تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816407432
در دل يك جانباز با ابراهيم حاتميكيا
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: در دل يك جانباز با ابراهيم حاتميكيا حاتميكيا ستاره بيبديل سينماي جنگ است كه اول جنگ در سپاه در خط مقدم جبهه حضور داشت و درد جانبازان را با گوشت و خون حس كرد و به او تكليف شد كه براي ايثارگران و شهدا فيلم بسازد. «آژانس شيشه‌اي» در پايتختي كه هزاران كيلومتر دورتر از سنگر و خاكريز مقدم است، آن هم با شليك يك تير هوايي به موفقيت رسيد؛ ابراهيم فكر مخاطبش را خواند و دانست چه بگويد كه ديگران توان يا جرأت پرداختن به آن را نداشتند؛ براي همين مي‌گويم كه ابراهيم! باز هم براي جانبازان فيلم بساز.به گزارش فارس، يادداشت زير، واگويه‌هاي «قنبري وفا» جانباز 70 درصد دفاع مقدس با كارگردان موفق دفاع مقدس «ابراهيم حاتميكيا» است كه با اندكي ويرايش تقديم مي‌شود:دليل موفقيت درخشان فيلم آژانس [شيشه‌اي] لمس آدم‌هايي بود كه از هر قشري نماينده‌اي در فيلم آژانس بودند. از حاجي بازاري‌ها تا پولدارهاي بي‌درد، تا دانشجو و حتي مش غفور و حرف‌هاي كوچه بازاري؛ از زبان آنها مي‌شنيديم كه در جامعه چه ديدي به جانبازان است.بايد گفت كه ما هر روز با اين آدم‌ها سر و كار داريم.حاتميكيا ستاره بيبديل سينماي جنگ است كه اول جنگ در سپاه در خط مقدم جبهه حضور داشت و درد جانبازان را با گوشت و خون حس كرد و به او تكليف شد كه براي ايثارگران و شهدا فيلم بسازد.آقا ابراهيم! تو نمي‌تواني سكوت كني و سكوت تو خيانتي به ايثارگران است. مانند دكتري كه درد بيمارش را مي‌داند اما برايش اهميتي ندارد؛ يعني به من چه، اين همه دكتر! اما ابراهيم سكوت نكرد و حتي به خاطر فيلم آژانس [شيشه‌اي] پايش به كلانتري باز شد.او به تكليف خود عمل كرد. در سال 78 طبق يك نظرسنجي، [فيلم] آژانس [شيشه‌اي] موفقترين فيلم در 30سال بعد از انقلاب اسلامي شد و مخاطبان هم به خوبي پيام فيلم را گرفتند و با حاج كاظم، همزاد پنداري كردند.بهترين فيلم دفاع مقدس آن هم در پايتختي كه هزاران كيلومتر دورتر از سنگر و خاكريز مقدم است، آن هم با شليك يك تير، فقط يك تير هوايي به اين موفقيت رسيد. ابراهيم فكر مخاطبش را مي‌خواند و مي‌دانست چه بگويد كه ديگران توان يا جرأت پرداختن به آن را نداشتند.آژانس [شيشه‌اي] ديد جامعه به جانبازان را تعديل كرد و مردم هم به اين فيلم واكنش فوق‌العادهاي نشان دادند و مايه دلگرمي جانبازاني شده بود كه فكر مي‌كردند براي مردم كم ارزشند و ايثارشان را كسي درك نمي‌كنند و در لاك تنهايي بودند.اما ظهور آژانس، به يكباره تمام نظرها را به طرف خودش گرفت؛ حاصل تمام اين فيلم، در يك سكانس خلاصه شد؛ سكانسي كه حاج كاظم به زبان پند به پسرش گفت "سلمان با امثال عباس مهربان باش " و اين پيام به بهترين وجه در مخاطب نهادينه شد.اميدواريم آقا ابراهيم در راستاي فيلسازي‌اش جانبازان را فراموش نكند و ساخت فيلم‌هايي نظير «از كرخه تا راين» يا «آژانس شيشه‌اي» متوقف نشود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 74]
-
گوناگون
پربازدیدترینها