تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):خوبى و بدى در روز جمعه چند برابر (حساب) مى‏شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820927852




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اول، اصلاح تأمين اجتماعي و ماليات‌ها، بعداً نقدي كردن يارانه‌ها


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: اول، اصلاح تأمين اجتماعي و ماليات‌ها، بعداً نقدي كردن يارانه‌ها


اقتصاد‌ملي- علي رضا پور:
دكتر جمشيد پژويان 14 سال است كه صاحب كرسي استادي بخش عمومي دانشگاه علامه طباطبايي است.

پژويان در مباحث ماليات، بودجه و مباحثي كه به كار كرد دولت مربوط مي‌شود در ايران صاحب‌نظر است.

او سال‌ها در اين زمينه مشاور دولت و نهاد‌هاي تصميم ساز اقتصادي كشور بوده است، اما در شرايط فعلي نسبت به اتخاذ تصميمات غيركارشناسي از دولت انتقاد دارد و برخي از طرح‌هاي دولت مانند نقدي كردن يارانه‌ها را فاقد پشتوانه كارشناسي لازم براي اجرا مي‌داند. پژويان معتقد است تا هنگامي كه نظام پرداخت‌ها، قانون ماليات و نظام تامين اجتماعي در ايران اصلاح نشود امكان اجراي موفق نقدي كردن يارانه‌ها وجود ندارد. متن گفت‌وگوي جمشيد پژويان را در رابطه با هدفمند كردن يارانه‌ها مي‌خوانيد:

* آيا در حال حاضر واقعا بحث در مورد چگونگي هدفمند ساختن يارانه به بن‌بست رسيده است ؟ به عبارت ديگر چه كار بايدكرد؟ شما از نظام تامين اجتماعي و از اصلاح قانون ماليات همزمان صحبت مي‌كنيد، بر اين اساس از كجا بايد شروع كرد و اين پروسه چگونه خواهد بود ؟

اصلاحات ساختاري نياز به زمان دارد. يعني اصلاح نظام پرداخت‌ها ، نظام مالياتي، نظام تامين اجتماعي اينها نيازمند زمانند. اين امر به طريقي نيست كه بتوانيد براي مدت كوتاه مثل يك بسته منتقل كنيد. همچنين شرايط اقتصادي ايران الان چنين فرصت و اجازه‌اي را نمي‌دهد.

اگر اين كار را ده سال پيش و يا حتي 5سال پيش مي‌كرديم خوب بود. الان ما كاري كه بايد بكنيم اين است كه ببينيم چگونه نظام موجود يارانه‌اي را مي‌توان اصلاح كرد و چه راهي بهتر است. يارانه‌هاي ما عمدتا يك گروه يارانه‌هاي باز هستند ويك گروه عمده يارانه‌هاي كالاهاي اساسي سرانه‌اند.

در مورد يارانه كالاهاي اساسي سرانه مشكلات آنقدر حاد نيست كه در مورد يارانه‌هاي انرژي است. به‌دليل اينكه بخش غالب اين يارانه‌ها به كالاهاي همگاني و نه كالاهاي عمومي تعلق مي‌گيرد و مورد استفاده همه است و ما كالاهاي عمومي را داريم كه اينها استفاده همزمان را دارند. همچنين كالاهايي مثل آب و برق داريم و چون از اين نوع هستند اين اجازه را مي‌دهند كه ما برايشان راه‌حل‌هاي متفاوت انتخاب كنيم.

بعضي از اين امكانات اين است كه نظام قيمت‌گذاري مناسبش را طراحي كنيم. الان بعضي از اينها نظام قيمت‌گذاري تبعيضانه دارند، اما اين براساس اصول اقتصادي و نظر اقتصاددان‌ها طراحي نشده است. اصلا تغيير اينها و طراحي يك مدل قيمت‌گذاري مناسب مي‌تواند هزينه‌هاي دولت را جبران كند بدون اينكه فشاري بيايد بر گروه‌هاي كم‌درآمد فقير يا فشار محسوسي بيايد. چون ما اين امكان را داريم. در مواردي مثل بنزين اين امكان تبعيضانه به آن شكل نيست. شما اين را مي‌توانيد از يارانه باز و جنسي تبديل كنيد به يارانه سرانه و نقدي و اين كار اولين ويژگي اش اين است كه اين يارانه ديگر به اندازه مصرف، متوجه ثروتمندترين‌ها نمي‌شود.

* در مورد بنزين چطور ؟ آيا بهترين راه، نقدي كردن يارانه است ؟

شايد در مورد بنزين بهترين كار اين به‌نظر بيايد اما بهترين كار اين است كه يارانه‌ها را هدفمند كنيد يا جوري بتوانيد يارانه را هدفمند كنيد. انتخاب ديگر اين است كه يارانه را سرانه و نقدي كنيم. اول يارانه را نقدي مي‌كنيم و به همه خانوارهاي اين مملكت مي‌دهيم، چه ماشين داشته باشد چه نداشته باشد. اين كار باعث مي‌شود كه يك مقداري جلوي آثار درآمدي تورم كه روي خانوارهاي فقير است جبران شود، چرا كه به آنها هم يارانه مي‌دهيم. دوم، مقدار مصرف بدون محدوديت ثروتمندان را محدود كنيم كه بيشترين مصرف را دارند و مهم‌تر اينكه قيمتش وقتي افزايش پيدا مي‌كند ديگر قيمت‌هاي نسبي به هم نخورده است و مصرف بهينه مي‌شود. اين كار آثاري هم دارد مثل تورم. يك مشكل اجرايي هم البته دارد كه ما چگونه يارانه نقدي را منتقل كنيم.

اولا ما همين كه يارانه را سرانه كنيم اين كارايي را از نظر توزيع درآمد و از نظر تخصيص بهتر مي‌كنيم. انتخاب اينكه اين يارانه جنسي باشد يا نقدي موضوع ديگري است. چراكه اگر يارانه جنسي باشد، ما همين را مي‌توانيم اضافه كنيم به كالاي اساسي و به مردم بدهيم، كالا بدهيم به جاي نقد و اگر يارانه رانقد بدهيم اثري ديگر دارد كه فرد خودش مي‌داند با اين يارانه نقد چگونه و چه چيز را انتخاب كند.

دوم اينكه ما براي همين يارانه نقدي كه مي‌خواهيم به خانوارها بدهيم، مشوقي است كه خانوارها به داخل نظام بانك بيايند. اين كار خودش مزيتي دارد براي آينده اين مملكت براي نظام مالياتي، براي سيستم نظام پولي و غيره.

در دوره‌اي چنين كاري نيازمند تلاش همه‌جانبه بانك مركزي نظام بانكداري است، بعد از آن شما از مزايايش بهره‌مند مي‌شويد و اصلا خود يارانه نقدي مي‌تواند تبديل به عاملي براي ايجاد يك چنين سيستم كارآمدي شود. اين راه قطعاً بهتر از آن چيزي است كه الان وجود دارد.

* براي بخش‌هاي آموزش و بهداشت چه فكر مي‌كنيد ؟ آيا يارانه لازم است؟

اصلا احتياجي نيست كه يارانه‌آنها را قطع كنيم. شما مي‌دانيد كه در نظريه‌هاي اقتصادي توجيه اين است كه دولت در اين زمينه بايد يارانه بدهد و اين يارانه درصورتي كه متناسب باشد، پيامد و كارايي مثبتي دارد و البته در بعضي از سطوح نيز نيازي نيست كه يارانه پرداخت شود.

مثلا دليلي ندارد در سطح دانشگاه يارانه بدهيم. اگر استعدادهايي وجود دارد از طريق تعيين شاگردهاي اول، بورسيه‌ اعطا مي‌شود يا به آنها وام تحصيلي مي‌دهند، پس چه دليلي دارد كه دانشگاه در سطح دكترا براي همه مجاني باشد. بنابر اين بايد براي تحصيل در دانشگاه شهريه در نظر گرفته شود و بر اين اساس بايد كساني كه استعدادهاي بسيار درخشان دارند مجاني نيز تحصيل كنند. براي بعضي‌ها هم امكاني بايد گذاشت كه وام بگيرند و مثلا 20سال بعد از فارغ التحصيلي پس بدهند.

با اين همه اما مي‌بينيد كه نه تنها طرح ابتدايي و بلكه طرح راهنمايي نيز حتما بايد رايگان باشد. اين هم بايد طبق نظر متخصصي كه بتواند ميزان يارانه را اندازه‌گيري كند و نظر بدهد بايد صورت گيرد و هيچ ضرورتي ندارد كه اين يارانه‌ها نقدي بشوند.

* به‌نظر شما براي به‌دست آوردن يك سيستم شناسايي فقرا در ايران چه‌كاربايد كرد؟ شما ميزان مصرف كالري را به‌عنوان يكي از شاخص‌هاي فقر مطرح كرده‌ايد و از سويي هم از سوي وزير رفاه بحث انتخاب 2دلاري عنوان شده بر اين مبني كه جامعه ايران دچار پديده‌اي است كه در محاسبات علمي نمي‌تواند جاي بگيرد و آن پديده فقر پنهان است، يعني اشتغال به شغل‌هاي كاذب. نظر شما چيست ؟ آيا شما اين پديده را تاييد مي‌كنيد؟

من نمي‌دانم فقر پنهان يعني چه. ما در اين مملكت در اختراع واژگان تخصص داريم. اين آقايان يك واژگاني را در‌مي‌آورند كه در هيچ سبدي پيدا نمي‌شود. فقر يك تعريفي دارد، تعريفش هم يك تعريف علمي نيست كه من الان به شما بگويم تعريف فقر اين است ولاغير. بلكه توافقي شده است كه فقير را كسي بدانيم كه توانايي دسترسي ضروريات زندگي نداشته باشد. به اين مي‌گويند فقر مطلق. اين تعريف را هم عده‌اي تغيير داده اند، حتي تا جايي پيش رفته‌اند كه اگر آزادي نباشد سبب فقير شدن مي‌شود.

اينها بحث ما آدم‌هاي آكادميك‌ است، اما در اين زمينه كه فقر مطلق است و اينكه آن سبد ضروري چيست، يك تعريف واحدي نياز است. من اولين مطلبي كه به‌عنوان چارچوب كار مطالعات فقرم انتخاب كردم اين بود كه از نظر رفاه و افزايش رفاه نظريه روز را انتخاب كنم، يعني تا زماني كه فقير‌ترين فرد جامعه وجود دارد و شما مي‌توانيد رفاه آن را افزايش بدهيد، شما نبايد برويد سراغ كساني ديگر يا به عبارتي زماني رفاه جامعه افزايش پيدا مي‌كند كه شما فقيرترين را پيدا كنيد و بياوريد بالا. گرچه من اصلا كاري به اختلاف‌هايي كه بر سر خط فقر وجود دارد ندارم. من مي‌گويم كه بايد خطي ترسيم ‌كنيم و كساني كه زير آن بودند را بياوريم بالا.

بعد يك خط فقر ديگر مي‌سازيم و از آن پس ديگراني كه زير آن بودند را بياوريم بالا. اما در مورد انتخاب دو دلاري كه وزير عنوان كرده بايد گفت كه به شاخص سازمان ملل اشاره كرده است، چون روش‌هايي كه ما براي كشورهاي ديگر براي خط فقر به كار مي‌بريم بين‌المللي نيست. آنها هم همين فكر را مي‌كنند اما اينكه به ميزان دو دلار تغيير وجود دارد يا خير را كاري نداريم. آدم‌هايي زير2 دلار هستند كه خوب مي‌توان به آنان كمك كرد تا بيايند بالا و سپس شاخص را به سه دلار تبديل كنيم. اين شاخص تا همين چند سال پيش يك دلار بود. اينكه شما يك دلار درآمد داشته باشيد بعد كرده باشند دو دلار اين يك شاخص كلي است.
آنچه من انتخاب كردم اين بود كه اين سبد ضروري در درجه اول سيري شكم است نه فقط سيري شكم بلكه سيري شكم در كنار كالاهاي ديگر اما كسي كه نمي‌تواند شكمش را سير كند واقعا يك آدم فقير و بدبختي است اگر چنين افرادي در جامعه نبود ما مي‌رويم سراغ يك خط سيري سلولي كه من آنها را ترسيم كرده ام.

* آيا در جامعه ايران افرادي را داريم كه حتي نتوانند شكمشان را سير كنند ؟

حدود 12 درصد در اين مملكت در يك دوره بلندمدت نمي‌توانند شكمشان را سير كنند. بر اين اساس من خط فقر را انتخاب كردم و گفتم اگر توانستيد اين 12درصد را پيدا كنيد و آنها را ببريد بالاتر بعد مي‌رويم سراغ كساني كه مي‌توانند شكمشان را سير كنند، ولي سلولشان را نمي‌توانند سير كنند و سلامت ندارند و بعد مي‌رويم سراغ آنهايي كه سرپناه مناسب ندارند كه من خط فقر مسكن را هم عرض كردم.

در نتيجه اين خط كاربردي است و براي اين هم نبوده است كه من بگويم 70 درصدمان زير خط فقر است. اگر يك خط فقري ترسيم كنيم كه 70 درصد زير خط فقرند به چه دردي مي‌خورد ؟ چه جوري مي‌توانيد از منابع آن 30 درصد استفاده كنيد. پس اول مي‌توانيم آنهايي كه فقير هستند و نمي‌توانند شكمشان را سير كنند را به بالا بياوريم و بعد به مرور بالاتر مي‌آييم.
شما فرض كنيد در كشورهاي اسكانديناوي آن حداقلي كه براي شهروندان در نظر مي‌گيرند، اين است آپارتماني با متراژ مشخص و مبله يخچال و تلويزيون و سبد كالايي‌اش هم مشخص است كه چه بايد باشد حتي سالي 10 يا 15 روز هم برايش مرخصي مي‌گيرند كه برود استراحت كند. چون آنها زير اين، فقير ندارند و آنهايي كه در اين حد هستند را زير پوشش مي‌گيرند اما در يك كشور فقير ممكن است اينگونه باشد كه به فقرا صبح به صبح يك تكه نان بدهند و بگويند خودت هر چه مي‌خواهي بپوش و هر كاري كه مي‌خواهي بكن تا شكمت را سير كني. آنچه مسلم است اين است كه يك جامعه نمي‌تواند از اين طريق افرادش را حمايت كند.بنا بر اين وقتي مسئله اصلي اين است، موتور اقتصاد را بايد طوري حركت داد كه رشد اقتصادي ايجاد شود و خود ساختار نظام بازار و توزيع درآمد موضوع را حل كند.

* يكي از مواردي كه مورد نظر كارشناسان اقتصادي بوده بحث بر سر نرخ فقر در جامعه است. گويا شما در اين رابطه پژوهشي كرده ايد.

بله، من اين كار را از سال 1362 انجام دادم و از آن پس خط فقر را مرتب استخراج كردم به جز چند سال اخير كه از اطلاعات و آمار خانوارها استفاده مي‌كنم كه البته آن اطلاعات و آمار به هيچ وجه سنديت ندارد چراكه خود آقايان وقتي كه مي‌خواستند سهام را توزيع كنند، ديدند در كميته امداد يك نفر 5جا مي‌گيرد و از سويي هم بسياري از فقرا اصلا نشاني در آنجا ندارند.

متأسفانه امثال كميته امام صرفا مؤسسه خيريه هستند. اينها نه آموزش ديده‌اند و نه روش‌شان اين است كه فقرزدايي كنند.

* اما آيا نهاد تامين اجتماعي هم نيستند ؟

به‌نظر من وجود كميته امام براي دولت يكي از بزرگ‌ترين اشتباهات اقتصادي محسوب مي‌شود. بلكه به جاي اين كميته كه از نظر من بايد منحل شود، نهادي بايد تاسيس شود كه براساس اصول اقتصادي وبه شكل صحيحي پيش برود.

* آيا شما تامين اجتماعي را براي اصلاح مفيد مي‌دانيد ؟

من تصور مي‌كنم كه ما بايد اين مؤسسات خيريه را بگذاريم كارهاي خيريه انجام دهند و منابعي را كه نمي‌توانند استفاده كنند در اختيارشان نگذاريم و ازسويي ديگر تشكيلاتي كه مي‌خواهند كار فقرزدايي كنند، روي همان نظام و تغييراتي كه عرض كردم متمركز بشوند. يعني اول يارانه‌ها را اصلاح كنيم بعد نظام پرداخت‌ها را درست كنيم و تامين اجتماعي را گسترش بدهيم. بعد مي‌رسيم به جايي كه احساس مي‌كنيم در منطقه‌اي كه فقر شديد وجود دارد راهكارهاي كوتاه‌مدت خوب وجود دارد و ما مي‌توانيم از مرگ و مير جلوگيري كنيم. مي‌توانيم يك فراخوان بدهيم و همه را بياوريم به سالن ورزشي آن منطقه صبح به آنها صبحانه و ظهر ناهار بدهيم و سپس شام بدهيم. بعد سرپناهي به آنها بدهيم و تا زماني كه كاري برايشان فراهم شود، اين روند را ادامه دهيم. چون كسي كه كار دارد و درآمد دارد به آنجا نمي‌آيد. مي‌توانيم ببريم‌شان سنگهاي جاده‌ها را بردارند و در جاده‌سازي‌ كمك كنند. به هر حال اين راهكارها برايشان وجود دارد تا بتوانيم اصلاحات را
انجام دهيم.

* شما در پژوهشي كه در مركز پژوهش انجام داده ايد، پراكندگي فقر را بيان كرده ايد. به نوعي نشان داده‌ايد كه شاغلان هم گاه دچار فقرند و اين در حالي است كه سازمان تامين اجتماعي هم وجود دارد. اين ضعف تامين اجتماعي ناشي از چيست؛ نظام پرداخت‌ها يا نظام ماليات است؟

نظام پرداخت‌ها و نظام مالياتي و تامين اجتماعي اين توانايي را ندارند كه كساني كه در اين چرخه زير‌پوشش قرارگرفته‌اند را تامين كنند.

فرض كنيد كه من پشت ميز اداره‌اي كاري مشخص را انجام مي‌دهم و x تومان مي‌گيرم بغل دست من هم x تومان مي‌گيرد بغل دست آن x تومان مي‌گيرد حاصلي كه دريافت مي‌كنيم يا x است يا x منهاي درآمد آقايي كه زن دارد يا ازدواج كرده و خانه‌اي اجاره كرده است. يكي ديگر زن دارد و بچه دار است و مادرش را هم اداره مي‌كند. آن پرداخت ارتباطي ندارد به اين پرداخت اوليه، نبايد هم ارتباطي داشته باشد، اما نظام مالياتي يارانه‌اي اصلاحش مي‌كند. من 30 درصد ماليات مي‌دهم آن يكي 5درصد مي‌دهد و آن يكي هم مبلغي ماهانه مي‌گيرد بابت اينكه مادرش را نگاه داشته است.

براي اين مسئله بايد نظام ماليات مجموع انجام شود. نبوغ ما و دولت تخريب‌‌گري كه داريم، قانوني كه وجود داشته است را پاك مي‌كند. سال 80 ما اول بايد نظام مالياتي را اصلاح مي‌كرديم و تحليلي از نظام پرداختي مي‌داديم، بعد مطمئن مي‌شديم كسي كه كار مي‌كند فقير نيست و شهروندي كه شكمش را سير مي‌كند ممكن است ماشين نداشته باشد، يخچال فلان نداشته باشد، نگران سيري شكمش نيست ولي حداقل در درجه اول نگران نيستيم كه غذا در خانه‌اش دارد كه بخورد و اينكه در سال به اندازه كافي به آنها رسيدگي شده است يا خير.

* يعني به جاي اهداي حق مسكن و حق خوار بار، چنين شيوه‌اي را بايد اجرايي كرد ؟

ما بايد ببينيم كه مشكلاتمان چيست. مثلا ما فشار را روي كارفرما مي‌آوريم كه خودش باعث مي‌شود كارفرما تمايلي به استخدام نداشته باشد. اين امر عاملي غيراز ساختار است. اكنون ما مشكل بيكاري داريم.

* بخشي كه در ماليات بر مجموع درآمد نقش داشتند چه طيفي بوده اند؟

كساني بودند كه 15-10 سال تلاش من را براي اينكه بخواهم به تدريج اينجا استفاده كنم قطع كردند. كساني هستند كه علاقه ندارند مجموع درآمدشان روشن شود كه چقدر است.

* در نگاه علمي چند دسته فقر داريم. آيا تقسيم فقرا به فقير خشن و فقر عام درست است ؟

ما يك فقير داريم. براساس يك تعريف، فقير مطلق يعني كسي كه توانايي تامين ضروريات را ندارد. اين ضروريات را هرچه كوچك‌تر كنيم، نتيجه اش اين است كه بايد فقرا را درجه‌بندي كنيم. اين بستگي دارد به اينكه چند خط فقر در نظر مي‌گيريم. يكي شديد‌تر از ديگري است حالا اسمش را هم مي‌توان خشن‌ بگوييم.

غيراز اين هم خط فقر نداريم خط فقر نسبي وجود ندارد و اصلا همچين چيزي معني ندارد. خط فقر مطلق است؛ يعني كساني كه توانايي تامين اين سبد يا اين منبع را ندارد.

اگر صحبت مي‌شود كه به‌طور نسبي بعضي‌ها فقر دارند بايد گفت كه من خودم نسبت به زماني كه تازه وارد اين مملكت شدم به‌طور نسبي تغيير كردم. من الان يك استاد تمام هستم بين تمام اساتيد. اولين كسي كه استادي گرفتم و الان هم بالاترين درجه استادي را دارم. با اين حال نسبت به زماني كه در آمريكا بودم فقير هستم. همچنين من نسبت به آقاي هاشمي رفسنجاني فقيرم. نسبت به مدير فلان‌جا فقيرم. اما آيا واقعا من
فقيرم ؟

اين نسبي يك چيزي است كه فقط براي مقايسه به كار برده مي‌شود و چيزي به نام خط فقر نيست. حالا ما مي‌گوييم نسبي تنها چيزي كه خط فقر است فقر مطلق است و اينكه چه نوع خطي است بستگي به تعريف دارد. اگر من در تحقيقم سخن از خط فقر سلولي را به ميان آوردم طبق آن، نزديك به 70 درصد طبقات زير خط فقرند.

* در روش‌هاي غيراستاندارد كسب درآمد مثل فروش مواد‌مخدر، چگونه است كه فرد درآمد دارد ولي باز هم از راه غيرقانوني اقدام به درآمد زايي مي‌كند ؟

روشي كه من براي شناسايي فقرا به كار مي‌برم اصلا كاري به درآمد ندارد. من هزينه‌اش را عرض مي‌كنم شما ممكن است ازيك نفر سؤال كنيد درآمدت چقدر است، ولي من نگاه مي‌كنم كه چگونه مي‌خورد و مي‌پوشد و خرج مي‌كند. بهترين كار هم براي برآورد درآمد، ميزان هزينه است. اصلا هيچ كس سراغ رقم درآمد، نمي‌رود. كسي كه قاچاق مي‌كند، خرج مي‌كند و شكمش را سير مي‌كند. درآمدش بالاست و مسكنش را تامين مي‌كند پس براي چه فقير باشد اين كار نيروي انتظامي است كه مي‌تواند مشخص كند من كارم اين است كه بگويم فقير است يا نه. من مي‌گويم فقير نيست.

* برا ي خروج از بحران فقر و مديريت اين پديده بايد از چه منابعي استفاده كرد ؟

ما درآمدهاي مالياتي و درآمدهاي حاصل از فروش نفت داريم. همچنين مي‌توانيم تساوي مالياتي را برداشته و از آدم‌هاي خيلي ثروتمند، منابع را به فقرا منتقل كنيم. يك نكته خيلي مهم ديگر اينكه مابين دو موضوع خط فقر را بشناسيم و فقرا را تا حدودي شناسايي كرده و اينكه به آنها كمك كنيم تا با فقر مبارزه كنند تفاوت فاحشي وجود دارد.

قرار بر اين نيست كه به هر گروهي كه به‌عنوان فقير تعيين شد تنها يك بسته غذا اعطا شود. بلكه بايد برويم به‌دنبال ريشه‌هاي فقر و ببينيم اين فقر از كجا ريشه گرفته است. همين طور كه گفتيم بايد نظام پرداخت و غيره را اصلاح كرد.

يك عده وجود دارند كه به دلايلي در كوتاه‌مدت فقير محسوب مي‌شوند، گاهي مواقع، براي گروهي اينگونه نيست و در بلندمدت فقير هستند. در نتيجه مسئله اصلي اين است كه بياييد عوامل ساختار اقتصادي فقرا را بررسي كنيد. من در يك سري از مطالعاتي كه انجام دادم روي عوامل مؤثر فقر متمركز شدم كه ما با آن عوامل مبارزه مي‌كنيم.

اين منابع را ما از هر كجا كه هست براي يك چنين طرح‌هايي استفاده مي‌كنيم و منبعش هم خيلي روشن است؛ درآمدهاي مالياتي! كشوري مثل ما كه نفت دارد و متعلق به همه ماست طبيعي است كه يك مقداري هم خرج فقرا شود. اكنون ما نه مالياتمان را از ثروتمندان مي‌گيريم و نه يارانه را به فقرا مي‌دهيم. بلكه برعكس، يارانه‌ها را به ثروتمندان مي‌دهيم و ماليا‌ت‌ها را هم از طبقه متوسط مي‌گيريم.

تاريخ درج: 28 ارديبهشت 1387 ساعت 11:44 تاريخ تاييد: 28 ارديبهشت 1387 ساعت 13:49 تاريخ به روز رساني: 28 ارديبهشت 1387 ساعت 13:38
 شنبه 28 ارديبهشت 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 194]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن