واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
«ناصر قندیل»: انقلاب حوثیها و مقاومت «حزب الله»، دو دستاورد مهم نسل ماست
یک تحلیلگر برجسته جهان عرب، به بررسی انقلاب در یمن پرداخت و تأکید کرد که انقلاب حوثیها و مقاومت حزب الله، دو دستاورد مهم در نسل ماست.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، «ناصر قندیل» تحلیلگر برجسته مسائل راهبردی دنیای عرب با انتشار مقالهای در روزنامه «البناء» لبنان تحت عنوان « نخستین انقلاب کامل عربی در سده 20» به بررسی چگونگی انقلاب حوثیها در یمن و تشابه آن با «حزب الله» پرداخت و نوشت: دیگر آنچه که مدعیان رسانه های عرب میگویند، مهم نیست؛ رسانه های چپگرایی که نفت کشورهای عربی توانسته است آنان را به طبلهای توخالی بدل سازد که فقط صدای طبل زنان پادشاه عرب را تکرار می نمایند. دیگر مهم نیست.. جریان حوثی، انقلابی را رقم زند که بسیاری از فرهیختگان، نویسندگان و اندیشمندان رویای تحقق آن را از سده پیش در سر می پرورانند. حزب الله لبنان نیز مقاومتی را رقم زد که رویای دست نیافتنی بود و چیزی فراتر از رویا را محقق کرد. گویا مقاومت چیزی را به دست آورد که فراتر از نهضت «فیتکونگ» بود و توانایی بازدارندگی را ایجاد کرد که ارتشهای عرب موفق نشدند آن را به وجود آورند. حوثی ها نیز انقلابی به پا کردند که به تغییر نظام، تعلیق احکام قانون اساسی، انحلال پارلمان، بنا نهادن شورای ملی انتقالی منجر شد. این شورا، یک شورای ریاستی را انتخاب خواهد کرد و دولتی از آن سر بر خواهد آورد که به مدت دو سال سکان هدایت کشور را در دست خواهد گرفت. این دولت مطابق مشخصه هایی خواهد بود که انقلابیون از آن به عنوان معیار انقلابی یاد می کنند که تا کنون هیچ بهار عربی شاهد آن نبود. به گونهای که در این انقلاب مکانیزم نظام گذشته باقی ماند و مکانیزمهای تازهای از آن سربرآورد. به هر حل، اهمیتی ندارد که چه کسی به حوثی ها حمله می کند، همان طور که مهم نیست چه کسی به حزب الله هجوم می برد. اینها، دو دستاورد مهم نسل ماست. حزب الله نسخه کاملی را به ما ارئه کرد مبنی بر اینکه چگونه می توان اسرائیل را شکست داد، اراضی را از دست اشغالگری آزاد کرد و می توان توانایی پاسخ به تجاوز را به دست آورد. همچنین به ما آموختند که چگونه می توان موازنه ترس به وجود آورد و چگونه می توان به یک قدرت کامل بازدارنده بدل شد. این دو به ما آموختند که چگونه همه این مسائل با کمتر از نیمی از یک درصد از مردم عرب رخ می دهد. حوثی ها نیز به ما می آموزند که چگونه یک قدرت عقیدتی و مذهبی می تواند رهبری یک انقلاب را به دست گیرد. این بعد مذهبی و عقیدتی مانع از آن نمی شود که این انقلاب بتواند به عنوان یک قدرت ملی و مردمسالار رفتار کند؛ قدرتی که همه اقشار مردمی متوسط و نخبه های لیبرال و ملی را به پا می دارد و در ائتلاف خود، فراتر از طائفه و مذهب ظاهر می شود. این قدرت ملی به خوبی می داند که چگونه انتفاضه مسلحانه را با فعالیت سیاسی آرام و چند مرحلهای گردهم آورد. قدرت ملی حوثی ها می داند که چگونه محاسبه و مذاکرات را مدیریت کند، چارچوب قدرت جدید را تشکیل و آن را برای همه گسترش دهد. می داند که چگونه شرایطی را فراهم آورد که مشارکت برای همه نیز امکان پذیر باشد، امنیت را به دست گیرد و ارتش را مدیریت کند با القاعده بجنگد. تحولات یمن، شایسته قدردانی است. یک قطره خون در انقلاب مسالمت آمیزی ریخته نشد که مسیر آینده این کشور را رقم زد. کسانی که به استودیوها آورده می شود از کودتاگرایی به عنوان یک اتهام یاد میکنند. برخی نیز درباره دموکراسی فلسفه بافی می کنند؛ گویا روزنامهها و تریبونهایی که میزبان آنها بودند و اینان نیز حکمت و درایت تأمین کنندگان مالی این شبکه ها را ستایش می کردند، سرشار از دموکراسی بود. برخی از آنان نیز با آوایی بلند از پادشاه عربستان می خواستند که به عنوان نگهبان دموکراسی، اقدامی انجام دهد. اگر اینها می دانستند که پادشاه نیز یارای انجام چنین کارهایی را ندارد، از مدتها پیش زبان در کام می گرفتند و مانند کسانی سکوتی پیشه می کردند که نمی دانستند اسرائیل قدرتی ندارد؛ اسرائیلی که از آن می خواهند که مقاومت را بترساند. آنچه امروز مهم است اینکه، به رهبران حوثی تبریک و تهنیت بگوییم و نخست به امنیت و دیگر به تسامح و سعه صدر و سوم به توطئههای جدایی طلبانه قبایلی و جغرافیایی توجه داشته باشیم و ساختار منعطفی را به وجود آوریم که همگان را در بر گیرد. البته مهمترین نکته، استقبال همیشگی از فرصتهای حل و فصل و آشتی است. همچنین در پایان صندوقهای رأی و مطالبات مردم قضاوت خواهد کرد. انتهای پیام/م
93/11/18 - 11:17
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 62]