واضح آرشیو وب فارسی:مهر: گزارش مهر/
صفای صفائیه به شهیدانش است/ خیابانی دفتر خاطرات قمیها
شناسهٔ خبر: 2492772 سهشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۲:۳۳
استانها > قم
قم - صفائیه یکی از سرنوشتسازترین خیابانهای شهر قم در روزهای پیروزی انقلاب بود. خیابانی که هر چند امروز از هر عنصر هویتی خالی است اما هنوز پیرمردها و پیرزنهایی دارد که داستانش را تعریف کنند. به گزارش خبرنگار مهر، قم شهر انقلاب است. تمام خیابانها و کوچههایش بار خاطرات حساسترین روزهای تاریخ این ملت را به دوش میکشند اما برخی خیابانها خاطرهانگیزترند. مانند خیابان صفائیه. خیابانی که صفایش را از شهیدانش گرفته بود. خیابانی که بارها از خون جوانان این شهر گلگون شد.کوچه بیگدلی، کوچه ممتاز، کوچه جوب شور... هر کدام مجموعهای از خاطرات روزهای انقلاب را در خود جای دادهاند. مسجد رفعت که پایگاه عزاداریهای پرشور بود، مثل بسیاری از مساجد پایگاه جوانان انقلابی هم شد. از همه مهمتر شاید حضور بیت ها و دفاتر علما و مراجع تقلید باشد که این خیابان را از دیگر معابر شهر ممتاز میکند و نقشش را در روزهای پرشور انقلاب هم پررنگتر.خیابان صفائیه مانند یک مجموعه داستان قدیمی است. هر کوی و چهار راهی برای خود خاطراتی دارد. چهار راه بیمارستان که ابتدای مسیر این خیابان است، برای همه ما نامی آشنا است. این چهار راه البته روزگاری چهار راه فاطمی خوانده میشد و امروز نامش در تابلوهای شهرداری چهار راه شهدا است. چهار راهی حیاتی از نظر ترافیکی در قم که خیابان ارم را به خیابان صفاییه میرساند.قدیمیترها میگویند نام چهار راه بیمارستان به خاطر وجود بیمارستان فاطمی در میدانی که امروز میدان روحالله میشناسیمش، به این چهار راه داده شده است.
بی شک از منظر تاریخ معاصر ایران چهار راه شهدا یکی از مهمترین فضاهای شهری است. چهار راهی که در دو قیام تاریخ ساز نقش ایفا کرده است. به ویژه قیام مردم قم در ۱۹ دی سال ۱۳۵۶ با نام چهار راه شهدا گره خورده است.ساختمان شهربانی در گذشته در این چهار راه قرار داشت و همین موضوع علاوه بر مرکزیت این چهار راه موجب شد تا در قیامهای مردم قم در سالهای انقلاب این چهار راه در صدر فهرست معابر خونین شهر قم باشد.قدم به قدم خیابان صفائیه مملو از یادگاران دوران انقلاب است. برخی از این یادگاران ساختمانها و فضاهای شهری هستند که معمولا روبه نابودی هستند و بخشی دیگر مردم این خیابان.گپی با یادگاران زندهاز در مغازهاش که وارد میشوی، بوی عرقیجات اصیل و آبلیموی تازه مدهوشت میکند. حاج نصرالله خاکی به گفته خودش قدیمیترین کاسب خیابان صفائیه است. کسب و کارش هم بد نیست. خیلیها عادت کردهاند زیتون، ترشی و سرکه سیبشان را از او بخرند. مانند تمام کاسبهای قدیمی مردمداریاش خوب است. همینطور که جواب مشتری را میدهد از روزهای قدیم خیابان صفائیه تعریف میکند.خاطراتش از دوران پیش از انقلاب شنیدنی است: « آن زمان اینجا اینهمه ساختمان و پاساژ نبود.همهاش زمین و باغ بود. یک خانه آجری آیتالله انصاری ساخته بود، آنقدر شاخص شده بود که از روی آن آدرس میدادند. از همان روزهای بچگی یادم هست که زمزمه مخالفت با پهلوی از همین خیابان و کوچه باغهایش شروع شد... »یکی از مهمترین حوادث انقلاب ۱۹ دی سال ۵۶ اتفاق افتاد که خیابان صفائیه در آن نقش پررنگی داشت. آقای خاکی هم آن روزها به خوبی یادش است: « صبح با اهالی محل جمع شدیم و رفتیم خانه علما در خیابان چهارمردان. بعد از ظهر من در خانه مانده بودم.دوستانم رفته بودند کوچه بیگدلی، خانه آیتالله نوری همدانی. از همانجا کشتار شروع شد. من در خانه صدای تیر را به وضوح میشنیدم...»از میان تمام خاطرات، تصویر زنده روزهای دفاع مقدس و ایستادگی خیابان صفائیه در ذهن آقای خاکی ماندگار شده است: « از خاطرم نمیرود روزهای جنگ که خانمها با بچه کوچک از اینجا تا مسجد جامع خیابان آذر میرفتند تا شهیدی را تا قبرستان بقیع تشییع کنند. از قبرستان هم باز پای پیاده برمیگشتند تا ثواب بیشتری ببرند.گاهی در طول یک روز ۴۰ شهید در این خیابان تشییع میشد. صفای صفائیه به شهیدانش بود.آنها رفتند که مردم امروز عزت داشته باشند. رفتند که خدا از زندگیهای ما نرود. آن جوانی که امروز در خیابان صفائیه راه میرود باید بداند دیروز که ساکن این خیابان بود و چه کرد... »خیابان صفائیه امروز یکی از بی هویتترین خیابانهای این شهر است. آنقدر از مجتمعهای تجاری و اجناس رنگارنگ چینی پر شده که دیگر رنگ و بویی از خاطرات انقلابش به جا نمانده است. شاید برای همین است که باید حضور قدیمیها را قدر دانست و پای صحبتهایشان نشست. پای خاطراتی که برگهای تاریخ معاصر کشورمان را رقم زدهاند.
زهره طیبی که یکی دیگر از همین قدیمیها است، از روزگاری میگوید که با یک نوزاد در بغل و یک کودک صف اول تمام تظاهرات شرکت میکرد. او میگوید گاهی مردم یادشان میرود زنان چقدر در پیروزی انقلاب نقش داشتند. همین زنان قمی که این روزها با چادرشان مسیر شهدا را طی میکنند، روزهایی که چندان هم دور نیست، از مرگ هیچ ترسی نداشتند تا فرزندانشان آزاد زندگی کنند.خانم طیبی این روزها مادربزرگ یک خانواده بزرگ است. همیشه بچهها و نوههایش را جمع میکنند تا برایشان از خاطرات انقلاب تعریف کند. خاطرات روزهایی که زنان پشت در خانههایشان میایستادند تا مبارزان را از دست نیروهای رژیم نجات دهند. روزهایی که میترسد خاطراتش در شلوغیهای زندگیهای امروز فراموش شود.زینب آخوندی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]