واضح آرشیو وب فارسی:مهر: گزارش خبری - تحلیلی مهر؛
نگاه به سرمربی تیم ملی باید خاکستری باشد/ اشتباهی که کیروش مرتکب شد
شناسهٔ خبر: 2474038 سهشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۰:۳۶
ورزش > فوتبال ایران
بحث بر سر ماندن و یا رفتن کارلوس کی روش در حالی جدی تر از روزهای قبل دنبال می شود که مخالفانش او را بد مطلق و موافقانش او را خوب مطلق می دانند اما واقعیت این است که باید او و عملکردش را خاکستری دید. به گزارش خبرنگار مهر، مطابق یک اصل تکراری این روزها جنگی صوری درافتاده میان دو گروه مخالف که کیروش باید بماند یا برود! در این میان البته به نظر میرسد دیدگاه مردم موافق ماندن کیروش در ایران است و آنها او و تیمی را که ساخته دوست دارند.در میان خبرهای ناخوشایندی که پیرامون مسائل اقتصادی و اختلاس های میلیاردی مخابره میشوند، مردم 16 میلیارد را اصلا در سبد کالای خودشان محاسبه نمی کنند که بخواهند دیدی اقتصادی به ماجرا داشته باشند، در جبهه مقابل هم ظاهرا مربیانی قرار دارند که برای بالا بردن خودشان ترجیح می دهند با کی روش دعوا کنند و از خوبی های خودشان که این روزها اقبال عمومی ندارد، بگویند، در نتیجه دو گروه مجزا افراطی ترین نظر ها را بیان می کنند که هیچ کدام درست نیست.در واقع موافقان کیروش او را عاری از هر اشتباهی می دانند و مخالفانش عاری از هر حرکت رو به جلویی! در همین ایام است که اشتباهات رخ می دهد. در واقع باید کیروش را خاکستری دید او نه رومی روم است و نه زنگی زنگ! تیم او خوب جنگید، خوب بازی کرد، جوانانی را از دل لیگ به فوتبال ملی ایران معرفی کرد که تا چند سال می توان از آنها استفاده کرد.اما بی عیب نبود، بزرگترین عیبی که نهایتا او را شکست داد اصرار بر استفاده از پولادی بود، جوانی که به حکم جوانی اش جرم مرتکب شده بود و نه تنها سربازی فراری بود و لایق مجازات، بلکه پیراهن مقدس تیم ملی ایران را هم به اصرار بیهوده و بی دلیل کی روش بر تنش کردیم و او را به استرالیا فرستادیم، درحالی که این موضوع در هر کجای دنیا که رخ می داد نتیجه اش کنار گذاشتن از تیم ملی آن کشور بود.مدتها پیش وحید هاشمیان در خبرگزاری مهر خاطرهای تعریف کرد که به زمان بازی کردنش در بوخوم مربوط می شد، او گفت با بوخوم به شدت می جنگیدیم تا در لیگ آلمان ششم شویم و به جام یوفا برویم که دم درب اتوبوس بازیکن موثر تیم ما که سیاه پوست بود با سر به صورت من کوبید و به حکم پاس ندادن با او درگیر شدیم. سران بوخوم پس از آن همه را جمع کردند و گفتند چه کنیم؟ من که عذرخواهی آن بازیکن را دیده بودم گفتم من گذشت می کنم اما آنها گفتند: «موضوع شما نیستی مسئله باشگاه است» و نهایتا آن بازیکن را با وجود آنکه برایشان بسیار موثر بود، اخراج کردند و البته ما هم به جام یوفا رفتیم.این خاطره وحید هاشمیان را نوشتیم تا برسیم به کی روشی که اتفاقا یکی از اصول گراترین مربیان تاریخ فوتبال ماست. کی روش فوق العاده در این زمینه عمل کرد و در واقع هرکس به قدر ذره ای برای تیم ملی ناز کرد را بیرون انداخت اما نفهمیدیم چرا در مورد پولادی پیراهنی که خودش به آن عزت بسیار بالایی داده بود و برایش سرباز لازم داشت را به تن مهرداد کرد؟ تیم ملی به قول کی روش سرباز می خواست و پولادی سرباز نبود سرباز فراری بود! فوتبال عین زندگی است، خود واقعیت زندگی و به همین دلیل است که هر عملی در آن عکس العملی دارد به همان اندازه و در جهت عکس!به زعم ما خود رییس فدراسیون هم باوجود تلاشهای شبانه روزیاش اینجا را اشتباه کرد، چون برخورد با پولادی لازم بود، این برخورد در این ابعاد رسانه ای نماد برخورد با متخلفین و اختلاسگران بود که البته انجام نشد و پاشنه آشیل تیم ملی هم شد.کی روش مربی خوبی است اگر او را نگه داریم پیشرفت می کنیم و از علمش بهره می گیریم اما باوجود همه کارهای خوبی که انجام داد، در این مورد اشتباه کرد، او نباید پیراهن تیم ملی ایران را برتن یک مجرم می کرد. اویی که با بی نظمی هرچند کوچک در اردوی تیمش می جنگید با بی نظمی پولادی آنهم در ابعاد کل کشور چه کرد؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]