تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکتهای معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1868539240

-نامه سناتورها و 3 ضرورت برای تیم هستهای
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:

برگزیده سرمقالههای روزنامههای صبح چهارشنبه نامه سناتورها و 3 ضرورت برای تیم هستهای روزنامههای صبح امروز ایران در سرمقالههای خود به مهمترین مسائل روز کشور و جهان پرداختهاند از جمله «نشانه توافق خوب»،«نامه سناتورها و 3 ضرورت برای تیم هستهای»،«آقای رئیس مجلس،آیا مملکت قانون دارد؟»،«توافق روی کلیات، توافق روی جزییات»،«خود ارزیابی مستمر»،«آیتالله هاشمی و عرصه سیاسی کشور»،«پیام خبرگان به هاشمی»،«حریم خبرگان»،«تکلیف یا خطای محاسباتی»،«مذاکرات هستهای و افق همگانی امنیت»و... که برخی از آنها در زیر میآید.
کیهان:نشانه توافق خوب «نشانه توافق خوب»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم حسین شمسیان است که در آن می خوانید؛همه می دانند که غرب به رهبری آمریکا سالهاست می کوشد با اعمال تحریم ها و فشارهای ظالمانه و بدور از انصاف و انسانیت، مردم ما را از راهی که آمده بودند، پشیمان و به خیال خام خود به دنیا اثبات کنند کسی بدون آنها نمی تواند زندگی کند، سالهاست مقامات آمریکایی بی هیچ پروایی و با صراحت تمام از آرزویی محال و به گور بردنی، یعنی تغییر حکومت ایران سخن می گویند و عمق کینه و دشمنی آنها با یک ملت مستقل و آزاد بر ساده انگارترین و خوش گمان ترین افراد هم به اثبات رسیده است. در چنین شرایطی، انتظار منطقی و بدیهی از هر انسان آزاداندیشی، دشمنی با پدیدآورندگان چنین وضعی و یا حداقل محکوم کردن جنایات بی شمار آنهاست. اما مدتی است می بینیم عده ای لبه تیز شمشیر انتقاد و حمله خود را به جای آمریکا و دشمنان قسم خورده این ملت، به روی کسانی گذاشته اند که خطر وادادگی و دلدادگی به آمریکا را گوشزد می کنند. یعنی در یک کلام دشمن را نادیده می گیرند و همه کینه خود را به روی خودی ها خالی می کنند! اما چرا عده ای به جای همدلی با ملت خود و به جای یافتن چاره مشکلات کشور در بین نخبگان و فرهیختگان، دل به بیگانه بسته اند و هر ناصح دلسوز و هر منتقد فهیمی را با ادبیاتی تند و نیش دار می نوازند و آنها را با اسرائیل جنایتکار همسو و همراه می خوانند؟ آیا این رفتار از یک نگرانی و دستپاچگی حکایت نمی کند؟ آیا اتفاقی افتاده و یا قرار است اتفاقی بیفتد!؟ در جواب باید گفت:
۱- نمی توان انکار کرد که دولت یازدهم همه هم و غم خود را بر روی مذاکرات هسته ای متمرکز کرده و به یقین این موضوع مهمترین و حتی به نوعی تنها برنامه دولت در طول یک و نیم سال گذشته بوده است. موضوعی که اخیرا جناب هاشمی رفسنجانی هم با اشاره به آن، مذاکرات هسته ای را مهمترین پروژه دولت معرفی کرده است. یقینا مذاکرات دولت یازدهم، مذاکراتی با ویژگی های منحصر بفرد و بی نظیر در سالهای پس از انقلاب است و نمی توان برای آن مثل و نمونه ای پیدا کرد. ساعت ها مذاکره مستقیم، محرمانه و دو نفره بین وزرای خارجه ایران و آمریکا، همان وجه مهم و بی سابقه ای است که دولت یازدهم برای اولین بار آن را تجربه می کند. پیش از این- یعنی در ایام تبلیغات انتخاباتی- اینگونه عنوان می شد که مذاکره با آمریکا، راه ها را باز می کند! یا عنوان می شد که مذاکره تنها بیانیه خواندن نیست و باید در مذاکره «هنر دیپلماسی» نشان داد تا به نتیجه مطلوب رسید. و اکنون و پس از یک سال و اندی مذاکره با آمریکا و بکارگیری تمام عیار هنر دیپلماسی در همه اشکال آن، انتظار مردم برای به دست آمدن نتیجه، انتظار زیادی نیست. ۲- همین جا و برای جلوگیری از انحراف در موضوع، باید خواست مردم ایران از مذاکرات را یادآور شویم. نمی توان انکار کرد که کشور ما در بی سابقه ترین تحریم های اقتصادی ممکن قرار دارد و بهانه آن هم، پیشرفت برنامه صلح آمیز هسته ای ایران بوده است. پس منطقی این است ما به عنوان کشوری که به ناحق مورد تحریم قرار گرفته ایم، برای لغو تحریم ها تلاش کنیم. بنابراین هدف نهایی از مذاکرات، لغو تحریم هاست که به طور طبیعی با اثبات صلح آمیز بودن فعالیت هسته ای کشور ما نیز همراه است و این دومی سالهاست به اثبات رسیده است. شواهد و اخبار منتشر شده از مذاکرات نشان از آن دارد که بخش عمده و اصلی گفتگو ها درباره اثبات صلح آمیز بودن فعالیت های ماست. البته آن هم نه در جهت اثبات وضع کنونی بلکه در جهت محدود کردن و تعطیل کامل برنامه ها برای اعتمادسازی بیشتر! و در این میان موضوع اصلی یعنی لغو تحریم ها، کمتر مورد بررسی، برنامه ریزی و عنایت قرار گرفته است! یعنی تاکنون فایده عملی مذاکرات، توقف پیشرفت در برنامه هسته ای کشورمان و استمرار تحریم ها بوده است. آیا جز این است؟ البته بخش اندکی از دارایی های خودمان که توسط غربی ها دزدیده شده به صورت اقساط، با تاخیر و منت به ما برگردانده شد که عده ای این را فتح الفتوح می دانند! ۳- خب! مذاکرات در چنین شرایطی ادامه دارد و به نقطه نهایی خود نزدیک و نزدیک تر می شود. خواست ملت و تیم مذاکره کننده ما لغو تمامی تحریم هاست و همگان معتقدند اگر قرار است نرمشی انجام پذیرد و با حریف به توافق برسیم، نتیجه آن باید لغو همه تحریم های ظالمانه باشد و به قول معروف نباید «هم چوب را بخوریم و هم پیاز را!» اما برخلاف این خواست عمومی که از سوی وزیر محترم امور خارجه نیز مورد تاکید قرار گرفته، شواهد و اخبار منتشر شده حکایت از آن دارد که قرار نیست در تحریم های اساسی و مهم دشمنان علیه ایران تغییری حاصل و گشایشی رخ دهد و آمریکا بر حفظ برنامه تحریم ها تاکید دارد! در چنین شرایطی، آنها که نگران پاسخگویی به مردم هستند چه باید بکنند؟ منصفانه آن است که به مردم گفته شود ما در چارچوب عزت و اقتدار شما با همه توانمان با دشمن مذاکره کردیم، هر نوع نرمش ممکن و منطقی را انجام دادیم تا منافع ملی و استقلال مان حفظ شود اما آنها به چیزی به جز تسلیم ایران فکر نمی کنند و چون چنین است ما حاضر نیستیم بر سر شرافت یک ملت مذاکره کنیم. اما علی رغم ایستادگی مذاکره کنندگان تا اینجای کار، عده ای برخلاف این منطق روشن و صحیح، راه دیگری انتخاب کرده اند! این عده همان هایی هستند که ملت و منتقدین را با بدترین الفاظ می نوازند و از ترس برافتادن پرده ها و رخ نمودن بی ثمر بودن اعتماد و دل بستن به شیطان بزرگ و یارانش، به مردم حمله می کنند و حتی آنها را به همراهی با اسرائیل متهم می کنند! البته وقتی عده ای کوشیدند با سوءاستفاده از برخی هنرمندان، کمپین به راه بیندازند و از قول مردم بگویند «هر نوع توافقی بهتر از عدم توافق است» دیگر این رفتار و این موضعگیری هایشان نباید موجب تعجب و حیرت شود. ۴- اما آیا واقعا آنگونه که «ذوق زدگان » توافق ژنو می گویند، بین آمریکا و اسرائیل بر سر موضوع هسته ای ایران اختلاف و تنازعی به وجود آمده است!؟ آیا صاحبان این ادعا، برای مخاطبان خود هیچ بهره ای از هوش و درک موضوعات در نظر نمی گیرند!؟ یعنی آنها خودشان باور دارند نتانیاهو و اوباما همه پیوندهای استراتژیک را به کناری نهاده و بر سر مسئله هسته ای ایران با یکدیگر اختلاف پیدا کرده اند و عده ای موفق به ایجاد اختلاف بین آنها شده اند!؟ یعنی باید بپذیریم که آمریکا حامی ما و نظام ماست و اسرائیل به دشمنی هایش ادامه می دهد!؟ آیا ساده انگارترین انسان ها نیز اینگونه توهمی را باور می کنند!؟ ۵- اما به فرض محال که همه ادعاهای غوغاسالاران و «ذوق زدگان» درست باشد! به فرض که عده ای در همسویی کامل با اسرائیل و همه دشمنان گذشته و حال و آینده کشور، مزاحم توافق کردن و گرفتن عکس یادگاری باشند! چرا به جای تخریب به پرسش های ساده و منطقی مطرح شده در فضایی کارشناسانه پاسخ نمی دهید و مدام از بیان حقیقت طفره می روید!؟ با آنکه پرسش ها بارها گفته شده، اما باز هم طرح آن بی فایده نیست؛ همه می دانند که ما در آغاز گفت وگوها و پس از توافق اولیه، وعده هایی دادیم که حسب اعلام آژانس همه آنها عملیاتی شد. از اکسید کردن اورانیوم تا تعطیل و تعلیق بسیاری از فعالیت هایمان. پوشیده نیست که این اقدامات برگشت ناپذیر است یعنی دیگر نمی توان اورانیوم اکسید شده را به وضع سابق درآورد و یا زمان از دست رفته را به دست آورد. حال فرض کنید که کسی در عالم محالات بپذیرد که ما همه دستاوردهایمان را بار دیگر و برای جلب اعتماد بیشتر! با دست خود از بین ببریم، مراکز و سایت های مهمی همچون اراک را که برای ساخت آنها میلیاردها هزینه کرده ایم، بازتعریف کنیم، اصلا فعالیت هسته ای مان را به طور کامل تعطیل کنیم و هر نوع امتیاز نقد و ممکن را به دشمن بدهیم تا ... تا چه!؟ تا آنها چه کنند!؟ وعده بدهند که پس از ده سال بخشی - تنها بخشی- از تحریم ها را لغو کنند!؟ به فرض محال که ما زیر بار چنین توافقی هم رفتیم، چه تضمین عینی برای وفاداری آنها به این تعهد وجود دارد!؟ تعهدات ما که برگشت ناپذیر است و به اصطلاح بازار بعداً نمی توانیم «دبه» کنیم اما چه تضمینی در کار است که آنها دبه نکنند!؟ چه تضمینی در کار است که در این مدت تحریم های تازه ای اعمال نکنند؟ چه تضمینی در کار است که خواسته ها و مطالبات غیرقانونی و ضد استقلال ملی تازه ای مطرح نکنند؟ چه تضمینی ...؟ اینها همان پرسش های ساده ای است که پاسخ روشن می طلبد و البته آقای ظریف مذاکره کننده ارشد کشورمان طی همین چند روز بارها تاکید کرده اند که به حریف باج نمی دهیم و از اصولمان کوتاه نمی آییم. متاسفانه «ذوق زدگان » علی الدوام به پیوند زدن اوضاع اقتصادی کشور با تحریم ها مشغولند و این آدرس غلط را به جامعه می دهند که اگر توافق بشود اوضاع گل و بلبل می شود و اگر نشود، چنین و چنان خواهد شد! و در حالی که کارشناسان برجسته اقتصادی نسبت به این توهم آسیب رسان هشدار می دهند، آنها با رویکرد انتخاباتی و تبلیغاتی، به این موج باطل دامن می زنند و روزی نیست که در روز نامه هایشان، از ذوق اقتصاد شکوفای پس از تفاهم، غش و ضعف نکنند! همین دیروز بود که وزیر ارتباطات در اظهارنظری عجیب و برخلاف سیاست های اقتصاد مقاومتی صراحتا اعلام کرد: «تا زمانی که این تحریم ها برقرار است نمی توانیم به رشد ۸ درصدی برسیم و به آنچه علاقه مندیم برای صادرات نفت و سایر کالاها دست نخواهید یافت... زمانی که شما نمی توانید توسعه را به دلیل محدودیت هایی که حاصل تحریم است محقق کنید دچار مشکل خواهید شد، اگر قرار باشد رشد ما به ۸درصد برسد باید محدودیت هایمان در داخل را هم برطرف کنیم زیرا عدم توجه به الزامات باعث می شود ما فقط انشای خوب بنویسیم. در واقع همان چیزی که در گذشته نیز اتفاق افتاد.» و البته ایشان اشاره ای نکردند که کم کاری های باور نکردنی در حوزه های مختلف و بخصوص حوزه تحت نظر وی چه ربطی به تحریم ها دارد و اگر به عنوان مثال یکسال و نیم حتی جلسه موثری در شورای عالی فضای مجازی تشکیل نشده، چه قسمت آن مربوط به تحریم هاست و نقش آمریکا در ناکارآمدی مدیران داخلی چیست!؟ خراسان:نامه سناتورها و 3 ضرورت برای تیم هسته ای «نامه سناتورها و 3 ضرورت برای تیم هسته ای»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم امیرحسین یزدان پناه است که در آن می خوانید؛نامه تهدید آمیز 47 سناتور آمریکایی به مقامات ایران در حالی به یکی از مهم ترین موضوعات خبری روز دنیا تبدیل شده است که کارشناسان و تحلیل گران حقوق بین الملل درباره ابعاد حقوقی این نامه و نیز تهدیدی که سناتورها مطرح کرده اند به بیان تفسیرهای خود پرداخته اند. مهم ترین بخش این نامه جمله ای است که در آن تلویحا اعلام شده براساس سازوکار قانون اساسی آمریکا اگر توافق بین ایران و 1+5 انجام شود این توافق فقط تا 2 سال آینده که دولت اوباما قدرت اجرایی آمریکا را در اختیار دارد، دوام خواهد داشت. براین اساس سوال مهمی که کارشناسان حقوقی به دنبال پاسخ آن هستند این است که اساسا آیا کنگره می تواند توافقی که دولت آمریکا با ایران امضا کند را لغو کند؟ وسوال بعدی نیز این است که اگر توافق احتمالی همانطور که دکتر ظریف قبلا اعلام کرده است، ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل انجام شود، آیا بازهم قوه مقننه آمریکا قادر به لغو آن هست؟ واقعیتی که درباره نقش سنا وجود دارد این است که تمامی پیمان ها و قراردادهای دولت آمریکا با کشورها و سازمان های بین المللی باید به تصویب دو سوم این مجلس برسد. این نکته هیچ تفسیر و تعبیر ندارد و کاملا صریح است. در ایران نیز همین طور است و مجلس باید معاهدات خارجی را تصویب کند. برهمین اساس، سال گذشته در جریان توافق ژنو، آن چه پذیرفته شد نه یک توافق بلکه «برنامه اقدام مشترک» بود تا به لحاظ حقوقی نیازی به تصویب در قوای مقننه نداشته باشدبه این ترتیب اگر یک رئیس جمهور آمریکا پای یک توافق را امضا کند وسنا آن را تصویب نکند، آن توافق اجرا نمی شود. مثلا در جریان قراردادهای موسوم به «سالت» (Strategic Arms Limitations I) بین آمریکا و شوروی، سالت 1 بین «برژنف» رهبر اتحاد شوروی و «ریچارد نیکسون» رئیس جمهور آمریکا امضا شد اما به دلیل مخالفت های داخلی در آمریکا کنگره از تصویب آن سرباز زد. اتفاق قابل تامل تاریخی - که یک طنز سیاسی است - در همین زمینه وجود دارد این که «وودرو ویلسون» رئیس جمهور آمریکا در دهه دوم قرن بیستم، مقدمات تشکیل «جامعه ملل» که نخستین سازمان بینالمللی (سازمان ملل اولیه) بود را فراهم کرد و از همه کشورها برای پیوستن به آن دعوت کرد. در نهایت میثاق جامعه ملل طی کنفرانس صلح پاریس به تصویب رسید اما طنز ماجرا اینجاست که با عدم تصویب صلح ورسای از طرف کنگره آمریکا، جامعه ملل بدون عضویت خود آمریکا که پیشنهاد دهنده آن بود افتتاح شد! به نظر می رسد برای گرفتار نشدن در چنین گردابی، تیم مذاکره کننده ایران با تیزهوشی، به دنبال تصویب توافق احتمالی ذیل منشور سازمان ملل است تا به این ترتیب ضمانت اجرایی آن تامین شود. برخی کارشناسان حقوق بین الملل معتقدند که در قطعنامه فصل هفتم شورای امنیت قدرت مندترین قانون است که هیچ کشوری نمی تواند آن را اجرا نکند. این فصل همان فصل حساس منشور است که به اقدام نظام در مناطقی که صلح جهانی را تهدید می کنند مربوط می شود. به بیان دیگر تصویب توافق احتمالی هسته ای ذیل این منشور، باعث می شود اولا قوه مقننه آمریکا نتواند به بهانه تصویب نشدن، از اجرای آن سرباز زند و ثانیا هزینه های سیاسی برای آمریکا نیز در صورت عدم اجرای آن بالا می رود. صاحب نظران می گویند، آمریکا چون خودش عضو شورای امنیت است نمی تواند قطعنامه الزام آور این شورا را اجرا نکند چرا که عملا حیثیت خود را زیر سوال می برد و این نهاد که در بسیاری از مواقع ابزار قدرت آمریکا نیز هست را ضعیف خواهد کرد . با این حال در نقطه مقابل، رویه ای است که آمریکایی ها داشته اند. آمریکایی ها اگرچه معتقدند براساس قانون اساسی، منشور سازمان ملل ورای قانون این کشور و لازم الاجراست اما در سال 2001 و 2003 در جریان آغاز جنگ های افغانستان و عراق، بدون مجوز این شورا، کشورها را به بهانه تروریسم اشغال کردند و پس از آن گزارش آژانس نشان داد در عراق سلاح کشتار جمعی نبوده است! در حقیقت جورج بوش، صراحتا گفته بود که این سازوکار سازمان ملل را قبول ندارد. بنابراین چندان دور از ذهن نیست که رئیس جمهور بعدی آمریکا هم سازوکار قوانین بین المللی را قبول نداشته باشد. البته اجرا نشدن قطعنامه های الزام آور شورای امنیت برای کشورهای نقض کننده، تحریم هایی در پی خواهد داشت، مانند تحریم هایی که علیه برخی کشورهای اروپایی به دلیل نقض تحریم های ایران اعمال شد. حال سوال این است که اگر مثلا یک عضو دارای حق وتوی شورای امنیت، مثل آمریکا، قطعنامه را، با وجود همه هزینه های سیاسی و بین المللی، اجرا نکند، چه کسی می خواهد آمریکای دارای حق وتو را تحریم کند؟ بنابراین فارغ از تفسیرهای مختلفی که درباره ابعاد تهدیدهای حقوقی نامه 47 سناتور وجود دارد، نفس وجود تحلیل ها و برداشت های مختلف نشان می دهد که با مسئله ای قابل تفسیر روبه رو هستیم با این ملاحظه مهم که «چه کسی قرار است قوانین بین المللی را تفسیر کند؟» در این شرایط مهم است که ما چگونه رفتار خواهیم کرد و چه توافقی را برای یک مدت طولانی، خواهیم پذیرفت. به خصوص حالا که این نامه 47 سناتور رسانه ای شده و احتمالات درباره هرنوع توافقی را برای تیم هسته ای ایران روشن کرده است. به زبان دیگر اکنون ایران می داند که دور نمای یک توافق با دولتی که فقط 2 سال عمر دارد چه خواهد بود و حتی می توان این طور گفت که شاید آمریکایی ها با انتشار این نامه هزینه های احتمالی توافق را برای ایران ترسیم کرده اند و حالا حتی اگر دولت بعدی آمریکا فرضا توافق احتمالی را اجرا نکند، در مقابل هزینه های سیاسی که نقض توافق برای شان داشته باشد این طور تفسیر خواهند کرد که قبلا به ایران گفته شده بود، چه احتمالاتی وجود دارد. براین اساس به نظر می رسد تیم هسته ای ایران باید به 3 نکته مهم توجه کند: 1- اول این که توافق احتمالی باید به نحوی نوشته شود که امکان هرگونه تفسیر را از طرف های مقابل به خصوص آمریکایی ها بگیرد. بنابراین توافق احتمالی باید صریح، شفاف و فاقد شرط و بندهای قابل تفسیر باشد. 2- توافق باید به گونه ای نوشته شود که اگر آن ها به هر دلیلی خواستند زیر تعهدات شان بزنند ما نیز بتوانیم به شرایط اول بازگردیم و به بیان دیگر برای ما نیز توافق احتمالی باید برگشت پذیر باشد. 3 - در این جا وجود یک نهاد نظارتی که برای حسن اجرای توافق در طرف مقابل نظارت کند لازم و ضروری است. از ابتدای اجرای توافق ژنو که آژانس مسئول راستی آزمایی اجرای تعهدات ایران بود، این سوال را پرسیده ایم که چه کسی بر طرف مقابل نظارت می کند؟ براین اساس به نظر می رسد در توافق نهایی باید این ضعف را جبران و یک نهاد را مسئول نظارت بر تعهدات طرف مقابل و نیز مرجع رسیدگی به اعتراضات کرد. جمهوری اسلامی:آقای رئیس مجلس،آیا مملکت قانون دارد؟ «آقای رئیس مجلس،آیا مملکت قانون دارد؟»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن می خوانید؛هفته گذشته هنگامی که وزیر کشور از ورود پول های کثیف به سیاست و انتخابات سخن گفت و در این زمینه هشدار داد، آقای علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی از تریبون مجلس خطاب به او گفت اگر چنین اطلاعاتی دارید آن را به قوه قضائیه بدهید تا رسیدگی کند، مگر مملکت قانون ندارد؟چ
شاید نیازی به توضیح نباشد که آقای رئیس مجلس به اقتضای مصلحتی که تشخیص می دهد گاهی لازم می داند برخلاف واقعیت ها و حتی برخلاف اطلاعاتی که دارد سخن بگوید تا عده ای را راضی نگهدارد. این مصلحت سنجی این روزها بیشتر مورد نیاز است چرا که بعد از تعطیلات نوروز کم کم به زمان تجدید انتخابات رئیس مجلس نزدیک می شویم و جناب ایشان برای انتخاب شدن مجدد به ریاست مجلس، به آراء نمایندگان نیاز دارد. این را هر کس که مختصر درایتی داشته باشد می فهمد و طبیعی است که آقای علی لاریجانی بیش از دیگران این قبیل مصالح را تشخیص بدهد و به آن پای بند باشد!چ اکنون سخن در اینست که یک نماینده مجلس، که از قضا فرزند شهید مطهری است و به خاطر موضع گیری های آزاداندیشانه و رفتارهای آزادمنشانه اش بشدت در میان مردم جا باز کرده و دارای نفوذ فوق العاده ای هم هست، در سفر به شیراز برای سخنرانی در دانشگاه این شهر، مورد حمله خودسرها قرار گرفت و زخمی شد و شیشه های خودروی حامل وی خرد شدند و سه ساعت در کلانتری در محاصره موتورسواران خودسر بود و سرانجام نیز با تدبیر! استاندار سخنرانی وی لغو گردید و وی مجبور به بازگشت به تهران شد. در این زمینه آقای رئیس مجلس خوب است اعلام نظر و موضع نمایند که بالاخره مملکت قانون دارد یا ندارد؟ اگر قانون دارد، چرا یک نماینده مجلس نمی تواند به دلیل فشار خودسرها به محیط دانشگاه برود و سخنرانی کند؟ چرا نیروی انتظامی در مدت سه ساعت محاصره این نماینده مجلس توسط خودسرها، نتوانست کاری انجام بدهد و محاصره را بشکند؟ چرا استاندار فارس به جای آنکه برای انجام سخنرانی تدبیری کند و خودسرها را به دست قانون بسپارد در حمایت از آنها سخنرانی را لغو می کند و این نماینده ارشد مجلس شورای اسلامی را وادار به بازگشت به تهران می کند؟ اصولاً این چگونه استانداری است که به جای آنکه مجری سیاست دولت اعتدال باشد در جهت خلاف آن حرکت می کند؟ چرا شهر شیراز به جای آنکه تحت حاکمیت قانون باشد، تحت حاکمیت خودسرها قرار دارد و استاندار برای مقابله با این خودسری ها کاری نمی کند؟
آقای رئیس مجلس! آیا برای حمایت از این نماینده کتک خورده و مظلوم مجلس شورای اسلامی احساس تکلیف نمی کنید؟ در این قبیل موارد، لازم نیست بپرسید مگر مملکت قانون ندارد؟ آیا اصولاً پرسیده اید خودسرها با کدام مجوز قانونی به فرودگاه رفتند و با ناسزاگوئی از دکتر علی مطهری استقبال کردند و سوار بر موتورهای خود، با چوب و چماق و سنگ و آجر و گوجه فرنگی به او حمله ور شدند؟ آیا پرسیده اید استاندار فارس با استناد به کدام قانون، در برابر خودسرها کوتاه آمد و نماینده مجلس را از حق مسلّم سخنرانی و اظهارنظر منع کرد و خیل دانشجویان منتظر را از حق طبیعی شنیدن سخنان یک نماینده مجلس که مجوز سخنرانی هم از مسئولین شهر داشت محروم نمود؟ اگر این اقدام استاندار به استناد حفظ امنیت شهر است، چرا با برهم زنندگان امنیت یعنی همان موتورسواران خودسر برخورد نشد؟ امنیت را کسانی از مردم سلب کردند که به خودروی دکتر علی مطهری و به خود او حمله کردند، پس چرا به جای تامین امنیت سخنرانی، زمینه امنیت برای خودسرها فراهم شد؟ اینها سوال هائی هستند که آقای رئیس مجلس باید به آنها پاسخ بدهد تا مردم بتوانند باور کنند که ایشان واقعاً طرفدار اجرای قانون است. همین سوال ها را آقای وزیرکشور نیز باید پاسخ بدهد. این چگونه استانداری است که نمی تواند مرکز استان را برای انجام یک سخنرانی امن نگهدارد؟ کسی که هنوز سخنرانی نکرده و معلوم نیست چه مطلبی را می خواهد بگوید، چگونه محکوم به حمله و ضرب و شتم و محاصره و سرانجام بازگشت به تهران بدون انجام سخنرانی است؟ فلسفه وجود وزارت کشور و استانداری و شورای تامین چیست؟ چرا کسی مسئولیت این ناامنی و شکستن حریم ها و از بین بردن آزادی ها را برعهده نمی گیرد؟ و سخن پایانی نیز با آقای رئیس جمهور است که می دانند بعضی از استاندارهای دولت ایشان از جنس دولت اعتدال نیستند و با تدبیر و امید هیچ نسبتی ندارند. طبیعی است که زیرمجموعه چنین استاندارانی نیز از جنس اعتدال و تدبیر و امید نباشند و با جای دیگر هماهنگ باشند. دولت یازدهم با این وضعیت به کجا می رود؟ استانداران، فرمانداران و بخشداران، بازوان اجرائی دولت در سراسر کشور هستند. انتخابات مجلس شورای اسلامی را بازوانی که با دولت یازدهم هماهنگ نیستند چگونه می خواهند برگزار کنند؟ استاندارانی که اراده ای برای عزل بخشدارانی ندارند که هنوز مجری فرمان دولت قبل هستند و از خارج از دولت کنونی خط می گیرند، چگونه می توانند بازوان این دولت در اجرای قانون باشند؟ به نظر می رسد آقای رئیس جمهور برای آنکه بتواند به شعارهای انتخاباتی خود عمل کند به یک خانه تکانی جدی در تعدادی از وزارتخانه ها به ویژه وزارت کشور و زیرمجموعه آن نیاز دارد. اگر تعارف را کنار بگذاریم و با مشاهده واقعیت ها با آقای رئیس جمهور سخن بگوئیم باید به ایشان اعلام کنیم که بدون این خانه تکانی به اهداف اعلام شده در شعارهای انتخاباتی نخواهید رسید. اکنون زیرمجموعه های شما در تعدادی از وزارتخانه ها و استانداری ها در مسیری حرکت می کنند که مسیر مشخص شده توسط شما نیست و در مواردی حتی در جهت خلاف مسیر شما در حرکت هستند. با این وضعیت فکر می کنید دولت شما به کجا خواهد رفت؟ از شما انتظاری بیش از حرکت در چارچوب قانون نداریم. این همان چیزی است که شما در شعارهای انتخاباتی خود مورد تاکید قرار داده بودید.
رسالت:خودارزیابی مستمر «خودارزیابی مستمر»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم سید مسعود علوی است که در آن می خوانید؛روزهای پایانی سال 93 را می گذرانیم. امسال، سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی نام گرفته بود. دولت، مجلس و دستگاه قضائی باید در یک نگاه «خودارزیابی» ببینند آیا در برخورد با مسائل و مشکلات کشور با مدیریت جهادی، کار را به پیش برده اند؟ قوای سه گانه در تعامل با هم آیا توانسته اند عزم ملی برای حل مشکلات کلان کشور را مهندسی کنند؟ اقتصاد ما در این سال در توفان تحریم و تهدید دشمن چه حال و هوایی داشت؟ توفیقات دولت در مهار تورم را می توان یک کار جهادی برای ناامید کردن دشمن در اثرگذاری روی تصمیمات اقتصادی، تلقی کرد. مردم با همین آهنگ کار جهادی در مسیر عزم ملی پیش رفتند و هر کس به اندازه وسع و حوصله و توان خود، نظام را یاری کرد. هر کس که امروز از دروازه های ایران به کشور وارد می شود، با سر زدن به بازارها حس می کند توفان تحریمی که دشمن، دل به آن خوش کرده، حتی به اندازه نسیمی نتوانسته است به آرامش کشور وداد و ستد در بازار لطمه وارد کند. بنیان های نیرومند اقتصادی در کشور و زیرساخت های آن فارغ از اعداد و ارقامی که ممکن است برخی هم نگران کننده باشد، از چنان استحکامی برخوردار است که دشمن نمی تواند روی به هم زدن دکور حکومت و نظامات اقتصادی ما حساب کند. تحریم اقتصادی باید آثار وجودی خود را در بازار به طور ملموس نشان دهد، اما هیچ علامتی که دشمن را خشنود کند، دیده نمی شود. بیچاره کسانی که آن طرف میز، مذاکرات 1+5 با ایران را نمایندگی می کنند و دلشان به مسائلی خوش است که هرگز وجود خارجی ندارد.
تحریم ها بدون شک آسیب زا هستند اما آسیب آنها فراتر از مقاومت مبتنی بر عزم ملی که در دولت در جریان است، نمی باشد. در قلمرو فرهنگ، گلایه هایی از عملکرد دولت در برخی رویکردها وجود دارد، اما اصحاب فرهنگ، سال قابل قبولی از خود به نمایش گذاشتند. برخی بیهوده در صدد تزریق ویروس سکولاریسم در عرصه مقدس فرهنگ هستند. آنها بیش از سه دهه تلاش های خود را تجربه کردند. دولت های گونه گونی را پشت سر گذاشتند اما به جایی نرسیدند. فضای سیاسی کشور آرامش نسبی خود را دارد. کسانی که تا دیروز لباس افراطی گری پوشیده بودند و فتنه 88 را رقم زدند، با موج اعتدال، همسو شده و به این نتیجه رسیده اند که افراطی گری و تندروی، عاقبت خوشی ندارد. دامان پر مهر ملت، بر دامان آلوده و خشن آمریکا ترجیح دارد. خروج از نظام، جز رسوایی چیزی به دنبال ندارد. عاقبت خروج از نظام هم ورشکستگی است. پناهندگی به دشمنی که خود نیز امروز پناهی ندارد، خلاف عقلانیت سیاسی است. امروز همه از خرد جمعی و عقلانیت سخن می گویند. صبوری ملت و هوشمندی رهبری، همه را سر خط آورده است. خط «خودارزیابی مستمر»، ما را از عقبه های خطرناک عبور می دهد. این عبور عقلانی به امنیت و اقتدار ملی می افزاید و اجازه و مجال اختلال در نظام را از غرب و بویژه آمریکا می گیرد. آمریکایی ها از بیرون، نتوانستند کاری بکنند و امیدشان «تغییر از درون» است. این تغییر هرگز صورت نخواهد پذیرفت. امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی، مسیر حرکت انقلاب را طوری طراحی و مهندسی کرده اند که فقط با ظهور حضرت ولی عصر (عج) و اتصال به استقرار دولت مهدوی، دولت جمهوری اسلامی تغییر می کند. جمهوری اسلامی ایران مقدمات ظهور را فراهم کرده است. این ملت در آرزوی چنین روزی، نشاط و سرزندگی و امید خود را حفظ کرده است و هیچ قدرتی در جهان نمی تواند در عزم ملی و مدیریت جهادی ملت در رسیدن به چنان قله ای، تشکیک کند و یا خدای ناکرده، اختلال ایجاد نماید. چه خوب است رئیس جمهور محترم در پایان سال یک ارزیابی یا به تعبیر دقیق تر یک گزارشی از دستاورد های دولت در زمینه اقتصاد و فرهنگ با مدیریت جهادی ونیز با دورنمایی از عزم ملی ارائه دهند. قدس:توافق روی کلیات، توافق روی جزییات «توافق روی کلیات، توافق روی جزییات»عنوان یادداشت روز روزنامه قدس به قلم دکتر محمد محمدی است که در آن می خوانید؛ به دلایل مختلف، قرار شده که نتیجه نهایی در قالب دو توافق جداگانه انجام شود؛ یکی توافق سیاسی اصول و تعیین چارچوب و دیگری جزییات. مهمترین دلیل این بود که دو طرف کاملاً به این جمع بندی رسیدند که در مذاکرات اگر مستقیم سراغ جزییات بروند و درباره ظرفیت غنی سازی، جدول زمانی تعلیق و لغو تحریمها، فردو، آب سنگین اراک، شفافیت و حساسیت زدایی بحث کنند، مذاکرات بی گمان شکست خواهد خورد و امکان اینکه درباره جزییات تفاهم کنند، وجود ندارد. دلیل دیگر این بود که اگر دو طرف می خواستند درباره جزییات مذاکره نکنند و مسایل اصلی روی میز مذاکره باشد و درعین حال مذاکرات را هم ادامه بدهند ـ یعنی مذاکرات متوقف نشود و شکست نخوردـ تقریباً مذاکرات پایان یافته تلقی می شد. بنابراین یکی دیگر از دلایلی که دو طرف بویژه طرف ایرانی این کار را کردند، این بود که می خواستند هر طور شده به افکار عمومی اعلام کنند یک توافقی انجام شده و بقیه فرآیند، یک فرآیند کاری است که باید نامش را مذاکرات روی جزییات گذاشت. دلیل آمریکایی ها هم این بود که اگر توافق روی جزییات به طور مستقیم انجام شود، ایران حاضر به واگذاری امتیازهایی که مدنظر آنهاست، نخواهد بود. یعنی خطوط قرمزی که برای تیم مذاکره کنند تعیین شده اجازه نمی داد این تیم به اندازه ای که مدنظر آمریکاست و توافق را تبدیل به یک توافق خوب برای آمریکا می کند، امتیاز دهد. بنابراین تلاش کردند تا بتوانند امتیازهای بیشتری از ایران بگیرند. ترفندی که طرف آمریکایی به آن رسید، این بود که ایران را وارد یک توافق سیاسی کند. و پس از آن تعهد بلند مدتی را درباره محدودیت برنامه غنی سازی و بقیه جنبه های برنامه هسته ای خود بدهد. در این شرایط، دیگر امتیاز گرفتن از ایران بر سر جزییات کاملاً امکان پذیر و حتی قطعی خواهد بود، چون ایران نمی تواند مذاکراتی را که اصول آن را پذیرفته، در جزییاتش از امتیاز دهی خودداری کند. در واقع مذاکراتی که در اصول موفق شده، نمی تواند در فروع شکست بخورد. اساساً اختلاف نظرهایی که ما با طرف مقابل داریم، سر همان جزییات است، یعنی در واقع کلمه جزییات نباید ما را فریب دهد، جزییاتی که از آن صحبت می شود، در واقع اساسی ترین موضوعات مورد اختلاف بین ایران و گروه 1+5 است و اگر قرار باشد از نظر ایران یک توافق خوب شکل بگیرد، دقیقاً اینجاست که معلوم می شود این توافق خوب است یا خیر، بنابراین اولین نکته ای که باید در نظر داشت، اینکه اساساً برخلاف آنچه به نظر می آید، توافق روی جزییات خیلی مهمتر از توافق روی کلیات است، حال آنکه آمریکایی ها می خواستند دقیقاً این مسأله را برعکس کنند.. ایران نمی خواهد خود را وارد یک فرآیند اجباری در مذاکرات کند، تردیدی نیست، اگر مذاکره درباره توافق سیاسی بدون توافق بر سر جزییات به نتیجه می رسید. آمریکایی ها انگیزه خودشان برای توافق بر سر جزییات را از دست می دهند، آمریکایی ها توافق درباره جدول زمانی لغو تحریم را به مذاکره روی جزییات موکول کردند. در واقع نقشه آمریکایی ها این است که امتیازهایی را که می خواهند به ایران واگذار کنند، به مذاکره درباره جزییات موکول کنند و آنجا هم امتیازی به ایران ندهند. درباره آمریکایی ها باید گفت که مهمترین دلیل این است که آنها در شرایط به توافق نرسیدن، گزینه دیگری ندارند، چون در این وضعیت یا باید وارد درگیری نظامی شوند که چنین اقدامی با توجه به شرایط منطقه کاملاً احمقانه است،. یا اینکه تحریمها را تشدید کنند که این کار بیش از این با توجه به نیاز روزافزونی که به انرژی است و مشکلات افزاینده ای که غرب بر سر اوکراین با روسیه پیدا کرده، حتماً منجر به از هم پاشیدن ائتلاف بین المللی و ایجاد یک شکاف بزرگ در رژیم تحریمها می شود و سرانجام تحریمها ضعیف تر از آن شود که الان است، بنابراین با توجه به شرایط فعلی بین الملل تشدید تحریمها بی تردید هیچ کمکی به افزایش فشار بر ایران نمی کند. در مجموع در صورت شکست مذاکرات و خروج آمریکایی ها از آن باید وعده هایی را که درباره افزایش فشار بر ایران دادند، اجرایی کنند، در حالی که نمی توانند کاری انجام دهند. شکست کامل مذاکرات باعث می شود آمریکایی ها سرمایه ای به نام توافق ژنو را نیز به طور کامل از دست بدهند، در نتیجه برنامه هسته ای ایران به وضعیت پیش از توافق برگردد. سیاست روز:آیت الله هاشمی و عرصه سیاسی کشور «آیت الله هاشمی و عرصه سیاسی کشور»عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم سیاوش کاویانی است که در آن می خوانید؛آیت الله هاشمی رفسنجانی روز گذشته در حالی نتوانست بر صندلی ریاست مجلس خبرگان رهبری تکیه بزند که رسانه های زیادی از طیف اصلاح طلب در چند روز گذشته برای او تبلیغات گسترده ای کردند. تمایل نسبی ایشان و تلاش حامیان او به ثمر نرسید و نمایندگان خبرگان رهبری آیت الله محمد یزدی را به او ترجیح دادند. اصلاح طلبان در چند مقطع پشت سر آیت الله هاشمی رفسنجانی قرار گرفتند و از او حمایت کردند تا شاید بتوانند با پیروزی او در رقابت انتخاباتی، خود نیز به بازیافت خود بپردازند و قدرت را به دست گیرند. اما گرایش آیت الله هاشمی رفسنجانی به سوی اصلاح طلبان برای خود یک چرایی دارد و این چرایی، همچنان به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام سودی ندارد که هیچ، خسارت هم وارد کرده است. اصلاح طلبان در جریان انتخابات مجلس ششم بدترین تخریب ها را علیه هاشمی رفسنجانی تدارک دیدند که در پایان با انصراف آیت الله از نمایندگی مجلس برگ دیگری از دفتر سیاسی ایشان ورق خورد. او که سابقه حضور و نقش مؤثر در جریان سیاسی اصولگرا را داشت، کم کم به سوی اصلاح طلبان تمایل پیدا کرد، بدون آن که توجهی به تخریب های گسترده اصلاح طلبان داشته باشد. شاید بتوان گفت و ادعا کرد که سوابق آقای هاشمی رفسنجانی مدیون اصولگرایان به ویژه عضویت در جامعه روحانیت مبارز باشد. او همواره تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ از حمایت های اصولگرایان برخوردار بود و در آن دوران این طیف سیاسی هیچ گاه سعی در تخریب و ترور شخصیتی او نکرد. پس از آن هم رفتاری چون رفتار اصلاح طلبان از اصولگرایان علیه او سر نزد. آیت الله هاشمی رفسنجانی در طول سال های انقلاب زحمات بسیاری برای نظام کشیده است و مسئولیت های حساسی را هم برعهده داشته است، اما گرایش او به سوی اصلاح طلبان و استفاده اصلاح طلبان از موقعیت و جایگاه سیاسی ایشان، به افول اقبال او در افکار عمومی منجر شده است. اصلاح طلبان به خاطر رفتارها و اقداماتی که از سال ۷۶ تاکنون انجام داده اند، در نزد افکار عمومی از وجهه مناسبی برخوردار نیستند، اما علی رغم همه این اقداماتی که از سوی اصلاح طلبان افراطی انجام شده است، اما آیت الله همچنان گرایش های سیاسی اصلاح طلبی دارد. اصلاح طلبان در چند انتخابات گذشته مشوق نامزدی آقای هاشمی رفسنجانی بودند و تشویق های آنان، آیت الله را مجاب به حضور در رقابت انتخاباتی کرد. البته این تشویق ها یکی از دلایل تمایل حضور ایشان بود که دلیل کم اهمیتی هم نبوده است و در جریان انتخابات ریاست مجلس خبرگان هم، این اصلاح طلبان و رسانه های آنان بود که ایشان را تشویق به چنین کاری کرد. از سوی دیگر فرزندان ایشان که سمت و سوی سیاسی آنها هم اصلاح طلبانه است، می توانند نقش داشته باشند و البته در چنین مواقعی بی تأثیر هم نبوده اند. آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان یک سیاستمدار کارکشته در افکار عمومی شناخته می شود و وجهه ایشان به خاطر حضور در عرصه های گوناگون سیاسی در کشور است. به همین خاطر توقع و انتظار بیشتری از ایشان می رود. آیت الله هاشمی رفسنجانی نقش مهمتر و اساسی تری می تواند ایفا کند، جدای از ریاست مجمع که جای حساس و تاثیرگذاری است، می تواند به عنوان یک شخصیت باسابقه و پخته، که تجربیات بسیاری هم دارد، به عنوان یک تئوریسین انقلابی به حیات سیاسی خود ادامه دهد.
ایشان می تواند فارغ از جریانات سیاسی که در کشور حضور دارند، به عنوان فردی انقلابی که پایبند به آرمان های حضرت امام(ره) و منویات مقام معظم رهبری است، به نقش آفرینی بپردازد. برخی مواقع، مواضع و سخنانی از ایشان منتشر می شود که باعث ایجاد فضای منفی در اذهان و افکار عمومی می گردد. نمونه آن گفت وگویی که یک روزنامه اصلاح طلبان با ایشان انجام داده و در آن درباره پرونده فرزندش اظهارنظر کرده است. آیت الله درباره این پرونده گفته است؛ «ماحصلی که به من اطلاع داده شده این است که اینها بدون هیچ دلیلی تعداد زیادی اتهام درست کرده بودند.» چنین موضعی، باعث افول جایگاه و شخصیت او در نزد افکار عمومی می شود. ضمن اینکه، قوه قضائیه ثابت کرده است که بدون در نظر گرفتن فشارهای سیاسی که بر او وارد می شود و بی توجه به جایگاه هر فردی، به ادله و اسناد و مدارک تاکید دارد و اگر شخصیت و آقازاده ای در دادگاه محاکمه می شود، سعی و تلاش بر اجرای عدالت خواهد بود. آقای هاشمی رفسنجانی چندی پیش هم مقایسه ای را انجام داد و منتقدین داخلی گفت وگوهای هسته ای را با نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در یک ردیف قرار داد. در دنیا بسیاری از سیاستمداران وجود دارند که پس از کناره گیری از عرصه اجرایی سیاسی در کشور، به مانند یک تئورسین و نظریه پرداز استراتژیک عمل می کنند و تنها منافع ملی کشورشان برایشان اهمیت دارد. چنین نقشی هم کم اهمیت یا بی اهمیت نیست و می توان چنین نقشی را برای برخی از شخصیت های سیاسی در داخل کشور قائل شد. چنین شخصیت هایی باید از بازی در میدان جناح های سیاسی پرهیز کنند و اجازه استفاده ابزاری به آنها ندهند. جوان:پیام خبرگان به هاشمی «پیام خبرگان به هاشمی»عنوان سرمقاله روزنامه جوان به قلم امیرعلی جهاندار است که در آن می خوانید؛ پس از رحلت آیت الله مهدوی کنی ماه ها بود که بحث ریاست مجلس خبرگان رهبری در محافل سیاسی مطرح می شد و همه چیز به انتخابات اسفندماه ریاست مجلس خبرگان رهبری حوالت داده شده بود. انتخاباتی که همه آن را بین دوگانه هاشمی رفسنجانی و هاشمی شاهرودی می دانستند اما آنچه اتفاق افتاد پیروزی ضلع سوم یعنی آیت الله محمد یزدی بود؛ پیروزی قاطعی که هاشمی رفسنجانی و یارانش را مبهوت کرده است. انتخابات ریاست مجلس خبرگان در 2 دور برگزار شد که در دور اول، با انصراف آیت الله هاشمی شاهرودی آقایان محمد یزدی و هاشمی رفسنجانی با کسب اکثریت نسبی آرا به دور دوم انتخابات راه یافتند و در دور دوم نیز در نهایت آیت الله محمد یزدی با کسب 47رأی (اکثریت آرا) رئیس مجلس خبرگان رهبری شد و هاشمی رفسنجانی تنها توانست 24 رأی را کسب کند که اگر به آن توجه شود، برای هاشمی و طیف همراه او یک پیام روشن دارد. دولت یازدهم نمادی از تفکر آیت الله هاشمی در عرصه مدیریتی کشور است و پس از انتخابات سال 92 – اگرچه با آرای شکننده 57صدم درصدی- هاشمی تفکر خود را مورد اقبال جامعه می دانست اما واقعیت این است که همواره و در انتخابات گوناگون تفکر کارگزارانی با طرد اجتماعی مواجه شده است. پس از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم همه بر این تحلیل واقف بودند که نامزد منتخب پایگاه اجتماعی مستقل ندارد و عقبه سیاسی حامیان او از یک سو و خطاهای استراتژیک اصولگرایان در عدم وحدت از سوی دیگر باعث شده بود با همین چند صدم درصد آرای اضافه رئیس جمهور یازدهم شود و به همین دلیل از همان ابتدا با بحران پایگاه اجتماعی مواجه بود. گفتمان توسعه گرای کارگزاران که هاشمی و روحانی به آن تعلق دارند، سیاست خارجی و تعامل با غرب را در اولویت خود قرار می دهد و به همین واسطه دولت همه داشته های خود را در سبد مذاکرات هسته ای که به عقیده آنها منجر به رابطه با غرب می شد، گذاشت اما توافقنامه ضعیف ژنو باعث شد ظرفیت های منفی علیه دولت فعال شود و چالش های «استقلال-توسعه»، «عدالت- توسعه» و «نخبه ـ توده» در برابر آنها قرار گیرد که نمود عینی آن در راهپیمایی 13 آبان 92 بروز پیدا کرد. «توزیع سبد کالا» اولین بزنگاه روحانی و هاشمی و یارانشان در دولت تدبیر و امید بود که می توانست کارآمدی یا ناکارآمدی آنها را در عرصه داخلی نمایش دهد اما تصاویری که دولت در این توزیع از خود ساخت «عدم کارآمدی» بود و در آوردگاه دیگر یعنی «انصراف از مرحله دوم یارانه نقدی» این تفکر با یک رفراندوم 97 درصدی علیه خودشان مواجه شدند. همه سیاستمداران، هاشمی رفسنجانی را جزو «بازیگردانان» عرصه سیاسی کشور می دانند و معتقدند آنچه هاشمی را از سال 84 به بعد و بویژه سال 88 تاکنون در فضای سیاسی کشور زنده نگه داشته بود مشی منتقدانه و صدای مخالفت وی با وضع موجود بوده است، اما واقعیت این است که مدت هاست سیاست ورزی غریزی هاشمی بر سیاست ورزی عقلانی او چیره شده است. هاشمی، اطرافیانش و رسانه های حامی وی در سال های گذشته با بالا بردن بار انتقادات غیرمنصفانه و سیاهنمایی مطلق از وضع موجود، خواستار تغییر وضع موجود بودند. این فشار بالا باعث شد ظرفیت منفی وضع موجود از ظرفیت منفی هاشمی نیز بیشتر باشد و روحانی با شعار تغییر وضع موجود به دنبال کسب آرای ریاست جمهوری برآید. هاشمی رفسنجانی پیش از انتخابات حمایت رسمی خود را از حسن روحانی اعلام می کند و پس از انتخابات در جلسات متعدد با وی شرکت می کند و از احوال دولت سرکشی می کند تا آنجا که به وی لقب «پدرخوانده دولت روحانی» را می دهند. چند ماه پیش در گفت وگویی به دفاع از دولت می پردازد و می گوید: «مجموعاً از وضعی که الان دولت یازدهم دارد، راضی هستم». وی در ادامه ابتدا به دفاع از شخص روحانی می پردازد و می گوید: «از اوایل انقلاب با افکار، عقاید و سلیقه های آقای روحانی آشنا بودم و تا الان که کاملاً ایشان را می پسندم. قبل از اینکه خودم نامزد شوم، از ایشان خواسته بودیم نامزد شوند و شدند بنابراین همان کسی است که ما مایل هستیم این مسؤولیت را در این مرحله حساس داشته باشد». وی چند روز پیش نیز در مصاحبه ای اعلام کرده بود: «دکتر روحانی را به طور کامل قبول دارم. ما با ایشان از مجلس همکاری داشتیم و در جنگ خیلی همکاری داشتیم و بعد هم در مرکز تحقیقات بوده اند. زمانی که من ریاست جمهوری بودم، ایشان دبیر شورایعالی امنیت ملی کشور بود. ما با ایشان از لحاظ تفکر خیلی نزدیک هستیم و هیچ شبهه ای در صلاحیتشان برای من نیست. کابینه اش را هم با توجه به شرایط فعلی کشور، نسبتاً خوب انتخاب کرد». هاشمی رفسنجانی از مخالفت با وضع موجود به موضع نمایندگی وضع موجود تغییر مکان داد و ظرفیت های منفی وی فعال شد و حالا انتخابات ریاست مجلس خبرگان رهبری بزنگاهی بود برای آنکه هاشمی مقبولیتش را بعد از چند سال دوباره محک بزند. از چند هفته قبل بازی انتخاباتی هاشمی شروع شده بود. مصاحبه ای که با روزنامه جمهوری اسلامی انجام داد و در آن از «شورایی کردن رهبری» و همچنین «مدت دار کردن آن» صحبت کرده بود، اولین قدم بود. هاشمی در اظهارنظری عجیب و غیرمحترمانه وعده داده بود که در صورتی که «ناصالحان» برای ریاست خبرگان نامزد شوند، خواهم آمد. اظهارنظری که قطعا از چشم خبرگان ملت دور نماند. بعد از آن هاشمی در جمع مسؤولان وزارت کشور حضور پیدا کرد و از مظلومیت ها و مصائبش گفت و از موفقیت هایش و سایت هاشمی نیز در مطلبی از هاشم زاده هریسی اعلام کرد: «رأی اکثریت خبرگان به هاشمی» است. هاشمی تمام فضاسازی ها را برای حضورش انجام داده بود و اطرافیانش به نقل از وی اعلام کردند «با نامزدی آیت الله هاشمی شاهرودی و آیت الله واعظ طبسی ضرورتی برای ثبت نام در انتخابات برای ریاست خبرگان نمی بیند و در صورتی که آیت الله مصباح یزدی، آیت الله احمد جنتی و آیت الله سیداحمد خاتمی نامزد شوند حتما در عرصه رقابت ورود می کند». وی درباره نامزدی برخی افراد مجلس خبرگان همچون آیت الله محمدعلی موحدی کرمانی و آیت الله محمد یزدی، اظهارنظری نکرد اما در روز رأی گیری، هاشمی که در کنار روحانی نشسته بود با وجود کاندیداتوری آیت الله هاشمی شاهرودی و آیت الله محمد یزدی، به عهد خود وفا نکرد و اشتیاقش او را مجاب کرد اعلام کاندیداتوری کند. رأی خبرگان رهبری به هاشمی این پیام را داشت که نمایندگی وضعیت موجود توسط هاشمی و اظهارنظرهای وی همچنان ظرفیت های منفی او را حتی در بین خبرگان ملت نیز در حد بالایی افزایش داده است. رأی خبرگان رهبری به آیت الله محمد یزدی که در ایام فتنه تمام قد در مقابل فتنه ایستاد در برابر «نه» به هاشمی که آن را همراهی کرد نمودی از
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 105]
صفحات پیشنهادی
سه ضرورت براي تيمهستهاي از نامه سناتورها |اخبار ایران و جهان
سه ضرورت براي تيمهستهاي از نامه سناتورها واقعيتي که درباره نقش سنا وجود دارد اين است که تمامي پيمانها و قراردادهاي دولت آمريکا با کشورها و سازمانهاي بينالمللي بايد به تصويب دو سوم اين مجلس برسد اين نکته هيچ تفسير و تعبير ندارد و کاملا صريح است کد خبر ۴۸۲۷۸۵ تاریخ انتشارسه ضرورت براي تيمهستهاي از نامه سناتورها
سه ضرورت براي تيمهستهاي از نامه سناتورهاتاریخ انتشار چهارشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۰۹ ۲۲ واقعيتي که درباره نقش سنا وجود دارد اين است که تمامي پيمانها و قراردادهاي دولت آمريکا با کشورها و سازمانهاي بينالمللي بايد به تصويب دو سوم اين مجلس برسد اين نکته هيچ تفسيلاریجانی در نطق پیش از دستور: شاهد شعبدهبازیهای سیاسی در برنامه هستهای ایران هستیم/ شوی سیاسی نتانیاهو در ک
لاریجانی در نطق پیش از دستور شاهد شعبدهبازیهای سیاسی در برنامه هستهای ایران هستیم شوی سیاسی نتانیاهو در کنگره آمریکارئیس مجلس شورای اسلامی گفت در روزهای اخیر پیرامون مسئله هستهای ایران برخی شعبدهبازیهای سیاسی در عرصه جهانی رخ داده است که کل این ماجرا به صورت یک شوی سیاسیایزدی در گفتوگو با فارس عنوان کرد: اختلافنظر در درون آمریکا درباره توافق هستهای/ اوباما و تیمش در اقلیت هست
ایزدی در گفتوگو با فارس عنوان کرد اختلافنظر در درون آمریکا درباره توافق هستهای اوباما و تیمش در اقلیت هستندکارشناس مسائل آمریکا گفت کشورهایی مانند آمریکا زمانی که یک معاهده بینالمللی به سودشان است از آن استفاده میکنند و زمانی که چندان به نفعشان نیست آن را دور میزنند فوادنشست «بررسی پیشنهادهای جدید برای حل پرونده هستهای ایران» سعیدی: هزینه برنامه هستهای ایران کمتر از
نشست بررسی پیشنهادهای جدید برای حل پرونده هستهای ایرانسعیدی هزینه برنامه هستهای ایران کمتر از 2 میلیارد دلار است 62 میلیون دلار از چینیها غرامت گرفتیم و یو سی اف را ساختیممعاون اسبق سازمان انرژی اتمی گفت هزینه برنامه هستهای که ایران دنبال کرد را کمتر از دو میلیارد دلار خواعزیمت تیم هستهای به سوییس/ سخنرانی ظریف در نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل/دیدار معاونان وزرای خارجه ایران و آ
عزیمت تیم هستهای به سوییس سخنرانی ظریف در نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل دیدار معاونان وزرای خارجه ایران و آمریکا در مونترو وزیر خارجه کشورمان در رأس تیم مذاکره کننده هستهای به منظور شرکت در دور جدید رایزنیهای هستهای صبح امروز راهی سوئیس شد به گزارش خبرنگار سیاست خارجی باشگوزیر نتانیاهو: ما مخالف توافق هستهای با تهران نیستیم
وزیر نتانیاهو ما مخالف توافق هستهای با تهران نیستیم وزیر امور راهبردی اسرائیل با تاکید بر اینکه ایران می تواند انرژی هستهای غیرنظامی البته بدون یک برنامه غنی سازی اورانیوم مانند کشورهایی مانند اسپانیا سوئد یا کانادا داشته باشد مدعی شد که ما مخالف یک توافق هسته ای با تهران نیسیک عضو تیم هستهای: ان شالله در عید خبرهای خوب می آید / تاکنون با پیشنهاد انتقال اورانیوم غنی شده به روسیه موا
یک عضو تیم هستهای ان شالله در عید خبرهای خوب می آید تاکنون با پیشنهاد انتقال اورانیوم غنی شده به روسیه موافقت نکرده ایم درصورت عدم تفاهم تا 11 فروردین شرایط دشوار می شود یک عضو تیم هسته ای ایران گفت که توافق هسته ای تنها در صورتی به فرجام می رسد که تمامی تحریم ها یکجا لغو شبهشتیپور در مناظره «ویژگیهای یک توافق خوب»: تیم جدید هستهای میوهچینی مذاکرات را انجام داد/مدت و
بهشتیپور در مناظره ویژگیهای یک توافق خوب تیم جدید هستهای میوهچینی مذاکرات را انجام داد مدت و کیفیت برداشتن تحریمها باید در اولویت باشدیک تحلیلگر مسائل سیاسی با بیان اینکه ظریف و تیم مذاکرهکننده فعلی زحمات گذشتگان را به نتیجه رساندند گفت در حقیقت جدید هستهای میوهچینیظریف و تیم هستهای راهی سوئیس شدند/رایزنی معاونان و وزرا امروز در مونترو سوئیس
ظریف و تیم هستهای راهی سوئیس شدند رایزنی معاونان و وزرا امروز در مونترو سوئیسوزیر امور خارجه ایران برای شرکت در نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل و همچنین رایزنی و گفتوگو با همتای آمریکایی درباره برنامه هستهای ایران صبح امروز به همراه تیم مذاکره کننده هستهای راهی سوئیس شد به گزتوصیه آیتالله نوری به تیم هستهای درباره لبخند دشمن
توصیه آیتالله نوری به تیم هستهای درباره لبخند دشمن حضرت آیت الله نوری همدانی با تأکید بر اینکه آمریکا و ایادی آن در مذاکرات به دنبال حل مسأله نیستند و همواره بهانهجویی میکنند گفت ممکن است آنها به شما لبخند بزنند اما در دلشان کینهای دارند که گاهی اوقات بروز میدهند به گزاظریف و تیم هستهای راهی سوئیس شدند
ظریف و تیم هستهای راهی سوئیس شدند وزیر امور خارجه ایران برای شرکت در نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل و همچنین رایزنی و گفتوگو با همتای آمریکایی درباره برنامه هستهای ایران صبح امروز به همراه تیم مذاکره کننده هستهای راهی سوئیس شد فارس محمدجواد ظریف وزیر خارجه ایران در رأتیم هستهای فردا به سوییس میرود/ رایزنیهای معاونان وزرای خارجه ایران و آمریکا
به منظور شرکت در دور جدید رایزنیهای هستهای تیم هستهای فردا به سوییس میرود رایزنیهای معاونان وزرای خارجه ایران و آمریکا رییس دستگاه دیپلماسی کشورمان فردا صبح در بیست و هشتمین نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو حضور یافته و در حاشیه آن با برخی مقامات شرکت کننده به گفتوگصالحی: در حال حل مسائل فنی هستهای هستیم/ قدمهای خوبی را برداشتیم
صالحی در حال حل مسائل فنی هستهای هستیم قدمهای خوبی را برداشتیم علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی عصر امروز جمعه در حاشیه مراسم ختم صادق طباطبایی در حسینیه شماره دو جماران در جمع خبرنگاران در مورد مذاکرات هستهای اظهار داشت مذاکرات خیلی خوب بود به گزارش نامه نیوز وی دظریف در اجلاسیه خبرگان رهبری: مذاکرات به نتیجه برسد یا نرسد ما برنده هستیم/ نامهنگاری اخیر سناتورها میگوید ک
ظریف در اجلاسیه خبرگان رهبری مذاکرات به نتیجه برسد یا نرسد ما برنده هستیم نامهنگاری اخیر سناتورها میگوید که آمریکا غیرقابل اعتماد استوزیر امور خارجه گفت چه مذاکرات به نتیجه برسد و چه نرسد ما برنده هستیم چون سرمایهای که ما در این سالها جمع آوری کردهایم عزت و خودباوری استتکرار/ رسایی در گفتوگو با فارس: رئیسجمهور قبلاً شاخص تورم را جیب مردم میدانست نه آمار بانک مرکزی/ حال که مش
تکرار رسایی در گفتوگو با فارس رئیسجمهور قبلاً شاخص تورم را جیب مردم میدانست نه آمار بانک مرکزی حال که مشکلات اقتصادی حل شده ضرورتی برای تعلیق هستهای نیستنماینده تهران در مجلس گفت روحانی در ابتدای ریاستجمهوریاش در پاسخ به آمار و ارقامی که دولت قبل ارائه کرده بود گفت شاخصطرف مقابل تیم هستهای شیطان است/ با تحریم هم می توان سازندگی کرد
طرف مقابل تیم هستهای شیطان است با تحریم هم می توان سازندگی کرد رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه از اول انقلاب تاکنون همیشه با تحریم ها مواجه بودهایم گفت امروز شرایط برای دولت فراهم است و با همین تحریم ها میتواند برنامه سازندگی اش را انجام دهد جوان آنلاين هاشمی رفسن-
گوناگون
پربازدیدترینها