واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: توليد ملي و گرفتن ماليات آخرين راه ماست
اين روزها تأكيد بر توسعه و مقابله با توطئههاي دشمن در حوزه اقتصاد در دستور كار مقام معظم رهبري قرار گرفته است و ايشان بارها بر ضرورت مقابله با حربه تحريم در سخنان مختلف خود تأكيد كردهاند.
نویسنده : مهدي پورصفا

اين روزها تأكيد بر توسعه و مقابله با توطئههاي دشمن در حوزه اقتصاد در دستور كار مقام معظم رهبري قرار گرفته است و ايشان بارها بر ضرورت مقابله با حربه تحريم در سخنان مختلف خود تأكيد كردهاند.
مقام معظم رهبري در ديدار با مردم تبريز كه به مناسبت قيام تاريخي مردم قهرمان آن ديار 19 بهمن ماه برگزار شد، با اشاره به سوءاستفاده دشمن از حربه تحريم بر توانمندي ملت ايران براي مقابله با محدوديتهاي غيرانساني غرب تأكيد كردند.
در حوزه مذاكرات نيز مقام معظم رهبري رفع تحريمها را مهمترين شرط ايران براي امضاي يك توافق جامع عنوان كردند و هيئت مذاكرهكننده ايران نيز بارها بر اين مسئله در موضعگيريهاي خود تأكيد كردهاند. اما سؤال اينجاست كه چرا و چگونه تحريم به مهمترين ابزار براي فشار بر نظام جمهوري اسلامي و ابزاري براي كسب امتيازات بيشتر تبديل شد.
آغاز جنگ اقتصادي غرب با ايران
انقلاب اسلامي از ابتداي پيروزي خود، با تحريمهاي فراواني مواجه بوده و در سه دهه گذشته اين تحريمها نتوانسته است وقفهاي جدي در مسير پيشرفت انقلاب ايجاد كند، اما چرا در چهار سال اخير، تحريمها ناگهان و با شدت بيشتري در نظام اقتصادي ايران تأثير گذاشته است.
واقعيت آن است كه تا قبل از تشديد تحريمها با حربه قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل متحد و همچنين تحريمهاي يكجانبه اتحاديه اروپا و ايالات متحده امريكا در سالهاي اخير، تحريمها در حوزههايي خاص همچون صنايع دفاعي يا هستهاي اعمال ميشد و نتيجه آن ايجاد محدوديت در دسترسي ايران به كالاها و خدمات خاصي بود. اما اين تحريمها بهراحتي و با انجام كارهاي واسطهاي يا خريد از بازار سياه دور زده ميشد. به دليل آنكه رصد فعاليتهاي ايران براي امريكا و ساير كشورها سخت و هزينهبر بود، آنها نميتوانستند ضمانت اجرايي لازم را براي اعمال تحريمها ايجاد كنند. در نتيجه، هميشه راهي براي دور زدن تحريمها وجود داشت.
اما در اين ميان دور جديد تحريمها كه از ديماه ۱۳۸۵ با تحريم بانك سپه و نهادهاي مالي ايران با حربه استفاده از امكانات آنان در حوزه هستهاي شروع شد، نشانههايي حاكي از تغيير تاكتيك امريكا در پيش بردن تحريمها مشاهده شد. شروع تحريم بانكي به معناي كشيده شدن تحريمها به بخش مالي و پولي اقتصادي بود. بخشي كه امريكاييها به واسطه نفوذ خود در حوزه جهاني آن ميتوانستند به خوبي در آن اعمال نفوذ كنند.
به دليل استفاده از دلار در سطح جهاني و استفاده حداكثري از آن در مبادلات اقتصادي جهاني كه ايران نيز يكي از كشورهايي است كه بهصورت حداكثري از دلار استفاده ميكند، امريكا اين قدرت را دارد كه بتواند تبادلات اقتصادي كشورهاي هدفِ خود همچون ايران را شناسايي كند. علاوه بر شناسايي، اين قدرت را دارد كه آن كشور را محدود و براي همكاري با آن كشور، محدوديتهاي مختلفي ايجاد كند.
دلايل موفقيت تحريمها
موفقيت در اعمال تحريمها بر ايران بر چند پايه استوار بوده است. اول، شفافيت نظام مالي كه اجازه رصد كردن را به دولتمردان امريكا ميدهد و ديگري، نفوذ و گستره استفاده از دلار در اقتصاد جهاني كه اجازه تنبيه بازيگران را ميدهد. همچنين انسجام و هماهنگي موجود در ميان تصميمگيران امريكايي براي تحريم ايران را يكي ديگر از عناصر موفقيت تحريمهاي ايران بود كه نمود كامل خود را نشان داد.
نظام پولي و بانكي ايران براي مقابله با اين تحريمها به همان راههاي قديمي دور زدن تحريمها متوسل شد و هرچند اين تاكتيك توانست تا حدود چهار سال بخشي از مسائل بانكي را بهنحوي برطرف كند، اما از طرف ديگر، زمينه را براي تنگتر شدن حلقه تحريمهاي بانكي مهيا كرد و تمامي بانكهاي دولتي و تعدادي از بانكهاي غيردولتي نيز تحريم شدند. در نهايت، بانك مركزي ايران نيز در زمستان سال ۱۳۹۰ تحريم شد و از آنجا بود كه مشكلات جدي در زمينه نقلوانتقالات مالي بينالمللي براي ايران به وجود آمد .
تغيير تاكتيكي كه به خوبي درك نشد
تصميمگيران و متفكران اقتصادي كشور، تغيير تاكتيك دشمن را بهخوبي درك نكردند و همين مسئله سبب شد كه وضعيت روزبهروز سختتر شود. در صورتيكه اگر تاكتيك جديد بهخوبي درك ميشد و ابزارهاي در اختيار دشمن نيز شناخته ميشد، كمسودي دور زدن تحريمها در عرصه بانكي بهراحتي قابل تشخيص بود و منطقي بود كه صرفاً به دور زدن تحريمها تكيه نشود و به سمت راهكارهاي اصولي همچون استفاده از روشهاي تهاتري يا پيمان دوجانبه پولي نيز حركت شود. به عنوان مثال تحريمهاي بانكي كه يكي از دو ستون اصلي ساختمان تحريمهاست، وابستگي صد درصدي به دلار و زيرساختهاي ارتباطي همچون سوئيفت، از ضعفهاي نوع اول بود، اما نداشتن پيشبيني از سناريوي دشمن، افتادن در دام طراحيشده توسط دشمن، عدم استفاده از مدلهاي جديد تسويه مالي همچون پيمانهاي پولي دوجانبه و برخي موارد ديگر، از ضعفهاي نوع دوم بود.
راهحل اصولي چيست؟
در مواجهه با اين مشكل، بيشتر تلاش تصميمگيران اقتصادي در سالهاي اخير، هموار كردن راه دسترسي به درآمدهاي نفتي بوده است. اين اقدامات بخشي از مشكلات را مرتفع كرده، اما صورتمسئله كه وابستگي به درآمدهاي نفتي است، تغييري نكرده است.
يكي از ضعفهاي ساختاري و تاريخي اقتصاد ايران، عدم رونق توليد ملي در كشور است كه ريشه آن نيز در وابستگي به دلارهاي نفتي است. همين امر آسيبپذيري اقتصاد را افزايش داده و مشكلاتي همچون بيكاري را نيز تشديد كرده است.
دشمن نيز اين وابستگي را شناسايي و براي كاهش درآمدهاي نفتي ايران برنامهريزي كرده است. دشمن در سه گام اصلي، اين خواست خود را پيش برده است؛ كاهش توليد نفت ايران، كاهش فروش و مشتريان نفت ايران و محدود كردن دسترسي ايران به پولهاي نفتي خود.
راه اصولي حل اين مسئله، رونق يافتن توليد ملي و جايگزين شدن درآمدهاي مالياتي بهجاي پول نفت است. متأسفانه در اقتصاد ايران فعاليتهاي غيرمولد جذابيت فراوان دارد و همين وضعيت سبب ميشود تا سرمايهها بهجاي آنكه به سمت توليد برود، به سمت فعاليتهاي سوداگرانه همچون بازار ارز و سكه و بازار زمين و مسكن سوق پيدا كند.
خلع سلاح غرب با اقتصاد مقاومتي
رشد و توسعه اقتصاد كشور نه تنها سبب ميشود تا موضع غرب در مقابل سياستهاي بنيادي كشور تقويت شود، بلكه زمينه خلع سلاح يكي از مهمترين ابزارهاي نظام سلطه در برابر كشورهاي مستقل دنيا را فراهم ميكند. بررسي واكنش غرب به مسئله درگيريهاي اوكراين و تحريم روسيه نشان ميدهد كه بايد آماده بود تا بيش از پيش در مقابل غرب و فشارهاي آن در حوزه اقتصاد ايستادگي كرد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۴ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۷:۵۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 105]