واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
لزوم همزمانی مذاکرات کلی و جزئی
بازیگران عرصه سیاسی تلاش میکنند با کنش و رفتار متقابل وارد عمل شوند. تئوری کنش متقابل اساساً به رابطه میان پدیدههای سیاسی قائل است. «وندل بل» اعتقاد دارد که هر ذهنیتی
روز نو :
بازیگران عرصه سیاسی تلاش میکنند با کنش و رفتار متقابل وارد عمل شوند. تئوری کنش متقابل اساساً به رابطه میان پدیدههای سیاسی قائل است. «وندل بل» اعتقاد دارد که هر ذهنیتی یک عینیت و هر عینیتی نیز درنهایت سازنده یک ذهنیت معنادار است. بدین ترتیب دوکنش متقابل بین عین و ذهن قائل است؛ این در حالی است که نظریه افرادی مانند «کرین برینتون» در کتابهایی مانند «کالبدشکافی چهارانقلاب» میان ذهن و عین نوعی تغییرات متقارن مورد تائید قرار میدهد به این معنا که اساساً هر ذهنیتی موجب یک عینیت و هر عینیتی یک ذهنیت معنادار در آینده خواهد بود. اگر این تئوریها را بپذیریم باید قبول کنیم در عالم سیاست و در ارتباط با پرونده هستهای ایران یک ذهنیت معنادار وجود دارد. بر اساس این ذهنیت معنادار، سوابق عملکرد کشورها و قدرتهای بزرگ ایجادکننده یک ذهنیت منفی در دیگر کنشگران بینالمللی بوده است. بررسی عملکردها نشان میدهد که بسیاری از قدرتهای بینالمللی در رفتارهای سیاسی خود با ایجاد فضای زمانی مدیریت شده مطالب و موضوعات اصلی را از متن به حاشیه برده و در چرخدنده زمان آنها را خرد میکنند. این ذهنیت در قالب رویدادهای تاریخی مانند قرارداد اسلو در باب فلسطین یا پدیدههایی مانند مسئله مربوط به مذاکرات موجود در باب ضایعات گلخانهای دیده شده است. چنین مواردی هرگاه دچار مرور زمان شده است مسائل اصلی را از متن به حاشیه رانده و سابقه ذهنی امروز منجر به بروز یک کنش عینی شده است. کنش عینی که در ارتباط با پرونده هستهای ایران بروز و ظهور پیدا میکند و این معما را پیش میآورد که اساساً جداکردن کلیات از جزئیات در ارتباط با پرونده هستهای موجب خواهد شد که زمینههای از متن به حاشیه رانده شدن موارد اصلی بر اساس تجارب گذشته حاصل شود. شاید این معنا در وضعیت کنونی برداشت سیاسی ناشی از تجارب تاریخی باشد. در عمل شاید چنین قصد و نیتی وجود نداشته باشد اما کنشگران سیاسی نمیتوانند بدون گذشتهنگری و بدون استفاده از تجارب گذشتگان در تصمیمگیریهای جدی برای حفظ وضع موجود و بنیان گذاشتن زیربناهای قدرتمند برای برخورداری از آن در جهت مدیریت آینده وارد عمل شوند لذا امروز یکی از دلمشغولیها و نگرانیهای ساختار حکومتی در ایران تکرار این گره تاریخی در پرونده هستهای است که از سوی رهبری جمهوری اسلامی و کنشگران تعریفشده است. بدین ترتیب باید بگوییم تأکید بر حلوفصل موضوع در دو وجه کلی و جزئی نمایانگر همین معناست. ایران آماده است بهسرعت و شفافیت کامل در باب کلیات و جزئیات موضوع هستهای صحبت کند و در این مسیر زمینه پرور فضای مناسب برای ایجاد توافق جامع هستهای باشد؛ این خود یک پیام آشکار برای نظام بینالملل دارد که ایران خواهان ایجاد فضای مناسب برای رسیدن به توافقنامه جامع هستهای است و ازاینرو این پیام را صادر میکند که 1+5 باید از این فرصت استفاده کند. استفاده از این فرصت میتواند به الگوسازی مناسب در جهت حل بحرانهای منطقهای از یکسو و تأثیر حل این بحران در دیگر پروندههای عمده موجود در پیرامون جغرافیای این پرونده منتهی شود. جغرافیای ایران در «نو هارتلند» قرار دارد و در حاشیه این جغرافیا ما شاهد پروندههای دیگری هستیم که جهت شکلدهی به نظم آینده جهانی و گذار از آنها تا حدودی گریزناپذیر است. پرونده هستهای ایران با پرونده داعش و سوریه و بسیاری دیگر پروندهها همجهت است و بیتردید حلوفصل پرونده هستهای میتواند تا حدود زیادی در این زمینه تأثیرات بسیاری از خود بهجا بگذارد. اگر همین پرونده در یک مدل معنادار به حلوفصل تعریفشده در قالب کلیات و جزئیات برسد میتواند در حلوفصل دیگر پروندهها نیز جایگاه ویژه خود را بازیابد.
* کارشناس امور بینالملل
منبع: آرمان
تاریخ انتشار: ۲۸ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۲:۲۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 80]