واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: حسن روشن: مديرعامل استقلال از قلعهنويي ميترسد!
خيليها او را دشمن قسم خورده امير قلعهنويي و علي فتحا...زاده ميدانند، هرچند خودش چنين اعتقادي ندارد. حسن روشن از آن دست آدمهاي اين فوتبال است كه براي حرف زدن مراعات هيچچيز و هيچ كسي را نميكند. او حرفش را ميزند و پاي آن هم ميايستد. جديدترين حاشيه اينروزهاي آبيها مسئله «هلمكه» است. بازيكن برزيلي- آلماني سابق استقلال كه بدون انجام حتي يك بازي رسمي براي تيم قلعهنويي حالا سر از الاهلي مصر درآورده. او همان كسي است كه گفته ميشود مصدوم به جمع آبيها اضافه شده و 100 هزار دلار ناقابل هم به جيب زده است!
به گزارش آخرین نیوز، حسن روشن در مورد روند حضور اين بازيكنان مصدوم و بيكيفيت خارجي در فوتبال ايران و مشخصا تيم فوتبال استقلال با «قانون» به گفتوگو نشسته است.
آقاي روشن! فكر ميكنيد علاقه برخيها به جذب بازيكنان بيكيفيت خارجي در ليگ ايران از كجا نشأت ميگيرد؟
خيلي واضح است، وقتي پاي پول مفت وسط باشد علاقه هم ناخودآگاه به وجود ميآيد. خوب يا بد بايد بپذيريم ما فوتبالي داريم كه ساز و كار ندارد. افسارش به دست دلالها افتاده و مربياني داريم كه كاملا به طور هماهنگ شده با آنها كار ميكنند. در همين فضا هم چه بهتر از بازيكن خارجي بيكيفيت. ميآيند، قرارداد ميبندند، بازي نميكنند و خيلي زود جايشان را به بازيكنان بيكيفيت خارجي ديگر ميدهند. اين وسط هم پولي جابجا ميشود كه بخشي از آن به دلال، بخشي به مربي و بخشي هم به خود بازيكن خارجي ميرسد كه شايد باورشان هم نشود! نمونههاي زيادي هم از اين دست وجود دارد. كافي است مروري بر پرونده نقل و انتقالات دو باشگاه پرسپوليس و استقلال داشته باشيد تا همه چيزش دستتان بيايد.
اما گاهي برخي از همين مربيان مدعياند كه در مورد برخي واسطهها اغراق ميشود.
كدام اغراق؟! اتفاقا اين دلالها هنوز از برخي توانمنديهاي خود رونمايي نكردهاند! چند سال پيش من از طريق يكي از مسئولان حراست فدراسيون فوتبال فهميدم كه يك دلال، باندي 200-300 نفره دارد. ممكن است باور نكنيد اما همين دلال در كنار خودش هم مربي داشت، هم بازيكن و هم مدير. او حتي روي برخي داوران ليگ برتر هم نفوذ كرده بود. حال برخي دوستان از اغراق در مورد آنها حرف ميزنند. از اين جماعت هرچه بگويند برميآيد.
يعني همين هلمكه استقلاليها كه اينقدر سر و صدا به پا كرد هم از همين راه وارد فوتبال ايران شده بود؟
شك نكنيد كه همينطور است و دلالها نقش اول را بازي ميكنند. البته فراموش نكنيد كه چراغ سبز مربي هم يك اصل مهم است. حتما ميدانيد در استقلال سرمربي همه كاره است و مديرعامل روي حرفش حتي حرف نميزند. من نميدانم چطور ميشود كه در يك باشگاه مديرعامل از سرمربي واهمه دارد و چشم بسته تصميماتش را ميپذيرد. انصافا اين به معني ناكارآمدي مديرعامل نيست؟! من كه ميگويم سرمربي بيش از همه مقصر است.
پس اين علاقه براي جذب بازيكنان مصدوم و ضعيف خارجي بيشتر در بين مربيان ما وجود دارد؟
صد در صد همينطور است چون همانطور كه گفتم تا مربي نخواهد، هيچ بازيكني به يك تيم اضافه نميشود. در همه ليگهاي حرفهاي دنيا و حتي ليگهاي عربي بازيكن قبل از عقد قرارداد تست پزشكي ميشود و حتما در چند بازي دوستانه به كار گرفته ميشود. شما يقين بدانيد اصلا اينطور نيست كه بازيكن اول قرارداد ببندد بعد تست پزشكي بدهد.
مصداقي هم داريد؟
من از همين باشگاه استقلال برايتان مصداق ميآورم. شما حتما «الونگ الونگ» را به خاطر داريد. او همان بازيكني است كه ابتدا به پرسپوليس رفت و بعدا استقلالي شد. شايد برايتان قصه حضور اين بازيكن در استقلال جالب باشد. او همان فصلي كه فرهاد مجيدي به اسلواكي ترانسفر شد، با رايزني «خشايار محسني» به استقلال آمد. البته در آن روزگار مديرعامل باشگاه فتحا...زاده بود و به شدت با محسني روابط حسنهاي داشت. آنروز از اين جهت كه تيم پرويز مظلومي جاي خالي نداشت، فتح ا...زاده مجبور شد همين يعقوب كريمي را با قيمت 50 ميليون به نفت تهران بفروشد در مقابل 450 ميليون تومان خرج الونگ كند. نكته جالب آنكه يعقوب كريمي همان فصل بهترين بازيكن نفت شد و فصل بعدش با 800 ميليون تومان راهي سپاهان شد. جالبتر اينكه الونگ هم براي استقلال در دو بازي اگر اشتباه نكنم مجموعا 60 دقيقه بازي كرد و مصدوم شد. اين يكي از چند 10 بازيكن خارجي استقلال بود كه آمدند يك پول زيادي گرفتند و رفتند. حال شما بخوانيد حديث مفصل از اين مجمل!
يعني شما فكر ميكنيد مربي و مديرعامل پيشتر در جريان مصدوميت و شرايط نامناسب اين بازيكنان خارجي هستند و به خدمتشان ميگيرند؟
به هر حال مسئول مذاكره مستقيم با اين بازيكنان كسي است كه يا رفيق مديرعامل است يا مربي كه البته در استقلال بيشتر آدمهاي نزديك به مربي هستند كه اينكارها را ميكنند.
حتما ميدانيد زدن اين حرفها برايتان هزينه دارد؟
برايم اصلا مهم نيست. يك روزي در يك برنامه تلويزيوني امير قلعهنويي به من گفت:«چرا اين حرفها را ميزني و آرامش ما را به هم ميريزي. مگر من اشتباه كردهام 15 پيشكسوت را دور هم جمع كردهام و به آنها ناني ميرسانم.» خيلي اين حرف قلعهنويي برايم جالب بود. او آدمهاي خودش را به اسم كميته فني وارد باشگاه استقلال كرده بود و انتظار هم داشت اين اعضاي كميته فني به كارش نظارت كنند. خداوكيلي در كجاي دنيا اينگونه است؟ البته من ايرادي به امثال محمود فكري و جواد زرينچه ندارم. چون آنها زحمتكشيده استقلالاند و حقشان است بهرهاي از استقلال ببرند. من واقعا نميدانم چطور ميشود يك نفر بيتالمال را به بازيكن مصدوم و بيارزش ميدهد بعد از خدا و ائمهاطهار حرف ميزند!
فكر ميكنيد اين سبك هدر رفت بيتالمال را ميتوان نوعي فساد برشمرد؟
من فكر ميكنم اين كار ارتباط مستقيم با فساد دارد. امروز فساد عين اختاپوس به گوشه گوشه فوتبال كشور رسوخ كرده و بايد فكري به حال آن كرد. وزارت ورزش در آغاز اين فصل خيلي خوب و پرانرژي به اين مسئله ورود كرد اما نميدانم يكباره چه بلايي سر عزمش آمد.
چهارشنبه, 15 بهمن 1393 ساعت 09:24
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 87]