واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: قيمت مواد غذايي همچنان سعود می کند گرچه كار توليد ميوه و برخي محصولات مانند گوشت در ايران به قدر كافي وجود دارد ولي شبكه توزيع ناكارآمد باعث ميشود كالا و ميوه در وقت لازم به دست مصرفكننده نرسد، در عوض كالاهاي خارجي به بهترين شكل به دست مصرفكننده ميرسد در حالي كه وزارت جهاد كشاورزي مرتب اعلام ميكند، توليد و ذخيرهسازي كالاهاي روري مردم انجام شده و وزارت بازرگاني از اجراي طرح ضيافت خبر ميدهد، اما برخي سودجويان در غياب نظارت دولت بر بازار سبب بالا رفتن تقاضا درپي ماه مبارك رمضان و افزايش قيمت كالاهايي چون حبوب، برخي ميوهها، گوشت قرمز، روغن نباتي و ادويه شدهاند. به گزارش فارس، در حالي كه وزارت جهاد كشاورزي مرتب اعلام ميكند كه توليد و ذخيرهسازي كالاهاي ضروري مردم انجام شده و وزارت بازرگاني ازاجراي طرح ضيافت خبر ميدهد، اما برخي سودجويان در غياب نظارت دولت بر بازار سبب افزايش قيمت کالاهايي چون حبوب، برخي ميوهها، گوشت قرمز، روغن نباتي و ادويه شدهاند. كارشناسان اقتصادي يكي از اشكالهاي اساسي بازار كالاهاي ضروري جامعه را نبود يك تشكل منسجم توزيعي ميدانند و معتقدند گرچه كار توليد ميوه و برخي محصولات مانند گوشت در ايران به قدر كافي وجود دارد ولي شبكه توزيع ناكارآمد باعث ميشود كالا و ميوه در وقت لازم به دست مصرفكننده نرسد، در عوض كالاهاي خارجي به بهترين شكل به دست مصرفكننده ميرسد. این گزارش حاكي است، در حالي كه ميوه و مركبات توليد داخلي از آمل و بابل تا تهران به سختي حمل ميشود و گاهي نبود ساز و كار مناسب باعث عدم رغبت باغدار به جمعآوري محصول از درخت ميشود، اما موز اكوادر، نارگيل مالزي، نارنگي پاكستاني، سيب فرانسوي، پرتقال مصري و انواع ميوههاي رنگارنگ خارجي سالم به دست مصرف كننده ميرسد. برخي از توليد سيب اروميه، مركبات جيرفت و خرماي جنوبي و گوجه فرنگي مشهد به خاطر گران بودن كرايه حمل و نبود بازار در محل توليد فاسد شده و از چرخه مصرف خارج ميشود، اما پرتقال مصري و موز اكوادري با كارتنهاي زيبا به دست مصرف كننده تهران ميرسد و بارها مشاهده شده است كه دو جوان روستايي كه احتمالاً پدرشان نيز كشاورز هستند با پشت يك چرخدستي پرتقال و سيب خارجي را ميفروشند اما چه فايده كه سيب كشاورز اروميه كنار جاده خاك ميخورد، ميپوسد و در نهايت به خوراك دام يا كارخانههاي آبميوهگيري ميرسد. بنابراين گزارش، برنجكاران در حالي كه در سال جاري مجبور بودند به ازاي به كارگيري هر كارگر در فصل برداشت روزانه 20 هزار تومان دستمزد بپردازند، پس از انتقال شالي به شاليكوبيهاي فرسوده با خسارات 10 تا 15 درصدي و شكستگي برنج، محصول خود را راهي انبار ميكنند يا به بهاي ناچيز به دلالان كه در كمين ايستادهاند بفروشند، اما وقتي سفري به تهران دارند، در مغازههاي پايتخت انواع برنج تايلندي، پاكستاني، اروگوئه و برنج ساير كشورها را ميبينند و دوباره رنج شاليزار در بدنشان ماندگار ميشود. كشاورز برنجكار كه يك عمر پاي در شاليزار نمناك و زير تيغ آفتاب سوزان به زحمت و رنج برنج توليد ميكند، در نهايت پس از چند سال توليد گرچه علم اقتصاد نخوانده ولي عقل معاش به او ميگويد هزينه كارش با فايده آن تناسبي ندارد، شايد هم اگر يك دلال ديگر پيشنهاد خريد شاليزار او را براي ساخت يك ويلا بدهد، قبول كند. متأسفانه وجود پولهاي سرگردان و فراوان دست عده اندكي از جامعه در يك طرف نبوده فرصت سرمايهگذاري و سوداندوزي از سوي ديگر آنها را به فكر سفتهبازي بر روي زمين و هجوم به زمنيهاي كشاورزي راهنمايي ميكند، زمينهايي كه در واقع كارگاه توليد غذاي جامعه هستند. طبق نظر كارشناسان كشاورزي طبيعت براي ساخت خاك كشاورزي به ضخامت يك سانتيمتر مدت 800 هزار تا يك ميليون سال زمان نياز دارد، بنابراين دولت به عنوان حاكميت بايد حافظ زمينهاي كشاورزي كه منابع كمياب توليد غذا هستند، باشد و با قانونهاي محكم جلوي تعرض به زمينهاي كشاورزي را بگيرد، در حالي كه متأسفانه بيشترين تعرض به زمينهاي كشاورزي مرغوب و تغيير كاربري آن به مسكوني اتفاق افتد. به هر حال كشاورز ايراني براي فقط زمين به عنوان ناموس حرفه خود نياز دارد درآمد كافي از محل توليد كشاورزي داشته باشد، محصول او به آساني به بازار عرضه شود، سهم كشاورزانه محصول نهايي كه بدست مصرفكننده ميرسد 70 تا 80 درصد باشد نه اينكه 20 تا 30 درصد قيمت نهايي كشاورزي برسد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 243]