واضح آرشیو وب فارسی:استان نیوز: شاعر جوان و مطرح کشورمان با تمجید از شهیدان و مردم خونگرم استان بوشهر از جدیدترین اشعار خود رونمایی کرد.
به گزارش «استان نیوز»؛ هادی فردوسی شاعر جوان و مطرح کشورمان که شعرهای زیبای او حتی مورد توجه رهبر معظم انقلاب هم قرار گرفته است در مراسم بزرگداشت مقام امامزاده سید علاءالدین منصور (ع) در دشتستان از شعر های زیبایی رونمایی کرد.
وی اظهار داشت: خدا را شاکرم که باز هم توفیق پیدا کردم در یک مراسم نورانی و معنوی آن هم در جمع مردم مهمان نواز و خونگرم روستای زیارت دشتستان حضور پیدا کنم.
فردوسی گفت: یک رباعی در چند دقیقه پیش در این مکان مقدس سرودم. ابتدا آن را می خوانم، بعد اشعاری تقدیم به این امامزاده عزیز می کنم.
در مکتب اهلبیت کم نگذارید (خطاب به مردم روستای زیارت و همه مومنین)
بر بال فرشته ها قدم نگذارید
ای مردم خونگرم زیارت! هرگز
این قبر شریف بی حرم نگذارید
بخوان با لهجه ی پر شور
بخوان با لهجه ای لبریز از شور
صفا دارد دل آیینه نور
منم دلتنگ و مشتاق زیارت
تویی سید علاءالدین منصور
دل من در هوای عاشقان است
اسیر خاک پای عاشقان است
بیا تا خاک پاکش را ببوسیم
زیارت روستای عاشقان است
شب خود را سحر کن ای دل من
محبت را خبر کن ای دل من
برای دیدن خاک زیارت
به دشتستان سفر کن ای دل من
این غزل را تقدیم می کنم به این امامزاده عزیر و یازده لاله پرپر و و سرو سرافراز روستای زیارت
نور ایمان می تراود از دل غمگین ما
قصه عشق و زیارت قصه شیرین ما
مثل دشت لاله ها بوی شهیدان می دهد
از صفای یازده گل باغ عطرآگین ما
چشم را بگشا که تصویر زیارت دیدنی است
در نگاه روشن آیینه ی آیین ما
تا شهادت، تا خدا، تا آسمان پرواز کرد
با غرور و غیرت خود قاسم گرگین ما
احمد و مختار و آزرکشت و ایرج گم شدند
مثل ماه کوچکی در آسمان دین ما
خاک دشتستان و بوشهر و وطن بوسیدنی است
با وجود نام گلهای به خون رنگین ما
شور تنگستانی و آواز و شور قاسمی
میچکد از بیت بیت شعر آهنگین ما
قصه ی ایثار و غیرت جاودانی گشته است
با سلیمان خزاعی لاله خونین ما
ماه از اوج فلک هر شب زیارت می کند
خاک پاک مدفن سید علاءالدین ما
شعری تقدیم به حضرت زهرا(س) که توسط پیامبر اکرم (ص) در 5 سالگی لقب ام ابیها به ایشان داده شد:
او خسته ترین پرنده ها را
در گرمی ظهر سایه می داد
از نسل گل محمدی بود
بوی صلوات و آیه می داد
در پختن نان خمیر می کرد
او مادر مهر و همدلی بود
پیوسته غذای ساده ای داشت
همسفره کاسه گلی بود
از چادر او ستاره می ریخت
شب ها نظری به ماه می کرد
غم های علی تمام می شد
وقتی که به او نگاه می کرد
در ذهن کویر چشمه می کاشت
می خواست که باغ لاله باشد
جز فاطمه هیچکس ندیدیم
یک مادر پنج ساله باشد
هنگام قنوت دست خود را
تا عرش خدا دراز می کرد
او رمز بلند آفرینش
او آینه دار راز عشق است
بر رکعت عمر او نوشتند
او هجدهمین نماز عشق است
غزلی تقدیم به حضرت امیرالمومنین امام علی(ع):
دل کبوتروار پروازش سر بام علی است
هست آزاد از قفس وقتی که در دام علی است
نیست بر جانش هراسی از عقاب روزگار
این کبوتر ریزه خوار خوان اطعام علی است
تا بماند جاودان اسلام و قرآن؛ این زبان
حرف ها دارد ولی خاموش در کام علی است
بوسه باید زد به رسم عشق مانند نسیم
بر لبان قاصدک هایی که پیغام علی است
کعبه هم از شوق او آغوش خود را باز کرد
تا بدانی کعبه هم از خیل خدام علی است
خانه ی آیینه ها از نور زهرا روشن است
شور اقیانوس ها از روح آرام علی است
از میان کعبه آمد در دل مهراب رفت
بندگی کردن سرآغاز و سرانجام علی است
نیست از تشبیه و تلمیح و مراعات و نظیر
این غزل زیبایی اش از برکت نام علی است
بر سینه شراره مرحمت کن یا حق
باران ستاره مرحمت کن یا حق
***
ما تشنه لب زیارت یارانیم
دیدار دوباره مرحمت کن یا حق
29
/12
/1393
ساعت : 14:32
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: استان نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 132]