واضح آرشیو وب فارسی:4jok: خاطرات خنده دار
دوستم داشت از وفاداری حرف میزد.........
دوستم:ببین من با این که دو دوست پسر دارم همزمان اما بهشون وفادارم
من:=_=چطور؟
دوستم :مثلا با شارژی که دوست پسر اولیم برام میخره به دوست پسر دومیم زنگ و پیام نمیدم^_^
من:!_!
واقعا که...............
فرستنده : یهدا |54478|j 187285 |
---------------------
اس ام اس زیبا
لوئیز زنی بود با لباسهای کهنه و مندرس، و نگاهی مغموم وارد خواروبار فروشی محله شد و با فروتنی از صاحب مغازه خواست کمی خواروبار به او بدهد،
به نرمی گفت: شوهرش بیمار است و نمیتواند کار کند و شش بچه شان بی غذا مانده اند....
مغازه دار، با بی اعتنایی، محلش نگذاشت و با حالت بدی خواست او را بیرون کند،
زن نیازمند، در حالی که اصرار میکرد گفت آقا شما را به خدا به محض این که بتوانم پول تان را می آورم،
مغازه دار گفت نسیه نمی دهد،
مشتری دیگری که کنار پیشخوان ایستاده بود و گفت و گوی آن دو را میشنید به مغازه دار گفت: ببین خانم چه می خواهد، خرید این خانم با من،
خواربار فروش با اکراه گفت: لازم نیست، خودم میدهم. لیست خریدت کو ؟
لوئیز گفت: اینجاست .
” لیست را بگذار روی ترازو . به اندازه وزنش، هر چه خواستی ببر .”
لوئیز با خجالت یک لحظه مکث کرد، از کیفش تکه کاغذی در آورد، و چیزی رویش نوشت و آن را روی کفه ترازو گذاشت. همه با تعجب دیدند کفه ی ترازو پایین رفت...
خواروبار فروش باورش نشد، مشتری از سر رضایت خندید...
مغازه دار با ناباوری شروع به گذاشتن جنس در کفه ی ترازو کرد، کفه ی ترازو برابر نشد، آن قدر چیز گذاشت تا کفه ها برابر شدند.
در این وقت خواروبار فروش با تعجب و دل خوری تکه کاغذ را برداشت ببیند روی آن چه نوشته شده است…
کاغذ، لیست خرید نبود، دعای زن بود که نوشته بود: ” ای خدای عزیزم، تو از نیاز من با خبری، خودت آن را بر آورده کن “
مغازه دار با بهت جنس ها را به لوئیز داد و همان جا ساکت و متحیر خشکش زد...
لوئیز خداحافظی کرد و رفت.
( فقط اوست که میداند وزن دعای پاک و خالص چه قدر است )
فرستنده : ...parandeh mohajer |8731|j 187284 |
---------------------
به بعضیا باید گفت
به بعضــیا باس گفت
قلب من خیــار نیــست
اینــقد رو زخمــش نمــک میــپاشیااااا...
فرستنده : محمّدرسول |14837|j 187283 |
---------------------
اس ام اس زیبا
┏━━━━━━━━━┓
彡 خوشبختی 彡
┗━━━━━━━━━┛
┏━━━━━━━━━┓
彡 یعنی 彡
┗━━━━━━━━━┛
┏━━━━━━━━━┓
彡 داشتن 彡
┗━━━━━━━━━┛
┏━━━━━━━━━┓
彡 عشقی 彡
┗━━━━━━━━━┛
┏━━━━━━━━━┓
彡 به اسم 彡
┗━━━━━━━━━┛
┏━━━━━━━━━┓
彡 ♥مادر ♥ 彡
┗━━━━━━━━━┛
فرستنده : A*A*M |8952|j 187282 |
---------------------
اس ام اس عاشقانه
از هر چه هست و نیست گذشتم
ولی ،
در عمق چشم های تو گیرم !
فقط همین ...
فرستنده : (dokhtar-barooni) |17982|j 187280 |
---------------------
جوک متفرقه
تا حالا کسی هفتا پستش پشت سرهم تایید شده؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
یا بالاخره یه جایی تو زندگیم رکورد زدم!
فرستنده : ❤❤❤popol❤❤❤ |60348|j 187275 |
---------------------
خاطرات خنده دار
سلام بچه ها ببخشید اگه خوب ننوشتم پست اولمه و کم تجربه
پارسال که سال سوم دبیرستان بودیم (بعله کنکوریم )یه روز دبیر نداشتیم قرار بود بی سر و صدا توی کلاس یا نمازخونه درس بخونیم ماهم ساکت میحرفیدیم یکدفه مدیر اومد تو کلاس که مثلا با هامون حرف بزنه (خیلی روی همه چیز علی الخصوص حجاب حساسه )چن تا از بچه ها هم نبودن کم کم اومدن کلاس وسطای حرف مدیر بیچاره بود که یکی از همکلاسیامون که مقنعه شو برداشته بود در رو باز کردهمینجوری سرشو انداخته بود پایین اومد تو حالا ما هرچی با چشم و ابرو و زبون بی زبونی اومدیم بهش بگیم نشد که نشد بعدم یکی از بچه ها گفت فلانی خانم مدیر (اسمشو گفت یعنی سر کلاسه )اینم همینجوری با آرامش داشت میرفت که بشینه سر جاش فک کرد داره میگه مدیر ناراحت میشه مقنعه سرت نیس باحرکات ...گفت برو بابا مگه چی میگه بعدش که نشست سر جاش تازه فهمید موضوع چیه ...
حالا ماااااااااا........
مدیر بیچاره........
واما همکلاسی بی خبر.....
فرستنده : Z&M |65157|j 187274 |
---------------------
جوک متفرقه
ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺗﻮ ﮐﻮﭼﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﻭ ﻋﺎﺷﻘﺖ ﺷﺪﻡ ...
ﻓﺮﺩﺍﺵ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺩﯾﺪﻣﺖ ﻭ ﺩﯾﻮﻭﻧﺖ ﺷﺪﻡ ...
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺗﻮ ﺍﺗﻮﺑﺎﻥ ﺩﯾﺪﻣﺖ .. ﺧﺪﺍ ﺁﺧﺮ ﻭ ﻋﺎﻗﺒﺘﻢ ﻭ
ﺑﺨﯿﺮ ﮐﻨﻪ !!! ﻋﺠﺐ ﻣﺎﺷﯿﻨﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﻫﺎﺍﺍﺍﺍﺍ
فرستنده : 2onya❤ |65463|j 187273 |
---------------------
اس ام اس جدید
میخواهــــم راحـــــت باشم
بی جسـارت و بـی خجالت
در جواب چه خــــــــبر ها ؟!
چشمانم را ببندم و بگویم ...
ناخـــــوشی
فرستنده : مـــیم مــثِ... |22892|j 187271 |
---------------------
جوک جدید
پسرا و دخترا تا وقتی با هم خوبن به هم میگن
دیونه ، غلط کردی ، بیشعور ، خُل و…
به محض اینکه دعواشون میشه میگن :
شما خودت فرمودی ، نخیر آقای (خانم) محترم ، حضرتعالی
منظورتون چی بود ، هر جور میلتونه ، خواهش میکنم و…
ماذا فازا؟هذا گوزا O_0
فرستنده : ★ ßαнαя ★ |54376|j 187270 |
---------------------
اس ام اس زیبا
زندگی به من آموخت که هیچ چیز ازهیچ کس بعید نیست..........
فرستنده : پشنگ |56379|j 187269 |
---------------------
جوک متفرقه
دیشب داشتم با بنز کلاس سیم توی خیابون می رفتم، یهو یه وانت از پارک دراومد پیچید جلوم. چنان ترمزی زدم که پتوم پاره شد...
هیف شد!!!
فرستنده : Hamedism |65474|j 187268 |
---------------------
فک و فامیله داریم
دیروز ک عضو شدم اول ب برادرم گفتم اونم با ی محبت عجیبی گف خب ک چی*
مامانم صدامونو شنید با تعجب گفت چی؟
من:فورجوک
بابام:کجا؟
من:فورجوک
عموم:هان؟
من:فورجوک
شانس آوردم عمم نبود وگرنه ی آگهی مدرسان شریف توپ در می اومد.........
فرستنده : naghmeh |66011|j 187267 |
---------------------
جوک متفرقه
سر جلسه امتحان يه خانم بغل دستم نشسته بود
.
.
.
.
.
منم داشتم بهش توضيح ميدادم که چجوري تقلب کنه!
. اونم فقط گوش ميداد،
.
.
.
امتحان که شروع شد پا شد ورقه هارو پخش کرد :|
فرستنده : helia74 |60360|j 187266 |
---------------------
فک و فامیله داریم
اقا من دیروز با پسرخالم(گودزیلای7ساله)دعوام شد اومد بهم یچی گفت که از حالتش فهمیدم بهم فحش داد رفتم از بابام پرسیدم(خودم که استاد فحشای +18 هستم معنیشو نمیدونستم)اون بنده خدام معنیشو نمیدونست رفت از بابا بزرگم(پدر خودش)پرسید,اقا پرسیدنش همانا , بلند شدنه بابا بزرگممو دنبال دادنمون با کمربند همانا.
هی داد میزد بی تربیتا اینو از کجا یاد گرفتین؟
اقا بعدن کاشف به عمل اومدیم فهدیم فهشش از 100تا فوحش خواهر,مادروعمه,ننهو...
بتدتر بود حالا این بچه از کی شنیده بود خدا میدونه.هیچی دیگه بابا بزرگم پدرمو کلی باز خاس کرد وگفت با رفیقای بد نگردحرفای بد یاد میگیری(انگار تازه8سالش شده)وکلی چیزای دیگه.اینم اعصابش داغون اومد منه بدبختو از خونه پرت کرد بیرون,خونه بابا بزرگم که نمیتونم برم میکشتم به همه هم زنگ زده جریانو گفته هیچکس نمیزاره برم خونش الانم تو خیابونم میخام برم معتاد شم شمام میاین بفرما..............
نتیجه اخلاقی:به هیچ وجه فهشای گودزیلاهارو به بزرگترتون نگین چون بدبخت میشین.
هی زندگی,توف تو روت خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ توف.
فرستنده : ali chevrolet |64500|j 187265 |
---------------------
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: 4jok]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 99]