واضح آرشیو وب فارسی:فارس: درباره حملههایی که به بهانه وقایع اخیر فرانسه، به اسلام میشود
تو با کدام قرآنی؟
حادثهای که در فرانسه اتفاق افتاد، باید از زوایای مختلفی بررسی شود؛ مثلا اینکه خبر قتل 12ژورنالیست فرانسوی باعث به محاق رفتن قتل عام 2 هزار سیاهپوست بیگناه شد.
«تو با کدام قرآنی؟ قرآن علی(ع) یا قرآن پسران نابغه؟» این دیالوگ فراموشنشدنی سریال «امام علی(ع)» به کارگردانی داوود میرباقری است که از زبان «مالک اشتر» خطاب به یکی از یاران منافق امام علی(ع) که در برابر قرآنهای روی نیزه معاویه از نبرد ایستاده بود، گفته شد. از این دیالوگ بسیار تاثیرگذار هم که بگذریم، در بررسی اجمالی تاریخ اسلام و سیری گذرا در سیره مسلمانان از صدر اسلام تا کنون، میتوانیم بهروشنی دریابیم که اختلاف بر سر تفسیر برخی احکام اسلام و شماری از آیات قرآن از همان دوران حیات جسمانی پیامبر اکرم(ص) در میان مسلمانان وجود داشته؛ هرچند این فرایند پس از رحلت آن حضرت و از زمان خلفای راشدین بهبعد روزبهروز افزایش یافته است. این در حالی است که حضور شخص پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) در آن روزگار، خود مهمترین دلیل وحدت و عامل اصلی رفع شبهات و تعدد برداشتها از نص قرآن بوده است. حتی اگر به حدیث مشهور پیامبر اکرم(ص) که فرمود: «پس از من امتم به 73فرقه تقسیم خواهد شد که تنها یکفرقه اهل نجات خواهد بود» از زاویۀ دیگری بنگریم، در خواهیم یافت که چه میزان از برداشتهای مختلف میتواند از دین اسلام وجود داشته باشد که بهفرموده پیامبر اکرم(ص) بهجز یک برداشت، بقیۀ تفسیرها و قرائتها و نیز روشهای برگرفته از برداشتهای مختلف، اهل نجات نخواهند بود. اکنون بحث بر سر آن نیست که درستی یک تلقی از دین اسلام و برتری آن بر دیگر تلقیها را در جهان ستیزهجوی امروز اعلام کنیم، بلکه باید بگوییم در میان همۀ مذاهب و فرقهها و تلقیهای منصفانه و عقلانی از دین مبین اسلام، یک نقطۀ مشترک وجود دارد و آن این است که دین اسلام دین رحمت و پیامبر این دین «رحمه للعالمین» است و با استناد به نص صریح قرآن، دلیل نشر دین اسلام چیزی جز اخلاق حسنه پیامبر اسلام نبوده است. با این وجود اگر به جهان امروز بنگریم، خواهیم دید که اگر چه در یکسوی این جهان بهنام اسلام میتوان منادی وحدت و رحمت و شکلگیری جامعۀ توحیدی شد، اما در سوی دیگر و در کنار همین اسلام، اسلام دیگری است که بهنام آن، مردان و زنان و کودکان بیگناه را به فجیعترین شکل قتلعام میکنند و نیتشان «قربه الی الله» است. همین چند روز پیش یعنی در روز 17دی1393 که چند فرد مسلح به مجلۀ «شارلی ابدو» در فرانسه حمله کردند و 12نفر از جمله چهار کاریکاتوریست فرانسوی بهنامهای «کابو»، «شارب»، «ولینسکی» و «تیکنوس» را بهرگبار بستند و شبکۀ القاعدۀ یمن نیز سهروز بعد از آن در بیانیهای مسئولیت این حملۀ تروریستی را برعهده گرفت و فرانسه را به انجام حملات تروریستی بیشتر تهدید کرد، 2هزار نفر از سیاهپوستان شهر «بقا» در کشور نیجریه بهدست انساننماهای بوکوحرام سلاخی شدند. اینها را بیفزایید به شمار قربانیانی که جریان تکفیری در سالهای اخیر در کشورهای پاکستان، افغانستان، سوریه، عراق و… برجای گذاشته است. البته حادثهای که در فرانسه اتفاق افتاد، باید از زوایای مختلفی بررسی شود؛ مثلا اینکه خبر قتل 12ژورنالیست فرانسوی باعث بهمحاقرفتن قتلعام 2هزار سیاهپوست بیگناه شد یا اینکه این مجلۀ فرانسوی پیش از این بارها بهانتشار کاریکاتور پیامبر اکرم(ص) اقدام کرده بود و مسائل دیگری از این دست که در جای خود بسیار مهم هستند، اما نکتۀ مهم دیگر این است که تکفیریها تا زمانی که کاریکاتور پیامبر اکرم(ص) کشیده میشد، چنین اقدامی را علیه این مجله انجام نداده بودند و وقتی دست به انتقامگیری زدند که کاریکاتور سرکردۀ داعش در این نشریه منتشر شد. این پازل وقتی کاملتر شد که تکفیریها در 21دی1393 یک مجلۀ آلمانی را بهدلیل باز نشر کاریکاتور سرکردۀ داعش بهآتش کشیدند. بنابراین میتوان حدس زد که در این میان اگر چه اعمالی ضدانسانی و ضداسلامی بهنام اسلام انجام میشود، اما چندان درد دین در این میانه مطرح نیست، بلکه ستیزهخویی و حیوانیت بدوی عدهای است که برای پیشبرد اهداف شیطانی خود دست به هر اقدامی میزنند، در حالی که پرچم اسلام را بهدست دارند. در اینجا باید گفت مهمترین قربانی این وقایع پس از هزاران انسان، خود نام اسلام است که بازیچۀ دست درندهخویان تکفیری قرار گرفته است. البته ماهیت استعماری و ضداسلامی جریانهای تکفیری در جای خود قابل بررسی و اعتناست، اما آنچه هست این است که این جریانها اکنون در حال تخریب چهرۀ اسلام در میان غیر مسلمانان جهان هستند و خوشبختانه همواره توسط مسلمانان آزاده جهان محکوم میشوند. در این وضعیت که بهجز چند کشور معلومالحال حامی تکفیریها و عدهای فریبخورده، همۀ ذهنهای حقاندیش و زبانهای حقگو در جایجای جهان از این جریانهای تکفیری اعلام بیزاری میکنند، جای آن است که اندیشمندان مسلمان و دلسوزان اسلام به تبیین چهرۀ حقیقی اسلام رحمانی و زدودن زنگها از آن بپردازند. سالها پیش اجلاسی با عنوان «کدام اسلام؟» در یکی از کشورهای اروپایی با حضور اندیشمندانی از کشورهای مختلف اسلامی برگزار شد و این متفکران مسلمان در این اجلاس به تبیین اسلام حقیقی از منظر خود پرداخته بودند. اکنون بهنظر میرسد چنین اقدامی، البته نه از سوی کشورهای اروپایی، بلکه از سوی کشورهای مسلمان بهویژه کشور خودمان ایران، در قالبهای فرهنگی گوناگون مثل همایش، شبکۀ ماهوارهای، کتاب و… با در نظر گرفتن مخاطبان جهانی و در مقیاس بینالمللی، امری ضروری و لازم است تا اگر هر کسی در هر کجای جهان بهنام اسلام دست به اقدامی زد، از او سوال شود که «کدام اسلام؟» و اگر در یکسو قرآن ناطق و در سوی دیگر قرآن روی نیزه قرار داشت، از پیروان قرآن پرسیده شود که «تو با کدام قرآنی؟ قرآن علی(ع) یا قرآن پسران نابغه یوسف بینا منبع: رصد انتهای متن/
93/10/24 - 06:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 138]