واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: سایه روشن های یک نامه - محمد داودیان* هنوز افکار عمومی از شوک حکم بی سابقه زندان و جریمه میلیاردی برای «معاون اول» دولت احمدی نژاد خارج نشده بود که نامه غافلگیر کننده رحیمی خطاب به رئیس سابق خود، توجه افکار عمومی را جلب کرد و خوانش های متفاوتی از ریشه ها و پیامدهای این نامه در پی داشتند.
برخی نکات نهفته در نامه عبارتند از: 1
- نامه رحیمی قبل از هر چیز از ساختار مدیریتی 8 سال گذشته پرده برمی دارد دورانی که دولتمردان در داخل وعده تشکیل دولتی پاکدست و در خارج شعار اصلاح «مدیریت» جهان را مطرح کردند و طرفه آن که آنها برای از صحنه خارج کردن رقبای سیاسی خود و تخریب چهره شخصیت های مقبول جامعه از همین حربه پاکدستی بهره جستند.
اما بازخوانی ساختار مدیریت این دوران توسط معاون اول رئیس جمهوری وقت نشان می دهد که دولت سابق، به ابتدایی ترین اصول مدیریت هم پایبند نبود، از نحوه انتصاب معاونان رئیس دولت گرفته تا خودرأیی، بها ندادن به مشورت، برخورد حذفی و عزلی با اطرافیان منتقد دولت و... چنین ساختاری در میان سکوت بسیاری از اصولگران 8 سال بر شئون و امور کشور حکمفرما شد و رأس این هرم به سیاست گذاری های غیرکارشناسی برای تمام ایرانیان مشغول بود و جالب آنکه؛ حامیان آن ساختار که امروز سعی در مرزبندی با رئیس دولت های نهم و دهم دارند، به تمجید از او می پرداختند یا در بهترین حالت، با سکوت، چشم بر کارنامه تخریبی او در کشور، فرو بسته بودند.
اشاره رحیمی به «لجبازی ها و آبروبری های گاه و بیگاه» رئیس دولت وقت، یادآور واقعیت تلخی است که قربانی آن، نه یک فرد بلکه کشوری با 75 میلیون جمعیت بود که تاوان سنگین تصمیم گیری های فردی و غیرکارشناسی رئیس دولتی تکرو را پرداخت و هنوز گریبان آنان از پیامدهای نامیمون این تصمیمات رها نشده است.
2- پرونده رحیمی، یکی از انبوه پرونده هایی است که با محوریت فساد مالی مدیران و دولتمردان پیشین تشکیل شده است. بنابراین، اعلام برائت یا انکار شرکا و متحدان آن روزگار رحیمی نمی تواند اتهام پررنگ رکوردداری فساد را از پیشانی دولت مدعی پاکدستی پاک کند. پیام نهفته در نامه رحیمی، اذعان به گسترش فساد تا بالاترین سطوح دولت پیشین است و مانند نوک کوه یخی است که بدنه سترگ آن هنوز در معرض دید مردم قرار نگرفته است. متأسفانه چنین دولتی که در دست بردن به اموال عمومی، حد و مرزی برای خود نمی شناخت با واکنش جدی و حتی انتقاد کلامی متحدان سیاسی خود مواجه نشد و ارقامی خیره کننده از فساد مالی را در کارنامه خویش ثبت کرد که در تاریخ ایران، کم نظیر تلقی می شود.
3- اگر به یاد آوریم که نامه انتقادی رحیمی، پس از بیانیه اعلام برائت احمدی نژاد از معاون اول خود منتشر شد، آنگاه می توان پذیرفت که «ماه عسل» سیاسی رئیس دولت سابق و یاران کم شمار او رو به افول است؛ رئیس دولتی که در اوج قدرت، اعضای کابینه اش را «خط قرمز» می خواند و برخورد قانونی با تخلفات محرز آنان را برنمی تابید اکنون و با صدور نخستین حکم قضایی علیه بالاترین عضو کابینه اش، بلافاصله کوشید تا حساب خود را از او جدا کند و شاید پیش بینی نمی کرد که با نامه انتقادی یار غارش مواجه شود که با جمله هشداردهنده «چون دوست دشمن است شکایت کجا برم؟» آغاز می شد.
با توجه به انبوه پرونده های کارگزاران دولت پیشین که در نوبت رسیدگی قضایی قرار دارند، دور از انتظار نیست که احکامی تازه علیه آنان در راه باشد و در چنین وضعیتی، سران حلقه تندروها که نشان داده اند تمایلی به پرداخت هزینه حمایت از یاران متهمشان ندارند، ناگزیر به اعلام برائت های دیگری خواهند شد که احتمالاً با واکنش هایی مشابه نامه رحیمی یا شاید پاسخ های تندتر و افشاگرانه تری مواجه خواهند شد و این، به معنای ریزش درون اردوگاهی خواهند بود.
*روزنامه ایران
اول**
09/11/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 85]