تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 30 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام حسن عسکری (ع):مومن برای مومن برکت و برای کافر، اتمام حجت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831282511




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

-روزی روزگاری آمریکا که هیچ غلطی نمی‌کند


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:

برگزیده سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح دوشنبه روزی روزگاری آمریکا که هیچ غلطی نمی‌کند روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز شکرو جهان پرداخته‌اند از جمله «قاعده حقوقی اقرار»،«بوی بهار می آید»،«ضرورت جراحی شبکه بانکی»،«محیط زیست، موضوعی فرابخشی»،«کارکرد رسانه در ایران!»،«روزی روزگاری آمریکا که هیچ غلطی نمی‌کند»،«با این اتمام حجت دیگر هیچ بهانه‌ای پذیرفته نیست»،«ردپای یقه سفید‌ها»،«دخل و خرج کشور در سال خزانه خالی»،«فرانسه و لابی‌گری اسراییل»،«روز استقلال؛ فصل جدید بخش خصوصی»و... که برخی از آنها در زیر می‌آید.
 

کیهان:قاعده حقوقی اقرار «قاعده حقوقی اقرار» عنوان یادداشت میهمان روزنامه کیهان به قلم علی اکبری است که در آن می خوانید؛ یکی از اقدامات در بازی شطرنج، یادداشت برداری و ثبت حرکات است. یک شطرنج باز حرفه ای، هر حرکت خود و حریف را ثبت می کند. این اقدام دلایل متعددی دارد که از آن جمله می توان به دو مورد اشاره کرد:
بعد از بازی، با دقت در حرکات انجام شده، اشتباه خود یا حریف را مشخص و برای بازی های بعدی از این نکات استفاده کند. از آنجا که دبه کردن و جر زنی، یک ضلع اساسی هر بازی است مخصوصاً اگر حریف سابقه این کار را داشته باشد. چنانچه به هر دلیل، حریف، بازی را به هم زد و به اصطلاح میز را واژگون کرد، داوران منصف بتوانند مشخص کنند که مسیر و روند حرکات چگونه بوده و صفحه را بازسازی و بازنده را مشخص نمایند.
اگر مذاکرات هسته ای کشورمان در دوره جدید را به یک بازی شطرنج تعبیر نماییم، یکی از مهم ترین وظایف دیپلمات ها و نخبگان کشور، ثبت دقیق حرکات خودی و حریف است تا بعد از هر مرحله، این حرکات مورد بازنگری قرار گیرد تا حرکات و اقدامات نابجا، راهبردهای خیالی و واهی و... مشخص و از تکرار آن پرهیز شود و در عین حال تلاش حریف نیز مورد رصد قرار گیرد. نکته قابل تأمل دیگر این است که اگر حریف به هر دلیل، سعی در برهم زدن بازی را داشت، اجازه شلوغ کردن و مظلوم نمایی و متهم کردن ایران به این اقدام را از حریف سلب نموده و با روشنگری و شمارش گام ها و حرکات طی شده توسط طرفین، مشخص کنیم که چه کسی و به چه علت، میز را بر هم زده است. آمریکا و نظام سلطه پس از توافق ژنو، به دنبال پیشبرد سیاستی مشابه و همسان توافق نامه اسلو بودند؛ یعنی یک توافق دو مرحله ای که در کلیات، محدودیت های فراوانی برای ایران پیش بینی و مذاکره بر سر جزئیات را به آینده موکول می نمود و جالب این که رفع تحریم ها را به عنوان یک امر جزئی به آینده نامعلوم محول می کرد. غرب برای این راهبرد خود گام هایی را نیز برداشته بود لیکن حرکت نظام اسلامی و رهبر انقلاب در رد این راهبرد و تأکید بر یک مرحله ای بودن توافق، حریف را آچمز نموده است. بر پایه توافق یک مرحله ای غیر قابل تفسیر و تأویل و بدون ابهامی که مورد نظر ایران است اگر غرب تمایل به پایان منطقی مذاکرات داشته باشد، باید تحریم ها را در یک مرحله و یکجا لغو و حق غنی سازی را برای ایران به رسمیت بشناسد. امری که آمریکا با توجه به تعامل با رژیم صهیونیستی نه تمایل به این کار دارد و نه اجازه آن را و پذیرش این موضوع را به عنوان یک توافق بد، ناممکن معرفی کرده است. به نظر می رسد با این وصف بهترین گزینه برای آمریکا، برهم زدن بازی و مقصر معرفی کردن ایران باشد. سیاستی که نشانه های آن را در کلام دولتمردان آمریکا و برخی دیگر کشورهای غربی مشاهده می کنیم؛ بنابراین لازم است طرف ایرانی، مستندات لازم را برای برخورد و آگاه سازی افکار عمومی با این حربه آماده سازد و به دیگران اثبات نماید که نه تنها این ایران نبوده که بازی را به هم زده است بلکه این رفتار توسط آمریکا و به دلیل فرار از شکست بوده است. با این مقدمه شایسته است به وضعیت کنونی مذاکرات توجه کنیم و این بار بدون لحاظ کردن دیدگاه منتقدان داخلی این مذاکرات، از دید وزیر امور خارجه دولت آمریکا مسیر و گام های طی شده توسط دو طرف را برشماری نماییم. ممکن است برخی به این موضوع انتقاد نمایند که در بازی شطرنج نیز هر کدام از طرفین، به برگه ثبت خود استناد می کند و نه حریف. بله همین طور است اما اگر نوشته حریف مورد تأیید شما باشد، آیا باز هم آن را رد می کنید؟ اگر حریف علیه خودش گواهی داد، شما او را تخطئه می نمایید؟ حقوقدانان و از جمله رئیس جمهور محترم که خود را حقوقدان می داند، قاعده ای حقوقی به نام «قاعده اقرار» را معرفی می نمایند. قاعده ای که تقریبا در تمام نظامات قضایی جهان پذیرفته شده است. اقرار در لغت به معنی تثبیت و تحکیم آمده ولی در اصطلاح قضایی، به معنی اعلام به وجود حقی علیه خود و به نفع شخص دیگر می باشد. به عبارت دیگر در یک پرونده قضایی، فردی اقرار می نماید که مرتکب اشتباه و خلاف شده و حق با طرف مقابل است و اتهام وارده به خود را می پذیرد. البته اقرار شرایطی دارد. اقرار باید بدون شکنجه و تهدید، در غیر دیوانگی و جنون و مستی، توسط فرد عاقل و بالغ بیان گردد تا مورد پذیرش قرار گیرد. آقای جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در تاریخ ششم اسفندماه، در نشست استماع کمیته روابط خارجی سنای آمریکا مطالبی را مطرح نمود که قطعا می تواند به عنوان یک سند حقوقی به آن استناد نمود. آقای کری در این جلسه اظهار می دارد: « ما هر روز افرادی در سایت های هسته ای ایران داریم و دقیقا در حال بررسی هستیم که سانتریفیوژهای آنها [ایران] چه کار می کنند و تعداد سانتریفیوژها چقدر است و سطح تولید آنها چیست و زباله کجا می رود. آژانس بین المللی انرژی هسته ای اخیرا در چند هفته پیش مشخص کرده است که ایران حتی از یک مورد از الزامات خود براساس این توافق عدول نکرده است. ایران عضو ان پی تی است و اکنون آژانس هسته ای بین المللی انرژی هسته ای گفته است ایران از هر مورد از توافق موقت تبعیت کرده است. آنها اورانیوم غنی شده در حد بیست درصد را به صفر کاهش دادند. آنها تأسیسات زیرزمینی فردو و نطنز و اراک را برای بازرسی روزانه باز گذاشتند. آنها فعالیت در اراک را متوقف کردند. هیچ یک از بخش های راکتور اراک از روزی که ما به این توافق دست یافتیم، پیشرفت نداشته است.» بنابراین جان کری اذعان و اقرار دارد ایران به تعهدات خود کاملا پایبند بوده و تمام آنچه تعهد نموده است (فارغ از اعتراضات داخلی به پذیرش این تعهدات) رعایت نموده است؛ اما لازم است به اقدامات طرف غربی و به خصوص آمریکا نیز اشاره ای، البته از قول جان کری، داشته باشیم. جان کری در مورد تشدید تحریم ها می گوید: «چهل شخص حقوقی به فهرست تحریم ها اضافه شده است. پانزده مورد براساس اختیارات مقابله با تروریسم و سی و چهار مورد نیز براساس اختیارات مربوط به نقض تحریم ها و حمایت مادی و سه مورد دیگر براساس اختیارات حقوق بشر، پنج مورد موسسات مالی ایرانی و هشت مورد دیگر بر فهرست تحریم اضافه شدند.» جان کری در همین جلسه در پاسخ به سوالی در خصوص میزان مبالغ پرداختی به ایران در دوره توافق و کاهش تحریم ها اظهار می دارد: «حقیقت این است که ایران پول بسیار کمتر از این رقم را به خاطر مشارکت و امید آنها برای کاهش تحریم ها براساس توافق موقت به دست آورده است. مطلب دوم این است که مجموع کل دوره ها حدود چهارده میلیارد دلار است. حقیقت این است که در آن زمان نیز بسیاری از اوقات پول به حسابی انتقال داده می شد که آنها نمی توانستند دسترسی داشته باشند... دلیلی که آنها امروز مذاکره می کنند به خاطر این است که می خواهند از دست تحریم ها خلاصی یابند. آنها از تحریم ها خارج نشدند بلکه ما در حقیقت تحریم ها را افزایش دادیم. فقط تحریم نفتی ما علیه ایران موجب شده است ایران بیش از چهل میلیارد دلار از دست بدهد.» معادله کاملا مشخص است. ایران اسلامی به تعهدات خود به طور کامل عمل کرده است. موضوعی که رهبر معظم انقلاب بر آن تاکید نموده بودند: «ایران آنچه را قرار گذاشته است و عهد کرده است نقض نخواهد کرد.» لیکن آمریکا مانند همیشه عهدشکنی کرده و تعهدات خود را نقض نموده است. جان کری خواسته یا ناخواسته اقرار و اعترافی انجام داده که موید ادعاهای ایران اسلامی است. وی اعلام کرده اگر مذاکرات به نتیجه نرسید این آمریکا بوده که ضمن عهدشکنی و عدم پایبندی به توافق، موجب شکست توافق و تفاهم شده است. البته برای بازپس گیری و یا انکار این اقرار چند راه وجود دارد: جان کری اعلام کند تحت شکنجه! مجبور به چنین اظهاراتی شده است یا این که در آن جلسه مجنون بوده و عقل نداشته است و در گام آخر مشخص شود وی هنوز بالغ نشده و نمی توان به اقرار وی، استناد کرد! خراسان:بوی بهار می آید «بوی بهار می آید»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم کورش شجاعی است که در آن می خوانید؛بوی بهار می آید و هنگامه نوروز شده، صدای نوروز باستانی از پس قرن ها از نای کورش کبیر و داریوش بزرگ بلکه از عصر مادها همچنان در گوش زمان می پیچد و همه ساله و هماره به یاد می آورد رسم و آیین دلنشین ایرانیان پاک فطرت، نیک اندیش، نیک گفتار و نیک رفتار را. نوروز از آن جا که با تحول طبیعت و آغاز بهار، شکفتن و سرسبزی دشت و دمن و پیام مهربانی و همدلی همراه است از پس ده ها قرن، همچنان در دل و دیده مردمان جلوه گری می کند. خجسته آیین نوروز چون هنگامه بیداری گل ها و درختان و سرآغاز آواز بلبلان و غزل سرایی شاعران و شروع گردش جدید زمین و شماره خوردن سال نو است. هیچ گاه کهنه نمی شود. این روزها با نفس کشیدن دوباره زمین و به شکوفه نشستن برخی درختان و باز شدن چتر شکوفه های زرد و صورتی و سفید و... بوی بهاری دیگر از دل طبیعت به مشام می رسد. صدای گام های نرم و نازک بهار از دل ترنم پرندگان در بین شکوفه های درختان به گوش می رسد. دوباره گاه دلربایی بنفشه ها و شمعدانی های رنگارنگ رسیده. پس از بارش باران های روزهای اخیر و نزول این رحمت بی بدیل الهی حالا فرصتی برای نفس کشیدن و سر به سوی آسمان بلند کردن و دیدن آسمان آبی پدید آمده حالا وقت بیشتر نگاه کردن به آسمان پا بر جا و بی ستون خدای آفریننده بهار است. در هنگامه پر شدن هوا از عطر بهار و شنیده شدن صدای پای نوروز، وقت شستن چشم ها و جور دیگر دیدن است. همراه با شکفتن شکوفه ها، گاه شکفتن مهربانی ها و پاشیدن بذر محبت در چشم ها و دل هاست، گاه باز کردن گره از ابروان و نشاندن گل لبخند بر لب خود و دیگران است، فصل غرق بوسه کردن دست مادران و پدران، گاه بیشتر درود و صلوات فرستادن بر پیامبر مهربانی ها و اعظم انبیاء محمد مصطفی(ص) است. بهار طبیعت فرصتی برای ادای احترام به بزرگان و پیشکسوتان و صاحبان خرد و علم و اندیشه است، بهار البته فرصتی برای دیدن و بوییدن لاله های سرخ روییده بر مزار شهیدان وطن است آن بزرگوار مردانی که با نثار جانشان اجازه ندادند خصم زبون بهار دین و میهن را به خزان تبدیل کند. صدای پای نوروز پیام نو شدن روز و روزگار و دلربایی و جلوه گری دلدار را به گوش جان می رساند، بهار وقت بیشتر به آسمان نگاه کردن و به سوی عرش پرواز کردن است، وقت آشتی با نماز اول وقت و مسجد و دل به دلدار سپردن است. هم نوایی بلبلان پیام همدلی و مهربانی مردمان را به گوش جان می رساند، پیام مهربانی بیشتر با فرزند و همسر، برادر و خواهر، قوم و خویش و همسایه، همشهری و هم وطن. نوروز یادآور دور هم جمع شدن های مهربانانه، شاهنامه خوانی و حافظ خوانی و گل گفتن و گل شنفتن است. بهار هنگامه سرودن غزل عشق است، بهار وقت نهال کاشتن و آشتی با طبیعت زیبا و چشم نواز آفریده خداوند است، نوروز، فرصت مغتنم بیشتر با هم بودن، در کنار هم به مهر نشستن و نجواهای عاشقانه است و نیکو هنگامی برای به مهر دست در دست هم نهادن و دستگیری از هم نوعان است، وقت دست نوازش کشیدن بر سر دختران و پسران سایه پدر و مادر از دست داده است، مگر در فصل شکفتن گل و ریحان و جوانه زدن نهال های مهربانی در دل ها، ایرانیان خداباور می توانند خانه خود را پر از عطر بهار و شکوفه های لبخند ببینند و دل نازکشان برای یتیمان و هزاران شیر خواره و کودک و نوجوان معلول و بی سرپرست و بدسرپرست نتپد. نوروز و بهار فصل خانه تکانی دل ها از هر چه بی مهری و خشم و نفرت و کینه و کدورت است. گاه گذشتن و بخشیدن و سلام مهربانانه گفتن به دوست و همسایه و همکار و همشهری و هم وطن است، بهار هنگامه عاشقی است و فرصتی بس مناسب برای گره زدن نگاه های مهربانانه و بستن عقد اخوت و برادری. بهار وقت هدیه دادن یک شاخه گل زیبا است به هر کس که دوستش داریم و به هر که می خواهیم با او آشتی کنیم است. آمدن بهار فرصتی بس مناسب برای قدردانی و شکرگزاری به محضر پروردگار است. نوروز که فصل دور هم جمع شدن است، فرصتی عالی برای بازگرداندن پدران و مادران سالخورده از خانه سالمندان است. بهار نیکو فرصتی است برای اجر نهادن و قدرشناسی و احترام تمام قد به جانبازان دین و میهن، این قهرمانان بی ادعا و اسطوره های والامقام عرصه دفاع از دین و ناموس و وطن. نوروز هنگامه تحول طبیعت، نیکو فرصتی است برای طلب رزق و روزی حلال، طلب توکل و صبر و ایمان استوار، طلب فرزند صالح و آرزو کردن روزهای هر چه بهتر برای همه ایرانیان و حرکت هر چه سرافرازانه تر و عزتمندانه تر به سوی قله های پیشرفت و توسعه و اقتدار. جمهوری اسلامی:ضرورت جراحی شبکه بانکی «ضرورت جراحی شبکه بانکی»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن می خوانید؛اخبار خوشایندی از برخی شهرهای استان های شرقی کشور به گوش نمی رسد؛ سپرده گذاران برخی موسسات اعتباری در شهرهایی مانند مشهد مقدس، نیشابور و... در پی نگرانی از ورشکستگی موسساتی که در آن سپرده گذاری کرده اند، برای دریافت پول های خود به شعب این موسسات هجوم برده اند. همین هجوم یکباره امکان پاسخگویی به مطالبات سپرده گذاران را از شعب موسسات سلب کرده و طبیعتاً بر عمق نگرانی ها و اصرار مردم برای دریافت پولهایشان از موسسات افزوده است. در جریان واکاوی ریشه های این مشکل و پیامدهای آن، توجه به چند نکته ضروری است: الف – ایجاد تعاونی های اعتبار آزاد که بدون هیچ گونه نظارت و رعایت استانداردهای حسابداری و بانکی به جمع آوری پول مردم و انجام عملیات اعتباری در سطح وسیع می پرداختند، پدیده نامبارکی است که سابقه آن به سال ها قبل باز می گردد و طی یک دهه گذشته به یکی از معضلات اقتصاد ایران تبدیل شده است. بنابر آمارهای موجود درحال حاضر بالغ بر 95 هزار میلیارد تومان از نقدینگی کشور در اختیار این موسسات است و نهادهای ناظر حاکمیتی بر این مقدار از نقدینگی که درصورت عدم مدیریت می تواند حکم یک بمب ساعتی را داشته باشد، نظارت و اشراف لازم را ندارند. پیامدهای چنین عدم نظارتی را می توان در مداخله برخی از این موسسات در بازارهای ارز و سکه و... طی سال های گذشته به وضوح مشاهده کرد. بانک مرکزی برهمین مبنا و با درک ضرورت اعمال نظارت بر این بنگاه ها از سال ها قبل اقدامات مختلفی را برای پالایش بازار غیرمتشکل پولی و ساماندهی این بنگاه ها انجام داده است. با این حال، وابستگی های واقعی یا موهوم برخی از این موسسات به اشخاص حقیقی و حقوقی صاحب نفوذ، تحت نظارت در آوردن آن ها و الزام مدیرانشان را به رعایت استانداردهای بانکی با مشکل و چالش مواجه کرده است. به همین جهت، اینکه بانک مرکزی و سایر نهادهای مسئول باید با جدیت و بدون هراس از فضاسازی ها و کارشکنی ها، تکلیف چند موسسه باقی مانده را روشن کنند، غیرقابل تردید و خدشه است. در واقع این اقدام حکم جراحی شبکه بانکی را دارد که قطعاً بدون خونریزی و درد نخواهد بود ولی لازم است. ب – به نظر می رسد در برخی مقاطع مسئولان بانک مرکزی در تدبیر روش های مناسب برای برخورد با موسسات فاقد مجوز دچار برخی اشتباهات عمدی یا نادانسته شده اند. به عنوان نمونه تقسیم بندی یکباره بانک ها و موسسات اعتباری به دو دسته دارای مجوز و فاقد مجوز و اعلام اسامی بانک ها و موسسات مجاز در سایت بانک مرکزی، این شائبه را در میان بسیاری از مردم دامن زد که هر موسسه و بانکی که نامش در فهرست بانک مرکزی قرار ندارد، غیرمجاز است و باید سپرده هایشان را از این موسسات و بانک ها خارج کرد حال آنکه برخی از این بانک ها و موسسات بنابر اعلام های گذشته بانک مرکزی درحال تطبیق خود با استانداردهای بانکی، تودیع سپرده قانونی و... هستند و با دیگر بنگاه هایی که همچنان به اعمال خلاف قانون و فرار از نظارت خود ادامه می دهند، تفاوت های فراوانی دارند. بنابر این، شایسته بود بانک مرکزی علاوه بر اعلام اسامی بانک ها و موسسات اعتباری مجاز، نام آن دسته که در مسیر دریافت مجوز هستند را نیز اعلام کند تا این موسسات با هجوم سپرده گذاران مواجه نشوند. ج – در جریان مشکلات اخیر که برای برخی از موسسات اعتباری در شهرهایی مانند مشهد و نیشابور پیش آمده است، باید دو مقوله را از یکدیگر تفکیک کرد؛ تقریباً تمام موسساتی که گرفتار شایعه ورشکستگی شده اند از جمله موسساتی بودند که مسیر تطبیق با الزامات بانک مرکزی قرار داشتند ولی اعلام صورت های مالی برخی از آنها که نمایانگر پرداخت تسهیلات کلان به بنگاه های مشکل داری مانند پدیده شاندیز و... بود، گریبان سایر موسسات را نیز گرفت و این تصور را در جامعه ایجاد کرد که تمامی این موسسات دچار مشکل هستند. این تصور طبعاً به هجوم سپرده گذاران و کمبود منابع همه موسسات و حتی برخی بانک های دارای مجوز نیز انجامیده است. در چنین شرایطی لازم به نظر می رسد بانک مرکزی با اعلام آخرین وضعیت هر موسسه و تشریح اقدامات انجام گرفته توسط این موسسات برای تطبیق با استانداردهای بانکی، این امکان را برای مردم فراهم آورد تا موسسه دارای مشکل را از موسسه ای که بدون مشکل درحال حرکت به سمت دریافت مجوز است، تشخیص دهند. در غیر این صورت این آتش، خشک و تر را با هم خواهد سوزاند و تمام شبکه بانکی کشور را دچار مشکل خواهد کرد. رسالت:دخل و خرج کشور در سال خزانه خالی «دخل و خرج کشور در سال خزانه خالی»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمدکاظم انبارلویی است که در آن می خوانید؛همان روزها که تیم مذاکره کننده ایرانی در نخستین دور جدید ماراتن گفتگوها در دولت یازدهم عازم ژنو بود وقتی رئیس جمهور گفت: "خزانه کشور خالی است"، اولین کسی بودم که به نقد این گفته پرداختم. نوشتم این سخن به دو دلیل نارواست؛ 1- خزانه کشور خالی نیست و دلیل آن پرداخت های بی وقفه اما تدریجی و منظمی است که از سوی خزانه صورت می گیرد. 2- بر فرض محال هم خالی باشد، نباید کسی که در قامت یک دیپلمات در انتخابات ریاست جمهوری ظاهر شده در آستانه گفتگوها به چنین حرفی تفوه فرماید و ضعف پنهان خود را برای حریف ظاهر سازد. مرور زمان نشان داد ما یک دولت قوی و نیرومند همانند دولت هایی که پس از انقلاب پدید آمدند، داریم که وارث یک اقتصاد پویا و پرتحرک در کف و بدنه و سقف است. حتی در سخت ترین روزگار دفاع مقدس خود را از خطر فقر و قحطی رهانیده و سرپاست. بحمدالله زیر ساخت های اقتصادی کشور و سطح داد و ستد در کشور به گونه ای است که بازارهای کشور نشاط و پویایی خود را دارند و مردم هوشمندانه دارند اقتصاد خود را اداره می کنند و دولت هایی که می آیند و می روند کم و بیش عرضه اداره اقتصاد کشور را از خود نشان داده اند. سخن "خزانه خالی" جیره ناسزا به دولتمردان دوره نهم و دهم تلقی شد و از آن عبور کردیم. سال 92 سال استقرار دولت یازدهم بود. حال که گرد و غبار تبلیغات انتخاباتی فرو نشسته و نزدیک به دو سال از عملکرد اقتصادی دولت یازدهم گذشته، ببینیم عدد و رقم صورتحساب عملکرد دولت و تفریغ بودجه سال 92 چه تصویری از سال "خزانه خالی" ارائه می دهد؟ جمع بودجه مصوب کل کشور در سال 92 در بخش درآمدها مبلغ 727 هزار میلیارد تومان بوده است، حال آنکه تفریغ بودجه 92 که اخیرا در مجلس قرائت شد 835 هزار میلیارد تومان است. یک جمع و تفریق ساده نشان می دهد بیش از 108 هزار میلیارد تومان بیشتر از مصوب درآمد داشته ایم. این مبلغ بیش از نیمی از کل سرجمع منابع عمومی دولت است. این عدد نشان می دهد که در سال 92 نه تنها خزانه خالی نبوده است بلکه آنچنان سر ریز بوده که دولت نمی دانسته و نمی توانسته آن را چگونه خرج کند. همین تصویر را در بخش هزینه ها و مصارف داریم. گزارش تفریغ بودجه، مبلغ مصارف کشور را در سال 92 نزدیک به همین مبلغ یعنی 833 هزار میلیارد تومان گزارش کرده است. سئوال های کلیدی برای اصحاب نیاوران، اقتصاددانانی که امروز به عنوان مشاور، دولت را یاری می رسانند مطرح است که باید به آن پاسخ دهند؛ 1- این اعداد و ارقام نشان می دهد که خزانه خالی نبوده است. در اوج تحریم ها خداوند بزرگ، این ملت را یاری داده و دخل و خرج کشور نه تنها نگران کننده نبوده بلکه افق بسیار روشن و امیدوارکننده ای هم داشته ایم. پس چرا خبر خلاف واقع به رئیس جمهور داده و کشور را ورشکسته و فقیر جلوه داده اند، گویی خزانه خالی است و دخل و خرج مملکت با هم نمی خواند؟ 2- چرا در آمدها برخلاف پیش بینی با عدد نجومی 108 هزار میلیارد تومان از سقف بودجه بالا زده است و هزینه هم به همین میزان بدون اینکه مجوز قانونی در کار بوده خلاف سقف مصوب بالا زده است؟ پس فلسفه بودجه نویسی و انضباط مالی که باید در دولت حاکم باشد چه می شود؟ پایبندی و التزام دولت به قانون در حوزه اقتصاد چه می شود؟ 3- اعداد و ارقام گزارش صورتحساب عملکرد دولت در سال 92 با گزارش تفریغ بودجه همین سال قدری با هم متفاوت است. تکلیف این صورت مغایرت چه می شود؟ چه نهادی در کشور باید تکلیف این مغایرت را روشن کند؟ 4- بودجه 93 که اولین بودجه ای است که دولت یازدهم تدوین کرده و به مجلس تسلیم نموده، با این اعداد و ارقام و بلبشوی مغایرت ها در سال 92 چه کرده است؟ اگر سقف درآمدهای دولت در سال 92 مبلغ 835 هزار میلیارد تومان و سقف هزینه های دولت در همین سال 831 هزار میلیارد تومان بوده است چگونه است در معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور سقف درآمدها و هزینه های بودجه کل کشور در سال 93 مبلغ 803 هزار میلیارد تومان می باشد؟ پیش بینی درآمدها چگونه صورت گرفته و برآورد هزینه ها چگونه احصا شده است؟ این مبالغ کمتر از منابع و مصارف سال 92 است. 5- دولت یازدهم بارها گفته است اقتصاد کشور را با رشد منفی، رکود و.... از دولت قبلی تحویل گرفته است. اعداد و ارقام صورتحساب عملکرد و تفریغ بودجه 92 سخن دیگری دارند. این سخن را اصحاب نیاوران چگونه تجزیه و تحلیل می کنند؟ دخل و خرج کشور در سال 92 می گوید اوضاع ما بد نیست. پس چرا هنوز برخی "خزانه خالی" را در این سال به رخ دیگران می کشند؟ این اعداد و ارقام می گوید خداوند این ملت را تنها نگذاشته است و دشمن ناتوان تر از آن است که در جنگ اقتصادی بر این ملت تفوق پیدا کند. این اعداد امیدبخش است، چرا دولت تدبیر و امید از این "امید"بخشی برای "تدبیر" اقتصاد کشور استقبال نمی کند و کفران نعمت می نماید و خزانه پر را خالی اعلام می کند؟! قدس:محیط زیست، موضوعی فرابخشی «محیط زیست، موضوعی فرابخشی»عنوان یادداشت روز روزنامه قدس به قلم اسماعیل کهرم است که در آن می خوانید؛مواضع مقام معظم رهبری در زمینه محیط زیست کاملاً قابل ستایش است. این گونه موضعگیری و تأکید بر حفظ زمین و منابع طبیعی، نشان می دهد که ایشان اشراف کامل به مسایل زیست محیطی کشور دارند و به خوبی می دانند که تخریب منابع طبیعی کشور از سوی سودجویان بیداد می کند وهر سال مراتع و جنگلهای بیشتری مورد تاخت و تاز افراد و بعضی از دستگاه ها قرار می گیرد، بنابراین وقتی که سفارشی می کنند و یا دستوری می دهند، می دانند که جان کلام است و مورد توجه مردم. البته این برای بار اول نیست که مقام معظم رهبری در باره ضرورت حفظ جنگلها، مراتع و محیط زیست تأکید می کنند و خواستار برخورد قاطع دستگاه های مسؤول با زمین خواران و تخریب کنندگان محیط زیست می شوند. در واقع حضرت آقا هر سال حداقل یکی دو بار در اهمیت این موضوع در جمع مسؤولان و کارگزاران نظام سخن می گویند که فکر می کنم آخرین آن در جمع اعضای شورای شهر تهران و مدیران شهرداری پایتخت بوده، اما نکته اینجاست که این توصیه ها درعمل کمترمورد توجه دستگاه های اجرایی و صاحب منصبان قرار می گیرد و این موضوعی است که چندی پیش ایشان به صراحت مطرح کرده اند. از سوی دیگر اظهارات مقام معظم رهبری در جمع مسؤولان و مدیران کل ادارات سازمان محیط زیست و سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور دارای نکات قابل توجهی بوده است که در ذیل اشاره می شود . نکته نخست و بسیار اساسی که از سوی ایشان مطرح شد، فرابخشی بودن بحث محیط زیست است. در واقع حفظ محیط زیست یک وظیفه حاکمیتی شناخته شد که همه دستگاه ها و نهاد ها در مقابل آن وظیفه دارند. این درحالی است که بخشی نگری دستگاه ها بلای جان محیط زیست شده است. اکنون دستگاه های مختلف به مسایل زیست محیطی ورود پیدا می کنند و بنده هم از این دستگاه ها به خاطر ورودشان به مسایل زیست محیطی تشکر می کنم، اما مشکل در اجرای قوانین مربوط به مسایل زیست محیطی است. موضوع دیگری که مورد تأکید مقام معظم رهبری در این دیدار قرار گرفت، ارزیابی زیست محیطی طرح های عمرانی بوده است. واقعیت این است که متاسفانه بعضی از طرحهای عمرانی کشور ارزیابی زیست محیطی ندارند. مثلاً معلوم شده که از 36 سدی که بر روی حوزه آبخیز دریاچه ارومیه احداث شده، هیچ کدام از آنها به صورت واقعی ارزیابی زیست محیطی ندارند و به صورت دستوری بوده است و در واقع این سدها به دریاچه ارومیه تحمیل شدند. این در حالی است که بهترین قوانین زیست محیطی را بین کشورهای دنیا داشته و داریم، اما وقتی بحث اجرا پیش می آید، متأسفانه کم می آوریم. اصل پنجاهم قانون اساسی می گوید، هر گونه عملیات عمرانی که به محیط زیست لطمه بزند، ممنوع است، اما این اصل رعایت نمی شود، به طوری که بعضی از دستگاه ها و نهاد های خاص به بهانه های واهی و اجرای طرحهای عمرانی اقدام به تخریب مراتع و جنگلها می کنند و دستگاه های مسؤول هم قادر به مخالفت نیستند. نکته دیگری که مقام معظم رهبری به درستی روی آن انگشت گذاشته و مطرح کرده اند، بحث مشارکت، پیگیری و نظارت مردم بر دستگاه هاست. در واقع مردم در موضوع محیط زیست به عنوان یک عامل مطرح هستند. یعنی یا عامل حفظ محیط زیست و یا عامل تخریب و نابودی آن هستند، بنابراین اگر آموزش ببینند و در اجرای طرحها مشارکت یابند، بی گمان عامل مثبتی در حفظ محیط زیست می شوند. البته در اینجا باید تأکید کنم، نباید این حرکت گرفتار باند بازی و جناح بازی شود؛ یعنی وقتی رئیس سازمان محیط زیست می گوید، ما به هیچ عنوان نمی گذاریم که در جنگل ابر جاده احداث شود، بی درنگ 152نماینده مجلس به رئیس جمهورنامه ننویسند که این جاده باید احداث شود. نکته دیگری که در بیانات حضرت آقا نمود قابل توجهی داشته، بحث تهیه سند ملی بوده است. این طرح مربوط به دهه 70 است و تا حالا باید اجرایی می شد، اما این اتفاق نیفتاده است. بنابراین صحبت کردن درباره اجرای طرحها آسان است، اما عمل به آنها کاربسیارسختی است. به هر حال ما باید آمایش سرزمین داشته باشیم و اگر این طرح به سرانجام برسد، دیگر کسی مثل استانداراسبق گلستان نمی آید در حضور مردم بگوید که من می خواهم استان گلستان را تبدیل به عسلویه بکنم. یعنی اگر طرح تهیه سند ملی یا همان آمایش سرزمین اجرایی شود، تکلیف استانها از لحاظ سایتهای گردشگری، صنایع و ... روشن می شود. در این صورت در استانهای شمالی فقط می توان سایتهای گردشگری داشت و دیگر نمی توان در آنها صنایع سنگین از جمله پالایشگاه و پتروشیمی راه اندازی کرد. در خاتمه باید در مورد تلفیق دو سازمان محیط زیست و منابع طبیعی گفت، حتی اگر به همین حالت فعلی هم باشد و آنها بیش از هر سازمان دیگری با هم اتفاق داشته باشند، در این صورت می توانند ازمقدار زیادی از زمین خواری ها و تخریبها جلوگیری کنند. سیاست روز:کارکرد رسانه در ایران! «کارکرد رسانه در ایران!»عنوان یادداشت روز روزنامه سیاست روز به قلم حسن اختری است که در آن می خوانید؛رسانه برگرفته فارسی از واژه لاتین "Medium" و رسانه های جمعی یا عمومی" Media"، به تعبیر دیگر وسایل ارتباط جمعی نقش موثر و بی بدیل را در زندگی امروز جوامع بشری ایفا می کنند. به نحوی که به جرات می توان گفت در عصر ارتباطات، رسانه ها جزء لاینفکی از انسان ماشینی اسیر تکنولوژی قرن بیست و یکم را تشکیل می دهند که در مواردی زیستن در نبود آنها را غیر ممکن می نمایاند. این فاجعه زمانی به اوج خود می رسد که در کنار پیشرفت های علمی و تکنولوژیکی به شکل تصاعد هندسی دیوارهای بین قاره ای، کشوری، نژادی و قومیت ها را فرو می ریزد. پدیده جهانی شدن "Globalization" رخ می نماید و جهان نه به پایان تاریخ بلکه به پایان جغرافیایی می رسد که سالیان متمادی مرزهای بین دولت ها و ملت ها را ترسیم می کرد. در چنین دنیایی - دهکده جهانی - قید و بندهای جغرافیایی، هنجارهای اجتماعی و فرهنگی از میان می رود و روابط انسانی کیفیت بدون مرز و بدون زمان به خود می گیرد. گرچه سلطه گران و در راس آن ها آمریکا با تسلط بر ابر رسانه ها و با در دست داشتن اهرم های اقتصادی و مدیریتی بر آنها خود را "کدخدای دهکده جهانی" می داند که دیگران - به غیر از ایالات متحده - مجبور به پذیرش هژمونی آمریکا هستند. غافل از آن که خاصیت رسانه ها و فن آوری های جدید در عالم ارتباطات دوسویه بودن آنها است که برای سایر ملل هم می تواند "تهدید" و یا "فرصت" تلقی شوند. حال بستگی به نوع سیاست گذاری حکومت ها و مدیریت بر آنها دارد که یکی از دو کارکرد"تهدید یا فرصت" را در بر داشته باشد. تحقیقات غربی ها - که چندین سال هم به طول انجامیده - نشان می دهد که سه کار ویژه مهم از رسانه ها مورد انتظار مخاطبان است؛ الف) کسب اطلاعات: پاسخ دهندگان یکی از عوامل توجه و علاقه خود به رسانه ها را کسب اطلاع و آگاهی درباره جامعه و جهان و راهنمایی در مورد مسائل زندگی معرفی کرده بودند. ب) وحدت و تعامل اجتماعی، کسب بصیرت درباره وضعیت دیگران، احساس تعلق به جمع و کمک به اجرای نقش های اجتماعی. ج) تفریح و سرگرمی: یکی از عوامل روی آوردن افراد به رسانه ها بوده است. د) هویت یابی از دیگر علل روی آوری افراد به رسانه ها و بویژه تلویزیون، کسب آگاهی در مورد خویشتن، تقویت ارزش های شخصی، یافتن الگوهای رفتاری، همانند سازی با ارزش های مورد اعتنای دیگران و در یک کلام هویت یابی است. (حدیث زندگی - ۱۱) کارکرد رسانه ها در کشورهای پیشرفته علاوه بر برآورده کردن انتظارات مخاطبان خود به عنوان یکی از ارکان مهم جامعه مدنی - رکن چهارم دموکراسی - تلقی شده و وسایل ارتباط جمعی، نقش نظارتی بر روی سایر ارکان نظام از جمله قوه مجریه، مقننه و قضائیه را بر عهده دارد. گرچه در عالم واقع رسانه های بزرگ دنیا تحت سیطره نظام امپریالیستی و سرمایه داری سیاست گذاری شده و توسط سرمایه داران بزرگی همچون "مرداک" اداره می شوند اما دولت ها در آن نقش تعیین کننده ای ندارند. از آنجایی که حکومت با مالیات شهروندان ارائه می شود بنابراین امکان نقد عملکرد تمام ارکان نظام توسط رسانه ها وجود دارد. در کشورهای در حال توسعه چه به لحاظ ساختار سیاسی - وجود نظام های اقتدارگرا و غیر دموکراتیک - و چه به لحاظ فرهنگی - تبعیت پذیر بودن ملت ها و چه از نظر اقتصادی - وجود دولت های بزرگ و کارفرمایی - رسانه ها ابزاری برای اعمال حاکمیت و عقیده حاکمان می باشد. در چنین کشورهایی نه تنها انتظارات اولیه شهروندان نیز پاسخ داده نمی شود بلکه اعتمادی هم به رسانه های داخلی وجود ندارد و رسانه های خارجی مرجع و ملجاء افکار عمومی تلقی می شود. در ایران که قریب به چهار دهه - آغاز سی و هفتمین سال پیروزی - از انقلاب شکوهمند اسلامی می گذرد و نظام سیاسی، جمهوری اسلامی و بر اساس رای مردم بنا نهاده شده و طبق اصل ششم قانون اساسی تمام مسئولان کشور - قریب سیصد هزار نفر - توسط مردم انتخابات می شوند و آزادی بیان و قلم در میثاق ملی به رسمیت شناخته شده و به صراحت بیان گردیده است اما به لحاظ ساختار فرهنگی و اقتصادی بستر برای پیاده شدن دموکراسی واقعی به ویژه رکن چهارم آن - جامعه مدنی - آماده نبوده و هنوز در ابتدای راه واقع شده ایم لذا تا بر آورده شدن انتظارات مردم از رسانه های داخلی فرسنگ ها راه فاصله وجود دارد چه برسد به ایفای نقش نظارتی بر روی سایر ارکان نظام! وجود رسانه در ایران از نظر کمیت بسیار بالاتر از استانداردهای جهانی است. اما از نظر کیفیت بسیار جای تامل بوده و اشکالات زیادی بر کارکرد و تاثیر گذاری آن ها وارد است. اگر رسانه ملی را استثنا نماییم، یکی از مشکلات جدی وارد بر رسانه ها در ایران وابستگی اقتصادی و سیاسی آنها به دولت، نهادهای حاکمیتی و حتی جریانات سیاسی در جامعه است. این وابستگی ها باعث گردیده که رسانه از انجام وظایف حرفه ای خود باز بماند و در وقایعی که پیش می آید و یا امور جاری کشور، علی رغم وجود دیدگاه های متفاوت و مختلف، برآیند تاثیر گذاری آن ها بر روی افکار عمومی پایین تر از حد انتظار باشد. لذا طبیعی است که رویکرد مردم بیشتر متوجه رسانه های خارجی باشد تا رسانه های داخلی! برای مثال، در مهرماه سال جاری دو مورد اسید پاشی در اصفهان با انگیزه های مختلف- که با گذشت پنج ماه هنوز عامل اسیدپاشی دستگیر نشده است؟!- اتفاق می افتد که این تعداد حادثه اصلا قابل مقایسه حتی با سایر کشورهای پیشرفته نیست اما چرا با بزرگنمایی رسانه های خارجی امنیت روانی جامعه به مخاطره می افتد و باعث می شود که علاوه بر نمایندگان مجلس شورای اسلامی، مسئولان عالی رتبه قوه قضائیه، نیروی انتظامی و دستگاه اطلاعاتی کشور راسا وارد عمل شوند و مدت ها بحث اسیدپاشی روی آنتن رسانه های خارجی و داخلی جا خوش کند. به نظر بنده رسانه های داخلی به لحاظ عدم استقلال و وابستگی گروهی و سیاسی که دارند در مواجهه با پدیده زشت اسیدپاشی به سه گروه تقسیم می شوند. گروه اول که پیشتاز در انعکاس خبر اسیدپاشی بوده و در رقابت با رسانه های بیگانه برای جذب مخاطب "افراط" کردند و از نظر وابستگی سیاسی جریان اسیدپاشی را غیرمستقیم متوجه جناح رقیب نمودند بویژه آن که این ایام مصادف با طرح دفاع از آمران به معروف و ناهیان از منکر توسط اکثریت مجلس نهم - اصول گرایان - مطرح و در حال رسیدگی بود. گروه دوم که تحلیل درستی از وقایع نداشتند و به احتمال اینکه نکند کار جریان تندرو جناح خودشان باشد روزهای اول با سکوت خود "تفریط" کرده و با تاخیر وارد عمل شدند. و گروه سوم که به زعم خود راه اعتدال ؟! را در پیش گرفته اند، چون مسئله را سیاسی و بین الاحزاب تشخیص داده بودند نفیا و یا اثباتا وارد عمل نشدند. رسانه ملی نیز علی رغم ضریب نفوذ بالای خود در بین مخاطبان عملکرد قابل قبولی از خود نشان نداد، لذا رسانه های بیگانه بویژه بی بی سی فارسی، که منتظر فرصت بود از افراط، تفریط و سکوت رسانه های داخلی نهایت سوءاستفاده را بعمل آورد. با اختصاص بخش ویژه ای سوار موجی برای جریان سازی ضد نظام شد و از کاه کوهی ساخته و مدت مدیدی افکار عمومی و دستگاه های امنیتی و قضایی را درگیر آن کرد که هنوز هم ادامه دارد. وطن امروز:روزی روزگاری آمریکا که هیچ غلطی نمی کند «روزی روزگاری آمریکا که هیچ غلطی نمی کند»عنوان سرمقاله روزنامه وطنامروز به قلم شروین طاهری است که در آن می خوانید؛ روزی روزگاری که فواره ابرقدرتی به نام آمریکا هنوز در حال بالارفتن بود، مدل ایده آل مملکت داری در ینگه دنیا را براساس چرخه «اقتصاد جنگی» تعریف می کردند. همه چیز در آمریکا حول محور جنگ می چرخید، خواه از نوع گرمش، خواه از نوع سرد یا حتی فیلم های جنگی. هالیوود و رسانه ها، جنگ برای صدور دموکراسی به چهارگوشه عالم را اولویت همان رؤیای آمریکایی جا می زدند که یانکی ها را وامی داشت سخت کار کنند تا چرخ کمپانی های بزرگی را به حرکت درآورند تا آنها هم به نوبه خود چرخ بیش از 200 جنگ بزرگ و کوچک مستقیم و غیرمستقیم - به شکل کودتا، انقلاب، نسل کشی، جنگ نیابتی یا جنگ داخلی- را در حد فاصل 3 قرن بچرخانند؛ از 1898 که ایالات تازه متحد شده قرن نوزدهمی نخستین جنگ امپریالیستی شان را برای تصرف قلمروی آمریکایی پادشاهی اسپانیا اعلان کردند تا 2003 که کاخ سفید به عنوان ژاندارم جهان به عراق لشکر کشید. در تمام این صد و اندی سال، بزرگ ترین پشتوانه حقیقی دلار - یا برگ طلایی غول اقتصادی خیزان آمریکای شمالی - نه دارایی های خزانه داری یا صندوق ذخیره فدرال بلکه یک ماشین جنگی بود شامل سردمداران کاخ سفید با افکار آخرالزمانی صهیونیستی در راس و صنایع تسلیحاتی به عنوان قلبی که بدنه را تغذیه می کرد یعنی همان ارتشی که روز به روز خود را وارد غائله های جهانی بیشتر و بزرگ تری می کرد. اما آنچه در یک دهه اخیر، بویژه پس از آمدن اوباما بر آمریکا گذشته است، روی دیگری از اقتصاد جنگی آمریکا را به نمایش می گذارد. حالا از طنز زمانه این دلار است که پشتوانه هژمونی جنگی آمریکایی شده است. پرزیدنت کاخ سفید که تا چندی پیش به قول ترانه معروف گروه «نیروانا»، نماد مردی بود که جنگ می فروشد، امروز باراک اوبامایی است که در قامت «سیاه برزنگی» های نمایش های کمدی عامیانه یانکی ها دارد به شیوه خودش هژمونی جنگی واشنگتن را می فروشد، آن هم درست در مقابل نگاه عصبانی سناتورهای جنگ طلب جمهوریخواه. این همان کنایه ای است که با انتصاب وزیر جدید دفاع، به اصطلاح میهن پرستان آنگلوساکسون پنتاگون خطاب به ژنرال های کاسبکار درباره سیاست نظامی رئیس جمهوری به کار بردند که زیر لب «سیاه برزنگی» اش خطاب می کنند. اوباما طی 2 سال گذشته به طرز چشمگیری بودجه دفاعی را به رکورد تاریخی 700 میلیارد دلار رسانده بی آنکه در این مدت پنتاگون هیچ عملیات یا حرکت عمده لجستیکی خاصی را تجربه کرده باشد. در همین حال بودجه هایی که او بویژه برای نوسازی تسلیحات هسته ای و جنگ های تروریستی نیابتی یا سیرک هوایی ائتلاف به اصطلاح ضد داعش در سوریه و عراق از کنگره طلب کرده، در حقیقت باج سبیل دولتمردان و سناتورها و نمایندگان دموکرات یا جمهوریخواه بوده است که به صاحبان صنایع نظامی یا سرکرده های تروریست ها وصل هستند. گذاشتن کسی مثل «اشتون کارتر» در راس دستگاه جنگی ایالات متحده DOD (دپارتمان سازمان دفاعی)، امضای معوج اوباما پای قرن بدون آمریکا یا قرن بیست و یکم را کامل کرد. اشتون کارتر احتمالا نخستین رئیس پنتاگون است که تاکنون نجنگیده، حتی از اتاق فرمان! حتی وقتی در «وطن امروز» برای معرفی این «وزیر نجنگیدن» جدید تیتر «کارتر؛ کارتی دیگر برای قمار نظامی اوباما» را می زدیم، حقیقتا هنوز خودمان هم باور نداشتیم کارتر در حقیقت کارتی برای قمارغیرنظامی مستاجر مستعجل کاخ سفید باشد. اشتون کارتر را در آمریکا با 3 خاطره می شناسند. او کارش را در پنتاگون با نوچگی «ویلیام پری» وزیر دفاع دولت بیل کلینتون آغاز کرد و هنگامی که با رئیسش تز اجتناب از آغاز مجدد جنگ سرد یا «دفاع پیشگیرانه» را می نوشت و مسؤولیت برنامه ریزی نظامی پنتاگون را بر عهده داشت ناگهان «کره شمالی اتمی» رسما اعلام موجودیت کرد. این شکست مانع از این نشد که او ترقی نکند و در اواخر دوران بوش پسر این بار به عنوان نوچه و دستیار «آدمیرال مایکل مولن» رئیس ستاد مشترک نیروهای نظامی ایالات متحده بازگشت این بار اما نه به عنوان یک تئوریسین دفاعی صرف بلکه در قامت یکی از بزرگ ترین کاسبکاران نظامی آمریکا و چه بسا جهان. بازگرداندن کارتر به سطوح مدیریتی پنتاگون آن هم در اواخر دوران بوش به منزله آغاز فروش هژمونی نظامی آمریکا در ازای دلار بود و نشان می داد نومحافظه کاران حاکم بر کاخ سفید دیگر انگیزه ای جدی برای جنگیدن ندارند و در عوض برای سر پوش گذاشتن بر چپاول بودجه های چند صد میلیاردی دفاعی به اسم ادامه جنگ در عراق و افغانستان، به دنبال یک کارچاق کن مطمئن مثل کارتر هستند. در ادامه همین روند بود که کارتر در دوران اوباما مسؤول توسعه فناوری پنتاگون شد که مسؤولیت خریدهای چند تریلیون دلاری دستگاه جنگی در این دوران نیز در زمره وظایفش بود. سرانجام وقتی او به جای چاک هیگل به بن بست خورده در مواجهه با شیزوفرنی سیاست نظامی دوران اوباما، بر مسند وزارت دفاع نشست در نخستین اقدام جدی اش تیم کاری خود مرکب از کارچاق کن های مجرب صنایع نظامی را جایگزین کرد. البته این سطور به هیچ وجه قصد پیش بینی اینکه دستگاه جنگی اوباما دیگر جنگی کلاسیک را نخواهد گشود ندارد بلکه بحث بر سر کیفیت و شرایط ورود آمریکا به جنگ یا جنگ هایی است که برای نخستین بار برای حفظ بقایای هژمونی جهانی آمریکایی صورت خواهد گرفت. یک جنگ را ژنرال های مصمم و دولتی مقتدر می توانند اداره کنند اما نه تنها در تیم نظامی اوباما چنین اراده راسخی را نمی توان جست بلکه خود او منبع زلزله ویرانگر در کاخ سفید است. همین دیروز بود که رئیس جمهور ایالات متحده از اینکه وزیر خارجه دوره 4 ساله نخستش قوانین امنیتی دولت را نقض کرده و به جای ایمیل ارگانی تحت حفاظت سایبری، مکاتبات فوق محرمانه اش را با ایمیل شخصی انجام می داده اظهار بی اطلاعی کرد و تازه هیلاری را ستود که می خواهد ایمیل های متعلق به وزارت خارجه دولت آمریکا را پس بدهد. چنین رئیس جمهوری با چنان دولت شلخته ای چگونه می تواند جنگی حتی در ابعاد لشکرکشی های بوش پسر به افغانستان و عراق را مدیریت کند؟ این تازه مشتی نمونه خروار است. بیخود نبود که بی بی نتانیاهوی نگون بخت در روز روشن وسط کنگره با اعتراف به اینکه «ما دنبال جنگ نیستیم بلکه به دنبال توافق خوبیم» به سال ها عربده جویی جنگ طلبانه سگ هار نجس آمریکا پایان داد. او بهتر از هر کس دیگری مناسبات حاکم بر کاخ سفید را می شناسد و می داند نه تنها اوباما عرضه هیچ رویارویی مستقیمی را با خصم صهیونیست ها - حتی اگر از نوع جعلی داعشی اش باشد - نخواهد داشت بلکه دموکرات ها نیز دیگر نمی خواهند به جنون جنگ افروزانه جمهوریخواهان سنتی کنگره مثل مک کین تن بدهند و ترجیح می دهند با پذیرش واقعیات جدید به جای «سلطه جهانی» به «هرج و مرج افکنی جهانی» دل ببندند، روندی که نسخه به روز شده سیاست کهنه انگلیسی «تفرقه بینداز و حکومت کن» در مقیاسی وسیع تر محسوب می شود. در این راستا جانشین تقریبا مسجل شده اوباما در کاخ سفید یعنی هیلاری کلینتون، همانطور که در کتاب تازه منتشر شده اش با عنوان «انتخاب های سخت» اعتراف می کند که پیشگام همین تغییر روند در سیاست خارجی بوده است و به احتمال زیاد با ورود او به کاخ سفید از سال 2016 همین روند در قالب هژمونی جمعیتی (سلطه بر افکار عمومی و جوامع هدف) بر هژمونی جغرافیایی فعلی خواهد چربید. طی 2 سال باقیمانده از ریاست جمهوری اوباما، با طغیان آشکار حاکمیت سیاسی سنتی آمریکا علیه او و بی تفاوتی دموکرات ها که از حالا به پیشواز عصر طلایی فرضی شان با پرچمداری نئولیبرالی هیلاری رفته اند، مساله کاریزمای قدرت مرکزی واشنگتن و طبیعتا راهبردهای سیاست خارجی و هژمونی نظامی کاخ سفید بیش از پیش به چالش کشیده خواهد شد. مطلع 2 سال آخر ناامیدانه و بلاتغییر برای آقای «امید و تغییر» همین حالا نمودار شده است. اوبامایی که خود را سردمدار مبارزه جهانی با تروریسم می خواند و مدعی ریشه کن کردن القاعده بود حالا بدون هیچ واکنش خاصی دارد به طور زنده عملیات بزرگ نجات عراق از دست داعش به رهبری معنوی و لجستیکی ایران، بزرگ ترین دشمن اسپانسرهای صهیونیستش را از کاخ سفید تماشا می کند و فقط هر از چندگاهی وزیر دفاع کاسب مسلک و ماموت در حال انقراض پنتاگون، ژنرال دمپسی را به تور ائتلاف و مذاکره در کشورهای عربی می فرستد تا وانمود کند آمریکا هنوز دندانی برای جنگیدن دارد. در سوریه هم اوباما طی 2 سال گذشته تنها در حال آزمون و خطای گزینه های مختلف به فراخور پیشرفت مذاکرات با تهران یا لابی جریان های مختلف ذی نفع در این گزینه ها بوده است. او تابستان گذشته از نابودی داعش حتی به بهای دخالت در سوریه سخن راند در حالی که فرمانده کل آمریکایی اسبق ناتو فاش کرد هدف اولیه، نابودی نظام دمشق توسط داعش و دیگر تروریست های میانه رو بوده است.پس از آن که معلوم شد آمریکا از وحشت مواجهه مستقیم با ایران و روسیه و حتی چین، نمی خواهد ریسک لشکرکشی مستقیم به سوریه را بپذیرد، گزینه تضعیف و حذف ا





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن