واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تبرک، توسل، بدعت
یکی از اختلاقهای عمده بین مذهب تشیع و فرقهی ضالهی وهابیت، موضوعات "تبرّک"، "توسّل" و "بدعت" است.مدتهاست که شیعیان به دلیل برکت جستن از قبور ائمه و تسژوسل به ارواح مقدس آن عزیزان مورد اتهام قرار گرفته و مشرک و بدعتگذار نامیده میشوند.اما به راستی معنا و مفهوم اصطلاحهای مذکور چیست؟تبرّک در لغت به معنای زیادی و نما است. و در اصطلاح یعنی طلب برکت کردن از خدا، بواسطه چیزی. حال این شی می تواند خاک، یا قسمتی از وسائل مربوط به شخصی صالح باشد. مساله تبرّک در بین مسلمانان چه شیعه و چه سنی از واضحات و مبرهنات بوده و نیازی به توضیح هم نداشته است. توسّل نیز در لغت به معنای انجام دادن کاری برای تقرب به یک چیز یا شخص است و در اصطلاح به این معناست که انسان در هنگام دعا و استغاثه، به درگاه الاهی چیزی عرضه کند که واسطهی پذیرش توبه و اجابت دعای او و برآورده شدن درخواستش باشد، مانند صفات و اسمای الاهی یا نام پیامبر اکرم و دعای آن حضرت یا نام اولیای عظیم الشأن و فرشتگان الهی.توسّل نیز در لغت به معنای انجام دادن کاری برای تقرب به یک چیز یا شخص است و در اصطلاح به این معناست که انسان در هنگام دعا و استغاثه، به درگاه الاهی چیزی عرضه کند که واسطهی پذیرش توبه و اجابت دعای او و برآورده شدن درخواستش باشداین تمام آن چیزی است که شیعیان به آن اعتقاد دارند. پیروان حضرات معصوم به خاک قتلگاه سرور و سالار شهیدان تبرّک میجویند از آن جهت که این امام همام و یاران باوفایش برای برافراشتن پرچم الهی و زندهکردن احکام فراموش شدهی خدای سبحان قیام کرده و جان خود را از دست دادند.همچنین به قبور ائمهی هدی متوسّل شده و ایشان را بین خود و خداوند واسطه قرار میدهند چرا که ایشان نزد پروردگار دارای آبرو و احترام بوده و پاکترین انسانهای روی زمین هستند.هر شنونده و خوانندهی منصفی با علم به این موضوع تایید خواهد کرد که شیعیان نه تنها بدعتگذار و مشرک نبوده که پیروان راستین پیامبر و امامان معصوم هستند. و اینکه فرقهی ضالهای مانند وهابیت آنها را به چنین صفات مذمومی متهم میکند ریشه در سرسپردگی آنها به حکومتهای جائر غربی و گمراهی ازلی و ابدی آنها داشته و دارد.هر شنونده و خوانندهی منصفی با علم به این موضوع تایید خواهد کرد که شیعیان نه تنها بدعتگذار و مشرک نبوده که پیروان راستین پیامبر و امامان معصوم هستندپاسخگفتن به شبهاتی از این دست وظیفهی علما و بزرگان دین است و در طول تاریخ نیز این امر از جانب آنها انجام شده و تبدیل به سنتی نیکو گشته است. از همین روی موسسهی امام صادق(علیه السلام) اقدام به انتشار کتابی دربارهی این موضوعات نموده تا پاسخی روشن باشد بر اتهامات مذکور.خبرآنلاین هم در این رابطه نوشت آیتالله سبحانی در کتاب «تبرک، توسل، بدعت» با استناد به آیات و روایات به اثبات تبرّک و توسّل پرداخته و دلایل مخالفان را نقد کرده است.این کتاب دارای سه بخش اصلی شامل تبریک، توسل و بدعت است که آیتالله سبحانی در بخش اول آن با استناد به قرآن و سنت نبوی به اثبات تبرک و انواع آن پرداخته و در پایان این بخش، دلیل مخالفان را با پاسخ نقل کرده است. ایشان در بخش دوم این کتاب با استناد به نص قرآن و روایات شریف، به اثبات توسل و معرفی انواع توسل پرداخته و این بخش را با ادله مخالفین و جواب مستدل به آنها به پایان میبرد. آیتالله سبحانی در کتاب «تبرک، توسل، بدعت» با استناد به آیات و روایات به اثبات تبرّک و توسّل پرداخته و دلایل مخالفان را نقد کرده استدر قسمتی از این کتاب با طرح سؤالی آمده است: حدیث پیامبر (ص) میفرماید: اذا ماتالمرء انقطع عمله الا عن ثلاث، صدقه جاریة و علم ینتقع به و ولد صالح یدعوا له: «آنگاه که انسان بمیرد، پرونده عمل صالح او بسته میشود؛ جز سه چیز، نیکوکاری ماندگار، دانشی که دیگران از آن بهره برند و فرزند شایسته که در حق او دعا کند». این روایت میرساند که رابطه انسان با عملش قطع میشود؛ جز در این سه مورد و پیامبر (ص) نیز انسان است و مشمول همین گفتار خود است؛ بنابراین نمیتواند عملی انجام دهد؛ هرچند دعا در حق مؤمن باشد.آیت الله سبحانی در پاسخ به این شبهه فرمودهاند: حدیث یادشده حاکی از آن است که تا انسان در این جهان هست، میتواند برای خود کار نیک کند؛ ولی پس از مرگ، دیگر قادر به انجام عمل نیکی نیست که از آن در آخرت بهره ببرد؛ مگر سه کار که آن را در زندگی خود پایهگذاری کرده باشد. معنای حدیث، بسته شدن پرونده عمل صالح خود انسان است و هرگز ارتباطی به اینکه ارواح، نمیتوانند در حق دیگران دعا کنندبنابراین، معنای حدیث، بسته شدن پرونده عمل صالح خود انسان است و هرگز ارتباطی به اینکه ارواح، نمیتوانند در حق دیگران دعا کنند، ندارد و به عبارت روشنتر، مقصود این است که انسان نمیتواند برای خویش عمل صالح انجام دهد و چیزی بر حسنات خود بیفزاید، نه اینکه نمیتواند در حق دیگری دعا کند یا هیچ فعل و حرکتی داشته باشد.ارکان بدعت، بدعت حقیقی و نسبی، نمونههای بدعت، عوامل پیدایش بدعت و روشهای بنیادین برای پیشگیری از بدعت بخش سوم این کتاب را تشکیل میدهد.بخش کتابخوانی تبیان - امیر مقیمی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 237]