و طرح جزئيات نيز به همين منوال پيش برود. قطعاً مابين بيانيه کاخ سفيد و سخنان وزير امور خارجه کشورمان بايد به نماينده ديپلماسي کشورمان اعتماد کنيم و اميدوار باشيم که چارچوبي که او طرح ميکند درروند مذاکرات سه ماه آينده به ثمر بنشيند.
2. موضوع مذاکرات هستهاي يک موضوع ملي و فراجناحي است و تحليل و موضعگيري درباره آن از عينک منافع و مصالح گروهي و جنــــاحـي بزرگترين خيانت به آرمانهاي انقلاب و آينده اين ملت و سرزمين است. براي استقلال و رشد و شکوفايي اين کشور خونهاي زيادي ريخته شده و سربازان و سرداران بسياري جانشان را کف دست گرفته و از حيثيت و شرف اين ملت و انقلاب دفاع کرده و ميکنند. نفوذ و اقتدار فعلي ما در منطقه محصول همين جانفشانيها و مجاهدتهاست. چه خيانت بزرگي است که در وانفساي نبرد منطقهاي و هستهاي عدهاي بهدنبال آن باشند که از اين نمد کلاهي براي خودشان ببافند که قطعاً اين خيانت به مردم هرگز بخشودني نيست. اگر پيروزي در کار هست همه ملت پيروزند و اگر تنگنايي وجود دارد همه بايد مشارکت کنند تا مملکت از اين تنگنا خارج شود. درايت و تدبير رهبري در انتخاب عنوان سال از اين روست که هم دولت و هم ملت بايد همدل و همزبان باشند تا مبادا گرفتاري در گرداب تفرقه و کسب منافع و مصالح سياسي و جناحي به کشتي نظام و کشور صدمه بزند.
3. بدون شک يگانه مسير موفقيت و پيشرفت کشور درون مرزهاي اين سرزمين است. سرنوشت ما و چشمانداز بلندمدت اين مرزو بوم را نه ژنو مشخص ميکند نه وين نه لوزان و نه هيچ جاي ديگر. نه اوباما مشخص ميکند نه کري و نه هيچکس ديگر. آينده اين مملکت در دستان خود ماست به فرهنگ کار ما وابسته است، راز پيشرفت در مناطق جغرافيايي مستعد کشاورزي است، در صنايع گوناگون نهفته است، در اقيانوس سرمايههاي فکري موج ميزند که بهعنوان نمونه در حوزه فناوري خاک ميخورد. سرنوشت اين کشور را من و شما رقم ميزنيم، جوانان خوشفکر و باانگيزه و تحصيلکرده رقم ميزنند. اقتصاد اين کشور را بايد از درون مقاوم و مستحکم کرد. قطع وابستگي به نفت و خام فروشي منابع غني اين کشور تلاش و همت ميخواهد، روحيه جهادي ميخواهد تا گردنههاي سخت را طي کند. لوزان هرچقدر هم که شادي بياورد آينده ما را نميسازد. چرخ اقتصاد ما را براي هميشه نميچرخاند. گره زدن همه امورات کشور به مذاکرات هستهاي اشتباه بوده و هست. تماشاچي کردن مردم، فعالان اقتصادي و بهويژه مسوولان ردههاي مختلف به نتايج مذاکرات آثار زيانباري دارد. همچنان که نتيجه بلافصل اين اتفاق مطالبه عمومي براي کاهش فوري قيمتها و... خواهد بود که دور از انتظار است و در آينده نزديک سرخوردگي به ارمغان ميآورد. ما در دوره دولت نهم و دهم بالاترين درآمد نفتي را داشتيم، اما؛ وضعيت اقتصادي کشور مطلوب نبود و همچنان خام فروشي ميکرديم. اگر همه مراحل مذاکرات بهخوبي و مطابق ميل ما پيش برود دوباره ميتوانيم در مقياس بيشتري نفت بفروشيم و دوباره اقتصاد نفتي رونق ميگيرد. پس راهحل نهايي رشد و پيشرفت کشور ما به مديريت منابع اين سرزمين برميگردد نه گره مذاکرات!
4. بزرگترين خيانت را کساني مرتکب ميشوند که موضوع مذاکرات هستهاي و موضوعات مشابه را ابزاري براي دوقطبي کردن جامعه استفاده ميکنند. کساني که بر اين شيپور ميدمند، قطعاً خير و صلاح اين ملت و سرزمين را نميخواهند و اهداف ديگري را دنبال ميکنند و متأسفانه عدهاي هم جاهلانه در اين دام گرفتار ميشوند و حتي در بين خانوادهها و دوستان نيز به يک طيف صفر و صدي گرايش پيدا ميکنند و از روي هيجان يا چشمبسته همهچيز را نفي ميکنند و يا چشمبسته بهبه و چه چه ميکنند و در تقابل با يکديگر قرار ميگيرند. خسارتهاي جبرانناپذيري که از اين رهگذر نصيب ملت ميشود بعضاً جبرانناپذير است.
در پايان بنده اميدوارم که در سال همدلي و همزباني ملت و دولت، مردم ايران طعم شيرين پيروزيهاي بزرگ را بچشند و با ايستادگي بر سر آرمانهايي که اين انقلاب بر آن اساس بناشده نصرت الهي همراه اين ملت باشد. انشاءالله
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]