واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
انجمنها و نهضتهای اسلامی بسیاری در کشور اندونزی شکل گرفتهاند که به تدریج به مراکز بزرگ اسلامی تبدیل شده و فعالیتهای گستردهای انجام میدهند.
یکی از این انجمنها، انجمن «محمدیه» است. این انجمن در سال ۱۹۱۲م با هدف اصلاح وضعیت آموزشی ـ اجتماعی مسلمانان توسط کیائی حاجی احمد دهلان، تأسیس گردید. انجمن محمدیه مهمترین سازمان تجددگرای اندونزی بهشمار میآید که در یوگیاکارتا گشایش یافت. احمد دهلان عضو تأسیسات مذهبی سلطنتی یوگیاکارتا بود که در سال ۱۸۹۰م به مکه رفت و نزد احمد خطیب و دیگران تحصیل نمود و پس از مدتی به قصد اصلاح امور اسلامی و مقاومت در برابر تبلیغات هیئتهای مسیحی غربی، به یوگیاکارتا بازگشت. او در سال ۱۹۰۹م برای ایجاد اصلاحاتی در بین اعضای بودی اوتومو به این سازمان ملحق شد؛ ولی حامیان وی او را به تأسیس سازمان مستقلی ترغیب کردند، و بدین ترتیب سازمان «محمدیه» شکل گرفت. محمدیه توان خود را در مسیر کوششهای تعلیماتی و رفاهی و برنامههای تبلیغاتی خاص خود برای مقابله با مسیحیت و خرافات رایج محلی، به کار انداخت. در آغاز پیشرفت محمدیه کند بود و با مخالفت و بیتفاوتی مسئولان، مدرسان اسلامی سبک قدیم روستاها، سلسلهمراتب نهادهای مذهبی مورد تأیید دولت و جامعه مؤمنینی که افکار جدید را نفی میکردند، مواجه شد. محمدیه در کوششهای خود برای تصفیة امور مذهبی بسیاری از رسوم را که مسلمانان جاوهای قرنها به عنوان اسلام واقعی به آن معتقد بودند، مورد انتقاد قرار داد. ازاینرو این انجمن در سالهای نخستین فعالیت خویش خصومتها و تلخیهای زیادی را برای جامعة مذهبی جاوه به ارمغان آورد. در سال ۱۹۲۵م حاجی رسول انجمن محمدیه را در منطقة مینانگ معرفی کرد و بدین ترتیب به محض ارتباط محمدیه با دنیای اسلامی و پویای مینانگ، رشد سریع انجمن آغاز شد و به سرعت اعضای انجمن رو به فزونی نهاد. مساجد، مدارس، درمانگاه، پرورشگاه و کتابخانههای عمومی بسیاری توسط محمدیه در سرتاسر اندونزی ساخته شد. درحالحاضر این انجمن حدود پنج هزار شعبه در سراسر اندونزی دارد. درواقع تاریخ تجددگرایی اسلامی در اندونزی بعد از سال۱۹۲۵م تا حد بسیار زیادی تاریخ سازمان محمدیه است. جامعه اسلامی اندونزی همانند نهضتهای سیاسی دچار تجزیه و تحولاتی شد. تعارضات بین تجددگرایان و سنتگرایان سرانجام باعث انشعابی رسمی بین این دو گروه شد. رهبران سنتگرای شافعی در جاوه از تجددی که در هر صورت آن را شبیه وهابیت میدانستند، بیزار بودند. اینگونه بود که در سال ۱۹۲۶م کیائی حاجی هاشم عشری، رئیس یکی از مدارس اسلامی سنتی در جمبانگ در شرق جاوه «نهضتالعلماء» را که به اختصار «ان.یو» خوانده میشد، در دفاع از مسلمانان سنتگرا تشکیل داد. سایر مدرسان سنتگرای روستایی (کیائیها) نیز در شرق جاوه که رهبران آنها غالباً با هاشم عشری روابط خویشاوندی داشتند، به او پیوستند. درواقع نهضت العلماء به صورت یک تشکیلات آموزشی ـ اجتماعی و در مواجهه با انجمن محمدیه، تأسیس گردید. این نهضت به سایر نواحی اندونزی گسترش یافت؛ ولی شرق جاوه همچنان مرکز این سازمان باقی ماند. این سازمان از بهبود مدارس مذهبی سنتگرا حمایت و ضمن کمک به نیازمندان، به سرمایهگذاریهای اقتصادی نیز میپرداخت و همچنین مدارس علمیة زیادی در سراسر اندونزی تأسیس کرد. در سال ۱۹۳۴م جوانان نهضت العلماء جناح مستقلی به نام «انصار» را تأسیس نمودند که به پیروی از انصار پیامبر(ص) این نام را بر خود نهاده بودند. نهضتالعلماء یکی از سازمانهای مهم و تأثیرگذار در اندونزی است که در دورههای مختلف توانست تعداد زیادی از کرسیهای پارلمان این کشور را به خود اختصاص دهد. در انتخابات سپتامبر ۱۹۵۵م نهضتالعلماء پس از حزب ناسیونالیست و مجلس شورای مسلمین اندونزی در جایگاه سوم قرار گرفت و از مجموع ۲۵۷ کرسی ۴۵ کرسی پارلمان را به دست آورد. اما اختلاف بین انجمن محمدیه و نهضتالعلماء همیشگی نبود و این دو سازمان مهم اندونزی که ارتباط گسترده و عمیقی با تودههای مردم برقرار کرده بودند و فعالیتهای مذهبی و فرهنگی زیادی داشتند، به تدریج از شدت اختلافات کاسته و در مواردی با هم متحد شدند. رهبری اسلامی به نحوی فزاینده خود را از جریانات سیاسی و فرهنگی برکنار و منزوی میدید و با خصومت روزافزون رژیم استعماری مواجه بود. همین امر سبب شد تا سرانجام اختلاف شدید بین جناحهای سنتگرا و تجددگرا کاهش یابد. تجددگرایان پذیرفتند اصلاحات مورد انتظار آنان زمان زیادی لازم دارد و سنتگرایان نیز پذیرفتند که تجددگرایان چهرة پایداری از محیط هستند. آنها بسیاری از اختلافات مورد نظر تجددگرایان را که سلطه فقه شافعی یا تفسیر نسبتاً انعطافپذیرتر اهل سنت را در مورد مذهب به خطر نمیانداخت، پذیرفتند. هر دو جناح پذیرفتند که با وجود تمام اختلافات، نسبت به تعهد اسلامی با یکدیگر متحدند. در سپتامبر ۱۹۳۷م رهبران نهضتالعلماء و محمدیه ابتکار تأسیس مجلس اعلای اسلامی اندونزی را به دست گرفتند. ازاینرو «پرساتوان اسلام»، «الارشاد» و درنهایت تمام سازمانهای اسلامی سراسر اندونزی به آن ملحق شدند. این مجلس قرار بود محلی برای بحث و گفتوگو دربارة موضوعات اساسی در فقه اسلامی باشد؛ اما به مرور تبدیل به یک سازمان سیاسی شد، بهطوریکه میتوان گفت مجلس اعلای اسلامی در تحولات سیاسی اندونزی بسیار تأثیرگذار بوده است. منبع: مقاله سجاد عبداللهزاده، نشریه زمانه شماره 23 و 24
یکشنبه 3 اسفند 1393 ساعت 20:34
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 83]