واضح آرشیو وب فارسی:مهر: نكات جالب درباره سياس لوئيس
ده حقيقتي كه همه بايد درباره يكي از غولهاي متفكر قرن بيستم بدانند
شناسهٔ خبر: 2465051 چهارشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۳ - ۱۴:۲۶
فرهنگ > تازه های نشر جهان
سي اس لوئيس خالق قصههاي نارنيا يكي از محبوب ترين نويسندگان جهان هم براي داستانهاي كودكان و هم براي آثار مذهبي مسيحياش است. به گزارش خبرگزاري مهر به نقل از اينديپندنت، كلايو استيپلز لوئيس يكي از غولهاي متفكر قرن بيستم و يكي از تاثيرگذارترين نويسندگان دوران خود بود. او تا سال 1954 استاد ادبيات انگليسي دانشگاه آكسفورد بود و بعد از آن زمان به عنوان رييس ادبيات قرون وسطي و رنسانس دانشگاه كمبريج انتخاب شد و اين جايگاه را تا زمان بازنشستگياش حفظ كرد.گزارش شده كه تنها 30 نفر در مراسم تدفين اين نويسنده بزرگ شركت داشتند. مرگ او درست در روز ترور رييسجمهور جان اف كندي يعني بيست و دوم نوامبر سال 1963 رخ داد و در نتيجه رسانههاي دنيا، از جمله بريتانيا، همه پر از خبر درگذشت رييسجمهور ايالاتمتحده شدند و اين به اين معني بود كه خبر مرگ لوئيس تا بعد از انجام مراسم خاكسپاري اش اعلام نشد.لويس بيش از 30 كتاب نوشت كه به او اجازه ميداد با گستره بزرگي از مخاطبان ارتباط برقرار كند و آثار او امروزه هم هنوز هزاران خواننده را هر سال به خود جذب ميكنند. از محبوبترين و متفاوتترين آثار او ميتوان به Mere Christianity، Out of the Silent Planet، The Great Divorce، The Screwtape Letters و مجموعه كلاسيك شناختهشده در سطح بينالمللي يعني «داستانهاي نارنيا» اشاره كرد. تا به امروز كتابهاي مجموعه «نارنيا» بيش از 100 ميليون نسخه فروختهاند و تبديل به سه فيلم سينمايي بزرگ شدهاند.دايانا پاولاك گايلر استاد رشته انگليسي دانشگاه آزوسا پاسيفيك ليستي از حقايق را درباره لويس جمعآوري كرده كه همه بايد درباره سياس لوئيس بدانند:1. لوئيس در شمال ايرلند و خارج از بلفاست به دنيا آمد و در تمام طول زندگياش با اصليت ايرلندياش ارتباط نزديكي داشت.2. لوئيس خندهاي بلند و حلقهاي بزرگ از دوستان داشت. او مردي صميمي با حس شوخ طبعي گرم بود.3. او در كالج مگدالن و آكسفورد به تدريس انگليسي ميپرداخت و بعضي از بهترين كتابهايش كتابهاي نقد ادبي هستند.4. يكي از اولين آرزوهاي لوئيس تبديل شدن به يكي از بزرگترين شاعران نسل خود بود و او در نوشتن شعرهايش تلاش بسيار ميكرد و بعضي از آنها را حتي بعد از اينكه به چاپ رسيدند، بازنويسي ميكرد.5. بيشتر چيزهايي كه لوئيس مينوشت در پاسخ به درخواست يك شخص يا عمل به پيشنهاد يا تشويق فردي ديگر بود.6. لوئيس عميقا به مردم اهميت ميداد. او بخش بزرگي از درآمد خود را به مردم نيازمند اعطا ميكرد و صدها نامه دستنويس در پاسخ به تمام كساني كه با او ارتباط برقرار ميكردند، نوشت. او اين كار را تا تنها چند روز پيش از مرگ خود و زماني كه بسيار مريض بود نيز انجام داد.7. لوئيس محققي بزرگ بود. كتابهاي آكادميك او هنوز هم جزو خواندنيهاي ضروري در آكسفورد و كمبريج هستند. اين دسته كتابهاي او سخت و شامل بحثهاي پيچيده و بخشهايي ترجمهنشده از زبانهاي يوناني، لاتين، انگليسي قديمي، اسكانديناويايي و غيره ميشوند.8. لوئيس ارتباط مردمي نيز داشت. طي جنگ جهاني دوم بيبيسي از او درخواست كرد تا در چندين برنامه راديويي شركت كند تا براي تمام مردم بريتانيا توضيح دهد كه مسيحيت چيست (كه اينها بعدا تبديل به كتاب محبوبش «Mere Christianity» شدند). او كتابهاي فانتزي كودكان نوشت كه هنوز هم توسط پير و جوان خوانده ميشوند و پر از شخصيتهايي هستند كه نشانگر ديد وسيع لوئيس درباره مردم عادي است.9. او به عنوان يك معلم هم به شدت محبوب شاگردانش بود. سخنرانيهاي او در آكسفورد درباره ادبيات قرون وسطي چنان بودند كه در سالن تنها جاي ايستادن وجود داشت و دانشجويان حتي روي پنجرهها هم مينشستند. اما بعضي از استادها از محبوبيت او نفرت داشتند؛ به طور مثال استادان الهيات از اينكه لوئيس وارد حوزه آكادميك آنها ميشد – آن هم با موفقيت بيشتر – خوشحال نبودند. ديدگاههاي ارتدوكس مسيحي او هم دوستان زيادي را برايش به ارمغان نياورد. به همين دلايل بود كه لوئيس هيچوقت يك مقام رسمي آكادميك در آكسفورد به دست نياورد، اما اين اتفاق بالاخره در كمبريج افتاد.10. لوئيس خودش را به عنوان يك دايناسور توصيف ميكرد. او در رشته فلسفه باستاني تعليم ديده بود و مسير حرفهاي شغلي خود را در مطالعات قرون وسطي و رنسانس دنبال كرد. او نحوه تفكر كلاسيك را از تمامي جهات برتر از تفكر مدرن ميدانست و از هر فرصتي كه ميتوانست براي نشان دادن اين مهم استفاده ميكرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 85]