تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام حسن عسکری (ع):عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826420586




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

چرا آمریکایی ها با وجود پیروزی در جنگ اول خلیج فارس عقب نشستند؟ مقایسه جبهه ائتلاف جنگ اول خلیج فارس با ائتلاف مبارزه با داعش


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: چرا آمریکایی ها با وجود پیروزی در جنگ اول خلیج فارس عقب نشستند؟
مقایسه جبهه ائتلاف جنگ اول خلیج فارس با ائتلاف مبارزه با داعش
جنگ اول خلیج فارس و لشگر کشی عظیمی که صورت گرفت شباهت های بسیاری با ائتلاف صورت گرفته بر علیه داعش داشت و بدون شک نتیجه یکسانی نیز در پی خواهد داشت.

خبرگزاری فارس: مقایسه جبهه ائتلاف جنگ اول خلیج فارس با ائتلاف مبارزه با داعش



جنگ اول خلیج فارس و لشگر کشی عظیم جبهه ائتلاف به رهبری آمریکا شباهت های بسیاری با ائتلاف صورت گرفته بر علیه داعش دارد و بدون شک نتیجه یکسانی نیز در پی خواهد داشت. همانطوری که غرب بعد از آن همه ویرانی، خسارت و هزینه سنگین در جنگ خلیج فارس، که به منطقه خاور میانه تحمیل کرد، صدام حسین شکست خورده را برای مرحله دیگری از بازی های خود رها ساخت، بدون شک بازی مبارزه با داعش نیز مراحل متعددی خواهد داشت و انتظار ریشه کنی گروه های تروریستی تکفیری از سوی غرب انتظاری بیهوده خواهد بود. چرا که به مانند شروع مبارزه با داعش که تنها با به خطر افتادن منافع آمریکا و کشور های غربی آغاز گردید، سر انجام این مبارزه نیز در راستای منافع خود آنها خواهد بود. چه بسا که اگر چرخشی در سیاست های گروه خود خوانده دولت اسلامی رخ دهد، کشور های غربی جزو اولین هایی خواهد بود که آنها را مورد شناسایی قرار خواند داد.!!!   جنگ اول خلیج فارس یا همان عملیات طوفان صحرا با حمله آمریکا به عراق در سال 1369 خورشیدی (1991 میلادی) آغاز گردید. نبردی که بدون تردید بزرگترین نبرد قرن بیستم پس از جنگ جهانی دوم از لحاظ تعداد تجهیزات و متحدان محسوب می گردد. این جنگ در واکنش به اقدامات غیر قانونی صدام، از جمله تصرف کویت صورت گرفت، این در حالی بود که صدام و تمام توان و تجهیزات نظامی او در نتیجه کمک و اراده کشور های غربی در طی جنگ تحمیلی به وجود آمده بود. صدام حسین که در جنگ با ایران، مورد حمایت غرب و کشور های عربی قرار داشت، بعد از جنگ، علی الظاهر در مقابل غرب ایستاده بود. همین دیدگاه در داخل ایران نیز طرفدارانی داشت و بسیاری ها او را با فرماندهان دوران اولیه اسلام مقایسه می کردند و خواستار حمایت ایران از عراق در مواجهه با آمریکا و غرب بودند!! بلند پروازی های ایدئولوژیک صدام، نتیجه کمک 800 میلیارد دلاری کشورهای عرب منطقه و کشور های غربی به عراق بود که منجر به تجهیز این کشور به نیرویى مرکب از 600 هواپیما، 5300 تانک، 7 هزار زره پوش، 3 هزار توپ و دهها میلیارد دلار موشک و بمب در کنار یک میلیون سرباز با تجربه جنگ 8 ساله و ... گردیده بود. لذا  در مرداد 1369 (اوت 1990) 40 لشکر عراقى(که حداقل یک سوم آن زرهى و مکانیزه بودند) به گونه اى ترس آور در سمت مرزهاى جنوبى و جنوب غرب عراق متمرکز شده و نیروهاى عراقى مرتب در حال تهدید کویت بودند. 2 اوت 1990 چند واحد عراقى بدون اینکه به هشدارهاى جهانى توجه کنند به کویت حمله و این کشور را در عرض 13 ساعت تسخیر کردند.[1] اهداف فراوانی برای این حمله قید شده که از ذخایر نفتی کویت، سیاست های متناقض کویت با عراق در رابطه با قیمت جهانی نفت، بدهی سی میلیارد دلاری عراق به کویت، تا خروج صدام  از بن بست اقتصادى، جلوگیرى از رکود در ارتش بزرگ عراق و... را می توان بر شمرد. اما نگارنده اعتقاد دارد حمله صدام به کویت شکل دیگری از افراطی گری نهادینه شده خاور میانه است.  افراطی گری و خشونت حاکم بر منطقه دلایل متعددی دارد که مهمترین آن ریشه در تغییر و تحولی است که در سده های قبل شروع شده و  همچنان به سر انجام مقصود نرسیده است. دولتها و حاکمیت مستقر در منطقه، مدام در حال تغییر بوده و فرهنگ و سیاست این منطقه در حال گذاری طولانی مدت از بافتی سنتی به بافتی مدرن است. خروجی این تغییر مداوم چند صد ساله، جنگ و خشونت بوده و سرانجام روشنی در افق تحولات منطقه قابل پیش بینی نیست. این در حالی است که برای پروسه تحولات خاورمیانه مداخلات استعمارگرانه غربی بلای مضاعفی شده و موجبات نهادینه شدن خشونت، ترس و افراطی گری را فراهم آورده است.  اگر امروز افراطی گری در خاورمیانه در شکل گروههای تروریستی و گروههای تکفیری نمود یافته، در آن مقطع حمایت های غرب از دولت های دیکتاتور همین افراطی گری را در قالب تصمیمات جنگ افروزانه دولتهای دیکتاتور نمود می داد. اقدام صدام نمود افراطی گری منطقه در آن مقطع بود.[2] واقعیت این است که خاور میانه در حال گذر است و این گذر و دگردیسی، تقریباً در تمام عرصه ها دیده می شود. همین وضعیت متغییر موجود لاجرم، اصطکاک و خشونت تولید می کند. این مسئله امری بدیهی است. اما مسئله اساسی در این پروسه مداخله کشور های غربی و بین المللی و مدیریت و دست آویز  قرار دادن این پروسه تغییر به نفع سیاست های و منافع خودشان است.  به دنبال برقراری آتش بس در جنگ ایران و عراق در 19 مرداد 1367 (10 اوت 1988 ) عراق ناراضی از وضع موجود، در بامداد دوم اوت 1990 (11 مرداد 1369) به کویت حمله کرد. همانطور که اشاره گردید، دلایل متعددی برای این حمله ارائه شده، اما دیکتاتوری صدام نقش ویژه ای در این منازعه داشت و همه مسائل فوق تنها بازیچه دست صدام بود.  این امر نیز ریشه در افراطی گری و خشونت حاکم بر منطقه داشت. بحث فقط مربوط به اختلاف بین دو کشور نبود. همه مواردی که در این رابطه ارائه شده است، تنها بهانه‌های لازم برای تهاجم عراق به کویت را فراهم آورد. عراق عنوان می‌کرد که بنابر تقاضای «دولت آزاد و موقت» کویت وارد این کشور شده است. چند روز بعد تردیدها از بین رفت و صدام رسما ادغام کلی و برگشت ناپذیر کویت به عراق را اعلام کردند. واکنش شورای امنیت سازمان ملل شدیدترین  واکنشی بود که از سوی این سازمان در تاریخ فعالیت این سازمان صورت گرفت. در تاریخ دوم اوت 1990 درست چند ساعت پس از حمله عراق به کویت شورای امنیت با صدور قطعنامه 660 ضمن محکوم کردن تهاجم عراق، از این کشور خواست فورا و بدون قید و شرط از کویت خارج شود. این قطعنامه بر اساس مواد 39 و 40 از فصل هفتم منشور ملل متحد می‌باشد. در فصل هفتم اقدامات قهری شورا در مورد تهدید علیه صلح، نقض صلح و تجاوز پیش‌بینی شده است. در واقع شورای امنیت از اولین روز تجاوز عراق به کویت عزم خود جهت برخورد قاطع با متجاوز را به نمایش گذاشت. در ارتباط با تحولات مختلف جنگ کویت، شورای امنیت موضع‌گیری‌های صریح و قاطعی را در هر یک از موضوعات مبتلابه جنگ نمود. شورای امنیت در ارتباط با وضعیت اتباع کشورهای ثالث و همچنین کارکنان نمایندگی‌های خارجی در عراق و کویت در قطعنامه‌های664 و 667 و674 شدیدا موضع‌گیری کرد و مسئولیت عراق را بر اساس حقوق بین‌المللی و کنوانسیون وین خاطرنشان ساخت. به دنبال بی‌توجهی عراق به 11 قطعنامه مصوب قبلی، شورای امنیت در تاریخ 29 نوامبر 1990 قطعنامه 678 را به تصویب رساند. این قطعنامه که از آن توسل بزور استنباط می‌شود مبنای حقوقی جنگ نیروهای ائتلافی علیه عراق قرار گرفت. به دنبال بی‌اعتنایی صدام به تهدیدات صورت گرفته، ایالات متحده آمریکا و «کشورهایی که با دولت کویت همکاری می‌کردند» در نیمه شب 16 ژانویه حمله‌ای همه جانبه را بر اساس قطعنامه 678 شورای امنیت به عراق آغاز کردند.  دولت امریکا از این موقعیت استفاده نمود و با ایجاد یک نیروى چندملیتى و با بهره گیرى از شرایط فروپاشى نظام دو قطبى، وارد ماجرا شد و در یک جنگ نابرابر در مقابل عراق قرار گرفت. صدام در ابتدا گمان مى کرد آمریکا تن به مذاکره با وى بدهد و شوروى نیز (که اکنون در آستانه فروپاشى بود) از وى حمایت کند. اما گورباچف روابط خوبی با آمریکایی ها داشت و کاملاً بر خلاف میل صدام رفتار نمود. لذا آمریکا و سایر کشور های غربی بهترین بهانه را برای مداخله را بدست آوردند. اما ارائه نمایشى عظیم، از نظم نوین جهانی از الویت های سیاست های آمریکایی ها بود. قسمت مهم جنگ خلیج فارس، اراده آمریکا در ارسال تجهیزات به منطقه بود. مسئله ای که عمدتا در تعلل صدام ریشه داشت.[3] تعداد نیروهای طرفین در این جنگ بیش از 1150000 تن بود که 550000 تن آن متعلق به عراق و 600000 نیرو متعلق به جبهه ائتلافیون بود. در این جنگ سلاح‌های پیشرفته، هواپیماهای نسل جدید، موشک‌های کروز و سلاح‌های الکترونیکی به کار گرفته شد. ائتلافیون با انجام 100000 حمله هوایی بیش از 88500 تن بمب روی عراق فرو ریختند. در واقع امر تعلل صدام سبب شد تا در ژانویه 1991 ، 500 هزار سرباز آمریکایى، 36 هزار سرباز انگلیسى، 150 هزار سرباز شوراى همکارى خلیج فارس، 19 هزار سرباز فرانسوى، 20 هزار سرباز مصرى و 30 هزار سرباز از کشورهاى دیگر وارد منطقه شوند  و حدود 3 هزار تانک سنگین و 2 هزار هواپیما در منطقه مستقر گردد.[4] حمله نظامی آمریکا و یارانش از جمله دولت سعودی، مصر و قطر با 690 هزار نظامی ( 425 هزار تن از آنان آمریکایی )، 1800 هواپیمای نظامی و دهها کشتی جنگی و ناوهای پرتاب موشک کروز از سحرگاه 16 ژانویه 1991 به مواضع عراق در داخل این کشور و کویت آغاز شد. هدف از این حمله اجرای قطعنامه 678 شورای امنیت اعلام شده بود که به دولت عراق تا 15 ژانویه مهلت داده بود که کویت را تخلیه کند. چهار روز پیش از آغاز حمله، دبیرکل وقت سازمان ملل عازم مذاکره با دولت عراق شده بود تا موافقت این دولت را به خروج از کویت جلب کند ولی کنگره آمریکا منتظر نتایج مذاکرات او نشد و به رئیس جمهور اختیار جنگ داد و دو روز بعداز این تصویب این اختیارات، حمله نظامی آغاز شد. به این ترتیب تلاش های ظاهرا صلح آمیز آخر تنها برای دادن چهره بهتری به جنگ بود. [5 در 28 فوریه، پس از حدود 42 روز جنگ هوایی و فقط 100 ساعت جنگ زمینی، رییس جمهور آمریکا با اعلام اینکه کویت آزاد شده، ارتش یک میلیون نفری عراقی به حد کافی تضعیف گردیده و سلاح‌های دارای قدرت تخریب وسیع آن نابود شد، جنگ را خاتمه یافته تلقی کرد.[6] فرماندهان آمریکایى، انگلیسى و عربى در کلیه جبهه ها با اعلام این نکته که دشمن دست از مقاومت برداشته کسب دستور مى کردند. اما در واشنگتن جرج بوش ظاهراً هنوز علاقه اى به حذف صدام نداشت. بنابراین دستور توقف عملیات را در پشت دجله صادرکرد. حال آنکه براى دنیا واضح بود که بغداد در چنین شرایطى طى یک هفته فتح مى شود. با قبول شکست از سوى صدام در 28 فوریه ،1991 جنگ 43 روزه خلیج فارس به پایان رسید و کویت پس از 7 ماه آزاد شد.[7] حمله به کویت نیز به مانند حمله صدام حسین به ایران نتیجه حمایت ها و مداخلات برنامه ریزی شده غرب از صدام بود. مداخلاتی که نه تنها موج تغییرات مداوم خاور میانه را به سرانجامی نرسانده بلکه خروجی آن را به وحشت، ترور و افراطی گری محدود ساخته است. به باور نویسنده غایت جنگ اول خلیج فارس اهمیت بیشتری دارد، چرا که  بازی غرب با مهره  های منطقه ای را روشن تر می کند. بدین معنی که غرب به رهبری آمریکا از شکست کامل صدام سر بر می دارد و دیکتاتورر ضعیف شده، صدام حسین شکست خورده را زخمی، ضعیف، و تنها در راستای سیاست های استعمارگرانه خود رها می کند. غرب در ان مقطع با صدام حسین دیکتاتور، ناقض حقوق بشر کاری نداشت، لذا بازی با مهره های حقوق بشر و دمکراسی خواهی را به مرحله ای دیگر وامی گذاشت.!!!   جنگ اول خلیج فارس و لشگر کشی عظیمی که صورت گرفت شباهت های بسیاری با ائتلاف صورت گرفته بر علیه داعش داشت و بدون شک نتیجه یکسانی نیز در پی خواهد داشت. همانطوری که غرب بعد از آن همه ویرانی، خسارت و هزینه سنگین در جنگ خلیج فارس، که به منطقه خاور میانه تحمیل شد، صدام حسین شکست خورده را برای مرحله دیگری از بازی های خود رها ساخت، بدون شک بازی مبارزه با داعش نیز مراحل متعددی خواهد داشت و انتظار ریشه کنی گروه های تروریستی تکفیری از سوی غرب انتظاری بیهوده خواهد بود. چرا که به مانند شروع مبارزه با داعش که تنها با به خطر افتادن منافع آمریکا و کشور های غربی آغاز گردید، سر انجام این مبارزه نیز در راستای منافع خود آنها خود بود. چه بسا که اگر چرخشی در سیاست های گروه خود خوانده اسلامی رخ دهد، کشور های غربی جزو اولین هایی خواهد بود که آنها را مورد شناسایی قرار خواند داد.!!!
منابع: 1.      A. MARK  WEISBURD, The War in Iraq and the Dilemma of Controlling the International Use of Force, TEXAS  INTERNATIONAL LAW JOURNAL,P20. 2.      صدام سعى می کرد با تغییر موضع سیاسى و نصب آرم اللّه اکبر بر روى پرچم عراق و به ویژه با مواضع تندى که در قبال اسرائیل گرفته بود، حمایت کشورهاى اسلامى و عربى را به خود جلب کند، اما نه تنها نتوانست به خواست هاى خود برسد، بلکه از نظر نظامى، اقتصادى و سیاسى نیز در شرایط بسیار ضعیف ترى قرار گرفت; به طورى که حاکمیت ملى این کشور، آسیب جدى دید و سرنوشت صدام نیز به تصمیم گیرى نهایى دولت امریکا بستگى پیدا کرد. 3.      از اوت 1990 تا ژانویه 1991 به مدت 5 ماه صدام حسین احمقانه ورود نیرو و تجهیزات آمریکایى را نظاره کرد و اجازه داد غرب 550 هزار سرباز خود را در عربستان مستقر کند حال آنکه از نقطه نظر نظامى این مدت براى صدام کافى بود تا تمام بنادر مهم مورد استفاده متفقین را تسخیر کند و از آنها فرصت تحکیم مواضع را بگیرد. 4.      Dr Roger O’Keefe, “The Iraq Inquiry, Submission on the UK’s legal basis for military action in Iraq”, University of Cambridgem, 5 September 2010. 5.      F. Gregory Gause, III, Iraq and the Gulf War: Decision-Making in Baghdad, Associate Professor of Political Science, University of Vermont. 6.      Poorvi Chitalkar and David M. Malone, The UN Security Council and Iraq, United Nations University Working Paper Series Number 01 – November 2013 7.      Reza Ekhtiari Amiri, Iraqi Invasion of Kuwait as Turning Point in Iran-Saudi Relationship, Department of Government and Civilization Studies, march 2011. مولایی منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی انتهای متن/

93/10/23 - 00:46





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 125]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن