واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: پنجشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۲:۵۲
فوتبال ایران از لقبهای عجیب و غریب و مبالغهآمیز پر شده ولی این سلاطین و ژنرالهای فوتبالی هنوز حتی نمیدانند در صحبتهایشان از چه واژگانی باید استفاده کنند؟ به گزارش ایسنا، سالها از ورود فوتبال به ایران میگذرد. اوایل قرن چهاردهم هجری خورشیدی بود که زیر آفتاب سوزان مسجدسلیمان، اولین فوتبالیستهای ایرانی پا به توپ شدند. دهه 20 و 30 خورشیدی هم سالهای طلوع فوتبال باشگاهی و لیگهای سراسری فوتبال در ایران بود. اولین باشگاه به معنای واقعی کلمه در سال 1321 در تهران تاسیس شد؛ شاهین به همت دکتر عباس اکرامی در آن سال با عضوگیری از دانشآموزان دبیرستانی و دانشجویان – که قشر کمجمعیت بودند – شروع به کار کرد. شاهین به تیم دانشجوها معروف بود. تقریبا همه اعضای اولیه این باشگاه در سالهای دهه 20 ، 30 و 40 پس از دوران بازیگری در گوشهای از کشور مشغول خدمت شدند و از تحصیلات آکادمیک خود برای خدمت به کشور بهره بردند. نکته مهم و قابل ذکر درباره شاهین، شعاری بود که اکرامی در لوای نام شاهین وارد فوتبال نوپای ایران کرد. "اخلاق، درس، ورزش" شعاری بود که شاهین به فوتبال ایران هدیه داد. هنوز هم این شعار در گوشه و کنار فوتبال کشور شنیده میشود. تقریبا هر جا که بحث اخلاق و منش پهلوانی در ورزش مطرح میشود، گوینده هر کس باشد گریزی به مکتب شاهین و شعار اخلاقش میزند. مسئلهای که این روزها آه و افسوس علاقهمندان به فوتبال را در پی دارد غروب باشگاههای اخلاقمدار و کمرنگ شدن اخلاق و تحصیلات در فوتبال ایران است. معنای این حرف این نیست که فوتبالیستها باید حتما دانشگاه رفته و تحصیلات تکمیلی داشته باشند اما از حداقلها هم نباید محروم باشند. کافی است نگاه کوتاهی به نقل قولها و مصاحبه بازیکنان و مربیان و اعضای خانواده فوتبال ایران بیندازیم. آن وقت است که عمق فاجعه را درمییابیم. یک جستوجوی ساده در رسانهها و خواندن متن صحبتهای برخی فوتبالیها روح و روان انسان را آزار میدهد. وقتی ژنرالها، امپراتورها، شهریارها، سلطانها و سایر عناوین پرطمطراق و دهان پرکن لب به سخن باز میکنند، در و گوهری که فرو میریزند در هیچ بازاری خریدار ندارد. لحن کلام که غالبا کوچه بازاری و سطح پایین است، محتوای کلام که معمولا کم عمق، سطحی و خالی از معناست و واژگانی که معلوم نیست "شان نزول"شان چیست و چطور در آن موقعیت از مغز آن فرد فوتبالی به زبانش جاری شده است. ورزش ایران داعیه اخلاقمداری و روح پهلوانی و آداب معاشرت دارد اما باز این دیگران هستند که مجری اخلاقاند. در اروپا، باشگاههای معتبر فوتبال ضمن آموزش مفاهیم پایه به فوتبالیستهای نونهال و نوجوان، آداب معاشرت و رفتار مناسب در اجتماع را نیز آموزش میدهند. آنها میدانند که فوتبالیست نوجوان امروز، فردا بازیکن نامداری میشود که قرار است الگوی جوانان و نماد باشگاهشان باشد. بنابراین رفتار و گفتارش باید استانداردهای خاص داشته باشد. فوتبال ایران از نظر فنی بسیار عقبتر از فوتبال اروپاست ولی میتواند از نظر معیارهای اجتماعی و فرهنگی یک سر و گردن از آن بالاتر باشد. بدون شک فوتبالی که اعضایش در آن با هم محترمانه حرف میزنند، واژگان صحیح و مناسب به کار میبرند، رفتار درست و شایسته دارند و در یک کلام و خوبی در آن حاکم است، سریعتر راه و رسم پیشرفت را پیدا میکند و قدم در راه رشد و توسعه میگذارد. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 87]