تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 11 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):مؤمن، خاموشى اختيار مى‏كند تا سالم بماند و سخن مى‏گويد تا سودى ببرد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803264349




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

برای بانوی رحمت «مادر شهیدان کشوری» شهر دیگر بی‌تو سیمرغ نیست/چه خورشیدها طلوع نکرد، وقتی اسم مرا صدا می‌زدی!


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: برای بانوی رحمت «مادر شهیدان کشوری»
شهر دیگر بی‌تو سیمرغ نیست/چه خورشیدها طلوع نکرد، وقتی اسم مرا صدا می‌زدی!
شهری که بی‎تو دیگر سیمرغ نیست، شهر ما شهر کوچکی بود که چون تو در آن سکونت داشتی چاره‎ای نداشت جز آنکه نامی مثل سیمرغ برای خودش دست‎وپا کند.

خبرگزاری فارس: شهر دیگر بی‌تو سیمرغ نیست/چه خورشیدها طلوع نکرد، وقتی اسم مرا صدا می‌زدی!



به گزارش خبرگزاری فارس از ساری، در پی رحلت مادری مقاوم و انقلابی «حاجیه خانم فاطمه سیلاخوری» مادر شهیدان احمد و محمد کشوری» یادداشتی از مسعود آب‌آذری پژوهشگر و نویسنده جوان دفاع‌مقدس که عمری را با این شیرزن گذرانده، در ادامه تقدیم به مخاطبان می‌شود. مادر خوبم! خوب به خاطر دارم هنگامی‌که فقط  نوجوانی بوده‌ام قرار شد به دیدنت بیایم ولی نمی‌دانستم راهی که مرا به خانه‌ات می‌آورد، راه رسیدن به خورشید است و خانه قدیمی و مهربانت حامی خورشید. نمی‌دانستم که چه راه مقدس و با عزتی است، راه رسیدن به دامان مهربانت که رنگین‌کمان عطوفت بود. من که یک روستازاده نوجوان بودم، فقط فردایی کوچک را در ذهن داشتم اما وقتی به خانه‌ات رسیدم، همه مسیر زندگی‎ام عوض شد، نگاه مهربان و باشکوه‎ات به من عزت و شکوه داد، به من بزرگی هدیه کرد. هرچند که وقتی به خانه‎ات رسیدم در ابتدا مات ماندم، چون در ذهن کوچک نوجوانی‌ام، می‌پنداشتم خانه بانوی ایران زمین، می‌بایست قصری باشکوه باشد اما خانه‎ات کوچک و قدیمی بود با بام‎پوش حلبی و دیوارهای قدیمی و حیاطی کوچک پر از بوته‌های گل‌های رز و سرخ. مادر من! بانوی بزرگ ایران! که قسم‌ات پرچم مقدس ایران بود، وقتی با هیبت می‌گفتی: «مادر جان! مامان! به پرچم ایران قسم... .» نمی‌دانستم که آن روز زندگی‎ام عوض می‌شود و جادوی مهربان نگاهت، مرا به دریا وصل می‌کند، نمی‌دانستم که دستان مهربان و قشنگت، سازنده چه قصرهای باشکوه در جان و دل من خواهد شد. هر وقت خسته می‌شدم و از دنیا گزیده، همان راه نوجوانی‎ام را قدم می‌زدم تا به خانه‎ات بیایم تا به آرامش برسم که تو همسایه خدا بودی؛ با من چه خورشیدها که طلوع نکرد، وقتی تو اسم مرا صدا می‌کردی! حالا که از کوچیدن باوقارت می‌گذرد، کسی چه می‌داند که بر من میلیون‌ها سال گذشت، جز تو و خدایت؟! تنها مرهم زخم دل من وابسته به مهربانی‎ات است، می‌دانم که مرا و همه نوجوان‌ها و جوان‌های ایرانی را فراموش نمی‌کنی. از خدا می‌خواهی تا در باغ دل همه ما یک خورشید ـ 100 برابر بزرگ‎تر از خورشید آسمان ـ شکوفه بدهد و عطر دل‎انگیز آن از شهر رویایی سیمرغ همه ایران زمین را فرا بگیرد. شهری که بی‎تو دیگر سیمرغ نیست، شهر ما شهر کوچکی بود که چون تو در آن سکونت داشتی چاره‎ای نداشت جز آنکه نامی مثل سیمرغ برای خودش دست‎وپا کند وگرنه افسانه نام زیبایت حدیث خوش‎آهنگ منقار هر سیمرغی است. مادر، مادر، مادر! من و همه ما می‌دانیم که بی‎قراری‎ات وقتی به احمد جان و محمدت رسیدی پایان یافت ولی تو را به پرچم ایران قسم، یادی از ما هم بکن، من هنوز مثل آغاز نوجوانی، در راه رسیدن به تو گام برمی‎دارم، راهی که روزی به خورشید می‌رسیم و باز همسایه خدا می‌شویم! انتهای پیام/86029

93/12/18 - 07:54





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن